سفر اردوغان به تهران: اهداف و فرصت‎ها

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در طول چهار دهه‎ای که از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل‎گیری نظام جمهوری اسلامی ایران می‎گذرد، ترکیه کم مسئله‎ترین همسایه کشورمان بوده است. با وجود اینکه دو کشور به عنوان دو قدرت منطقه‎ای در بسیاری از حوزه‎ها رقابت دارند اما وجود منافع و تهدیدات مشترک همواره باعث شده اختلاف‎نظرها و تضاد منافع از حد معینی فراتر نرود. دراین راستا، اختلافاتی که دو کشور طی سال‎های اخیر در عرصه سیاست منطقه‎ای داشته‎اند هرگز از سطح رقابت به خصومت تصاعد نیافته و حتی در بحرانی‎ترین شرایط نیز دو طرف تلاش کرده‎اند سطح متعادلی از همکاری را حفظ کنند.

در شرایطی که از شدت بحران سوریه، به عنوان کانون مهم اختلاف نظر ایران و ترکیه، تا حد زیادی کاسته شده، و با پیوستن ترکیه به محور مسکو– تهران و مذاکرات آلماتی، چشم‎انداز نسبتاً امیدوارکننده‎ای برای حل این بحران ایجاد شده، زمینه‎های زیادی برای بهبود روابط ایران و ترکیه شکل گرفته، که سفر آقای اردوغان به کشورمان در این راستا قابل تحلیل است.

آقای اردوغان در سفر به ایران به دنبال تحقق اهداف ذیل است:

 

  1. هماهنگی با ایران برای مقابله با بحران استقلال‎طلبی حکومت اقلیم کردستان عراق

برگزاری همه‎پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق و چشم‎اندازی که برای تشکیل کشور مستقل کردی در شمال عراق وجود دارد تهدیدی جدی برای امنیت ملی ایران و ترکیه، به عنوان دو کشوری که دارای جمعیت قابل توجهی از کردها هستند، ایجاد کرده است. مخالفت جدی هر دو کشور با برگزاری این همه‎پرسی، علیرغم نفوذ زیادی که بر حکومت اقلیم دارند، نتوانست این اقدام را متوقف کند. اکنون در شرایطی که همه‎پرسی با رأی اکثریت ۹۳ درصدی کردها به استقلال کردستان برگزار شده، این مسئله می‎تواند مستمسکی از سوی حکومت اقلیم برای حرکت به سوی تشکیل نخستین کشور کردی باشد. هم ایران و هم ترکیه، اعلام کرده‎اند تحریم‎هایی را علیه اقلیم اعمال خواهند کرد. ایران در واکنش به این همه‎پرسی، همه پروازها به کردستان عراق را متوقف کرد و مرز زمینی و هوایی ایران با کردستان را نیز بست، همزمان مانورهای نظامی که توسط ارتش و سپاه در مناطق مرزی با کردستان عراق برگزار شد پیام‎های روشنی برای رهبران حکومت اقلیم داشت که جمهوری اسلامی ایران تشکیل کشوری کردی را تحمل نخواهد کرد. از سوی دیگر، ترکیه نیز با تهدید به اعمال تحریم‎های شدید علیه اقلیم کردستان، با برگزاریی مانور مشترک با ارتش عراق پرواز هواپیماهای خود به کردستان عراق را متوقف کرد، اما مرز هوایی خود با کردستان عراق را هنوز نبسته است. همچنین ترکیه، علیرغم تهدید به بستن خط لوله انتقال نفت اقلیم، هنوز انتقال نفت از کردستان را متوقف نکرده است. یقیناً بستن خط لوله نفتی می‎تواند مهم‎ترین ضربه به حکومت اقلیم برای تجدید نظر در راهبرد خود برای استقلال کردستان باشد. ایران و ترکیه هرچند در قبال تشکیل حکومت کردی احساس تهدید می‎کنند اما دغدغه‎های متفاوتی دارند. برای ترکیه، حضور رژیم صهیونیستی در کردستان عراق آنگونه که برای ما تهدیدی مهم محسوب می‎شود، تهدید جدی‎ای محسوب نمی‎شود. در نقطه مقابل، تشکیل کشور مستقل کردی، هرچند که می‎تواند باعث تحریک قومیت کرد ایران شود، میزان این تأثیرپذیری مسلماً نمی‎تواند به اندازه تأثیر بر کردهای ترکیه باشد. در شرایطی که روابط دولت ترکیه با کردهای این کشور در بحرانی‎ترین شرایط طی چند دهه اخیر قرار دارد، استقلال کردستان عراق می‎تواند این بحران را تشدید کند. از سوی دیگر روابط اقتصادی ترکیه با اقلیم بسیار گسترده و تأثیرگذار است و در هر صورت ترکها برای تصمیم‎گیری درخصوص فشار بر حکومت اقلیم نمی‎توانند منافع اقتصادی‎شان را نادیده بگیرند. با این وجود، در صورتی که ترکیه بخواهد از منظری رئالیتسی و بر پایه نفع‎محوری و استفاده اقتصادی از استقلال کردستان، با این خواسته کردها همراه شود، عملاً کشور عراق را از دست خواهد داد. ضمن اینکه هرگونه نرمش آنکارا در قبال استقلال کردستان عراق می‎تواند جریان‎های ملی‎گرای این کشور را به واکنش وادار کند. با توجه به جمیع پیامدهای تشکیل یک کشور مستقل کردی و تهدیدها و فرصت‎هایی که می‎تواند در بطن خود داشته باشد، اتخاذ موضع واحد و پیشگیرانه از تداوم پروسه استقلال کردستان عراق، یگانه راهبرد دو کشور برای مدیدریت این بحران است. در این راستا، حفظ اعتماد دوجانبه در پایبندی به تعهدات و راهبردهای مشترکی که اندیشیده می‎شود بسیار مهم است. مسلماً یکی از راهبردهای دولتمردان اقلیم برای خدشه در مخالفت همزمان ایران و ترکیه، پیشنهاد مشوق‎ها و امتیازات ویژه می‎تواند باشد. در این راستا، باید گفت حتی اگر در کوتاه مدت همراهی با استقلال کردستان عراق، منافعی را را برای طرفین داشته باشد اما در بلندمدت آثار آن بسیار زیان‎بار خواهد بود.

 

  1. تفاهم با ایران درخصوص حوزه نفوذ ترکیه در سوریه

وضعیت سوریه برای ترکیه بسیار مهم است. سیاست ترکیه در خصوص بحران سوریه طی سال‎های گذشته چرخش زیادی داشته است. امروز ترکیه خود را با بسیاری از ابعاد منفی بحران سوریه درگیر می‎بیند. حضور میلیونی آورگان سوری، تقویت جریان‎های تروریستی- تکفیری در ترکیه و مهم‎تر از همه ارتقای جایگاه کردهای سوری و حرکت خزنده آنها برای تشکیل مناطق خودمختار کردی در منطقه شمال سوریه و هم‎مرز با ترکیه تنها بخشی از دغدغه‎ها دولت آنکارا در قبال بحران سوریه است. مسلماً اردوغان به همان اندازه که نگران همه‎پرسی اقلیم کردستان عراق است، از برگزاری انتخابات در مناطق کردنشین سوریه نیز احساس نگرانی می‎کند به خصوص که اردوغان به سیاست‎های دوگانه ترامپ و قدرت‎های اروپایی درخصوص سوریه نیز اعتماد چندانی ندارد. همچنین اکنون که پرونده داعش در عراق و سوریه در حال بسته شدن است و نیروهای دولتی سوریه و متحدینش دست بالا را دارند، ترکیه نگران سرنوشت گروهها و جریاناتی است که تاکنون حمایت می‎کرده است و طبیعتاً به دنبال سهم‎خواهی برای آنها در آینده سیاسی سوریه است. یقیناً آقای اردوغان در تهران به دنبال جلب همکاری و همسویی ایران برای کنترل گروههای کرد سوریه خواهد بود، امری که به نظر می‎رسد ایران برای حفظ اتحادش با ترکیه در مقابل استقلال اقلیم کردستان عراق، می‎تواند با آن همراهی کند.

 

  1. جلب همکاری‎های امنیتی با ایران برای کنترل تهدیدهای پ.ک.ک

در مقطع کنونی چشم‎انداز روشنی که در گذشته برای حل معضل کردهای ترکیه وجود داشت تا اندازه زیادی از بین رفته است. راهبردهای گذشته اردوغان برای وادار کردن رهبران پ.ک.ک در متوقف کردن فاز نظامی و امتیازدهی به کردها عملاً نتوانست بحران کردی این کشور را حل کند. حکومت ترکیه برای کنترل تهدید پ.ک.ک ناگزیر از جلب همکاری ایران، عراق و حتی سوریه است. نظر به تمرکز فعالیت‎های پ.ک.ک بر مناطق کوهستانی هم مرز با ایران و عراق، عملیات‎های نظامی که ارتش ترکیه علیه پ.ک.ک انجام می‎دهد از تأثیرگذاری لازم برخوردار نیست و نیروهای پ.ک.ک با استفاده از روزنه‎هایی که در جدار مرزی ترکیه با عراق و ایران وجود دارد با عقب‎نشینی عملاً حملات ارتش ترکیه را بی‎اثر می‎کنند. راهبرد ترکیه در ایجاد دیوار در مرز با ایران برای مقابله با این مسئله است. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران نیز با تهدید پژاک شاخه ایرانی پ.ک.ک روبه روست و هر از چندگاهی درگیری‎هایی بین این گروه و نیروهای نظامی و امنیتی کشورمان به وقوع می‎پیوندد. هرچند سطح تهدیداتی که از سوی گروه تروریستی پژاک برای کشورمان متصور است قابل مقایسه با تهدید پ.ک.ک علیه ترکیه نیست، اما اگر دو کشور بخواهند استراتژی واحدی در قبال مسئله کردی در منطقه داشته باشند ناگزیر باید برخورد با این گروههای تروریستی را به صورت همزمان در دستور کار قرار دهند.

 

  1. ارتقای سطح روابط اقتصادی و تجاری دو کشور

هر چند ایران و ترکیه همواره تلاش کرده‎اند تحت هر شرایطی روابط اقتصادی‎شان حفظ شود اما باید اذعان کرد سطح روابط اقتصادی دو کشور اصلاً متناسب با پتانسیل اقتصادی موجود آنها نیست. شاید پر رونق‎ترین سال در روابط اقتصادی ایران و ترکیه، سال ۲۰۱۴ رقم خورد که حجم روابط تجاری و اقتصادی دو کشور به ۲۲ میلیارد دلار بالغ شد، اما پس از آن به دلیل تحریم های اقتصادی ایران و رکود نسبی اقتصادی در کشور، شاهد کاهش روابط تجاری با همسایه ترک بودیم. در حال حاضر حجم تجارت دو کشور در حدود ۸ میلیارد دلار است که سهم عمده آن نیز به صادارت نفت و گاز ایران مربوط می‎شود. درحالی که در دوره قبل از برجام، ترکیه روزنه مهمی برای ایران برای حفظ مراودات اقتصادی بود مشخصاً باید پس از برجام سطح روابط تجاری دو کشور افزایش ملموسی پیدا می‏کرد اما موانع ساختاری موجود عملاً باعث شد این امر اتفاق نیفتد. در شرایطی که چشم‎انداز ۳۰ میلیارد دلاری برای سطح روابط اقتصادی ایران و ترکیه ترسیم شده است اما با زیرساخت‎های موجود در روابط دو کشور عملاً نمی‎توان امیدوار بود که این امر محقق شود. شاید مهمترین راهبرد برای تحقق این چشم‎انداز، حضور موثر و عملی بخش خصوصی برای انجام همکاری‎های مشترک با بخش خصوصی ترکیه باشد. در شرایطی که کشور نیازمند جلب سرمایه‎گذاری خارجی است جلب همکاری سرمایه‎گذاران و شرکت‎های ترک می‎تواند برای سرمایه‎گذاری در حوزه‎های مختلف مورد توجه قرار گیرد.

 

  1. افزایش همکاری‎های نظامی و امنیتی بین دو کشور

حوزه نظامی و امنیتی در طی چهار دهه گذشته شاید کم‎رونق‎ترین حوزه در روابط دو جانبه ایران و ترکیه بوده است. قرار داشتن ترکیه در بلوک کشورهای غربی و ماهیت ضد غربی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران مهم‎ترین مانع در گسترش روابط نظامی بین دو کشور بود. سفر مقامات نظامی دو کشور می‎تواند زمینه‎ای برای از سرگیری همکاری‎های نظامی دو کشور باشد. مشخصاً حوزه دیپلماسی دفاعی حوزه‎ای مغفول در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است درحالیکه این حوزه کارکردها و منافع مهمی می‎تواند برای کشورمان در اعتماد سازی، کاهش موج ایران‎هراسی و اعلام رویکردهای نظامی و امنیتی در جهت جلوگیری از شکل‎گیری برخی سوءتفاهمات بسیار مهم باشد. به نظر می‏رسد دو کشور مصمم هستند در حوزه آموزش نیروهای نظامی، برگزاری مانورهای مشترک نظامی و همکاری در کانون‎های بحرانی نظیر سوریه و عراق، برخورد با گروههای تروریستی و کنترل مرزها همکاری خود را توسعه دهند امری که از منظر کشورهای منطقه و قدرت‎های بزرگ با دقت پی‎گیری می‎شود.

منبع:https://risstudies.org/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *