بحرانِ بلاروس، ریشه در عدم وجود دموکراسی دارد/ اگر اوضاع بد شود، مسکو به راحتی لوکاشنکو را کنار می‌گذارد/ روسیه از تکرار فروپاشی می‌ترسد

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
سفیر پیشین ایران در آذربایجان گفت: تا زمانی که دموکراسی در روسیه برقرار نشود اساساً کشورهای همسایه و دولت‌هایی که به عنوان سرزمینِ خارجِ نزدیک مسکو قلمداد می‌شوند، به دموکراسی دست پیدا نخواهند کرد.

«افشار سلیمانی» سفیر پیشین ایران در آذربایجان با اشاره به دلایل و ادامه اعتراض‌ها در بلاروس علیه نتایج انتخابات ریاست جمهوری این کشور در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: بلاروس پس از فروپاشی شوروی سعی کرد تا بتواند دموکراسی را در خاک خود مستقر کند اما توان این کار را نداشت و در نتیجه پس از فروپاشی شوروی، زیر سایه روسیه فعلی قرار گرفت. در این مدت اعمال نفوذ مسکو بر این کشور که سال‌ها قبل به عنوان عضوی از اتحاد جماهیر شوروی به حساب می‌آمد موجب شد تا دموکراسی در بلاروس پا نگیرد؛ چراکه «الکساندر لوکاشنکو» از سال ۱۹۹۴ به عنوان رئیس‌جمهور این کشور انتخاب شد و همین انتخاب موجب شد تا بلاروس دموکراسی و انتخابات درست را تجربه نکند. بسیاری بر این عقیده‌اند که دلیل این موضوع و اینکه بلاروس تا به امروز نتوانسته جایگاه خود را پیدا کند این است که سند اتحاد بلاروس و روسیه میان آنها به امضاء رسید و این سند تا جایی پیش رفت که قرار بود پول هر دو طرف یکی شود. به همین دلیل هماهنگی زیادی میان مسکو و مینسک طی سال‌های اخیر به وجود آمد.

وی ادامه داد:‌ بعضاً دیده می‌شود که اختلاف‌نظرهایی میان دو طرف شکل می‌گیرد اما این اختلاف‌نظرها صرفاً سطحی هستند. در این راستا از زمانی که لوکاشنکو به عنوان رئیس‌جمهور بلاروس انتخاب شد، تاکنون شاهد تحکم سیاسی در فضای اجتماعی و عمومی این کشور بودیم. از دوره‌های گذشته، بلاروس شاهد انتخابات دموکراتیک نبوده و این سری هم همین اتفاق تکرار شد اما اتفاق‌های بعد از اعلام نتایج انتخابات بسیار متفاوت‌ از گذشته بود. زمانی که نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری اعلام شد بسیاری بر این عقیده بودند که اتفاق خاصی در این کشور روی نخواهد داد اما شاهد آن بودیم که معترضان تا همین امروز در خیابان‌های پایتخت حاضر هستند و خواهان ابطال نتایج شدند. میزان دستگیری‌ها و تهدید نامزدهایی که در مقابل لوکاشنکو قرار داشتند تاکنون به این شدت نبوده و این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که رئیس اپوزیسیون بلاروس و نامزدهای دیگر تهدید به مرگ شدند و در نهایت به لیتوانی گریختند؛ این نشان می‌دهد که لوکاشنکو فقط زیر سایه مسکو زنده است.

این  تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: نکته‌ای که در مورد بلاروس باید به آن توجه شود این است که در این کشور احزاب سیاسی، وجود خارجی ندارند و تمام رسانه‌ها تحت کنترل شدید دولت قرار دارد. به همین دلیل اعمال فشار و سانسور تا حدی از سوی دولت صورت گرفته که برآیند تلاش‌های لوکاشنکو تشکیل یک جامعه بسته و یک نظام کاملاً یکجانبه بوده و بدون تردید بخش اعظمی از این وضعیت به روسیه مربوط است. معتقدم تا زمانی که نظام دموکراسی در روسیه برقرار نشود اساساً کشورهای همسایه و دولت‌هایی که به عنوان سرزمینِ خارجِ نزدیک مسکو قلمداد می‌شوند، به دموکراسی دست پیدا نخواهند کرد یا اگر خواهان چنین مسئله‌ای باشند، سال‌ها به طول می‌انجامد. اگر نگاهی به سرزمین‌های جدا شده از شوروی سابق بیندازیم به خوبی می‌بینیم تنها کشوری که تا حدودی در مسیر رسیدن به دموکراسی قدم برداشت، گرجستان بود.

سلیمانی افزود: زمانی که انقلاب گل رُز در گرجستان اتفاق افتاد، روسیه آن را برنتابید و منافع خود را در خطر دید؛ به همین جهت اقدام به لشکرکشی علیه اوستیا و آبخازیا کرد. کشورهای دیگری مانند رومانی، مجارستان و همچنین لهستان هم از جمله دولت‌هایی هستند که نگاه روسیه به آنها همچنان مشکوک است اما آنها فعلاً به دلیل فاصله‌ای که با مسکو دارند تا حد زیادی در امان هستند. مسئله مهمتر این است که دولت‌های اطراف روسیه به گونه‌ای رفتار کرده‌اند که باید زیر سایه مسکو باشند. بدون تردید زمامداران جمهوری‌های جدا شده از شوروی تا زمانی که زیر سایه مسکو باشند از هرگونه آسیب در امان هستند اما تضاد در زمانی ایجاد می‌شود که مردم علیه سیاست‌های آنها قیام می‌کنند و وارد خیابان‌ها می‌شوند. نمونه این مسئله را باید وضعیت کنونی بلاروس دانست. واقعیت این است که لوکاشنکو با دست ‌فرمان روسیه به اینجا رسید اما مسئله اینجاست که روس‌ها به شدت از پیشروی غرب در حوزه نفوذ سنتی آنها وحشت دارند.

این کارشناس مسائل قفقاز تصریح کرد: مسکو دست به هر کاری می‌زند تا با ناتو همسایه نشود و به همین جهت روس‌ها معتقدند تمام نفراتی که در هرم قدرت این کشورها قرار می‌گیرند، باید تحت نظر آنها نفس بکشند. بر این اساس از منظر روسیه، برگزاری انتخابات آزاد در این کشورها یک سَمِ مُهلک به شمار می‌رود که نمونه‌های آن زیاد است و یکی از مثال‌های به یاد ماندنی اوکراین خواهد بود. همه به یاد دارند که در سال ۲۰۱۴ میلادی، کی‌یف به دنبال آن بود تا به سمت اتحادیه اروپا برود و در همان موقع قرار بود با غربی‌ها پیمان تجارت آزاد منعقد کند. طبیعی است که نزدیک شدن اوکراین به اروپا به ضرر روسیه  است و تمامی این مسائل موجب شد تا روس‌ها مداخله مستقیم را در دستور کار خود قرار دهند؛ تا جایی که در آنجا انقلاب اتفاق افتاد و شرق اوکراین به علاوه جزیره کریمه توسط مسکو اشغال شد. در گرجستان هم تقریبا همین اتفاق افتاد؛ این کشور به دنبال هم‌نوایی و نزدیک شدن به غرب بود اما به یک‌باره روس‌ها بازی را به هم زدند.

وی گفت: فارغ از بلاروس، اوکراین و گرجستان باید متوجه باشیم که کشورهایی مانند قزاقستان، ترکمنستان، قرقیزستان، ازبکستان و حتی تاجیکستان هم به همین مسائل آلوده هستند؛ یعنی آنها زیر سایه روسیه قرار دارند و سعی می‌کنند منافع غرب را به صورت کم و بیش حفظ کنند. به همین دلیل اگر روزی در روسیه یک نظام دموکراتیک روی کار بیاید، بدون تردید این روند بر کل منطقه تاثیر خواهد گذاشت و می‌تواند باعث یک به هم ریختگی شود. مسکو معتقد است اعمال نفوذ و فشارهای مذکور برای تامین امنیت ملی روسیه انجام می‌شود اما مسئله مهم این است که روسیه صرفاً دست به اقدامات سلبی می‌زند و نمی‌تواند اقدامات ایجابی را  به صورت مفید و دوجانبه ارائه دهد. به عبارتی دیگر روس‌ها هیچ چیزی برای ارائه کردن به کشورهای اطراف خود ندارند و نمی‌توانند نیاز آنها را تامین کنند و همین امر دلیل ممتمایل شدن آنها به سوی غرب است.

سلیمانی در پایان خاطرنشان کرد: در مورد بلاروس نکته اصلی این است که اعتراضات همانند گذشته سرکوب خواهد شد و لوکاشنکو از این ناحیه احساس ضعف کرده و خواهان کمک روسیه است. اگر روس‌ها بخواهند به بلاروس نیرو اعزام کنند بدون تردید اوضاع بسیار پیچیده خواهد شد اما روسیه سیاست خود را قائل به فرد (لوکاشنکو) طرح‌ریزی نمی‌کند، بلکه سعی می‌کند از یک نفر تا جایی که می‌تواند حمایت کند و اگر بعد از آن هیچ شانسی برای او قائل نبودند وی را از شطرنج قدرت حذف می‌کنند و نفر جدید را با ساختار متفاوت به روی کار می‌آورند. اینکه گفته می‌شود کشورهای غربی در اعتراضات بلاروس دخیل هستند تا حدودی امکان دارد که درست باشد، اما واقعیت این است که مردم بلاروس خواهان تغییر هستند و اگر این روند ادامه داشته باشد می‌تواند مشکلات زیادی برای روسیه در منطقه به وجود بیاورد. توجه داشته باشید که روس‌ها نگران وقوع یک بحران برای به وجود آمدن شوروی دوم هستند و به همین دلیل نمی‌خواهند تا دولت‌های اطرافشان به سمت غرب بروند. این نگاه صرفاً امنیتی است و در بخشی از مقاطع، منافع اقتصادی و سیاسی برای مسکو دارد.

منبع:https://www.ilna.news

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *