افغانستان پس از خروج آمریکا: چالش‌ها برای روسیه و آسیای میانه

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
افغانستان پس از خروج آمریکا: چالش‌ها برای روسیه و آسیای میانه

اندیشکده آمریکایی «کارنگی برای صلح بین‌المللی» در تحلیلی به قلم «دیمتری ترنین» ضمن تبیین قدرت‌یابی گروه افراط‌گرای طالبان، تأثیر و پیامدهای تحولات افغانستان را بر روسیه و منطقه آسیای میانه مورد بررسی قرار داده است که در بخش زیر به نکات و گزاره‌های اصلی آن اشاره گردیده است.

  • با خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان، جنگ داخلی در این کشور با شور و شوق بیشتری افزایش می‌یابد و ممکن است به‌زودی دولت به رسمیت یافته بین‌المللی سرنگون شود و جریان عظیم پناه‌جویان در مرزها ایجاد شود؛ درحالی‌که گروه‌های افراطی فرامرزی مانند داعش ممکن است از افغانستان به‌عنوان پایگاهی برای تضعیف ثبات در آسیای مرکزی استفاده کنند.
  • روسیه و سایر کشورهای آسیای میانه هیچ منبع یا عزمی برای مداخله اجباری در افغانستان ندارند و مداخله در افغانستان بیشتر به حماقت شبیه است و فرجام بدی خواهد داشت. نتیجه جنگ داخلی افغانستان این است که افغان‌ها باید با زور اسلحه و چانه‌زنی‌های بعدی تصمیم‌گیری کنند. دوم، روسیه هیچ علاقه‌ای به مداخله مستقیم در افغانستان ندارد و باید آمادگی تعامل با تمام بازیگران مربوطه به‌استثنای تندروها که دشمن هستند، داشته باشد. سوم، درحالی‌که ازبکستان و تاجیکستان ممکن است با برادران قومی در مرز افغانستان احساس همبستگی کنند اما آن‌ها هیچ ابزاری برای ایفای نقش نظامی در درگیری‌های بین افغانی ندارند و همچنین باید از آن دوری کنند.

 

  • البته این به معنای اجتناب کامل از هرگونه استفاده از زور نیست بلکه شرایط ممکن است مستلزم حمله به پایگاه‌های افراط‌گرایان یا سایر اهداف باشد تا از حمله آن‌ها به آسیای میانه یا روسیه جلوگیری کند؛ اما این نباید منجر به مشارکت در منازعات داخلی افغانستان شود.
  • برای جلوگیری از نفوذ افراط‌گرایان ازجمله کسانی که خود را به‌عنوان پناهنده نشان می‌دهند، دارایی‌های امنیتی بسیار مهم‌تر از ابزار نظامی است؛ بنابراین برای نظارت و بررسی گسترش ایدئولوژی افراطی، مبارزه با قاچاق مواد مخدر، خنثی کردن حملات تروریستی، بازوی امنیتی سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) به‌اندازه مؤلفه‌های نظامی اهمیت دارد. وخامت اوضاع امنیتی افغانستان و تأثیر احتمالی آن بر منطقه، آزمایش بزرگی برای این سازمان خواهد بود که هنوز نتوانسته به‌عنوان تأمین‌کننده امنیت در منطقه به موفقیت برسد. این سازمان باید زمینه‌ی رزمایش نظامی، آموزش و هماهنگی امنیتی و به اشتراک‌گذاری اطلاعات را فراهم کند. کنترل مرزهای تاجیکستان و ازبکستان با افغانستان که نخستین خط دفاعی برای آسیای میانه و روسیه هستند، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. علاوه بر این آن‌ها در کنار مؤلفه‌های نظامی باید از ابزارهای سیاسی برای جلوگیری از توسعه‌طلبی افراطیون در مرزهای شمالی افغانستان استفاده کنند.

نویسنده در بخش پایانی یادداشت می‌نویسد: «به دلیل پیوند نزدیک‌بین طالبان و دستگاه امنیتی پاکستان، ضروری است تا روسیه روابط خود را با اسلام‌آباد به‌خصوص نیروهای مسلح و سازمان‌های اطلاعاتی آن حفظ و گسترش دهد؛ ولی این تعمیق روابط نباید باعث تضعیف مناسبات مسکو با دهلی‌نو شود. ازآنجایی‌که بی‌ثباتی در داخل افغانستان تهدید یا چالشی برای منطقه است، باید بین کشورهای همسایه، چین، هند و ایران هماهنگی‌هایی صورت بگیرد و این امر می‌تواند چه از طریق دوجانبه و چه از طریق سازمان همکاری شانگهای انجام شود.»

 

 

منابع پژوهش در دفتر اندیشکده موجود است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟