ایران در مسیر جاده های ابریشم چین

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید

ایران همواره از لحاظ تاریخی جایگاه ویژه ای درجاده های ابریشم داشته است ، سرزمینی که مارکوپولو می پنداشت مقبره سه پادشاه مقدس شرقی که در انجیل متی به آنها اشاره شده را در شهر صبا ، در حال حاضر ساوه در جنوب غربی تهران، کشف کرده است. با این حال ، اولین تصویر از این شریان های تجاری کمتر به کاروانها شبیه است تا قطارهایی که از چین به اروپا با گذار از مسیر مارپیچی در آسیای مرکزی وصل شده اند.

«جاده های ابریشم جدید» چین که توسط پکن به طور رسمی «یک کمربند و یک جاده» (BRI) نامیده می شود ، شامل مجموعه ای از مسیرهای دریایی و راه آهنی به همراه سرمایه گذاری های عمدتا مالی است تا تجارت دوجانبه چین با اروپا را تسهیل کند. از زمان راه اندازی رسمی آن در سال ٢٠١٣ ، این ابتکار بسیار فراتر از چارچوب اولیه خود رفته و شامل تعداد فزاینده ای از کشورها از جمله در آفریقا و خاورمیانه شده است. این پروژه که در ابتدا به توسعه زیرساخت ها محدود می شد ، اکنون دربرگیرنده بخشهای دیگری است و حرف از «جاده ابریشم دیجیتال»( Digital Silk Road) ، «جاده ابریشم نوآوری»( Innovation Silk Road) ، «جاده ابریشم سبز» (Green Silk Road) و غیره .. زده می شود. هدف کلی آن فراتر از ُبعد تجاری ، تقویت قدرت نرم ، وزن ژئوپلیتیک و نفوذ چین – به ویژه مالی یا تکنولوژیکی – در خارج از مرزهای آن است.

جاده های ابریشم جدید بیش از هر چیز ارتباطات دریایی با سرمایه گذاری های قابل توجه در بنادر استراتژیکی ای هستند که حمل کالاهای چینی به بازارهای اروپا و بازارهای میانی را تسهیل می کنند. آنها همچنین کانال های چین برای تامین مواد اولیه و سایر محصولاتی هستند که برای ادامه توسعه اش به آنها نیاز دارد. در این چارچوب ، ایران اهمیتی محدود دارد، البته به جز بندر چابهار ، در منتهی الیه جنوب شرقی کشور ، با موقعیتی ایده آل در خلیج عمان. که گذرگاه مهمی برای ترانزیت هیدروکربن ها از کشورهای تولیدکننده خلیج فارس به بازارهای خارج است.

با این حال ، برخی از سرمایه گذاری های کلاسیک «یک کمربند و یک جاده» (BRI) در جاده ها و راه آهن در این کشور انجام گرفته است. نوسازی خط تهران- مشهد ، دومین شهر بزرگ ایران ، واقع در شمال شرقی ، بارزترین آنهاست. سرمایه گذاری قابل توجهی دیگری در سایر ابعاد BRI انجام گرفته است: مانند جاده ابریشم دیجیتال(Digital Silk Road) با پروژه استقرار آینده 5G ، جاده ابریشم نوآوری(Innovation Silk Road) در چارچوب همکاری با آکادمی علوم چین ، جاده ابریشم سبز(Green Silk Road) با پروژه های ایستگاه خورشیدی با همکاری شرکتهای دولتی چینی و غیره…

مشارکتی ٢۵ ساله

در نتیجه ، مهمترین سرمایه گذاری های چینی خارج از چارچوب رسمی BRI انجام می شود. در این راستا ، مشارکت راهبردی ٢۵ ساله که در مارس ٢٠٢١ پس از سالها مذاکره در تهران امضا شد ، تنها یک چارچوب رسمی برای سرمایه گذاری بزرگترین شریک تجاری ایران فراهم می کند. ارقام منتشر شده توسط مطبوعات تنها گمانه زنی هایی در مورد پتانسیل توافق است بدون آنکه بدانیم پروژه هایی که اعلام می شود در چارچوب این توافق است یا این که تنها نهایی شدن سرمایه گذاری هایی است که از پیش آغاز شده بود. اعلام این توافق بیشتر تاثیری دیپلماتیک داشت تا اقتصادی و هدف آن دولت جدید آمریکا بود. این نشان می دهد که ایران دارای شرکای اقتصادی جدی جایگزین در غرب است.

با این حال ، بُعد محدود BRI برای ایران، نباید باعث شود ما فراموش کنیم که این کشور در حال حاضر بخشی از توسعه منطقه ای اوراسیا ، بسیار فراتر از چین است. تهران می خواهد از این امر بهره مند شده و یک بازیگر فعال آن باشد. بُعد اوراسیایی بمثابه محور سیاست خارجی ایران ، امری جدید نیست ، اما با برپاسازی BRI شتاب بیشتری گرفت. بدین ترتیب اولین قدم مهم در سال ٢٠١٣ ، سال راه اندازی جاده های ابریشم جدید برداشته شد، هنگامی که قزاقستان میزبان گفتگو هایی در مورد قدرت هسته ای ایران بود. در سال ٢٠١۴ ، پروژه های راه آهن ایران-ترکمنستان-قزاقستان آغاز شد ، در سال ٢٠١۶ ، اولین قطار باری مستقیم از چین در مدت فقط چهارده روز وارد ایران شد. پس از آن مسائل شتاب بیشتری گرفت ، در سال ٢٠١٨ ، کنوانسیون دریای خزر پس از دو دهه تعلیق امضا شد ، سپس در سال ٢٠٢١ مجموعه ای از سفر های دیپلماتیک ایران در آسیای مرکزی انجام گرفت که به دنبال آن تهران درخواست رسمی برای عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) را اعلام کرد. نهادی که روسیه ، بلاروس ، قزاقستان ، ارمنستان و قرقیزستان را برای همکاری با هم گرد می آورد.

این علاقمندی مجدد دیپلماتیک به مرز های شمالی همراه با سرمایه گذاری بازیگران دیگری به غیر از چین در زیرساخت ها بوده است. پروژه کریدور تجاری شمال به جنوب (هند ، ایران ، آذربایجان ، روسیه) ، یکی دیگر از پروژه های قدیمی به خواب رفته ، به لطف سرمایه گذاری های هند در بندر چابهار ایران مجددا زنده شد. این پروژه می تواند جایگزین بسیار خوبی برای طرح دسترسی ازبکستان به بنادر پاکستان از طریق افغانستان باشد. وضعیت داخلی افغانستان به تازگی دچار تحولات عمیقی شده است و بسیاری منتظر بهتر شدن شرائط بویژه از لحاظ امنیتی هستند.

دور زدن تحریم های آمریکا

تحریم های ثانویه ایالات متحده علیه ایران و محدودیت های بانکی که آنها اعمال می کنند همچنان به مثابه سد بزرگی در حوزه تجاری محسوب می شود، اما این سد فلج کننده نیست. شرایطی که استفاده از کانالهای مالی جایگزین را ناگزیر می کند که البته شرکتهای اروپایی آن را قبول ندارند. از جمله فروش مجوزهای مالی توسط قزاقستان (١)از جمله رمزارزها، استفاده از Swift بانکی ازبکستان (٢) که خود در شرف خصوصی سازی است و همچنین معادل روسی آن و بزودی همانطور که رسما اعلام گردیده استفاده ازe-yuan3 (٣) و غیره. بدین ترتیب تهران ، حتی به طور غیر مستقیم ، موقعیت خوبی برای بهره مندی از جاده های ابریشم جدید دارد.

رابطه با قزاقستان نمونه بارز آنست. این کشور بمثابه بزرگترین اقتصاد آسیای مرکزی ، شریک فعال ایران می باشد. تنها در سال ٢٠٢٠ سفارت این کشور در تهران بیش از پنجاه رویداد برای ارتقای روابط اقتصادی دوجانبه برگزارکرد که هیچ کشور اروپایی و حتی عربی قادر به انجام آن نبوده است. باید اشاره کرد – و این قابل توجه است – که تجارت بین دو کشور واقعاً دو جانبه است. چندین شرکت بزرگ ایرانی در همه بخشها در آلماتی ، بزرگترین شهر قزاقستان مستقر هستند. این کشور نیز مانند برخی از دیگر کشورها قبل از آن، می تواند به یک قطب تجاری مهم برای ایران تبدیل شود.

فراتر از فرصتهای اقتصادی صرف ، جمهوری اسلامی چندین هدف را در سیاست خود در ارتباط با جاده های ابریشم جدید دنبال می کند: گشایش و توسعه – و تأمین امنیت. به عنوان مثال ، کنوانسیون دریای خزر در سال ٢٠١٨ از هرگونه حضور نظامی خارجی در این فضای مشترک جلوگیری می کند. دونالد ترامپ در دوران تصدی خود در عین اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ایران ، تقریباً کاملا به آسیای میانه بی علاقه بود. تهران از این خلا برای تقویت موقعیت خود و همچنین پذیرفته شدن به عنوان یک عضو تام الاختیاردر سازمان همکاری شانگهای (سازمان همکاری اقتصادی و امنیتی منطقه ای چین و روسیه) استفاده کرد.

با این حال ، چین اهداف استراتژیک منطقه ای را دنبال می کند که ممکن است با اهداف ایران تفاوت داشته باشد. به عنوان مثال هدف آن در خلیج فارس، در چارچوب گسترش جاده ابریشم، یافتن بازارهای جدید برای سرمایه گذاری و توسعه تجاری است. همچنین برای پکن تامین امنیت انرژی از طریق تنگه هرمز که خلیج فارس را به دریای عمان متصل می کند، مطرح است. سرانجام ، هدف دراز مدت چین تثبیت موقعیت خود در منطقه است، بدون این که به طور مستقیم هژمونی مورد ادعای ایالات متحده زیر سوال برد. در این راستا چینی ها قصد دارند روابط تجاری خود را با سعودی ها و ایرانیان متعادل کرده و از هرگونه تشنجی که موجب خشم ایالات متحده شود ، اجتناب ورزند. پکن هم به نفت ارزان ایران ـ به دلیل عدم وجود سایر مشتریان به دلیل تحریم های آمریکا -، و هم به حمایت اعراب از جاده های ابریشم جدید نیاز دارد. از این رو ، پکن خوشحال است که می تواند به یک قدرت منطقه ای مخالف رقیب آمریکایی خود کمک کند ، بدون آنکه بیش از حد با همین کشور که بعضاً از سوی همسایگانش در جنوب به عنوان دشمن در نظر گرفته شده است ، ارتباط خیلی نزدیک داشته باشد. بنابراین سیاستی دورنگر با فاصله و متعادل اتخاذ می کند. اگر رقابت چین و آمریکا به سمت شرق حرکت کند و بی علاقگی نسبی واشنگتن به خلیج فارس تأیید شود ،این جهت گیری می تواند تغییر کند.

ایران اگرچه بازیگری کوچک در برنامه توسعه اعلام شده توسط پکن است ، اما می تواند با جذب سرمایه گذاری هائی محدود در زیر ساختارهائی که برای شریک چینی اهمیت دارند ، از برخی مزایای مستقیم آن استفاده کند. علاوه بر این ، تهران می تواند در درازمدت امیدوار باشد که به یک بازیگر مهم در منطقه اوراسیا تبدیل شود. BRI شرایط توسعه منطقه ای جدیدی را ایجاد می کند که ایران که از اروپا و غرب ناامید شده و دارای شرکای محدودی در جنوب است ، می خواهد از نظر تجاری از آن سود ببرد.

به تحولات چند ماه آینده باید با احتیاط نگاه کرد. اولین اجلاس چهار جانبه (ایران ، ازبکستان ، هند ، افغانستان) در مورد استفاده مشترک از چابهار در پائیز سال ٢٠٢١ برگزار می شود. باید دید آیا اجلاس تائید کننده نقطه نظر هند در مورد یک کریدور شمال-جنوب ، بمثابه شبکه راه آهنی که کالاهای هندی را از طریق خاک ایران به اروپا حمل کند، خواهد بود. ورای پیش بینی آنچه در آینده روی می دهد، یک چیز در حال حاضر قطعی است: حرکت بطئی و عمیقی که در بالا توضیح داده شد ، در خاورمیانه ای که ایران بازیگر اصلی آن است ، تأثیر خواهد گذاشت. نگاه به شمال، این کشور را از تمایل اش به بازیگر اصلی بودن در جنوب ، دور نخواهد کرد.

١-این نوع مجوز بانک مرکزی به شما امکان می دهد به عنوان ارائه دهنده خدمات پرداخت ، کارگزار سهام یا معاملات رمزارز فعالیت کنید.

٢-گسترده ترین سیستم ارتباطی بین بانکی در جهان ، که ارسال اطلاعات به مقامات آمریکایی را تسهیل می کند.

٣-اولین ارز دیجیتالی که توسط بانک مرکزی یک قدرت اقتصادی بزرگ صادر شد و معاملات خارج از دلار و بدون Swift را تسهیل کرد.

 

 

منبع:https://orientxxi.info

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟