ابعاد سیاست خارجی در انتخابات پیش روی آلمان

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
پایان دوره‌ی آنگلا مرکل در آلمان، فضای سیاسی این کشور را تغییر می‌دهد و نویدبخش انتخاباتی غیر قابل پیش بینی از زمان انتخابات سال ۲۰۰۵ تاکنون خواهد بود – این اتفاق در سایه همه گیری کرونا است. سیاست خارجی چه نقشی در انتخابات آلمان خواهد داشت؟ احزاب اصلی چگونه در موضوعات مهم سیاست خارجی موضع می‌گیرند و این موقعیت تا چه اندازه گزینه‌های ائتلاف حاکم را محدود یا فعال می‌کند؟ در کدام حوزه‌های سیاست خارجی باید شاهد اثر «اُردک لنگ» در ماه‌های آینده پیش از انتخابات باشیم؟

]صطلاح “Duck Lame” یا ھمان «اُردک لنگ» در ادبیات سیاسی آمریکا به مسئول سیاسی، به ویژه رئیس جمھور، اطلاق می شود که به واسطه‌ی سر آمدن دوران حضورش توان اتخاذ تصمیمات اساسی و تعیین کننده را ندارد.[

سیاست خارجی در انتخابات آلمان

سیاست خارجی به طور سنتی در انتخابات آلمان که تحت تاثیر مسائل سیاسی داخلی است، نقش محدودی دارد. در سال ۲۰۱۷، زمانی که حزب سوسیال دموکرات اقدام به شروع کارزاری اروپایی کرد، با نتیجه ناامید کننده‌ای روبرو شد. توضیحات متفاوتی برای نقش حاشیه‌ای مسائل سیاست خارجی در انتخابات آلمان وجود دارد. برخی از ناظران صرف نظر از استدلال کلی در مورد اهمیت محدود سیاست خارجی در زندگی روزمره شهروندان و دشواری استفاده از موضوعات پیچیده به شعارهای انتخاباتی، از فقدان چشم اندازها و جهت گیری‌ها در سیاست خارجی آلمان انتقاد می‌کنند. در مبارزات انتخاباتی آلمان فقط یک وضعیت بحرانی مشخص – مانند مخالفت گرهارد شرودر با جنگ عراق – می‌تواند مفید واقع شود. با این وجود، علاقه‌ی عمومی به سیاست خارجی در آلمان زیاد است و پیوندهای فزاینده بین موضوعات سیاست داخلی و سیاست خارجی – به ویژه در آغاز شیوع بیماری کرونا – نمونه‌ای برای نیاز به پرداختن بیشتر به موضوعات سیاست خارجی نسبت به گذشته است.

اولویت‌های افکار عمومی آلمان

کدام موضوعات سیاست خارجی برای عموم آلمان اهمیت بیشتری دارد؟ جالب اینجاست که اولویت‌های افکار عمومی آلمان با اولویت‌های ملی و بین المللی سیاست داخلی و امنیتی کاملاً منطبق نیست. طبق نظرسنجی‌های بنیاد کوربر از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰، که دوره‌ی دولت اخیر را شامل می‌شود، بزرگترین چالش‌هایی که سیاست خارجی آلمان در حال حاضر با آن روبرو است، از دید عموم آلمان موارد زیر را در بر می‌گیرد: در طی سال‌های گذشته، پناهندگان و سیاست‌های مهاجرتی در صدر این فهرست قرار داشتند و به دنبال آن روابط با ایالات متحده و روسیه. همچنین موضوعات مربوط به آب و هوا و محیط زیست و جنبه‌های مختلف سیاست اروپا، از جمله انسجام اتحادیه اروپا نیز در لیست اولویت‌های افکار عمومی دیده می‌شوند. البته بیماری همه گیر کرونا در سال ۲۰۲۰ به عنوان یک اولویت جدید ظاهر شده است. جالب این است که روابط با ترکیه و روابط با چین از جمله اولویت‌هایی است که اغلب ذکر نشده است، که به خصوص در مورد چین مسئله قابل توجهی است. این لیست اولویت‌ها بسته به چرخه اخبار فعلی، انحرافاتی داشته، اما در طول سال‌های گذشته ثابت مانده است.

چین مسئله اصلی افکار عمومی آلمان به حساب نمی‌آید

برداشت از چین به عنوان یکی از مسائل اصلی در سیاست خارجی فراآتلانتیک یا ایالات متحده و آلمان (نگاه کنید به سخنان مرکل و بایدن در کنفرانس امنیتی مونیخ در سال ۲۰۲۱، که هر دو چین را از مهمترین چالش‌های سیاست خارجی نشان می‌دهند) با افکار عمومی مطابقت ندارد. تصور افزایش نفوذ چین در جامعه آلمان به سمت منفی‌تر تغییر یافته است (در سال ۲۰۲۰.۴۳ درصد از آلمانی‌ها رشد فزاینده چین را خنثی، ۴۶ درصد منفی و ۱۰ درصد مثبت می‌دانستند، در مقایسه با سال ۲۰۱۷.۵۱ درصد این رشد را خنثی، ۳۴ درصد منفی، و ۱۳ درصد مثبت می‌بینند). با این حال، به طور کلی ۸۲ درصد از آلمانی‌ها در سال ۲۰۲۰ اظهار داشتند که آلمان در صورت جنگ سرد جدید ایالات متحده و چین باید بی‌طرف بماند. علاوه بر این، ۶۳ درصد از آلمانی‌ها ایالات متحده را در ارتباط با چین شریک خود نمی‌دانند، در مقابل ۶۰ درصد از پاسخ دهندگان امریکایی، آلمان را در مقابله با چین به عنوان شریک و متحد خود می‌شناسند. در مقایسه، وقتی از آن‌ها سوال یکسانی پرسیده شد، ۶۸ درصد از پاسخ دهندگان انگلیسی بی‌طرف می‌مانند و به طور کلی پاسخ دهندگان انگلیس نسبت به پاسخ دهندگان آلمانی درک منفی بیشتری نسبت به تأثیر چین دارند. این موضع انتقادی بیشتر در مورد پاسخ دهندگان آمریکایی نیز صدق می‌کند: طبق مرکز تحقیقات پیو، ۵۹ درصد از پاسخ دهندگان آمریکایی احتمال تقابل کنونی ایالات متحده و چین به جنگ سرد را بالا می‌دانند، برخلاف آن فقط ۴۹ درصد از آلمانی‌ها به این مسئله اعتقاد دارند.

موضوعات مهم سیاست خارجی در کارزار انتخاباتی

همه موضوعات موجود در لیست اولویت‌های افکار عمومی آلمان نقش برجسته‌ای در مبارزات انتخاباتی ندارند. سیاست پناهندگان و مهاجرت برای عموم آلمان از اهمیت بالایی برخوردار است. اما همین مسئله به سختی می‌تواند به موضوع کمپین انتخاباتی احزاب حاکم، یعنی احزاب مسیحی و سوسیال دموکرات، تبدیل شود. این ائتلاف از سوی جناح چپ بابت وضعیت غیر قابل تحمل در دریای مدیترانه و مصائب آن برای اتحادیه اروپا مورد انتقاد قرار می‌گیرد و از سوی جناح راست، افسانه «گشودن مرزها» که در سال ۲۰۱۵ باب شد، مطرح می‌شود. سیاست‌های اقلیمی پس از صدور حکم دادگاه قانون اساسی فدرال، که دولت را مجبور می‌کند اهداف و چشم‌انداز آب و هوایی خود را سخت‌تر کند، در فضای عمومی اهمیت دوباره پیدا کرده است. اگرچه همه احزاب بزرگ در مبارزات انتخاباتی خود بیش از هر زمان دیگری سیاست‌های اقلیمی را برجسته می‌کنند، اما این موضوع در درجه اول با حزب سبز پیوند خورده و به افزایش آن‌ها در نظرسنجی‌ها کمک کرده است.
روابط با ایالات متحده – به ویژه در زمینه ناتو، سیاست‌های امنیتی و دفاعی و ارتش آلمان – و همچنین روابط با روسیه نقش مهمی را در مبارزات انتخاباتی بازی می‌کنند، زیرا هر دو تأثیرات سیاسی داخلی قابل توجهی دارند که شامل سهم آلمان در ناتو (بحث پرداخت دو درصدی)، تجهیزات ارتش آلمان (هواپیماهای بدون سرنشین مسلح) و این سوال که آیا آلمان باید همچنان به عنوان بخشی از پیمان هسته‌ای ناتو باقی بماند یا خواستار خروج سلاح‌های هسته‌ای ایالات متحده از آلمان شود و به پیمان منع سلاح‌های هسته‌ای بپیوندد، می‌شود. این بحث همچنین شامل جایگزینی هواپیماهای جنگنده تورنادو تا سال ۲۰۳۰ و تا عملیاتی شدن یک فروند جنگنده ساخت مشترک فرانسه و آلمان می‌شود. به طور کلی یک مسئله اساسی وجود دارد که آلمان و اروپا چگونه باید وابسته باشند، به ویژه در سیاست‌های امنیتی و دفاعی. گرچه بحث در مورد استقلال استراتژیک اروپا محدود به محافل تخصصی است و چندان به فضای عمومی جامعه تعلق ندارد.
در مورد روسیه، خط لوله نورداستریم ۲ پیوندهای داخلی آشکاری دارد و در گفتمان عمومی جامعه به پرونده ناوالنی و اعتراضات در روسیه نیز پیوند خورده است. علاوه بر این، ابعاد انرژی و موضوعات آب و هوایی مربوط به نورداستریم ۲ نقش مهمی به ویژه برای رای دهندگان حزب سبز دارد. اگرچه سیاست در مقابل چین، همانطور که در بالا ذکر شد، نگرانی اصلی مردم آلمان نیست، اما ارتباط آن با همکاری‌های اروپا و فراآتلانتیک به این معنی است که همچنان می‌تواند در بحث‌های انتخاباتی مطرح شود. این مسئله شامل حقوق بشر، تحریم ها، زیرساخت هواوی و روابط تجاری با چین می‌شود.

مواضع احزاب در مورد موضوعات اصلی سیاست خارجی

در روابط با ایالات متحده، ناتو و عموما موضوعات امنیتی و دفاعی، احزاب مسیحی همراه با حزب دموکرات آزاد، احزابی هستند که بیشتر به هدف ناتو متعهدند و برای پرداخت دو درصد هزینه‌های دفاعی و یا همچنین مسئولیت نظامی بیشتر، به عنوان مثال در هند و اقیانوس آرام اهمیت بیشتری می‌دهند. وزیر دفاع آلمان از حزب مسیحی دموکرات، آنگرت کرامپ-کارن باور متعهد شد که در جهت رسیدن به هدف دو درصدی تلاش خواهد کرد. وی در بحث جنجالی با رئیس جمهور فرانسه ماکرون، این ایده را که اروپا می‌تواند بدون امنیت ایالات متحده از امنیت خود مراقبت کند، یک توهم خواند. احزاب مسیحی قاطعانه به ابقا تسلیحات هسته‌ای ایالات متحده در آلمان متعهد هستند و خواسته شریک ائتلافی خود، حزب سوسیال دموکرات، برای بازنگری در مورد خروج این سلاح‌ها از آلمان را سرزنش می‌کنند.
حزب سوسیال دموکرات تحت رهبری جدید خود به سمت مواضع بیشتر چپ گرایانه در زمینه امنیت و دفاع حرکت کرده است. به طور مثال، مخالفت با هواپیماهای بدون سرنشین مسلح – اگرچه در ائتلاف بزرگ توافق شده و توسط متخصصان امنیتی و دفاعی حزب پشتیبانی می‌شود – و همچنین زیر سوال بردن سلاح‌های هسته‌ای ایالات متحده در آلمان و چشم‌انداز دو درصدی هزینه‌های دفاعی. در مقابل، حزب سبزها در مقایسه با مواضع قبلی به سمت امنیت و دفاع حرکت کرده است و از نظر ناظران آمادگی حضور در ائتلاف حاکم با احزاب مسیحی و یا حتی ریاست دولت را نیز دارند.
سبزها با هدایت کاندیدای صدراعظمی خود، آنالنا بربوک، لحن معتدل‌تری در مورد نقش ناتو و تعامل دفاعی اروپا، از جمله مأموریت‌های نظامی اروپا اتخاذ کردند. با این حال، جناح چپ حزب سبز همچنان ریشه در سیاست‌های صلح طلبانه دارد. انتقاد از هدف دو درصدی ناتو و تسلیحات هسته‌ای ایالات متحده در اروپا موضع اصلی جریان سبز است و در مانیفست جدید خود خواستار عضویت آلمان در پیمان منع سلاح‌های هسته‌ای هستند که منجر به عقب نشینی برلین از ائتلاف هسته‌ای می‌شود. در مورد روسیه و چین، سبزها یک رویکرد کاملاً ارزش محور را دنبال می‌کنند. آن‌ها با خط لوله نورداستریم ۲ مخالفت می‌کنند و از تحریم‌های روسیه، به ویژه در زمینه نقض حقوق بشر حمایت می‌کنند. در برابر چین، سبزها موضع انتقادی نسبت به هنگ کنگ و پرونده اویغورها اتخاذ کرده اند. این نشان دهنده تمرکز کلی بر دموکراسی و حقوق بشر در سیاست خارجی است، اگرچه این سوال همچنان باقی است که چگونه این رویه هنجاری پایدار می‌ماند.
هر دو حزب حاکم، یعنی احزاب مسیحی و سوسیال دموکرات از پروژه خط لوله نورداستریم پشتیبانی می‌کنند – این مسئله به ویژه برای حزب سوسیال دموکرات مهم است، با توجه به اینکه گرهارد شرودر، صدراعظم پیشین آلمان، در هیئت مدیره پروژه حضور دارد. در حالی که هر دو طرف به مصالحه با ایالات متحده در مورد موضوع تحریم‌ها تمایل نشان دادند، اما همچنان به اتمام پروژه متعهد هستند. همزمان، هر دو طرف از رژیم تحریم روسیه از سال ۲۰۱۴ حمایت کرده اند. با این وجود تفاوت‌های ظریفی بین احزاب مسیحی و سوسیال دموکرات وجود دارد: در حالی که بخش‌هایی از حزب سوسیال دموکرات همچنان به رابطه ویژه با روسیه معتقد هستند، که ایده سیاست رو به شرق ویلی برانت را بازنمایی می‌کند، احزاب مسیحی نسبت به رابطه خاص با روسیه، تحت رهبری آنگلا مرکل بدبین‌تر شده اند. با این وجود، هر دو طرف همچنان در برابر فرصت‌های اقتصادی با روسیه آغوش باز نشان می‌دهند.
در رابطه با چین، هر دو حزب به طور فزاینده چین را نه تنها به عنوان یک شریک اقتصادی، بلکه به عنوان یک رقیب چالشی و سیستمی در نظر می‌گیرند. از منظر صدراعظم روابط با چین – همانطور که توافق نامه جامع سرمایه‌گذاری اتحادیه اروپا و چین نشان می‌دهد – بر اساس منافع اقتصادی است، البته تا زمانی که چین به یک تهدید امنیتی مستقیم تبدیل نشود. ایده روابط اقتصادی نزدیکتر و ادغام چین در ساختارهای جهانی در هر دو حزب دیده می‌شود. در بحث زیرساخت ها، قانون جدید فناوری اطلاعات آلمان موانعی را برای شرکت هواوی ایجاد کرده است.
حزب چپ‌ها و حزب راستگرای آلترناتیو برای آلمان در این زمینه‌ها نظرات متفاوتی دارند. چپ‌ها عضویت آلمان در ناتو و استفاده از ارتش آلمان از جمله در ماموریت‌های سازمان ملل را به چالش می‌کشد. این حزب به دلیل همنوایی ضمنی با دولت‌های اقتدارگرای روسیه و چین به شدت مورد انتقام قرار می‌گیرد. در مقابل، حزب راستگرای آلترناتیو برای آلمان، اگرچه از روابط دوستانه با روسیه دفاع می‌کند، اما در رابطه با چین مواضع متناقضی را مطرح می‌کند. این حزب به دنبال افزایش هزینه‌های دفاعی است، اما در چارچوب سیاست خارجی ملی گراتر. این حزب همچنان ایده اساسی خود در خصوص اجرای رفراندوم در مورد «یورو» را مطرح می‌کند.

گزینه‌های احتمالی جهت تشکیل ائتلاف در دولت آینده

در مورد این سوال که چگونه این مواضع سیاست خارجی می‌تواند ائتلاف دولت آینده را محدود یا فعال کند، باید در نظر داشت که ائتلاف‌های دولت اساساً توسط سیاست خارجی تعریف نمی‌شوند، بلکه توسط سیاست‌های داخلی تعیین می‌گردند. برای این دوره‌ی گزینه‌های ائتلافی خاص و دشواری وجود خواهد داشت.
با توجه به نظرسنجی‌های فعلی محتمل‌ترین گزینه ائتلاف بین احزاب مسیحی و سبز و یا ائتلاف جامائیکا، یعنی این دو حزب به همراه حزب لیبرال دموکرات خواهد بود. با توجه به حرکت سبزها به سمت موضوعات سیاست خارجی، این ائتلاف بدون دردسر نخواهد بود؛ خصوصاً در مورد خط لوله نورداستریم ۲، خروج هسته‌ای و دو درصد هزینه‌های دفاعی. اما همچنان یک گزینه واقع بینانه است. همچنین انتظار می‌رود بین جناح اقتصادی احزاب مسیحی و رویکرد سیاست خارجی متمرکز بر موضوعات اقلیمی از سوی سبزها اختلافاتی وجود داشته باشد.
یکی دیگر از گزینه‌های احتمالی ائتلاف می‌تواند ائتلاف موسوم به «سبز-قرمز-قرمز»، بین سبزها، سوسیال دموکرات‌ها و حزب چپ‌ها باشد. علی رغم همگرایی در برخی از مسائل داخلی، این ائتلاف مجموعه پیچیده‌ای در سیاست خارجی خواهد بود. به خصوص که سبزها به سمت سیاست خارجی و امنیتی روی آورده‌اند و مواضع بیرونی حزب چپ ها، به ویژه موضع نرم آن‌ها در برابر روسیه و چین، موانع قابل توجهی را نشان می‌دهد که بعید است سوسیال دموکرات‌ها به راحتی از آن عبور کنند. به طور کلی، سوسیال دموکرات‌ها حزب چپ‌ها را در مسائل سیاست خارجی به اندازه کافی بالغ نمی‌دانند. با این حال، اگر تنها راه ممکن روی کار آمدن هر سه حزب باشد، لزوما این مجموعه پیچیده کاملاً منتفی تلقی نخواهد شد، بلکه به سازش‌های قابل توجهی از سمت هر سه حزب نیاز دارد.
سرانجام، ائتلاف به اصطلاح «چراغ راهنمایی» بین سوسیال دموکرات ها، سبزها و لیبرال دموکرات‌ها گزینه احتمالی دیگر است. از آنجا که لیبرال‌ها احتمالاً به عنوان ضعیف‌ترین شریک وارد چنین ائتلافی می‌شوند، مواضع چپ‌تر سوسیال دموکرات‌ها و سبزها مسلط می‌شود و می‌توانند منجر به رویکردی متفاوت در سیاست خارجی آلمان در مورد برخی از موضوعات مهم ذکر شده در بالا شوند.

1-6 اثر «اُردک لنگ» در سیاست خارجی؟

تا چه اندازه در ماه‌های آتی شاهد اثر «اردک لنگ» بر سیاست خارجی خواهیم بود؟ اگرچه همه احزاب اصلی تعهد خود را برای همکاری با دولت ایالات متحده برای تقویت مجدد روابط بین دو سوی آتلانتیک ابراز داشته اند، اما آلمان و اروپا با آغاز کار دولت جدید، در مورد چین و خط لوله نورداستریم ۲، شروعی دشوار داشتند. فراتر از آن، در مورد مسائل امنیتی و دفاعی، حزب سوسیال دموکرات نسبت به از دست دادن رای دهندگان چپ بیشتر نگران است و مواردی مانند هواپیماهای بدون سرنشین مسلح یا حضور نظامی قوی‌تر بعید است از سوی این حزب مورد بحث قرار گیرد. بنابراین بعید است قبل از انتخابات در خلال ائتلاف بزرگ تصمیمات گسترده‌ای درباره سیاست‌های فراآتلانتیکی یا امنیتی و دفاعی گرفته شود. در مقابل، همه احزاب تمرکز بیشتری بر سیاست‌های آب و هوایی گذاشته‌اند که می‌تواند ناشی از افزایش آرای سبزها در نظرسنجی‌ها باشد. این یک فرصت برای درک مجدد روابط فراآتلانتیک است – حتی اگر همه گیری کرونا و رونق اقتصادی همچنان به نقش بزرگی در مبارزات انتخاباتی داشته باشند.

 

 

منبع:https://thepolitics.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟