اندیشه سلفی گری از بدو تکوین ارتجاعی ضد عقل گرا بوده است و حتی در شمولیت مذاهب چهار گانه اهل سنت هم محسوب نمی گردد.. واقعیت این است این جریان مرتجع واپسگرا دارای جریان منسجمی نیست و اندیشه مختلفی و گاه متضادی دارد. میتوان گفت که سلفی گری مفهوم عام است از وجوه بارز آن باید به وهابیت اشاره کرد در کنار آن مکتب دیوبندی اخوان المسلمین وشاخه های خشونت طلب حضور دارند .
در آرایش جدید در عرصه سیاسی سوریه جریانهای خشونت طلب تروریستی همانند جبهه النصره شاخه اصلی القاعده در کنار جبهه اسلامی آزادی بخش سوریه حضور دارند . این جبهه از اتحاد جمله “گردانهای فاروق”، “الفاروق الاسلامی”، “گردان توحید”، “گردان فتح”، “گردانهای اسلام”، “گردان عقابهای شام” و “شورای انقلابیون دیرالزور” تشکیل شده است.
گروه تروریستی “احرار الاسلامی شام” (هسته مرکزی جبهه اسلامی سوریه از دیگر گروههای تروریستی می باشد از زمانی که آمریکا عراق را اشغال کرد گروهی تحت عنوان دولت اسلامی در عراق شکل گرفت. این گروه به عنوان یک گروه با تفکر القاعده ای ظهور یافت. ایده تشکیل حکومت اسلامی عراق در اکتبر ۲۰۰۶ به رهبری ابوعمر بغدادی بود. وی درسال۲۰۱۰، همراه با المصری دیگر رهبر بلندپایه سازمان، در حمله نیروهای عراقی و آمریکایی جان باخت. پس از کشته شدن ابوعمر بغدادی، ابراهیم البدری معروف به ابوبکر بغدادی به این سمت رسید. ابوبکر البغدادی، یکی از افراد نزدیک به «ابومصعب الزرقاوی» از بارزترین رهبران القاعده می باشد. وی به دنبال اعلام وحدت از طریق ادغام جبهه النصره با تشکیلات دولت اسلامی عراق تحت عنوان «دولت اسلامی عراق و شام» به شهرت رسید. در سه سال گذشته و بعد از حوادث سوریه، دولت اسلامی عراق، موضوع تشکیل دولت عراق و شام را مطرح و در قالب و فرایند جدیدی تحت عنوان داعش (دولت اسلامی در عراق و شام) سامان یافت و همچنان زیر نظر القاعده به رفتارهای قبلی خود ادامه داد. البته بروز خشونت های عریان سازمان باتشدید اختلافات اید ئولوژیکی موجب جدایی داعش از حلقه اصلی گروه تروریستی القاعده شده است .
گروههای سلفی – تکفیری در ذیل جهادی در سوریه علویان را رافضی دانسته و کشتار این گروه و سرنگونی نظام سوریه واجب عینی می دانند. در این مسیر برای مشروعیت بخشیدن به ترور سازمان یافته خویش از فتواهای رهبران و موسسان از جمله بر ابوحامد غزالی و ابن تیمیه تأکید می کنند. با وجود اهداف و استراتژی های متفاوتی گروههای تروریستی تکفیری در سوریه و عراق اتخاذ می کند سرنگونی ساختار سیاسی دولت فعلی در سوریه یک آرمان مشترک است . وابستگی این گروهها به ویژه به دولت های خارجی وجه مشترک آنهاست. از دیگر سو به رغم تبلیغات گسترده رسانه ای محوبیت و مشروعیت گروههای تروریستی در حد نازلی است .
حضور قدرتمند داعش درسوریه و تلاش برای تفوق بر دیگر گروههای ستیزی جوی موجب بسیج دیگر مخالفین بشار اسد برعلیه آن شده است . دراین مسیر جریانهای میانه رو و ارتش آزاد در همکاری نزدیک با غرب و برخی از کشورهای عربی هستند تلاش می کنند با دریافت سلاح و پول از نفوذ و تسلط بیشتر داعش جلوگیری کنند . مخالفین داعش تلاش می کنند که ضمن افشای جنایت های این گروه خود را مدافع منافع ملت جلوه دهند. در این مسیر داعش به عنوان نافی آزادی های سیاسی مردم معرفی می شود. چنانچه زهران علوش رهبر گروه “لواءالاسلام” و سخنگوی جبهه اسلامی سوریه ضمن توجیه تشکیل ارتش اسلامی سوریه آنرا اقدامی برای مقابله با گروه سلفی داعش قلمداد کرد و اعلام نمود بسیج نیروهای مخالف برای مقابله با افراطیون وابسته به القاعده از جمله النصره و داعش است که دست به کارهای فساد انگیز در شمال و شرق سوریه زدهاند. بنظر میرسد که گروه داعش از تشکیل ارتش اسلامی سوریه ناخشنود است. درهم تنیدگی اوضاع و تشدید اختلافات موجب تقویت ارتش شده است.
بی تردید نقش عربستان و قطر درکنارحمایت های مستمر ترکیه از ایجاد و توسعه گروههای خشونت طلب تکفیری غیر قابل کتمان بوده است . کمک های تسلیحاتی ومالی وحتی آموزش نظامی در جعرافیایی خاک خویش به دلیل رقابت منطقه ای باایران در بروز و ادامه نا آرامی های گسترده تاثیر گذار بوده است . ولی افزایش قدرت داعش با تسلط بر قسمت های وسیعی از منطقه از جمله استانهای سنی نشین و میل به سرکوب دیگر گروههای نظامی مخالف نظام سوریه از جمله جبهه النصره و جیش اسلام از متحدان نزدیک عربستان محسوب می شوند شرایط جدیدی درمعادلات قدرت درسوریه رقم زد. تهدید به سرنگونی دولت های محافظه کار عربی و نفوذ به مناطق سوق الجیشی نفتی باعث جدایی و دشمنی داعش با حامیان سابق شده است. در این بین تنها ترکیه همچنان با ایجاد ائتلاف گسترده بین المللی و تضعیف گروه تروریستی داعش مقاومت ازخود نشان می دهد و عربستان با تغییر استراتژی و ارایه چهره مقبول از خویش در عرصه منطقه ای و بین المللی به ناچار مسیر همراهی با آمریکا را در مبارزه جهانی پیش گرفته است.
آمریکا با سیاست های مغرضانه خود پس از اشغال عراق بستر ساز شکل گیری گروههای تکفیری و خشونت طلب درعراق شده است . دمیدن بر موج اختلافات قومی ومذهبی وآزاد گذاشتن دست بعثی های سابق برای حضور پر رنگتر در عرصه سیاسی عراق شرایط جدیدی یرای بی سامانی اوضاع سیاسی عراق و بعد از آن در سوریه فراهم کردد. لذا در فردای خروج نیروهای آمریکایی از عراق در نبود دولت مقتدر و تشتت میان سیاسیون محلی عملیاتها تروریستی به نوعی از سوی برخی از کشورهای منطقه سازماندهی می شد برخشونت افزود و پس از تجهیز و حمایت تکفیر به ویژه داعش در سوریه فرصتی پیش آمد این گروه تروریستی از خلاء قدرت مرکزی و انفکاک موجود در استانهای عمدتا سنی نشین در شرق با مرکز برای حمله برق آسا استفاده کند. پس از تسخیر نینوا و صلاح الدین تکریت با عبور از خطوط قرمز منافع آمریکا حمله به موصل و تهدید دولت خود مختار اقلیم کردستان تهدید آشکار برای محیط سرزمینی آمریکا محسوب گردید. لذا آمریکا بدون گسیل نیروهای زمینی فقط با اتکاء به نیروهای هوایی سعی نمود با ائتلاف گترده بین المللی مانع پیشروی بیشتر داعش درمنطقه گردد .
بدون شک داعش محصول دقیق چرخه بازتولید امپریالیسم در منطقه خاور میانه و شمال آفریقا .است چرا که مهاجرین مختلفی که از کشورهای اسلامی و عربی برای نیل به سرزمین موعود و رسیدن به امنیت شغلی در دهه 80و90 ترک دیار کرده بودند . پس از ناکامی در اهداف خویش و تبدیل شدن به کارگران یقه سیاه درغرب به ویژه آمریکا با یک نوع سرخوردگی مفرط روبرو شدند که به دنبال انتقام گیری از رهبران غرب بودند. در این مسیر پس از حوداث یازده سپتامبر و حملات گسترده طیف جنگ طلب آمریکا به رهبری بوش به افغانستان وعراق شرایط جدید برای ظهور گروههای پیکارجو و خشونت طلب در میان مهاجرین مسلمان پیدار شد. لذا با ظهور پدیده جدیدی به نام داعش شاهد گرایش بیشتر جوانان غرب ستیز مسلمان به این گروه هستیم.
منبع:https://iiwfs.com
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.