دردسرهای پاکستان در افغانستان

 
در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
عامل جغرافیا نقش محوری را به پاکستان در افغانستان داده، ولی این کشور نتوانسته است آن را به نفوذ سیاسی پایدار در افغانستان تبدیل کند. ایجاد عوامل نیابتی افغان و کمک های قابل توجه از سوی قدرت های بزرگ به پاکستان کمک نکرده است تا بر محدودیت های ساختاری خود در افغانستان غلبه کند و این بار نیز به احتمال زیاد چنین باشد.
 

 سه دسته رویداد در هفته گذشته اهمیت ویژه پاکستان را در افغانستان پس از پیروزی طالبان، نشان می دهد: حضور ژنرال فائز حمید، رئیس سازمان اطلاعات داخلی پاکستان، در کابل، تشکیل نشست مجازی دیپلمات های ارشد منطقه ای همسایگان افغانستان (ایران، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و چین) به وسیله محمد صادق، نماینده ویژه پاکستان در افغانستان و تماس تلفنی بسیاری از رهبران بزرگ منطقه ای و بین المللی با عمران خان، نخست وزیر پاکستان یا ژنرال قمر جاوید باجوا، فرمانده ارتش.

دهلی باید در روزهای آینده انتظار فعالیت های سیاسی و دیپلماتیک بیشتر را از سوی  پاکستان در مورد افغانستان داشته باشد.

عامل جغرافیا نقش محوری را به پاکستان در افغانستان داده، ولی این کشور نتوانسته است آن را به نفوذ سیاسی پایدار در افغانستان تبدیل کند. ایجاد عوامل نیابتی افغان و کمک های قابل توجه از سوی قدرت های بزرگ به پاکستان کمک نکرده است تا بر محدودیت های ساختاری خود در افغانستان غلبه کند و این بار نیز به احتمال زیاد چنین باشد.

بسیاری از کشورهای جهان به یقین به پاکستان رو می آورند تا واسطه آنها نزد حاکمان تازه افغانستان باشد، ولی توانایی پاکستان در اجابت منافع بین المللی به توانایی آن در مدیریت تحولات داخلی در افغانستان بستگی دارد. 

با وجود توجه رسانه های بین المللی به سفر حمید به کابل، هیچ مساله غیرعادی در آن وجود ندارد. ویلیام برنز، رئیس سیا، نیز اخیرا به کابل رفت  تا با رهبران طالبان گفت وگو کند.

البته هدف از این دو دیدار نیز متفاوت بود. برنز برای اطمینان از تخلیه ایمن شهروندان آمریکایی و دیگران و کشف ظرفیت مشارکت های آتی با طالبان به کابل رفت، ولی پاکستان به شدت درگیر تحولات پردردسر افغانستان از زمان استقلال آن است و بیش از هر کشور دیگری در افغانستان دغدغه دارد. نقش دستگاه اطلاعات – از کمک به ایجاد طالبان تا حمایت دیپلماتیک و  مشروعیت بخشیدن به آنها – نیز گسترده بوده است.

در حالی که موضوعات زیادی در دستور کار حمید در کابل قرار دارد، ولی هدف خاص پاکستان میانجیگری بین جناح های مختلف طالبان در زمینه تقسیم قدرت و تشکیل دولت پایدار در آن است. باید گفت پاکستان آن‌قدر قوی است که افغانستان را بی ثبات کند، ولی آنقدر قوی نیست که بتواند نظم سیاسی پایداری را در مرز دیورند ایجاد کند.

این نخستین بار نیست که مداخله پاکستان در افغانستان به پیروزی منجر شده است. در اواسط دهه ۱۹۷۰، پاکستان با مشارکت شاه ایران موفق شد داود خان قدرتمند را از دوستان کمونیست خود در داخل و در مسکو دور کند، ولی این پیروزی دیری نپایید و کمونیست های افغانستان داوود خان را در کودتایی در اواخر این دهه سرنگون کردند. پاکستان بار دیگر در سال ۱۹۸۹ و زمان اخراج ارتش شوروی از افغانستان، پیروز شد، ولی با گرفتار شدن مجاهدین در جنگ داخلی گسترده، مجبور به مداخله شد. در مورد برآمدن و سقوط طالبان به دست امریکا نیز همین ماجرا تکرار شده است.  

شکی نیست که ارتش پاکستان نقش محوری را  در کابل دارد، ولی آیا می تواند دولت و جامعه افغانستان را به هر سو هدایت کند؟

پاکستان در حال حاضر با مشکلی آشنا در کابل روبه رو شده است. ورود طالبان به کابل یک مساله ولی سازماندهی دولت مشروع تازه مساله دیگری است. مسائل مربوط به حقوق زنان، عفو اعضای دولت سابق، جایگاه اقلیت های قومی و مذهبی در دولت جدید و پاسخ به نگرانی های بین المللی، مدیریت مالی دولت و تدوین راهبردهای معتبر توسعه اقتصادی نیز بسیار بحث برانگیز است.

راهبرد استفاده از ده ها سال افراط گری مذهبی خشونت آمیز برای تسلط بر افغانستان بر سیاست پاکستان تأثیر زیادی گذاشته است. دغدغه بزرگ سیاسی برای ایجاد بی ثباتی در همسایگان باعث شده است که اقتصاد پاکستان از اقتصاد بنگلادش عقب بماند. امروزه، تولید ناخالص داخلی هند ۱۰ برابر بیشتر از پاکستان است. پیروزی پاکستان در افغانستان ممکن است چالش بزرگتری برای هند و منطقه باشد ولی بعید است که روند افول تدریجی قدرت ملی پاکستان در چند دهه گذشته را معکوس کند.

 

 

منبع:http://irdiplomacy.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟