استعفای سعد حریری در ریاض پایتخت عربستان زمانی اعلام شد که لبنان و منطقهی غرب آسیا در شرایط خاصی قرار دارد که توجه به آن به تحلیل ابعاد مختلف اقدام حریری کمک خواهد کرد. نخست در بعد داخلی، لبنان بعد از دو سال خلاء سیاسی توانست میشل عون را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کند و پس از آن حدود یک سال ثبات نسبی را در سیاست تجربه کند. دوم، لبنان همچنانکه عدنان منصور وزیر خارجه سابق این کشور گفت: لبنان، شرایط اجتماعی و اقتصادی ایدهآلی ندارد و لذا بیش از این تاب تحمل تنش و وخیمتر شدن اقتصاد را نخواهد داشت[۱]. سوم، انتخابات لبنان در ماه مِی سال ۲۰۱۸ (اردیبهشت ماه ۱۳۹۷) در پیش رو است. چهارم، حزبالله به عنوان یک نیروی مقاومت، توانسته است علاوه بر ایفای نقش در کشورهای همسایه، لبنان را از هجوم تروریستها و صهیونیستها حفظ کند. پنجم، تحریمهای آمریکا علیه حزبالله به تصویب رسیده است.
در بعد منطقهای، نخست باید به این موضوع پرداخت که، داعش از لحاظ جغرافیایی بسیاری از مناطق تحت تسلط خود را از دست داده است. دوم، عربستان دست برتر مسائل منطقهای از جمله سوریه، یمن و لبنان را دارا نیست. سوم، مقامات آمریکایی با سفرهای خود به ریاض، همکاریهای منطقهای خود با عربستان را آغاز کردهاند[۲] و باید اشاره داشت که با شکست داعش تمرکز آمریکا بر مهار منطقهای ایران و بازوهای قدرت او قرار گرفته است. چهارم، عربستان به بهانهی مبارزه با فساد، بسیاری از مقامات عالیرتبه را دستگیر کرد و پس از آن استعفای سعد حریری از این کشور اعلام شد و این دو همزمان است با فرایند انتقال قدرت در عربستان.
حزبالله به عنوان یک نیروی مقاومت، توانسته است علاوه بر ایفای نقش در کشورهای همسایه، لبنان را از هجوم تروریستها و صهیونیستها حفظ کند.
با توجه به شرایط داخلی لبنان ـ که در بالا ذکر شد ـ و بیانیهای که سعد حریری در زمان اعلام استعفای خود خواند، به نظر میرسد چند هدف مد نظر سعد حریری و متحدانش بوده است. اول اینکه، با ایجاد بیثباتی و خلاء سیاسی بر افکار عمومی لبنان، اثر بگذارند و توجه مردم را به وضعیت اقتصادی لبنان و تحریمهایی که آمریکا علیه حزبالله وضع کرده است، معطوف کنند. با این کار، اولا جریان مقابل مقاومت در لبنان، خواهد توانست در بازسازی کابینه پس از استعفای حریری، اعضای حزبالله را در وزرای کابینه وارد نکند[۳]. ثانیا در انتخابات آتی، مردم لبنان باید بین آرمانهای مقاومت و ضدیت با رژیم صهیونیستی و در مقابل، مشکلات اقتصادی که بانکهای لبنانی در تعامل با حزبالله با آن مواجه خواهند شد یکی را انتخاب کنند. هرچند اکنون پیشبینی شرایط انتخابات آتی قدری دشوار است اما جریان ۱۴ مارس قادر است از این حربه استفاده و پایگاه اجتماعی حزبالله را تضعیف کند. از طرفی، سعد حریری در صفحهی شخصی خود، بر هویت عربی لبنان و لزوم سیطره نداشتن فارسها بر آن و همچنین طرح این ادعا که حزبالله با قدرت سلاح توانستهاست به عنوان بازوی ایران در لبنان نفوذ پیدا کند، تاکید کرده است. طرح این ادعاها ذهن تحلیلگران را به این سو سوق میدهد که جریان همپیمان عربستان، حذف حزبالله و یا تضعیف آن به نحوی که توان اثرگذاری جدی در لبنان را نداشته باشد را در دستور کار خود قرار دادهاست. پیشتر عربستان میکوشید با حمایت از ارتش لبنان، کارکرد امنیتی حزبالله برای لبنان را کاهش دهد.
در انتخابات آتی، مردم لبنان باید بین آرمانهای مقاومت و ضدیت با رژیم صهیونیستی و در مقابل، مشکلات اقتصادی که بانکهای لبنانی در تعامل با حزبالله با آن مواجه خواهند شد یکی را انتخاب کنند.
درباره بعد منطقهای، هدف اصلی سعودی و حریری همچنانکه در بیانیه او ذکر شده است، مهار ایران در غرب آسیا است. برای دستیابی به چنین هدفی، اولا باید لبنان را از همپیمانی ایران جدا کرد و این با تضعیف حزبالله امکانپذیر خواهد شد. از طرفی، در سفر دکتر ولایتی به لبنان، امکان پیشروی نیروهای مقاومت به سوی رقه در سوریه مطرح شد. شایان ذکر است پس از تسلط کردهای تحت حمایت آمریکا بر رقه، ثامر السبهان به همراه مک گورک نماینده آمریکا در ائتلاف ضد داعش، در این منطقه مشاهده شدند. احتمالا یکی از پیامدهای رفتارهای سعودی با ایجاد چنین چالشی در لبنان، این است که حزبالله توان خود را بر داخل لبنان متمرکز کند و از ایفای نقش در سوریه و بالاخص در رقه باز بماند. از سوی دیگر، با نشانههای همگرایی عربستان و رژیم صهیونیستی، و اظهار شادمانی نتانیاهو از استعفای حریری و نیز تاکید لیبرمن بر آمادگی ارتش رژیم صهیونیستی برای مواجهه با ایران، به نظر میرسد[۴] تنشی که در لبنان و منطقه ایجاد خواهد شد، مسئلهی فلسطین را بیشتر از قبل از اولویتهای جهان عرب و اسلام دور خواهد ساخت، در نتیجه رژیم اشغالگر قدس خواهد توانست سیاستهای خود را در فلسطین و منطقهی غرب آسیا بیش از پیش اعمال کند.
احتمالا یکی از پیامدهای رفتارهای سعودی با ایجاد چنین چالشی در لبنان، این است که حزبالله توان خود را بر داخل لبنان متمرکز کند و از ایفای نقش در سوریه و بالاخص در رقه باز بماند.
اعلام استعفای سعد حریری در ریاض و دیدارهای متعدد او با مقامات سعودی نشان از طرحی با محوریت مهار ایران دارد. هدف این استعفا در بعد داخلی بر تضعیف و تحدید حزبالله مبتنی شده و در بعد منطقهای با محوریت کاهش نفوذ ایران و افزایش توان اثرگذاری عربستان تدارک یافته است.
منابع:
[۱] العالم، «استقاله الحریری و التداعیات – الجزء الثانی»، ۵/۱۱/۲۰۱۷، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://www.alalam.ir/news/3129326/
[۲] پارس تودی، «اهداف ترامپ از سفر به عربستان/ تحلیل»، ۲۸/۲/۱۳۹۶، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://parstoday.com/fa/europe_and_america-i75052
[۳] سید حسن نصرالله، «سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، دربارهی استعفای جناب سعد حریری در سعودی»، ۱۴/۸/۱۳۹۶، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://www.moqawama.ir/?speech=960814&title
[۴] سایت رسمی شبکه خبر، «واکنش نتانیاهو و لیبرمن به استعفای حریری»، ۱۳/۸/۱۳۹۶، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.irinn.ir/fa/news/538121/
http://tabyincenter.ir/21878
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.