حضور روسیه در شامات: موقعیت فعلی و چشم‌انداز

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
حضور روسیه در شامات
کرملین پس از کنارکشیدن از میدان مهم شامات در اواخر دهه 1980، در سال‌ های اخیر با پرکردن خلأ قدرت و بهره‌ برداری از گام ‌های اشتباه ایالات‌ متحده و غرب، بار دیگر به این میدان بازگشته است. این بازگشت، بخشی از کنش­گری روسیه در دوران ولادیمیر پوتین برای دیده شدن به‌ عنوان یک قدرت بزرگ در صحنه جهانی است. اما در کنار این هدف بزرگ، اهداف فرعی مانند بی ‌اعتبار‌کردن ایالات ‌متحده، پر کردن خلأ قدرت، سرکوب جاه‌ طلبی ‌ها و ناامنی ‌های بازیگران منطقه‌ ای و استفاده از فرصت ‌های تجاری نیز جای داشته است.

بازیگران دولتی و محلی در خاورمیانه عموماً از همراهی با رویکرد کرملین خوشحال بوده ­اند و در برخی مواقع آن را جایگزینی تازه برای نظم امنیتی تحت رهبری آمریکا می ‌دانند. ردپای اقتصادی روسیه هم به‌ موازات حضور نظامی در زمینه ‌های مختلف از زیرساخت‌ ها گرفته تا گردشگری و انرژی در حال گسترش است. نفوذ اقتصادی روسیه عمدتاً با نگاه برداشت سود درکوتاه مدت و جستجو برای منافع مالی کلان انجام می‌ شود.

 

سوریه، میدان احیای حضور روسیه در شامات

در سپتامبر 2021، 6 سال از ورود و مداخله نظامی مسکو در سوریه گذشت. در طول بیش از یک دهه جنگ داخلی، سوریه محور اصلی برنامه خاورمیانه ‌ای روسیه بوده است.

از سال 2011، هماهنگی چین و روسیه در شورای امنیت سازمان ملل متحد تلاش‌ های دیپلماتیک آمریکا و اروپا برای اعمال فشار بر اسد را متوقف کرد. در پاییز 2015، کرملین مداخله نظامی بزرگی را آغاز کرد. این تلاش با حضور زمینی ایران و متحدانش در نهایت پیروزی‌ های نسبی را به دست داد. تأسیس پایگاه دریایی و هوایی در درازمدت، دستاورد دیگر مداخله روسیه در سوریه بود که به ‌عنوان ویترینی برای قابلیت‌ های قدرت سخت روسیه و صادرات تسلیحات به جهانیان ارائه شد. کرملین تا پایان سال 2017 به اکثر اهداف جنگی خود دست یافت و محیطی که امروز در سوریه با آن مواجه است، قابل ‌مقایسه با مقطع ورود نیست.

 درعین ‌حال روسیه برای حضور نظامی خود از همان ابتدا محدودیت‌ هایی را در نظر گرفت و بیشترین تمرکز خود را بر حمایت هوایی از نظامیان وابسته به دولت مرکزی و هم ‎‌پیمانان بشار اسد قرار داد. روسیه در کنترل هزینه حضور در سوریه هم موفق بوده و هزینه ‌های جنگ قطعاً برای روسیه از نظر تلفات نظامی و بار مالی اندک بوده است. هرچند این محدودیت، چالش‌ هایی را هم به همراه داشته است. برای نمونه در جریان نبرد بین نیروهای ترکیه و نیروهای حامی دولت در استان ادلب در اوایل سال 2020 آنکارا با استفاده ترکیبی از پهپادهای مسلح، نیروهای ویژه و توپخانه، تعداد زیادی از نیروهای حامی دولت، پدافند هوایی پنتسیر و بوک-2 را که توسط روسیه تأمین شده بود، نابود کرد. بی‌ میلی روسیه به تلافی نظامی علیه ترکیه یا افزایش نیروهایش در پی جنگ در ادلب، محدودیت سطح تعهد نظامی روسیه در سوریه را آشکار کرد.

روسیه همچنین با ایفای نقش پنهان در تأسیس سفارت «آبخازیا» در دمشق، از این فاکتور برای تأثیرگذاری بر دیگر بحران ‌های خود استفاده کرد. در حال حاضر، حل‌ و فصل سیاسی از طریق مذاکره و همچنین به رسمیت شناختن دولت اسد در مجامع بین ‌المللی هدف مشترک بعدی روسیه و ایران است تا دو کشور در مرحله بعد به قراردادهای پرسود برای بازسازی سوریه برسند. برای نیل به این دو هدف عمده، مسکو ابتدا باید تزریق عمده‌ ای از منابع نظامی، سیاسی یا اقتصادی به بازار سوریه داشته باشد.

 

روابط مسکو-تل‌آویو: راهبردی یا آسیب‌پذیر؟

در بین کشورهای منطقه شامات، رژیم صهیونیستی در استفاده از روابط نزدیک ‌تر با مسکو برای اهداف رهبران خود ماهر بوده است. به دلیل سیاست داخلی اسرائیل، منافع امنیتی و روابط طولانی‌مدت آن با ایالات‌متحده، سیاست خارجی رژیم به آن سمت متمایل است.

در طول دو دهه گذشته، مسکو روابط دوستانه ‌ای با دولت‌ های شارون، اولمرت و نتانیاهو داشته. نتانیاهو، این تصور را برای مخاطبان داخلی و خارجی ایجاد کرده بود که یکی از نزدیک ‌ترین شرکای پوتین است و روابط روسیه با رژیم راهبردی است.  یکی از بخش‌های اصلی هوادار حزب لیکود به رهبری نتانیاهو بیش از یک میلیون یهودی با ریشه روسی و سایر کشورهای شوروی سابق است. در انتخابات تابستان 2019، ستاد انتخاباتی نتانیاهو در دو طرف مقر حزب لیکود در مرکز تل‌آویو، تصاویری بزرگ از دست دادن او با پوتین و ترامپ (به‌طور جداگانه)، نصب کرد. پوتین هم از نزدیکی با نتانیاهو برای ارسال این پیام استفاده کرد که تلاش ‌های غرب برای منزوی کردن رهبر روسیه ناموفق بوده است.

رهبران اسرائیل طی ده سال گذشته، برنامه ‌ریزی و مذاکرات بلندمدت داشته‌ اند تا اطمینان حاصل کنند که روسیه مانع آن‌ها برای مقابله با حضور نظامی ایران در سوریه نخواهد بود، بااین ‌حال و با وجود موفقیت ‌هایی که در این مسیر کسب کرده‌ اند، نمی‌ توانند از یک اطمینان قطعی سخن بگویند.

اطلاع یا عدم اطلاع مسکو از حملات جنگنده ‌های اسرائیل به مراکز حضور نیروهای ایرانی، مسئله‌ ای است که نوع همکاری‌های راهبردی روسیه و رژیم را روشن‌تر خواهد کرد. برخی منابع مدعی ‌اند در یک سری گفتگوها که در سپتامبر 2015 آغاز شد، نتانیاهو پوتین را متقاعد کرد که تجاوز نظامی ایران یک تهدید وجودی برای رژیم است. او می ‌خواست مطمئن شود که مسکو موانع جدی بر سر راه عملیات اسرائیل ایجاد نمی ‌کند. حملات متناوب دقیق انجام شده توسط اسرائیل از اواخر سال 2015 گواه عدم مخالفت جدی روسیه در این مورد و نیز اجتناب از هرگونه خطر برای نیروهای روسیه در زمین است.

بااین‌حال، همگرایی منافع اسرائیل و روسیه به دلیل ناتوانی یا عدم تمایل مسکو در شکل دادن به رویدادهای سوریه به دلخواه اسرائیل، به‌ویژه تلاش ناموفق برای عقب راندن نیروهای ایرانی و گروه ‌های شبه‌ نظامی تحت حمایت ایران به دست روسیه در امتداد مرزهای سوریه-اسرائیل و سوریه-اردن متوقف شد. این نمونه بر گزاره محدودیت ‌های توانایی مسکو برای خدمت به‌ عنوان یک شریک امنیتی قابل اعتماد برای تل‌ آویو کافی است.

اوج خشم مسکو از تل ‌آویو مربوط به حمله ‌ای در سال 2018 بود که ارتش سوریه یک هواپیمای ایل-20 شناسایی روسیه را هنگام پاسخ به حمله اسرائیل در حریم هوایی سوریه سرنگون کرد. مسکو اسرائیل را متهم کرد که از هواپیماهای غیرنظامی به‌عنوان “سپر” در برابر پدافند هوایی سوریه استفاده می ‌کند، کرملین پس از این حمله، موشک‌ های اس-300 خود را در اختیار دمشق قرار داد. اما این واقعیت که اس-300 سوریه هرگز علیه جنگنده ‌های اسرائیلی شلیک نکرده است، این ظن را ایجاد می ‌کند که ارتش روسیه، اجازه شلیک به جنگنده‌ ها و موشک‌ های اسرائیلی را به دولت اسد نداده است. مسکو نمی‌ خواهد موقعیتی ایجاد شود که اسرائیل بخواهد جان نظامیان روسیه را به خطر بیندازد یا اقدامی اسرائیل را تحریک به حمله به پدافند S-300 کند.

در فلسطین و داخل اراضی اشغالی نیز روسیه در مقطعی خواست به‌ عنوان بازیگر اعلام حضور کند که رایزنی ‌های روسیه با نمایندگان حماس و تشکیلات خودگردان فلسطین نتیجه چندانی نداشت و به نظر نمی ‌رسد فلسطینی ‌ها به حمایت روسیه تکیه کنند.

رژیم همواره نگران روابط تهران-مسکو است. با پایان یافتن مدت تحریم تسلیحاتی تهران در اکتبر 2020، گزارش‌ هایی مبنی بر گفتگوهای روسیه و ایران درباره خرید تسلیحات پیشرفته منتشر شد. برخی محافل رسانه‌ ای در رژیم مدعی شدند عامل عملی ‌نشدن این معاملات، خواست تل‌ آویو بوده است، اما عامل محدود کننده اصلی در مسکو همان ‌طور که برخی از اعضای تیم نتانیاهو ادعا کرده ‌اند، لابی سطح بالای اسرائیل نیست، بلکه ناتوانی تهران در پرداخت است.

 

لبنان، میدانی نه‌چندان جذاب برای مسکو

روسیه در بحران اقتصادی جاری در لبنان تا این‌ جای کار چیزی بیش از یک نظاره ‌گر نبوده است. نگرانی اصلی روسیه در مورد تأثیر بحران لبنان بر اقتصاد سوریه است که با توجه به درهم‌ تنیدگی و کاهش سریع ارزش پول ملی هر دو کشور محتمل و جاری است. در غیر این صورت، تلاش‌ های روسیه در طول روند طولانی تشکیل دولت عمدتاً مقطعی بوده است.

روسیه در لبنان به دنبال محدود کردن حزب ‌الله یا نفوذ ایران هم نبوده است. تلاش‌ های روسیه در بخش انرژی لبنان و مذاکرات چندباره در دهه گذشته درباره فروش تسلیحات هیچ‌ گاه به یک مشارکت فعال نرسیده و محدود بوده است.

 

امکان بازیگری مسکو به سود ایران در منطقه

ایران باید از روابط راهبردی خود با روسیه همان‌ گونه که در مجاب ‌کردن برای حضور نظامی استفاده کرد، در جهت حضور اقتصادی و سرمایه‌گذاری روسیه در پیشران ‌ها و زیرساخت ‌های اقتصادی در سوریه بهره ببرد و با الگوی سرمایه گذاری مشترک و تشکیل کنسرسیوم ­های بخش خصوصی دو کشور به‌ موازات گسترش آرامش در این کشور زمینه شکوفایی اقتصادی و همکاری ‌ها در استخراج معادن و برپایی صنایع نیز فراهم شود. در لبنان نیز روسیه می ‌تواند با افزایش نقش در رایزنی برای تشکیل دولت و ترمیم اقتصادی نقش ایفا کند که این نقش در راستای خواست ایران خواهد بود. ایران عامل مهمی در روابط مسکو-تل ‌آویو است. روابط تهران-مسکو مانع بزرگی بر سر راه همکاری ‌های راهبردی و تأمین منافع رژیم توسط روسیه خواهد بود.

 

 

منابع پژوهش در دفتر اندیشکده موجود است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟