بازبینی سیاست اتحادیه اروپا در قبال روسیه: تشکیل ائتلاف های درون اروپایی موضوع محور

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
از زمان آغاز جنگ در شرق اوکراین در بهار 2014، اتحادیه اروپا در موقعیت مدیریت بحران در مقابل روسیه قرار داشته است. در این راستا و طی شش سال گذشته آشکار شده که اقدامات روسیه در قبال اوکراین، یک بحران مستقل نیست و هدف روسیه، تضعیف حاکمیت ها در اروپا و تضعیف اتحادیه اروپا و دولت های عضوش است

. در این میان، موضوع مسمومیت الکس ناوالنی نشان داد که روسیه آماده بکارگیری خشونت علیه مخالفانش است. همه این تحولات نشان از آن دارد که اروپا برای مواجهه موثرتر با روسیه، به یک سیاست منسجم­تر نیاز دارد. در این راستا، اجماع شکل گرفته در اروپا در رابطه با تحریم روسیه در بهار 2014، یک موفقیت بزرگ بود؛ تحریم هایی که البته گمان نمی رفت که روسیه بواسطه آنها در رویکردش در قبال اوکراین، تجدید نظر کند. در ماه مارس 2016، این استراتژی تحریمی اروپا در قبال روسیه با معرفی پنج اولویت اروپا در قبال روسیه تکمیل شد؛

اولویت هایی شامل: 1) اجرای کامل توافقنامه مینسک 2) گسترش روابط با شرکای شرقی و کشورهای آسیای مرکزی؛ 3) تقویت مقاومت (توان تاب آوری) اتحادیه اروپا در مقابل روسیه؛ 4) تعامل گزینشی با این کشور در خاورمیانه، مبارزه با تروریسم و موضوع آب و هوا؛ و 5) حمایت از جامعه مدنی روسیه؛

 این پنج اصل البته نشان دهنده نقاط ضعف سیاست اروپا در قبال روسیه نیز هستند. اولین نقطه ضعف اینکه به واسطه اولویت ها و منافع متفاوت دولت های عضو اتحادیه در قبال روسیه، اجماع اروپایی پسا 2014 در قبال این کشور، اجماعی شکننده است. دوم، اجرای کامل توافق مینسک، غیر واقع بینانه است چرا که اهداف روسیه و اوکراین در مورد دونسک با یکدیگر ناسازگار است. سوم، به دلیل ضعف توانایی های نظامی-امنیتی اتحادیه اروپا، این اتحادیه قادر به برطرف کردن دغدغه های امنیتی همسایگان شرقی اش نیست.

با توجه به این توضیحات، رویکرد جدید اروپایی در قبال روسیه در سال های پیش رو، دو عنصر مهم خواهد داشت: 1) همکاری و هماهنگی با جامعه مدنی روسیه؛ 2) شکل دادن به ائتلاف های درون اروپایی موضوع محور در قبال روسیه و در قبال اقدامات تهدیدزای این کشور از جمله: اقدامات پول شویی؛ کمپین های اطلاعات غلط و حملات سایبری. در این راستا، بیانیه مشترک فرانسه، لتونی و لیتوانی در سپتامبر 2020، نمونه موفقی از این همکاری ها و ائتلاف سازی ها است (هر چند در این بیانیه به صراحت به روسیه اشاره نشده است؛ بسیاری از موضوعات مطرح در آن، مرتبط با روسیه است). باید توجه کرد که این ائتلاف سازی های نه لزوما در سطح اتحادیه، بلکه در قالب گروه های کوچکی از کشورهای دارای دغدغه مشترک در قبال روسیه، (البته همگام با سیاست ها و ابتکارات اروپایی) خواهد بود. در این راستا می توان به همکاری جوامع و فعالین مدنی در آلمان، لهستان، سوئد و فنلاند با همتایان روسی شان؛ همکاری آلمان، لتونی، دانمارک و سوئد و لهستان در مقابله با اقدامات پول شویی توسط روسیه؛ و همکاری آلمان و استونی و فرانسه و سوئد و هلند در مقابله با اقدامات مخرب سایبری روسیه اشاره کرد. نکته مهمی که در اینجا باید به آن توجه کرد؛ همراهی و هماهنگی این ائتلاف ها با رویکرد کلی اتحادیه اروپا در قبال روسیه به رهبری محور آلمان-فرانسه است.

 

ضرورت تبیین سیاست مستقل اتحادیه اروپا در رابطه با شرکای شرقی اش

در رابطه با باز تعریف نقش مستقل اتحادیه اروپا در رابطه با همسایگان شرقی اش، بویژه پس از تحولات اخیر در قره باغ، محافل رسمی و غیر رسمی اروپایی با اشاره به دور شدن اتحادیه از هدف اولیه ایجاد حکومت های دموکراتیک در این منطقه (بواسطه تلاش های سلبی روسیه) بر ضرورت اولویت بخشی به اقدامات ذیل در قالب سیاست مستقل اتحادیه اروپا در این منطقه، تاکید می کنند:

  • کمک های حقوق بشری؛
  • تقویت توان دفاعی این کشورها، بویژه در حوزه سایبر (به منظور مقابله با کمپین های اطلاعات غلط روسیه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟