چرایی تغییر مواضع عربستان سعودی در قبال ایران

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
بهبود مناسبات میان ریاض و تهران می تواند بحران های منطقه ای را کاهش دهد. این یک تغییر بزرگ در منطقه ایجاد می کند. از سویی، دو کشور می توانند مستقیما از نزدیکی روابط در قالب همکاری در کنترل و افزایش قیمت نفت بهره ببرند.
 

 با وجود معیارهای تغییر یافته ژئوپلیتیک در منطقه خاورمیانه؛ چرخش ناگهانی « محمد بن سلمان» از سیاست تهاجمی و جنگ طلبانه به سمت مذاکره با ایران؛ یک تغییری رادیکال و قابل توجه قلمداد می شود. پس از شروع گفتگو دولت بایدن با ایران و تشدید حملات انصارالله علیه عربستان سعودی، ولیعهد بن سلمان به این فهم رسیده که پس از سال ها سیاست خارجی تهاجمی؛ ریاض نتوانسته به اهداف و نتایج دلخواه و مدنظر خود دست یابد و اکنون برای تحصیل اهداف به سمت دیپلماسی باید قدم بردارد. 

 

 

« ژان فرانسوا سزنک» کارشناس مسائل عربستان سعودی در شورای آتلانتیک و انستیتو میدل ایست بر این دیدگاه است: « به نظرم این تحولات بسیار شگفت انگیز است زیرا کاملا لحن اظهارات تغییر کرده است… لحن اظهارات بن سلمان نشانگر این است که ولیعهد نسبت به حمایت بی قید و شرط دولت بایدن از عربستان سعودی اطمینان ندارد. من فکر می کنم که بن سلمان به این فهم رسیده که بهتر است قبل از این که بدون پشتیبانی آمریکا، مجبور به آمادگی برای جنگ با ایران شود؛ با تهران گفتگو کند و ببیند چه اتفاقی خواهد افتاد.»

 

روابط ویژه

هفته گذشته، «محمد بن سلمان» طی مصاحبه ای با شبکه تلوزیونی « العربیه»، موضوعاتی را در مورد حمایت ایران از شبه نظامیان در منطقه و برنامه موشکی بالستیک و هسته ای این کشور بیان کرد. بن سلمان در این مصاحبه تاکید کرد:« پادشاهی سعودی در حال همکاری با شرکای منطقه ای و جهانی برای حل مشکلات و ایجاد روابط مثبت با تهران است. ایران کشور همسایه است و می توان بر اختلافات غلبه کرد و « روابط ویژه» برقرار نمود.»  با وجود اظهارات ضد ایرانی بن‌سلمان در گذشته؛ وی اکنون نه تنها در مقابل ایران بلکه حتی در مقابل انصارالله، لحن خود را نرم تر کرده است.پس از سال ها جنگ در یمن و مقابله با شبه نظامیان انصارالله؛ وی در مصاحبه هفته گذشته، شاخه زیتونی را به سمت این گروه ( انصارالله) پیشنهاد داد. وی با تکرار پیشنهاد آتش بس و حمایت اقتصادی از یمن، از انصارالله خواست تا در مذاکرات شرکت کند.

 

بر اساس گزارش گاردین؛ خالد بن علی الحمیدان، رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی ، در هفته گذشته با همتای سوری خود در دمشق دیدار کرد که این اقدام، نشانه دیگری از فشار گسترده برای کاهش فضای اختلاف و تنش در منطقه می باشد. بنابراین چه متغیری باعث شده که ریاض پس از سال ها جنگ طلبی و سیاست خارجی تهاجمی به سمت دیپلماسی قدم بردارد؟

 

اگر چه بسیاری از آمریکایی ها ممکن است انتخاب بایدن را پاسخ اصلی سوال فوق بدانند؛ اما « کریستین کواتس اولریشسن»کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در انستیتو سیاست های بیکر در دانشگاه رایس معتقد است : « کاتالیزور اصلی تغییر سیاست های عربستان سعودی به قبل از حضور جوبایدن در کاخ سفید بازمی گردد…حملات پهپادی و موشکی به تاسیسات نفتی عربستان سعودی در سپتامبر 2019 و نمایش آسیب پذیری ریاض؛ به خصوص در زمانی که دونالد ترامپ به ایران در قبال این حمله واکنش نشان داد؛ باعث شد تا مقامات آل سعود به سمت سازش با تهران قدم بردارند…. محمد بن سلمان ولیعهد سعودی و محمد بن زاید همتای اماراتی او؛ به این فهم رسیدند که آن ها منزوی و تنها هستند و حمایت و پشتیبانی آمریکا را ندارند. بنابراین آن ها سعی کردند راه هایی برای تنش زدایی با ایران بیابند و با کشور همسایه همزیستی داشته باشند.» وی افزود: « شکست ترامپ از جو بایدن که به دنبال تعامل و گفتگو با ایران است و به مسائل خاورمیانه توجه کمتری دارد ، باعث شده تا مقامات ریاض به سمت دیپلماسی گام بردارند.»

 

« سینا طوسی » تحلیلگر مسائل بین المللی، اظهارات اولریشسن را تایید و تاکید کرد: « عربستان سعودی تمام تخم مرغ های خود را در سبد ترامپ قرار داده بود؛ اما حمله به تاسیسات نفتی آرامکو ؛ کاهش تمایلات ایالات متحده برای محافظت از متحدان و شرکایش در خلیج فارس را نشان داد. این تصور که آن ها ضمانت امنیتی آمریکا را دارند در دوران ترامپ در هم شکسته شد… عربستان سعودی و امارات متحده عربی متوجه شده اند که فشار حداکثری منجر به سرنگونی ایران نخواهد شد و این تصور شکل گرفت که آمریکایی ها از این منطقه خارج می شوند و ما، ایرانی ها، قطری ها ، ترک ها و سوری ها باقی خواهیم ماند.»

 

پس از چهار سال روابط به شدت دوستانه میان ریاض و واشنگتن در دوران دولت ترامپ؛ جو بایدن رئیس جمهور جدید ایالات متحده متعهد شده که روابط این کشور با عربستان سعودی را مورد بازنگری قرار دهد. جو بایدن اندکی پس از آغاز کار ، در اوایل سال 2021م، به حمایت از عملیات تهاجمی عربستان سعودی در یمن خاتمه و خواستار پایان جنگ شد. وی همچنین دستور انتشار گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا در مورد نقش بن سلمان در قتل جمال خاشقچی را صادر کرد. البته این فقط بایدن نیست که باعث نگرانی ریاض شده است؛ بلکه  هر دو مجلس کنگره به طور گسترده نسبت به ریاض انتقاد دارند. قتل وحشتناک جمال خاشقچی روزنامه نگار مستقر در ایالات متحده نقطه عطفی برای روابط ایالات متحده و عربستان سعودی می باشد؛ به خصوص که در کنگره، دموکرات ها فراتر از اقدامات بایدن به دنبال مجازات بن سلمان هستند.

 

قتل « جمال خاشقچی» روزنامه نگار سعودی در سال 2018 باعث شد تا نسبت به سایر سیاست های عربستان سعودی در منطقه به خصوص جنگ یمن، محاصره قطر و آدم ربایی سعد حریری نخست وزیر لبنان ، انتقادات بیشتری توسط دموکرات ها صورت بگیرد.  بحران خلیج فارس و محاصره قطر توسط کشورهای عربی قبل از روی کار آمدن جو بایدن حل شد و اکنون عربستان سعودی به دنبال آتش بس در یمن است. به نظر می رسد گفتگو با ایران گامی مهم در جهت تغییر سیاست های گذشته است. اولریشسن معتقد است: « با شکست ترامپ، من فکر می کنم محمد بن سلمان و سعودی ها سعی کرده اند به دولت بایدن اطمینان دهد که آن ها نیز درس های چهار سال گذشته را آموخته اند.»

 

روابط عربستان سعودی و ایران

عربستان سعودی و ایران هرگز جز شرکا و متحدان نزدیک نبوده اند و مشخصه اصلی روابط آن ها از زمان انقلاب اسلامی در سال 1357ش. « تنش » بوده است. پس از انقلاب ایران در سال 1357، رقابت منطقه ای، اختلافات ایدئولوژیک و منازعات نیابتی مناسبات بین دو کشور را تعریف کرده است. در اوایل انقلاب، عربستان سعودی یکی از حامیان اصلی حمله صدام حسین به ایران در سال 1358 بود؛ جنگی که به مدت هشت سال به طول انجامید و صدها هزار نفر جان خود را از دست دادند. روابط دو کشور در دهه بعد بهبود یافت؛ اما حمله آمریکا به عراق در سال 1383ش. فرقه گرایی را در منطقه ملتهب کرد و رقابت بین دو کشور از سرگرفته شد. در سال 1395ش.پس از حمله معترضان ایران به سفارت ریاض در تهران در واکنش به اعدام «شیخ نمر» روحانی برجسته شیعه، مناسبات بین دو کشور به طور کامل قطع شد.

 

« ژان فرانسوا سزنک» کارشناس مسائل عربستان سعودی در شورای آتلانتیک معتقد است: « بهبود مناسبات میان ریاض و تهران می تواند بحران های منطقه ای را کاهش دهد. این یک تغییر بزرگ در منطقه ایجاد می کند. دو کشور می توانند مستقیما از نزدیکی روابط در قالب همکاری در کنترل و افزایش قیمت نفت بهره ببرند.» « سینا طوسی» تحلیلگر مسائل بین المللی تاکید کرد: « علی رغم رقابت دو کشور؛ آن ها در حوزه انرژی و امنیت دارای منافع مشترک هستند. من فکر می کنم ما در قله یک نظم منطقه ای خوش بینانه تر و با ثبات تر هستیم. ایالات متحده در تشویق گفتگو و همکاری منطقه ای نقش زیادی دارد.»

 

 

منبع:https://rahbordemoaser.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟