آیا خروج آمریکا از افغانستان به خاورمیانه باثبات وابسته است؟

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
با خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان و قدرت‌یابی طالبان، سؤالاتی در مورد حضور نیروهای آمریکا در خاورمیانه مطرح‌شده است.

این نخستین بار نیست که اراده ایالات‌متحده برای ماندن در خاورمیانه مورد پرسش قرار می‌گیرد. راهبرد «چرخش به شرق» دولت اوباما، عدم پیروی از تهدیدات خط قرمز خود مبنی بر مداخله نظامی در سوریه در صورت استفاده رژیم اسد از سلاح‌های شیمیایی و تلاش وی برای دستیابی به توافق هسته‌ای باعث شد تا بسیاری در خاورمیانه بر این باور برسند که ایالات‌متحده در حال فاصله‌گیری از این منطقه است. پیامد نهایی این سیاست، تلاش عربستان سعودی، مصر و اسرائیل برای حرکت به سمت روسیه می‌باشد؛ روندی که قبل از مداخله نظامی روسیه در سوریه آغاز و پس از آن سرعت گرفته است. در بخش زیر نشریه نشنال اینترست در تحلیلی به قلم «رابرت فریدمن»، استاد دانشگاه جان هاپکینز به تبیین و بررسی تحولات خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان پرداخته است که در بخش ذیل به نکات و گزاره‌های اصلی آن اشاره خواهیم کرد:

جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، به راهبرد ایالات‌متحده در چرخش به سمت آسیا ادامه داده است و با موفقیت توانسته برای مهار چین، ائتلافی از کشورهای آسیایی را در منطقه هند و اقیانوسیه به رهبری موسوم به «کواد» تشکیل دهد.

  • بااین‌حال خروج سریع از افغانستان به این معنی است که ایالات‌متحده برخی از متحدان قدیمی خود را در منطقه کنار گذاشته است. برای نمونه می‌توان به اقدام دونالد ترامپ در کنار گذاشتن نیروی دموکراتیک سوریه اشاره کرد که یک سابقه خطرناک و مایه تأسف بود و به نظر می‌رسد که بایدن هم از الگوی ترامپ تبعیت می‌کند.
  • خروج نیروهای نظامی آمریکا از منطقه خاورمیانه، واقعیات اساسی ژئوپلیتیک را نادیده می‌گیرد. درحالی‌که ایالات‌متحده ممکن است نسبت به دوران تحریم نفتی اعراب (۱۹۷۳) کمتر به نفت خاورمیانه وابسته باشد؛ اما همچنان نفت برای اقتصاد این کشور اجتناب‌ناپذیر است. علاوه بر این، خروج نیروهای نظامی آمریکا ممکن است منجر به نفوذ بیشتر ایران در منطقه گردد. از سوی دیگر روسیه که از رقبای اصلی آمریکا می‌باشد؛ در حال حاضر از طریق پایگاه دریایی گسترده در سوریه نفوذ خود را در منطقه افزایش داده است و خروج آمریکا می‌تواند زمینه نفوذ بیشتر این کشور را فراهم سازد.

نویسنده در بخش پایانی یادداشت می‌نویسد:

«در طی چند سال گذشته، چین در راستای ابتکار کمربند و جاده نفوذ خود را در منطقه خاورمیانه افزایش داده است.

 اگر نیروی دریایی چین در مناطق تنگه هرمز، باب المندب و کانال سوئز فعال‌تر شود، تأثیرات و پیامدهای منفی بر متحدان ایالات‌متحده در منطقه خواهد گذاشت.

 درمجموع، اگر دولت بایدن بخواهد به آسیا متمایل شود، باید نیروهای کافی در منطقه خاورمیانه نگه دارد تا از تبدیل خاورمیانه به عرصه نفوذ رقبا و دشمنان آمریکا در منطقه جلوگیری کند.»

 

 

https://nationalinterest.org/blog/reboot/does-america%E2%80%99s-pivot-asia-depend-stable-middle-east-194797

منابع پژوهش در دفتر اندیشکده موجود است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟