کویت به عنوان یکی از کشورهای منطقهی غرب آسیا سعی داشته است تا در بحرانهای پنج سال گذشته نقش میانجی را در مناقشات مختلف بازی کند. ما در این مقاله سعی داریم تا این نقش را مورد ارزیابی قرار دهیم
مفهوم میانجیگری از جمله مفاهیم سیاسی است که در زمینه حل و فصل اختلافات و منازعات افراد، گروهها و کشورها مورد استفاده قرار می گیرد. معنی لغوی واژه «میانجیگری» (Mediation) وساطت بین دو یا چند طرف است. از نظر اصطلاحی یکی از شیوه های سیاسی- دیپلماتیک حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات است که در آن طرف ثالث که معمولاً یک کشور، یک سازمان بین المللی و یا یک شخصیت معروف بین المللی است به منظور پایان دادن و یا کاهش مناقشه بین دو طرف درگیر اعم از دو کشور یا بین دولت مرکزی با گروههای مخالف آن مداخله می کند و به طور دوستانه موضوعات مورد مذاکره بین آنها را پیشنهاد می کند.در مجموع، میانجیگری هم از لحاظ میانجی و هم از لحاظ اصحاب دعوی امری اختیاری است. این ویژگی شامل تمامی اجزای این بنیان حقوقی میشود.
با توجه به مفهوم میانجیگری و آنچه در بررسی های یک سال گذشته از کویت دیده می شود اقدامات این کشور حرکتی در راستای تثبیت نقش میانجیگری در منطقه است. این کشور به عنوان یکی از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در تلاش است تا با بازی کردن نقش میانجی بیطرف بحرانهای منطقه را به نوعی حل و فصل نماید. ما در این نوشتار سعی داریم تا با بررسی توانمندی های کویت، اهداف و نتایج میانجیگری این کشور را بررسی نماییم
۲-اهداف کویت برای میانجیگری
تمام کشورهایی که در بحرانهای بینالمللی نقش میانجی را بازی می کنند، در ظاهر با انگیزههای انساندوستانه و صلحخواهانه وارد مناقشات میشوند و به تلاش برای کاهش یا حل و فصل اختلافات میپردازند. در بررسی عمیقتر از انگیزه میانجیها لازم است به این نکته مهم توجه شود که در ورای اهداف بشردوستانه، معمولاً اهداف دیگری نیز مدنظر میباشد. انگیزه و اهدافی که دولتها از میانجیگری دنبال میکنند بیش از شخصیتها و سازمانهای بینالمللی میباشد. در اختلافات بینالمللی دولتها هنگامی میانجیگری میکنند که بخواهند خطری را از خود دور کنند یا برای خود سهم و نفوذی کسب نمایند. لزوما این سهم مادی نیست بلکه میتواند دستآوردی غیرمادی مانند کسب اعتبار باشد. اما آنچه می توان به عنوان اهداف کویت در راستای میانجیگری در بحرانهای منطقه ای نام برد علاوه بر موارد ذکر شده موارد ذیل را نیز شامل می شود:
۲-۱-پلی میان شورای همکاری خلیج فارس و ایران
روابط مثبت ایران و کویت در دههی گذشته باعث شده است تا از این کشور به عنوان یک پل دیپلماتیک میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و ایران نام برده شود. این موضوع در سفر وزیر خارجه این کشور شیخ صباح خالد احمد آل صباح در ۲۵ ژانویه۲۰۱۷م و تقدیم نامهی شورای همکاری خلیج فارس به رئیس جمهور ایران به وضوح دیده می شود. این سفر در حالی شکل گرفت که تنشها میان ایران و شورای همکاری خلیج فارس به اوج خود رسیده بود و بیانیهی این شورا نشان دهندهی عمق این تنشهاست. تلاش کویت برای کاهش تنش میان ایران و شورای همکاری خلیج فارس تنها به این سفر خلاصه نمی شود. به گونهای که این کشور در برابر فشارهای عربستان در راستای قطع تمامی روابط میان اعضای این شورا و ایران تنها به کاهش روابط بسنده کرد و در بحران العبدلی نیز با عدم اخراج سفیر ایران روابط خود را حفظ کرده است
البته برخی بر این باورند که عربستان سعی دارد تا این پل را حفظ کند تا در شرایط لازم، از آن بهره برد. در هر صورت، کویت دارای چنین ظرفیتی هست
۲-۲-افزایش حضور و نقش منطقه ای
سه هفته پس از آغاز بحران قطر، کویت خود را به عنوان میانجی کلیدی به کشورهای منطقه شناساند و تقریبا کشورهای منطقه نیز این کشور را به عنوان یک میانجی در این بحران پذیرفته اند. سفر اردوغان به کویت و تماس محمد جواد ظریف با وزیرخارجه کویت در راستای بحران قطر خود نشانه هایی از اقبال و پذیرش کشورهای منطقه از نقش میانجیگری کویت است. از زمانی که سه کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس -بحرین، عربستان سعودی و امارات متحده عربی- روابط تجاری و دیپلماتیک خود را با دوحه قطع کردند، کویت نقش بیطرف در دعوا را برگزید و امیر صباح الاحمد الجابر آل صباح به سرعت تبدیل به مذاکره کنندهای در میان طرفین منازعه شد.[۱۳] «بیطرفی» کویت در درگیری میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس، با توجه به سابقهی این کشور در تلاش برای پیوند طرفهای متخاصم در منطقه، دور از انتظار نبود. تلاش سال گذشتهی کویت برای میانجیگری در جنگ داخلی یمن با میزبانی چندین نشست که پشتیبانی سازمان ملل را هم بههمراه داشت، نشانگر رویکرد دیپلماتیک این کشور عرب خلیج فارس در منازعات غرب آسیا است، حتی با وجود آنکه نشستها شکست خوردند.
کویت با برعهده گرفتن نقش میانجی در مناقشههایی مانند روابط ایران و شورای همکاری و بحران قطر توانست زمینههای تحکیم روابط خود با کشورهای منطقه را بیش از پیش تقویت کند. اقدامات کویت را می توان تلاش برای حفظ ثبات منطقه، تلاش برای کسب اعتبار بینالمللی و متوازن نگه داشتن قوا در منطقه دانست. این تلاشها میتواند به افزایش قدرت و اعتبار کویت در شورای همکاری خلیج فارس کمک میکند.
۲-۳-حفاظت از شورای همکاری خلیج فارس
کویت به عنوان یکی از موسسان اصلی شورای همکاری خلیج فارس، بحران های منطقه ای مانند بحران قطر را به عنوان تهدیدی برای نابودی این شورا می داند. از بین رفتن شورای همکاری خلیج فارس،کویت را از منافع این شورا مانند گسترش اهداف و سیاست های مشترک، منافع اقتصادی ناشی از تجارت مشترک ، تأثیرگذاری در تولید و عرضهی نفت، پیشگیری از گسترش موجهای استقلالخواهانه و ثبات سیاسی در کشورهای این شورا محروم می کند. امیر کویت در این باره می گوید:
برای نسل ما که ۳۷ سال پیش شورای همکاری خلیج فارس را بنیان گذاشت، بسیار سخت است که ببیند اختلافات ممکن است که چه عواقب نامطلوبی در پی داشته باشد. نزدیک به چهاردهه پیش من در تشکیل شورا مشارکت داشتم و برای من به عنوان یک رهبر آسان نیست که ساکت بنشینم و از همه توان خود برای نزدیک کردن برادارنم به یکدیگر بهره نبرم. مهم نیست که با چه سختی هایی مواجه بشوم، من همه توانم رابرای میانجیگری بین برادارنم بهکار خواهم گرفت.
نتیجه گیری
کویت در حالی سعی دارد نقش میانجی را در بحران های منطقه ای بازی کند که با ایجاد روابط گسترده با کشورهای منطقهای و فرامنطقهای توانسته است علاوه بر کسب اعتبار نقش خود را در منطقه تا حدی ارتقا دهد. البته این نقش همچنان تعیینکننده نیست. این موضوع با راهبرد این کشور که سعی دارد خود را به عنوان یک میانجی با ثبات، با تدبیر و قابل اعتماد در کشورهای عربی نشان دهد، بسیار هماهنگی دارد. امروز فارغ از اینکه میانجیگری کویت در منطقه حاصلی داشته یا نه، این کشور توانسته است در این راستا خود را به عنوان یک بازیگر فعال در منطقه مطرح کند. پیشنهاد کویت برای برگزاری کنفرانس بازسازی موصل در این کشور، اگرچه مستقیما به نقش میانجیگرایانه مرتبط نیست اما در راستای تقویت این نقش کویت قرار دارد. البته نکته حائز اهمیت این است که با کویت یک میانجیگر تماما مستقل نیست و در زمینی میانجیگری نمیکند که منافع راهبردی عربستان مورد خدشه قرار گیرد.
منبع:tabyincenter.i
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.