۱۰ باور مرسوم در مورد طرح یک کمربند و یک جاده و یک شکاف ادراکی

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
«طرح یک کمربند و یک جاده از منظر ایرانی» یک مقاله تحلیلگرانه است که به‌دنبال توضیح تعدادی از باورها و افکار مشترک در میان خردمندان و روشنفکران ایرانی درباره طرح یک کمربند و یک جاده و علت‌های اساسی آنها است.

این مقاله به دو بخش اصلی تقسیم می‌شود: در بخش اول، قصد داریم در مورد ۱۰ باور مرسوم درباره طرح یک کمربند و یک جاده در ایران و احتمالاً کشورهای دیگر، توضیح دهیم، که برخی از آنها ممکن است دقیقاً مانند چیزی که معماران آن درنظر داشتند، نباشند. در بخش دوم، به توضیح شکاف ادراکی‌ میان آنچه رهبران و پژوهشگران چینی به‌عنوان طرح یک کمربند و یک جاده طراحی کرده‌اند و برداشت سیاستمداران و دانشگاهیان ایرانی از این پروژه می‌پردازیم و دلایل اصلی این شکاف را به بحث می‌گذاریم. اگرچه طرح یک کمربند و یک جاده در سال ۲۰۱۳ توسط رئیس جمهوری شی جین پینگ معرفی شد و ایران همواره در تاریخ بخش مهمی از جاده ابریشم قدیمی (جاده‌ای از چین به اروپا و مسیری برای دادوستدهای بین‌المللی) بوده و همچنین امروزه بازیگری استراتژیک در خاورمیانه هست، به‌نظر می‌رسد اکثر استعدادهای جوان ایرانی و پژوهشگران، کارآفرینان، مدیران صنعتی و سیاستگذاران این کشور به‌طور کامل در مورد این پروژه و اهمیت آن آگاهی ندارند. بیشتر کسانی که چیزی در مورد طرح یک کمربند و یک جاده می‌دانند، نظراتی در مورد آن دارند که امیدواریم درموردشان به‌طور خلاصه بدین وسیله توضیح دهیم. نظراتی که در اینجا بیان شده‌اند برگرفته از ۱۵ گزارش رسانه‌ای و همچنین مصاحبه‌هایی عمیق با ۱۲ نفر از اهالی دانشگاه، پژوهشگر و دانشجوی رشته علوم اجتماعی از سه دانشگاه ایرانی و کارآفرینان و متخصصان بخش صنعت، هستند.

۱.هدف راهبردی طرح یک کمربند و یک جاده: احیای بلوک شرقی/ طبق گفته دو استاد دانشگاه در رشته سیاست خارجی، چین از طریق طرح یک کمربند و یک جاده به‌دنبال قوی کردن بلوک شرقی در جهان است. این هدف راهبردی این طرح است. بنابراین، چین می‌تواند آغازگر جنبشی باشد که رونق اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را به کشورهای شرقی بازگرداند. کسانی‌که به این شکل فکر می‌کنند، این پروژه را تنها به جنبه‌های اقتصادی محدود نمی‌بینند. از دید آنها این طرح یک برنامه عظیم چند بعدی و چند جنبه‌ای است با چشم‌اندازهای بین‌المللی بلند مدت.

۲. هدف اصلی طرح یک کمربند و یک جاده: تقویت همگرایی در میان کشورهای عضو/طبق نظر یک استاد سیاست خارجی دیگر، یکی از اهداف اصلی طرح یک کمربند و یک جاده بهبود همکاری دوجانبه میان کشورهای عضو است، که نتیجه آن به‌دست آمدن نتایج قابل توجه برای تمامی بازیگران خواهد شد.

۳. طرح یک کمربند و یک جاده وسیله‌ای برای تقویت اطمینان راهبردی در میان کشورهای عضو /یک دانشجوی تحصیلات تکمیلی رشته سیاست خارجی براین باور است که اطمینان راهبردی میان اعضای طرح یک کمربند و یک جاده، درصورتی که این پروژه به‌طور مؤثر اجرا شود، قابل تقویت است. اطمینان متقابل، به‌عنوان یک مسأله واقعی در جهان امروز، اولین و مهم‌ترین پیش‌نیاز هر نوع رابطه پایدار است که می‌تواند از طریق طرح یک کمربند و یک جاده در میان کشورهای عضو تقویت شود.

۴.طرح یک کمربند و یک جاده یک بازی مجموع- صفر توسط چین نیست/به گفته مدیر عامل یکی از شرکت‌های پیشرو در حوزه انرژی، «با وجود آنچه منتقدان غربی می‌گویند، ثابت شده است که طرح یک کمربند ویک جاده تنها برای نفع رساندن به اقتصاد چین از طریق توسعه بازارها برای کالاها و خدمات این کشور طراحی نشده است.» با این حال، بعضی از شرکت‌کنندگان بر این باورند که با وجود سرمایه‌گذاری چین در زیر ساخت‌های دیگر کشورهای عضو، چین نه تنها منتفع از این زیرساخت‌ها در آینده خواهد بود بلکه باعث وابستگی اقتصادی دیگر کشورها بر خود خواهد شد، که به این معنی خواهد بود که چین تنها برنده نهایی این بازی خواهد بود. بر خلاف این باور، به نظر می‌رسد که این طرح همچنین نقشی اساسی در اقتصاد دیگر کشورها ایفا خواهد کرد و بنابر این یک بازی برد- برد به رهبری چین خواهد بود.

۵.طرح یک کمربند و یک جاده: یک پروژه عظیم برای ارتقای زیر ساخت‌های فیزیکی دیگر کشور ها/یک مدیر میانه در یک شرکت دولتی در حوزه صنعت حمل و نقل و بعضی دیگر از شرکت کنندگان بر این باورند که طرح یک کمربند و یک جاده پروژه‌ای جهت ساختن زیر ساخت‌های فیزیکی همچون راه‌ها، نیروگاه‌های انرژی، پل‌ها و بنادر در کشورهای واقع در مسیر جاده ابریشم جدید است. آن‌ها به نظر نقش فرهنگ و جنبه‌های انسانی این طرح را ناچیز انگاشته‌اند و آن را تنها محدود به ساخت مجموعه‌ای از پروژه‌های زیر ساختی در بعضی کشورها می‌دانند.

بخش دوم

۶.جاده ابریشم جدید: مسیری فیزیکی برای بازرگانی/ طبق بعضی گزارش‌ها و اخبار رسانه‌ای، طرح یک کمربند و یک جاده که بعضاً «جاده ابریشم جدید» خوانده می‌شود، یک مسیر فیزیکی واقعی شامل راه‌های زمینی (جاده‌ها، پل‌ها و ریل راه‌آهن) و دریایی (بنادر)، جهت تسهیل تجارت بین چین و کشورهای غربی طراحی شده است. با این حال این پروژه، به‌عنوان یک برنامه استراتژیک بلند مدت، به نظر به‌دنبال تقویت و گسترش روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با دیگر کشورهای عضو است.

٧.جاده ابریشم جدید و نقش ایران/بعضی از گزارش‌ها مبنای تحلیل خود را نمودارهای ارائه شده توسط کشورهای ثالث قرار داده‌اند و بنابراین بر این تأکید دارند که به جهت فشارهای بیرونی بر چین، طرح یک کمربند و یک جاده نقش کلیدی ایران را در به موفقیت رسیدن این پروژه تضعیف خواهد کرد. با این حال، از یک سو با توجه به ظرفیت‌های فرهنگی و توان ژئواستراتژیک ایران و همچنین سابقه دوستی درازمدت و عمیق بین ایران و چین و دیگر کشورهای حاضر در پروژه، نقش ایران در این پروژه غیر قابل انکار خواهد بود.

٨.یک کمربند، یک جاده: نمونه‌ای شرقی از طرح مارشال/به اعتقاد یک فارغ‌التحصیل علوم سیاسی و دو نفر دیگر از شرکت‌کنندگان طرح یک کمربند، یک جاده نمونه‌ای مشابه به طرحی است که توسط رئیس جمهوری امریکا هنری ترومن در سال ١٩۴٨ و پس از پایان جنگ جهانی دوم در جهت حمایت از متحدان امریکا در اروپا ارائه شد. با این حال، با نگاهی دقیق به طرح مارشال علل اساسی شکل‌گیری آن، به این پی خواهیم برد که چنین مشابهتی بی‌معنی خواهد بود.

٩.نقش چین در گسترش بینش استراتژیک کشورهای عضو/یک پروفسور مدیریت استراتژیک که اخیراً سفری به چین داشت معتقد است که این کشور به‌دنبال تأثیری سازنده بر بینش استراتژیک کشورهای عضو پروژه و کمک به بازسازی استراتژی ملی آنها بر پایه منابع و ظرفیت‌هایشان همراه با بینشی جمعی به‌عنوان عضوی از پروژه یک کمربند، یک جاده است. به عبارت دیگر، چین به‌دنبال دیکته کردن استراتژی خود بر دیگر کشورها نیست، بلکه به‌دنبال ارائه دستاوردهای ملی خود به دیگر کشورهای عضو و حمایت از آنها در جهت بازسازی موقعیت استراتژیک خود در جامعه جهانی است.

١٠.یک کمربند، یک جاده به‌دنبال کاهش وابستگی به غرب/ یک دانش آموخته علوم سیاست خارجی و یک محقق در حوزه مدیریت استراتژیک به اتفاق بر این باورند که این پروژه در صورت برنامه‌ریزی و پیشبرد صحیح قادر به ایفای نقشی استراتژیک در کاهش وابستگی کشورهای عضو بر منابع و ظرفیت‌های کشورهای غربی خواهد بود. به اعتقاد یکی از آنها، «کشورهای واقع در جاده ابریشم جدید با داشتن ذخایر و منابع عظیم انرژی، معدنی و آب و همچنین ظرفیت‌های فرهنگی و تمدن قادر به ایجاد استقلال از دیگر کشورها خواهند بود.» بنا بر یافته‌های ما بر پایه اطلاعات حاصل از گفت‌وگوها و گزارش‌های رسانه‌ای، بین نظر معماران چینی طرح یک کمربند، یک جاده و برداشت صاحبنظران و سیاستگذاران ایرانی از این پروژه تفاوت‌هایی وجود دارد که در این پروژه از آن با عنوان «شکاف ادراکی» نام برده می‌شود. به اعتقاد من سه دلیل اساسی برای این شکاف ادراکی وجود دارد که در ادامه به آن خواهم پرداخت:

١.فقدان ارتباطات خرد/ با وجود ملاقات‌ها و مذاکرات همیشگی مقامات بلند پایه ایران و چین در این مورد در سطح خرد، فقدان ارتباطات استراتژیک ما بین مشاغل، شرکت‌های بازرگانی و اشخاص مربوط به آنها از جانب دو کشور حس می شود. بخش عمده معاهدات و توافق‌های استراتژیک و بلندمدت بین دو کشور در رسانه‌ها بازتاب داده نمی‌شود و بنابراین اکثر فعالان تأثیرگذار این حوزه‌ها از این توافق‌ها بی‌اطلاع هستند. اگر دو کشور اهمیت بیشتری برای ارتباطات بین مردم و نقش مؤثر رسانه در ارتباطات دو کشور قائل شوند، می‌توان به توسعه مؤثر ارتباطات خرد بین دو کشور امیدوار بود.

٢.فقدان درک متقابل/دلیل اساسی دیگر برای این شکاف ادراکی، نبود درک متقابل از جانب دو کشور در سطح بین دولت‌ها، مشاغل، دانشگاه‌ها و اشخاص است. نیاز به این درک متقابل در سطوح خرد و کلان همواره حس می‌شود. به بیان دیگر، نه تنها دو کشور ملزم به رفع سوء تفاهمات در سطح امور استراتژیک هستند، اشخاص رده‌های پایین‌تر نیز نیازمند ایجاد ارتباطات بیش از پیش در جهت ارتقای این درک متقابل هستند. از آنجایی که دو کشور همکاری ها و تبادلات گسترده‌ای از دوران باستان داشته‌اند، رسیدن به برنامه‌ای مشترک برای آینده کار چندان سختی نخواهد بود. به اعتقاد من صاحبنظران دو جامعه در راستای ایجاد درکی عمیق بین دو ملت نقش اساسی دارند.

بخش سوم

٣.فقدان ایفای نقش از جانب جوانان/ به‌عنوان طرحی جدید، یک کمربند، یک جاده همچنان به شکلی مؤثر برای قشر جوانان ایران، به‌عنوان بخش اعظم جامعه، معرفی و تشریح نشده است و بنابراین، فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و کار آفرینان و سرمایه‌گذاران جوان به شکلی کامل از این طرح و فرصت‌ها و ظرفیت‌های نهفته در آن آگاه نیستند. به همین خاطر بخش اعظمی از استعدادهای جوان ایران در اجرا و پیشبرد این پروژه بی‌استفاده مانده‌اند. به اعتقاد من دانشگاه‌ها و سازمان‌های مربوط به جوانان در ایران در جهت ایفای نقش فارغ‌التحصیلان جوان در اجرای این طرح نقشی اساسی ایفا می‌کنند. با ایجاد زمینه‌های مناسب در راستای اشتغال جوانان در سازماندهی، برنامه‌ریزی و اجرای طرح یک کمربند، یک جاده، کشور از ظرفیت‌های عظیم علمی، انرژی و انگیزشی بهره‌مند خواهد شد که موفقیت طرح را تضمین خواهد کرد. در این مقاله، ١٠ باور مرسوم بین روشنفکران و صاحبنظران ایرانی در مورد طرح یک کمربند، یک جاده ارائه شد و همچنین به «شکاف ادراکی» بین برداشت ایرانیان از این طرح و اهداف چینی‌ها از آن اشاره شد و در ادامه دلایل اساسی این شکاف و راهکارهای بر طرف‌سازی آن بر شمرده شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟