در حقیقت تلاش چین برای حل بحران سوریه را میتوان به سه بخش سیاسی، کمکهای انسانی و بخش امنیتی تقسیم کرد:
بخش اول این مسئله به حل سیاسی بحران سوریه بازمیگردد. در این راستا وزیر امور خارجه چین و همچنین مشاور عالی امور خارجه این کشور یعنی آقای یانگ چندین بار این پیشنهاد و راهحل چین برای بحران سوریه را به کشورهای مختلف جهان اعلام کردند. بهعنوانمثال در چهارمین دور مذاکرات ائتلاف بینالمللی سوریه در فوریه 2015، وزیر امور خارجه چین بر چهار نکته تکیه کرد که عبارتند از: 1) پایبندی به حل سیاسی بحران سوریه و رعایت کامل قطعنامه 2254 سازمان ملل متحد 2) ازسرگیری مذاکرات توسط همه گروههای موجود در سوریه 3) ایفای نقش مثبت توسط قدرتهای منطقهای خاورمیانه 4) ایجاد زمینه و محیط مساعدی برای حل سیاسی بحران سوریه. در راستای انجام این اصول، چین تلاش داشته است تا مذاکرات و اجلاسی را هم با دولت سوریه و هم با گروههای مخالف دولت در سوریه در چین انجام و برگزار نماید. ازنظر تحلیل گران چینی این مسئله یعنی تعامل همزمان با نیروهای دولتی و همچنین مخالفین دولتی در سوریه یک امتیاز بسیار خاص برای چین است که دیگر بازیگران درگیر در این بحران فاقد این ویژگی میباشند. همچنین چین چهار بار قطعنامههای طرحشده توسط قدرتهای غربی که خطر مداخله نظامی در این کشور را افزایش میداد، وتو کرده است. بخش دوم سیاستهای چین در سوریه را میتوان به کمکهای انسانی این کشور به سوریه مربوط دانست. بر اساس گفتههای وزیر امور خارجه چین، کمکهای انسانی این کشور به سوریه از زمان آغاز بحران تاکنون بالغبر 110 میلیون دلار ازجمله ارائه برخی کمکهای غذایی و برخی کمکهای نقدی بوده است. این کمکها یا از طریق سازمان ملل متحد صورت گرفته است یا بهصورت مستقیم توسط خود چین انجامشده است.
بر اساس آنچه در فوق موردبررسی قرار گرفت میتوان گفت که سیاستهای چین در سوریه چندان فعال نبوده یا اصطلاحاً «قدم این کشور در سوریه بسیار سبک» بوده است. البته تصور عمومی مردم چین این است که این کشور در بحران سوریه سیاستهای فعالی را بهخصوص در حوزه وتو کردن قطعنامههای شورای امنیت انجام داده است و این سؤال را مطرح مینمایند که چرا چین در کشوری که منافع چندانی ندارد این سیاستها را اتخاذ کرده است. شاید بتوان یکی از دلایل مهم این مسئله را اینگونه بیان کرد که اولاً این کشور در سوریه از منافع اقتصادی چندانی برخوردار نیست. حجم روابط تجاری چین و سوریه تا قبل از وقوع بحران در این کشور تقریباً 2.48 میلیارد دلار بوده است اما این میزان در سال 2014 به 1 میلیارد کاهشیافته است. علاوهبراین، پروژههای نفتی و گازی چین در سوریه که حجم چندانی نداشت نیز درنتیجه وقوع این بحران تعطیل شد. به همین دلیل مقایسه این مسئله با روابط تجاری و اقتصادی چین با ایران و عربستان سعودی نشان میدهد که چین تمایل زیادی بهصرف انرژی بیشتر در سوریه ندارد. البته اگرچه چین منافع اقتصادی چندانی در سوریه ندارد لیکن این کشور از برخی اولویتها و منافع سیاسی در سوریه برخوردار است. بهعنوانمثال یکی از اولویتهای سیاسی چین جلوگیری از مداخله و تسلط کشورهای غربی در سوریه؛ همچنین عدممداخله نیروهای خارجی در امور داخلی سوریه و زیر سؤال بردن مشروعیت نظام سیاسی این کشور است. چین در سالهای اخیر پروژه شکلدهی و گسترش همکاریهای استراتژیک با کشورهای منطقه خاورمیانه ازجمله مصر، سودان، اردن، امارت متحده عربی، عربستان سعودی، قطر، الجزایر، ایران و ترکیه را دنبال نموده است، درحالیکه چین بهدنبال چنین مناسباتی با سوریه نبوده است. البته چینیها اعتقاد دارند که نظام و حزب حاکم در سوریه غیرقانونی نیست و این نظام سیاسی باتوجه به شرایط ویژه قومی در سوریه میتواند بسیار بهتر از دموکراسی غربی باشد.
بخش سوم سیاستهای چین را میتوان به ملاحظات امنیتی این کشور در بحران سوریه و نگرانی از گسترش فعالیتهای تروریستی مربوط دانست. یکی از نگرانیهای عمده چین در سوریه، امکان گسترش گروههای تروریستی به استان سین کیانگ این کشور است. در نگاه چین، تروریستها همواره میان خاورمیانه، آسیای میانه و حدومرز غربی چین جابجا شدهاند و این مسئله میتواند به تهدیدی برای امنیت ملی چین تبدیل شود. البته اگرچه چینیها گسترش فعالیتهای تروریستی را بهعنوان یک تهدید برای امنیت ملی خود میدانند لیکن راهحل برخورد با این مسئله را نه مداخله نظامی- که خلاف اصول رفتاری این کشور یعنی اصل عدممداخله در امور داخلی دیگر کشورها است- ، بلکه تمایل به گسترش همکاریهای اطلاعاتی با کشورهای منطقه و همچنین کنترل فرایند ارتباط و مهاجرت اویغورهای سین کیانگ در پیوستن به گروههای تروریستی میداند.
درمجموع باید گفت که چین به دلیل منافع سیاسی و اقتصادی اندک در سوریه تمایل چندانی بهصرف هزینه و انرژی بیشتر ندارد لیکن انجام کمکها و همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی با دیگر طرفها و بازیگران درگیر در بحران سوریه را بهعنوان یکی از زمینههای همکاری این کشور با سایر کشورها بیان داشته و معتقد است که دخالت نظامی هوایی حتی زمینی نمیتواند ریشه تروریسم و تهدید را از بین ببرد.
منبع:http://alwaght.com
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.