۱. مقدمه
تا همین چند روز پیشتر، گمانهزنیها این بود که برگزاری نشست ژنو میان دولت اسد و معارضان، مهمترین خبرِ آخرین روزهای سال ۹۴ محسوب میشود. اما روسیه همه را غافلگیر کرد. روز دوشنبه ۲۴ اسفند، پوتین دستور جابهجایی و خروج بخشی از نیروی ضربت مبارزه با تروریسم روسیه را از سوریه صادر کرد. پس از این فرمان، وزارت دفاع روسیه در بیانیهای نوشت: «پرسنل فنی پایگاه هوایی روسیه در سوریه، عملیات آمادهسازی هواپیماها را به منظور اجرای پروازهای طولانی به منظور برگشت به پایگاههای هوایی در خاک روسیه آغاز کردهاند و پرسنل اکنون سرگرم بارگیری تجهیزات، اقلام و تدارکات فنی در هواپیماهای باری نظامی هستند.»
پس از این اقدام روسیه که همزمان با آغاز نشست ژنو بود، آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای دیگر، از بیاطلاعی خود از این تصمیم مسکو سخن گفتند. اما چرا روسیه دست به چنین اقدامی زد؟ این سوالی است که تاکنون بسیاری از تحلیلگران سعی در پاسخ به آن داشتهاند. واقعیت اما این است که پاسخهای داده شده، آنقدر قطعی و حتمی نیست که بتواند پیچیدگی گامهای احتمالی روسیه در آینده نزدیک را تشریح کند. آنچه در ادامه میآید به بررسی برخی دلایل ذکر شده در خصوص تصمیم روسیه مبنی بر خروج نسبی از سوریه میپردازد.
۲. دلایل خروج نسبی روسیه از سوریه
واقعیت این است که روسیه همه نیروهایش را از سوریه خارج نمیکند اما این به معنای حداقلی بودن تصمیم مسکو نیز نیست. دیمیتری پسکوف سخنگوی کاخ کرملین چند ساعت پس از دستور پوتین، از گفتگوی تلفنی او با بشار اسد خبر داد و گفت که پوتین خروج «بخش اصلی» نیروهای روسی را به اطلاع رئیس جمهوری سوریه رسانده است. تاکید بر خروج «بخش اصلی نیروهای روسیه»، یعنی ماجرا نمیتواند نمایشی باشد اگرچه باید سرانجام، به واقعیتهای میدانی توجه کرد. تلاش برای یافتن دلایل این تصمیم از سوی مسکو، مهمترین تلاش تحلیلگران منطقهای و بینالمللیِ متمرکز بر پرونده سوریه طی روزهای اخیر بوده است. به صورت کلی میتوان دلایل مطرح شده را اینگونه دستهبندی کرد:
۱-۲. دلایل اقتصادی
از جمله دلایلی که برای خروج نسبی روسیه از سوریه ذکر شده، مباحث اقتصادی است. رون بن یشای، تحلیلگر نظامی در روزنامه یدیعوت احرونوت مینویسد: «حضور نیروهای روسی در خاک سوریه هزینههای هنگفتی را بر دوش دولت روسیه گذاشته که در سایه کاهش قیمت نفت نقشی اساسی در تصمیم مسکو به خروج نیروهایش از سوریه داشته است.»[۱] بر اساس برآورد انستیتوی سلطنتی پژوهشهای دفاعی بریتانیا، مسکو پیش از این در عملیات سوریه حدود چهار میلیون دلار در هر شبانه روز خرج میکرد، اما پس از ساقط شدن بمب افکن سوخو ۲۴ توسط ترکیه، به هشت میلیون دلار افزایش یافت. کارشناسان این مرکز بر این باورند که احتمالا روسیه بودجهای ۱۴۵ میلیارد روبلی (حدود دو میلیارد دلار) برای عملیات جنگی در سوریه اختصاص داده است.[۲] ویتالی یاروشفسکی، معاون سردبیر روزنامه «نوویا گازتا» هم در تحلیل اقتصادی حضور روسیه در سوریه میگوید: «دو میلیون و پانصد هزار دلار هزینه یک روز بمبارانهای روسیه در سوریه است. و آن هم در دورهای که اقتصاد روسیه زیر بار تحریمها و سقوط قیمت نفت شانه خم کرده است. در کشوری که میانگین درآمد حدود ۴۰۰ دلار است و پایتخت آن از گرانترین شهرهای جهان به شمار میآید، چنین هزینههایی میتواند پیامدهای اقتصادی ناگوار بلندمدت داشته باشد.»[۳]
سوریه بخشی از نگاه روسیه به نظم مطلوب منظقهای محسوب میشود. بعید است مسکو برای این نظم مطلوب و کامیابیهای سیاسی آتی، به هزینههای مالی نقش محوری بدهد چنانکه طراحیهای سیاسیاش ذبح شود.
اینکه کشوری در کنشهای برونمرزیاش حتی اگر پیوستهای امنیتی هم داشته باشد، به اقتصاد بیاندیشد، امری متعارف و طبیعی است. اما به نظر نمیرسد اقتصاد در این تصمیم پوتین، عامل اساسی باشد. سوریه بخشی از نگاه روسیه به نظم مطلوب منظقهای محسوب میشود. بعید است مسکو برای این نظم مطلوب و کامیابیهای سیاسی آتی، به هزینههای مالی نقش محوری بدهد چنانکه طراحیهای سیاسیاش ذبح شود. با این وجود، اقتصاد در ردههای پائینتر، حتما مدنظر مقامات کرملین قرار دارد.
۲-۲. دلیل اجتماعی؛ افکار عمومی روسیه
در روزهای ابتدایی حضور نظامی روسیه در سوریه در مهرماه ۹۴، آمار و ارقام حاصل از نتایج نظرسنجیهای دو مرکز wciom[4] و Levada[5]-[6] روسیه روایت میکرد که ۶۸ درصد روسها اخبار حوداث اخیر سوریه را دنبال میکنند و حدود ۷۲ درصد از روسها نسبت به حمله هوایی اخیر روسیه در سوریه و بر ضد نیروهای تروریستی و مواضع داعش نظر مثبت دارند.۴۶ درصد از مردم هم از تصمیم شورای فدراسیون مبنی بر بهکارگیری نیروهای ارتش روسیه در خارج از کشور حمایت میکنند. ۴۶ درصد روسها آنچه که در سوریه طی مدت اخیر در جریان بود را جنگ داخلی میدانستند که تروریستهایی که از منابع غربی تغذیه میشوند مسبب آن بودهاند. نیمی از روسها آمریکا را دلیل اصلی آغاز جنگهای خونین در سوریه میدانستند و موافق حمایت روسیه از بشار اسد در مقابل گروهای تروریستی و داعش بودند و کمکهای دیپلماتیک، انسانی و اقتصادی، حمله نظامی و بمباران و کمک نظامی را بهترین نوع کمک به دولت قانونی سوریه میپنداشتند. یکی از دغدغه های اصلی که روسها را به حمایت از تصمیم کرملین واداشته است، مبارزه با دشمن در خارج از مرزها است که ۶۴٪ بدان معتقد بودند و ۸۴٪ از این جمعیت ، تفکر موجود را نتیجه درسی میدانند که از پایان جنگ در افغانستان و حضور نیروهای شوروی در افغانستان آموختهاند.[۷]
اما این نظرسنجیها یک نکته مهم دیگر هم داشت که شاید در تحلیل رفتار و تصمیم کنونی روسیه موثر بوده؛ ۷۱٪ پیشبینی کردهاند که دخالت نظامی روسیه در درگیریهای سوریه میتواند منجر به شکلگیری افغانستان جدید شود. خاطره زمینگیر شدن شوروری در افغانستان در سالهای پایانی دهه هفتاد میلادی، خاطرهای تلخ است که به نظر نمیرسد مردم روسیه علاقهای به تکرار آن داشته باشند. رون بن یشای، تحلیلگر نظامی در روزنامه یدیعوت احرونوت در تحلیلش، افکار عمومی را عاملی موثر در خروج نسبی روسیه از سوریه میداند. او مینویسد: «کاهش حمایت افکار عمومی از ورود روسیه به جنگ سوریه که در سال ۲۰۱۵ در حدود ۷۲ درصد بود اما در حال حاضر به ۵۹ درصد کاهش یافته نقشی اساسی در تصمیم مسکو به خروج نیروهایش از سوریه داشته است.»[۸]
نمیتوان این نکته را انکار کرد که برای فهم افکار عمومی روسیه در قبال حضور ارتش این کشور در سوریه آن هم پس از شش ماه، اتکا به نظرسنجیهای معتبر امری قطعی است اما به صورت تحلیلی، اگرچه همواره گذشت زمان میتواند در تغییر نظر حامیان یک امر، تغییر ایجاد کند ولی بسیار بعید است که این امر در شش ماه آنقدر برجسته باشد که دولتمردان روسیه را وادار به یک تصمیم غافلگیرانه سیاسی کند.
۳-۲. دلایل سیاسی
اصلیترین دلایلی که در تشریح تصمیم جدید روسیه در قبال سوریه بیان شده، ژئوپلیتیکی هستند و به طور برجستهای ناظر به روندهای سیاسی جاری و محتمل در سوریه. ذیل دلایل سیاسی، موارد متفاوتی ذکر شده است که به صورت مجزا دو مورد از آنها مورد بررسی قرار میگیرد:
روسیه با ورود نظامی خود علاوه بر اینکه سهم خود از ابتکار عملهای سیاسی در مذاکرات را افزایش داد، توانست نقش سیاسی خود در بحران سوریه را هم به تثبیت رساند. تا پیش از این، آمریکا روسیه را یک عامل منفی و مخرب در سوریه میپنداشت.
۱-۳-۲. تثبیت نقش در سوریه و کسب ابتکار عمل سیاسی در مذاکرات
چرا روسیه به بحران سوریه، ورود نظامی کرد؟ این سوال اگرچه دیگر قدیمی شده اما واقعیت این است که پاسخ آن سوال میتواند فهم چرایی خروج نسبی روسیه از سوریه را تسهیل کند. مهمترین دلیل بیان شده برای ورود نظامی روسیه به این بحران، افزایش دستاوردهای نظامی سوریه و حامیانش جهت تقویت قدرت چانهزنی در مذاکره با معارضان بود. روسیه دقیقا زمانی به بحران سوریه ورود نظامی کرد که تلاشهای دیپلماتیکش برای یافتن راهکار سیاسی شکست خورد. مسکو پیش از مهرماه، محل رفت و آمدهای نمایندگان اسد و معارضان سوریه بود اما این تلاشها سرانجامی نداشت و روسیه وارد معرکه سوریه شد تا بتواند زمینههای آغاز دور جدیدی از مذاکرات البته با ابتکار عمل خودش را فراهم سازد. ساموئل چاراپ، کارشناس روسی بنیاد بینالمللی مطالعات استراتژیک، در این خصوص میگوید: «هدف پوتین این بود که آمریکا و متحدان آن را با شرایط مورد پسند خود، به پای میز مذاکره بکشاند و هم اکنون پوتین به این هدف رسیده است. افزون بر این، حضور نظامی گسترده و طولانی مدت در سوریه دستاورد خاصی برای پوتین ندارد.»[۹]
روسیه با ورود نظامی خود علاوه بر اینکه سهم خود از ابتکار عملهای سیاسی در مذاکرات را افزایش داد، توانست نقش سیاسی خود در بحران سوریه را هم به تثبیت رساند. تا پیش از این، آمریکا روسیه را یک عامل منفی و مخرب در سوریه میپنداشت. به عنوان مثال هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا در ۶ جولای ۲۰۱۲ در نشست کشورهای مخالف نظام سوریه که تحت عنوان «دوستان سوریه» در پاریس گردهم آمده بودند، از کشورهای حاضر خواست تا روسیه را متقاعد کنند که از مواضع مشروع مردم سوریه حمایت نمایند. کلینتون تاکیده کرده بود که چین و روسیه در حال حاضر به واسطه حمایتی که از بشار اسد میکنند، هزینهای نمیپردازند اما جهان باید به آنها نشان دهد که باید بهای این حمایتها را بپردازند.[۱۰] اما در شرایط کنونی، آمریکا نقش روسیه در سوریه را پذیرفته و حاضر به بازی با روسیه شده است. این امر برای روسیه بسیار ارزشمند است. همانگونه که مسکو با ورود نظامی به سوریه، فرایند تثبیت و بهدست آوردن ابتکار عمل را آغاز کرد، حالا با خروج نسبی از سوریه دقیقا در روزی که مذاکرات میان نمایندگان اسد و معارضان او آغاز شده، سعی دارد تا بازی دیپلماتیک خود با آمریکا را ادامه دهد با این تفاوت که اینبار آمریکا نقش او را در سطحی عالی در سوریه پذیرفته است.
۲-۳-۲. پیامی برای طرفین مذاکره
تحلیلها برای تبیین تصمیم جدید روسیه، از «ارسال یک پیام» از سوی پوتین سخن میگویند؛ نکتهای که چه هدف پوتین بوده باشد و چه نه، در عمل محقق شده است. و جالبتر اینکه این پیام همزمان با آغاز مذاکرات دولت اسد و معارضانش در ژنو صادر شده است. پاول سندرز کارشناس روسی در مرکز منافع ملی و خبرنگار المانیتور میگوید: «آنچه محقق شده این است که آتشبس موقت و توقف تعارضات منجر به آغاز یک روند صلح نسبتا موفق بین اسد و نیروهای معارض شده است. پوتین سعی میکند که به دو طرف و بهویژه اسد پیام بفرستد که بهتر است مذاکرات را جدی بگیرند.»[۱۱] این پیام را دو تن از تحلیلگران در فارین پالیسی به گونهای متفاوت بیان کردهاند: «اعلامیه ناگهانی روز دوشنبه پوتین مبنی بر اینکه «بخش اصلی گروههای نظامی ما خروجشان را آغاز خواهند کرد»، میتواند به معنای پایان حمایت بیقید و شرط از اسد باشد و برای خوشبینی درباره اینکه میتواند راهحلی دیپلماتیک برای کشتار در این کشور وجود داشته باشد، دلیلی نادر باشد.»[۱۲]
اگرچه در رسانهها گفته شد که تصمیم روسیه مبنی بر خارج کردن «بخش اصلی نیروهایش»، با بشار اسد هماهنگ شده اما با توجه به منافع اسد از حضور روسیه در کشورش و اهداف روسیه از حضور در سوریه و نحوه کنشگری سیاسی پوتین، به نظر میرسد اسد صرفا شنونده تصمیم مسکو بوده است. با این حال، طبیعی است که دولت روسیه برای ادامه بازی به بهترین شکل ممکن، نسبت به برخی تحلیلها در خصوص این تصمیمش واکنش نشان دهد. بر همین اساس دیمیتری پسکوف سخنگوی کاخ کرملین ۲۵ اسفند اعلام کرد مسکو سعی ندارد از طریق خارج کردن نیروهای هوایی خود از سوریه، بشار اسد را تحت فشار قرار دهد.[۱۳]
روسیه در شرایط کنونی احساس میکند توان مدیریت پرونده سوریه بهگونهای که منافعاش حفظ شود را داراست. تاکید او بر حفظ منافعاش است و اصراری ندارد که این پرونده را بدون مشارکت آمریکا پایان دهد هرچند به خوبی میداند که به همراهی ایران و سوریه نیز عمیقا نیازمند است.
۳. جمعبندی
اگر پذیرفته شود که هدف روسیه از حضور در سوریه، علاوه بر امنسازی مناطق غربی این کشور و کسب دستاوردهای میدانی گستردهتر، تلاش برای آغاز فرایند سیاسی منتج از مذاکرات بوده است[۱۴]، رفتار کنونی مسکو قابل فهمتر خواهد شد. روسیه سلاح را در خدمت فرایند سیاسی گرفت تا بهتواند ثباتی در سوریه برقرار سازد که منافعش حفظ شود. او یکبار تلاشهای دیپلماتیک برای یافتن راهکار سیاسی را تجربه کرد و مسکو را به کانونی برای رایزنی با دولت و معارضان مبدل ساخت اما چون نتیجهای نگرفت، ورود نظامی را پیشه کرد تا ضرورت مذاکرات را از لابهلای نفیر گلولهها و غرش جنگندهها به اثبات برساند. اینکه نشستهای وین۱ و ۲ و نشست نیویورک و صدور قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت، همگی با محورهای مشترک و با تاکید بر فرایند سیاسی، در زمانی صورت گرفت که روسیه در سوریه بود، نکتهای معنادار است که پیوستگی رفتار نظامی و دیپلماتیک مسکو را نشان میدهد. البته او در این مسیر تنها نبود و جز سوریه، ایران در هر دو حوزه سیاسی و نظامی همراه او بود و حتی در برخی مواقع و بعضی حوزهها، ابتکار عمل را نیز در دست داشت. همسویی روسیه و ایران در سوریه تاکنون برای هر دو منافعی داشته و ادامه این مسیر نیازمند هوشمندی بیشتری است. در هر صورت، روسیه در شرایط کنونی احساس میکند توان مدیریت پرونده سوریه بهگونهای که منافعاش حفظ شود را داراست. تاکید او بر حفظ منافعاش است و اصراری ندارد که این پرونده را بدون مشارکت آمریکا پایان دهد هرچند به خوبی میداند که به همراهی ایران و سوریه نیز عمیقا نیازمند است. مسکو اکنون درگیر یک بازی است و خود را ناگزیر از امتیاز دادن و امتیاز گرفتن میداند. سخنگوی کرملین اخیرا گفته است: «مسکو از هماهنگی انجام شده میان روسیه و آمریکا درباره موضوع سوریه رضایت دارد.»[۱۵] مسکو نیاز دارد تا ضمن ارسال پیام به بشار اسد برای جدیت بیشتر در مذاکرات، وجههی خود را برای نتیجهبخش بودن مذاکرات ترمیم کند و بر همین اساس معارضان خروج نسبی او از سوریه را نشانهای مثبت تلقی کردهاند.
اگرچه همسویی روسیه با ایران در سوریه، عملا تا کنون دستاورهای میدانی و سیاسی قابل توجهی رقم زده اما فهم رفتارهای کنونی مسکو میتواند در برآورد گامهای آتی او موثر باشد و بر همین اساس، خروج نسبی روسیه از سوریه، شایسته تحلیل و احساس ضرورتی همهجانبه، عمیق و دقیق است تا در نهایت، جبهه مقاومت دچار خسران نشود.
[۱] . http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1957241
[۲] . http://www.eghtesadonline.com/fa/content/120604
[۳] . http://www.bbc.com/persian/world/2016/03/160314_u04_putin_russia_syria_analysis
[۴] . http://wciom.ru/index.php?id=236&uid=115423
[۵]. http://www.levada.ru/28-09-2015/voina-v-sirii-vnimanie-otsenki-igil
[۶] . http://www.levada.ru/08-10-2015/uchastie-rossii-v-siriiskom-konflikte
[۷] . http://www.iras.ir/fa/doc/note/761
[۸] . http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1957241
[۹] . http://www.al-monitor.com/pulse/originals/2016/03/assad-putin-syria-geneva-talks-withdraw-troops.html
[۱۰] . http://edition.cnn.com/2012/07/06/world/meast/syria-unrest
[۱۱] . http://www.al-monitor.com/pulse/originals/2016/03/assad-putin-syria-geneva-talks-withdraw-troops.html
[۱۲] . http://foreignpolicy.com/2016/03/14/russian-withdrawal-could-set-stage-for-assads-exit/
[۱۳] . http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941225000680
[۱۴] . لاوروف، وزیر خارجه روسیه در روزهای ابتدایی ورود نظامی کشورش به سوریه، با صراحت گفته بود: «ما تلاش میکنیم شرایط مناسبی برای راهحل سیاسی در سوریه فراهم کنیم.»؛ قابل بازیابی در:
http://nasimonline.ir/print/1029433
[۱۵] . http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941226000941
منبع:http://tabyincenter.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.