دولتهای پیرامون افغانستان اغلب در نهان و عیان با طالبان مذاکراتی درباره امنیت خود و مرزهایشان با افغانستان صورت داده اند. پاکستان که حسابش جدا است؛ روسیه و ایران هم در مذاکره با طالبان توانسته اند موافقیت این گروه برای اجتناب از تکرار رفتارهای بی ثبات کننده دهه ۱۹۹۰ را کسب کنند. در این میان وضعیت چین تا حدی متفاوت است. چین هم مانند ایران و روسیه، با طالبان در تماس است؛ اما ارتباطات سوری های طالبان وضعیت را برای چین تا حدی متفاوت می کند.
در کوران جنگ داخلی سوریه و در سال ۲۰۱۳ وقتی ملامحمد عمر رهبر وقت طالبان درگذشت این گروه احرارالشام بود که صمیمانه ترین تسلیت ها را برای رهبری طالبان ارسال کرد. رهبری وقت احرارالشام در همان حال که خود را مستقل از القاعده و دشمن داعش معرفی می کرد، مدل حکومتی طالبان را به عنوان مدلی از حکومت اسلامی که قابل بررسی است مورد ستایش قرار داده بود. جبهه النصره که شاخه سوری القاعده بود هم در آن زمان ستایشگر طالبان بود. در برابر داعش که النصره بر سر قدرت با آن اختلاف داشت، طالبان یک جنبش دوست و برادر محسوب میشد که در آن زمان با القاعده تحت رهبری ایمن ظواهری روابطی گرم داشت. البته جبهه نصرت که به فتح الشام و سپس هیات تحریر الشام تغییر نام داد، از ایدئولوژی قدیمی و پیوند خود با القاعده دست کشید و این مساله به بهای لعن و نفرین های ظواهری تمام شد. از همانجا، پیوند با طالبان هم برای این گروه به یک مشکل بدل شده است. تحریر الشام به گروههای جهادی خارجی در ادلب دستور داده تا خود را منحل اعلام کرده و در تحریرالشام ادغام شوند و یا اینکه به کشورهای خود بازگردند. در میان آنها، گروه جنود الشام به فرماندهی مسلم الشیشانی که در کوههای میان ادلب و لاذقیه می جنگد خود را منحل اعلام کرده است. آنچه مساله را به افغانستان پیوند می دهد دعوت رهبر جنود الشام از وفاداران به خود برای سفر به افغانستان و ادامه جهاد در آنجا بوده است. سوال اینجا است که جهاد در افغانستان قرار است علیه چه کسی صورت گیرد؟ طبیعتاً یک گزینه دولت افغانستان است اما گزینه اصلی برای این افراد، چین است.
فروپاشی شمال افغانستان یک سناریوی کابوس مانند برای چین است. به باور چارلز لیستر، کارشناس مطرح گروههای جهادی سوریه در موسسه بروکینگز دوحه، به ویژه با توجه به گزارشهایی که در مورد نقش «حزب اسلامی ترکستانی در سوریه» به رهبری حاجی فرقان در درگیری های ولایت بدخشان وجود دارد، چین دچار حساسیتهایی شده است. نکته نگران کننده تر برای چین اینجا است که شایعاتی مبنی بر ترک برخی از افراد حزب اسلامی ترکستانی از شمال غربی سوریه در هفته های اخیر به سمت افغانستان منتشر شده است. حزب اسلامی ترکستانی، قریب به چهار هزار نیرو دارد؛ نیروهایی که از اقلیت ترک زبان و مسلمان اویغور در منتی الیه غرب چین و منطقه سین کیانگ هستند. این گروه موسوم به کتائب ترکستان هستند که حزب اسلامی ترکستانی (الحزب الإسلامی الترکستانی) با شروع جنگ داخلی سوریه روانه آن کشور کرد. در دوران دونالد ترامپ، ایالات متحده در اقدامی که آشکارا برای اعمال فشار بر چین بود، حزب اسلامی ترکستانی را از فهرست سازمانهای تروریستی خارج کرد.
مرز افغانستان و چین پهنای بسیار کمی دارد و قابل کنترل است. اما مناطق کوهستانی شمال غرب افغانستان که به چین و تاجیکستان و قرقیزستان راه دارد می تواند از سوی این گروه و یا گروههای دیگر جهادی برای ضربه زدن به چین و نفوذ به سین کیانگ به خوبی مورد استفاده قرار گیرد. حتی اگر طالبان بخواهد این افراد را سرکوب کند باز هم خلاء قدرت پیش رو بر اثر سقوط حکومت در کابل و وقوع جنگ داخلی در افغانستان به آنها فرصت مناسبی برای جهاد علیه چین خواهد داد. ترکیه از مدتی قبل همکاری با چین برای شناسایی و مقابله با اویغورهای مخالف پکن را بیشتر کرده است و به سبب اشراف اطلاعاتی بر این گروه و سایر گروههای جهادی به خوبی خواهد توانست مانع انتقال گسترده آنها به افغانستان و ایجاد خطر برای چین شود. به علاوه پس از ترکیه این افراد باید از راه ایران یا آسیای مرکزی روانه افغانستان شوند که این مساله هم برای آنها دشوار خواهد بود.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.