روابط ترکیه و آسیای مرکزی به واسطه اشتراکات فرهنگی و زبانی در سطح سیاسی آغاز شد و طی حدود سه دهه به حوزه اقتصادی گسترش یافته است. با این حال طی سالهای اخیر به نظر میرسد ترکیه در صدد توسعه مناسبات امنیتی و ارتقاء سطح مناسبات خود با آسیای مرکزی در حوزه ژئوپلیتیک است. انرژی، ترانزیت و امنیت، سه محور کلیدی در روابط ترکیه و آسیای مرکزی محسوب میشود. به ویژه پس از نقشآفرینی فعال در بحران قرهباغ و تحمیل نقش آنکارا به مسکو، ترکیه طی ماههای اخیر هر سه محور را به طور همزمان فعال کرده و در صدد ظرفیتسازی در سه حوزه مذکور برای ارتقاء مناسباتش به سطح ژئوپلیتیک در این منطقه است.
پس از توافق راهبردی ترکمنستان و آذربایجان پیرامون میدان نفت و گاز «دوستلیق» در دریای خزر با حضور وزرای امور خارجه دو کشور، ترکیه نیز حمایت خود را از این طرح به صورت رسمی اعلام کرد. در همین حال مدتی پس از این رویداد، «رشید مرداف»، وزیر امور خارجه ترکمنستان به آنکارا سفر کرده و با وزرای خارجه ترکیه و آذربایجان در یک نشست مشترک حاضر شد. «چاووشاوغلو» هدف اصلی این دیدار را ترانزیت گاز ترکمنستان از مسیر آذربایجان و ترکیه به اروپا عنوان کرد. سه کشور همچنین یک برنامه همکاری سهجانبه برای سالهای 2021 و 2022 را نیز به امضا رساندند. مرداف در این سفر همچنین دیدار دیگری را نیز با رجب طیب اردوغان ترتیب داد. سفر رئیسجمهور ترکیه به ترکمنستان و دیدار با «بردیمحمداف»، محور دیگر از ملاقات مرداف و اردوغان بود.
در همین حال در اسفندماه نیز نخستین نشست وزرای انرژی کشورهای شورای ترکی با حضور وزرای انرژی ترکیه، قزاقستان و جمهوری آذربایجان، و نمایندگان وزارتخانه انرژی قرقیزستان و ازبکستان به همراه نماینده دولت مجارستان به صورت مجازی برگزار شد. در این نشست محورهای همکاری در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی و ترانزیت این محصولات مورد بحث قرار گرفت. طراحی یک ساز و کار چندجانبه برای همکاری در حوزه انرژی و نیز توافق در خصوص ایجاد کانالهای بینالمللی تولید محصولات پتروشیمی از جمله دستاوردهای این نشست بود. پس از برگزاری این نشست نیز وزارت انرژی قزاقستان آمادگی خود را جهت میزبانی دومین نشست وزرای انرژی کشورهای ترکزبان در سال 2022 اعلام کرد.
رئیسجمهور ترکیه همچنین اوایل ماه مارس در یک تماس تلفنی با «شوکت میرضیایف»، رئیسجمهور ازبکستان در خصوص تحولات منطقهای و مناسبات مشترک دو کشور در حوزههای گوناگون گفتوگو کرد. «مولود چاووشاوغلو»، وزیر امور خارجه ترکیه نیز اواسط ماه اسفند در راس یک هیات عالیرتبه وارد ازبکستان شد. سفیر جدید ترکیه نیز پس از اعلام خبر این سفر با «عبدالعزیز کاملاف»، وزیر امور خارجه ازبکستان دیدار کرد. در سفر وزیر خارجه ترکیه به ازبکستان برنامههای متعددی در شهرهای تاشکند، سمرقند، بخارا و خیوه برنامهریزی شده است. یکی از مهمترین برنامههای مشترک نیز افتتاح سرکنسولگری ترکیه در شهر سمرقند میباشد.
در همین حال روند دیگری نیز در کابل طی هفتههای اخیر فعال شده است. به ابتکار وزارت امور خارجه افغانستان، اوایل اسفندماه نشست سفرای کشورهای عضو «قلب آسیا – روند استانبول» برگزار شد. در این نشست که به ریاست سفارت تاجیکستان در افغانستان برگزار شد، طرف تاجیکی آمادگی خود را جهت میزبانی از نهمین دور کنفرانس وزرای امور خارجه روند استانبول در اواخر ماه مارس اعلام کرد. این نشست با هدف حمایت از توسعه افغانستان در بستر همکاریهای منطقهای از سال 2011 به ابتکار ترکیه آغاز شده است. تمام جمهوریهای آسیای مرکزی به جز قزاقستان عضو این چارچوب بینالمللی هستند.
نشست «قلب آسیا- روند استانبول» در کابل
در خصوص قزاقستان نیز به نظر میرسد مذاکرات نهایی در خصوص خرید پهپادهای بیرقدار ترکیه ادامه دارد. مقامات دو کشور طی ماههای اخیر در چند نوبت مذاکراتی را در این زمینه صورت دادهاند. وزیر دفاع ترکیه نیز در سفر ماه گذشته خود به کشورهای قزاقستان و ازبکستان توافقات نظامی جدیدی را به امضا رسانده بود. اوایل اسفند ماه نیز وزارت دفاع قزاقستان با انتشار ویدئویی از تست موفق نفربر زرهی «آرما»، ساخت ترکیه خبر داد. در همین حال «سادیر جباروف»، رئیسجمهور قرقیزستان نیز اواخر ماه فوریه به صورت تلفنی با رجب طیب اردوغان گفتوگو کرد. در این تماس تلفنی مشارکت راهبردی دو کشور و توسعه تعاملات دوجانبه و چندجانبه مورد تاکید قرار گرفت و توافقاتی در خصوص سفر روسای جمهور دو کشور مطرح شد. دو کشور همچنین طی یک ماه اخیر در چند حوزه از جمله تعاملات فرهنگی نیز مناسبات مشترکی را ترتیب دادهاند.
با پایان جنگ قرهباغ و تثبیت وضعیت از ماه دسامبر 2020، به وضوح تحرکات ترکیه در آسیای مرکزی نیز افزایش یافته است. ترکیه در وهله نخست مناسبات نظامی و دفاعی با کشورهای آسیای مرکزی را آغاز کرده است. طی این بازه ضمن سفر وزیر دفاع این کشور، چندین تفاهمنامه و سند همکاری میان دو طرف به امضا رسیده است. همچنان حساسیت ملموسی از سوی مسکو در قبال این تعاملات دیده نشده است. در حوزه انرژی نیز ترکیه فعالانه طرح ترانسخزر را دنبال کرده و در صدد اتصال آن به طرح ترانس آناتولی است. پشت پرده توافق تاریخی عشقآباد و باکو در خزر نیز آنکارا قرار داشت. با اجرای این طرح و در صورت انتقال ظرفیت قابل توجهی از گاز ترکمنستان به ترکیه و اروپا، علاوه بر کاهش وابستگی ترکیه به گاز ایران، یک ابزار جدید و قدرتمند دیگر در قبال اروپا در اختیار آنکارا قرار خواهد گرفت. چندی پیش در اقدامی مشابه خط لوله ترک استریم از روسیه به ترکیه با خطوط لوله زیربستر افتتاح شد و به نظر میرسد در راستای این تعاملات با کرملین، آنکارا رضایت نسبی مسکو را نیز در این زمینه دریافت کرده است. در حوزه ترانزیت اما ترکیه جدیت کمتری را از خود نشان داده است. راه لاجورد اصلیترین ابتکار ترکیه برای توسعه نقشآفرینی ژئوپلیتیک در آسیای مرکزی است که در حال حاضر متوقف باقی مانده است. مشکلات جدی در ترکمنستان و مسائل زیرساختی در انتقال رو-رو محمولههای ترانزیتی از بندر ترکمنباشی به بندر باکو از جمله محورهای عدم شکلگیری و توسعه این روند بوده است.
ترکیه به صورت جدی مناسبات انرژی با آسیای مرکزی را در دستور کار قرار داده و شکلگیری نخستین نشست وزرای انرژی کشورهای ترکزبان نیز به همین منظور صورت گرفته است. آغاز فرایندهای عملیاتی این حوزه در آینده نه چندان دور به نظر ممکن میرسد. ترکیه به واسطه سرمایهگذاریهای کشورهای اروپایی و از طریق پیمانکاران مجری خطوط لوله زیربستر در ترک استریم احتمالا به زودی فرایند اجرایی ترانسخزر را نیز آغاز میکند. طی یک سال آینده نیز احتمالا فرایندهای حقوقی در زمینه تفاهمنامههای اجرایی و بسترهای تامین مالی این خط لوله انجام خواهد گرفت. مشارکت جزئی شرکتهای روسی در این فرایند نیز میتواند تاحدودی نگرانیهای مسکو را از این روند کاهش دهد. از سوی دیگر در حالی که به نظر میرسد ابتکارهای ترانزیتی ترکیه با محوریت افغانستان و آسیای مرکزی همچنان توسعه چندانی نخواهند یافت، احتمالا شاهد تزریق برخی منابع از سوی آنکارا در این طرحها جهت نقشآفرینی موثرتر در فرایند صلح افغانستان خواهیم بود. با این حال در میان مدت همچنان نمیتوان چشمانداز روشنی را برای این ابتکارها در نظر گرفت.
عموما تحرکات ترکیه در قبال آسیای مرکزی با ماهیت رقابتی و به نوعی دور زننده منافع ایران تعبیر میشود. اگرچه این نوع برداشتها تاحدودی درست و عقلانی است، لکن به معنای عدم وجود فرصت و یا تقلیل آثار و پیامدهای آن در رویکردهای غیرتقابلگرایانه نیست. جمهوری اسلامی ایران در قبال تحرکات امنیتی ترکیه در آسیای مرکزی و پروسه صلح افغانستان منافع مشترکی دارند. در عین حال با توجه به نفوذ کم ترکیه در این دو روند به نظر نمیرسد کارکردی علیه منافع ایران توسط ترکیه در این حوزهها بتوان متصور بود. با این حال در حوزه انرژی به نظر میرسد ترکیه به صورت جدی ورود کرده و دستیابی به نتایج عملیاتی قریب الوقوع است. در این حوزه و به طور مشخص در حوزه ترانسخزر نیز البته به نظر نمیرسد مجددا تهدید قابل توجهی علیه منافع ایران پدید آید. نخست، حجم انتقال گاز خطوط لوله ترانسخزر احتمالا محدود بوده و بعید است مشابه خط لوله مرکزی آسیای مرکزی (به روسیه) و یا خط لوله سهگانه به چین حجمی نزدیک به 30 میلیارد مترمکعب در سال را منتقل کند. برآوردهای اولیه رقمی کمتر از 10 میلیارد مترمکعب را پیشبینی میکنند که در حجم صادرات 60 میلیارد مترمکعبی ترکمنستان و ظرفیت بسیار بالاتری که وجود دارد، تاثیرگذار نیست. دوم، سیاست راهبردی ترکمنستان متنوعسازی مسیرهای صادرات انرژی است و چه بسا با راهاندازی آلترناتیوهای غیر ایران، روسیه و چین (در ترانسخزر و تاپی) شرایط برای بازگشت ایران به تعاملات گازی با ماهیت کمتر سیاسی و استراتژیک از سر گرفته شده و توسعه یابد. لذا، مشارکت ایران در چنین روندهایی در کنار ترکیه، میتواند ضریب اطمینانی برای تهران فراهم آورده که اجماعی ضدایرانی شکل نمیگیرد و از سوی دیگر بستری همکاریجویانه در تعاملات با کشورهای منطقه شکل میگیرد. قربانقلی بردیمحمداف، رئیس جمهور ترکمنستان در همین راستا دیداری را با رئیس شرکت روسی لوک اویل در عشقآباد ترتیب داد. محور اصلی این دیدار مذاکره در خصوص میدان دوستلیق بود. طبیعتا مادامی که روسیه بتواند در این چارچوب با ترکمنستان همکاری کند، پس ایران نیز از چنین قابلیتی برخوردار بوده و میتواند ضمن مشارکت، منافع خود را نیز حفظ و تثبیت کند.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.