روابط عربستان سعودی و امارات متحده عربی، طی چند سال اخیر وارد فاز جدیتری شده است. تحکیم روابط و هماهنگی بیشتر در پرونده های منطقه ای از یک سو و مدیریت تنشها و اختلاف های موجود جهت ممانعت از توسعه و تسری به حوزه های همکاری از جمله ویژگی مهم این روابط است. از سوی دیگر، به لحاظ شکلی نیز در هر دو کشور، دو بازیگر جوان محوریت یافته اند. در عربستان، محمد بن سلمان ولیعهد است و در امارات نیز محمد بن زاید توانسته است نقش خود را افزایش دهد. برخی بر این باور هستند که رویکرد همگرایانه دو کشور ناشی از تعاملات این «دو محمد» است. با این حال، نوشتار پیشرو درصدد بررسی این موضوع است که ماهیت روابط امارات با عربستان چگونه است؟ این روابط بر اساس رابطه فرادستی و فرودستی شکل گرفته و یا تعادل و توازن بر این رابطه حکمفرما است؟
همگرایی امارات و عربستان
روابط عربستان سعودی و امارات از جمله روابط میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس است که روند صعودی دارد و همگرایی میان دو کشور بیش از واگرایی است. اگرچه اختلاف هایی میان ابوظبی و ریاض وجود دارد، اما این اختلاف ها به خصوص طی یک دهه اخیر کمتر آشکار شده و دو کشور بیش از همه در مسیر تقویت روابط گام برداشته اند. نشانه های مختلفی در خصوص همگرایی امارات و عربستان سعودی وجود دارد که دو مورد از این نشانه ها در سیاست منطقه ای و روابط دوجانبه اقتصادی وجود دارد.
در بحران قطر نیز نقش امارات کاملاً محسوس بوده و میتوان گفت که بانی این بحران نیز «محمد بن زاید» است. بن زاید از گذشته به دنبال فرصتی برای تنبیه قطر بر سر دو موضوع یعنی شبکه الجزیره و حمایت از اخوان المسلمین، که از قضا هر دو با امارات ضدیت دارند، بوده است.»
۱- همگرایی در سیاست منطقه ای
امارات و عربستان آشکارا در سیاست منطقه ای، همسو و هماهنگ با هم عمل میکنند. دولتهای امارات و عربستان در تحولات سال ۲۰۱۱ به بعد جهان عرب، سیاستی همسو اتخاذ کردند. دو کشور در بحران بحرین ضمن لشگرکشی به این کشور، در سرکوب قیام مردمی این کشور به آل خلیفه کمک شایانی کردند، در بحران سوریه نیز سیاست یکسانی اتخاذ کرده اند. امارات مهمترین متحد عربستان سعودی در جنگ علیه یمن است. علاوه بر این، امارات در قطع رابطه با ایران، قطع رابطه و تحریم قطر، مخالفت با اخوان المسلمین در منطقه غرب آسیا و حمایت از کودتای نظامی در مصر در سال ۲۰۱۳ با عربستان همسو شده است.
۲- تقویت روابط اقتصادی امارات با عربستان سعودی
یکی دیگر از نشانه های مهم همگرای امارات و عربستان در غرب آسیا، تقویت روابط اقتصادی میان دو کشور است. در سال ۲۰۱۷، ۱۱ درصد تجارت غیرنفتی امارات با اعضای شورای همکاری خلیج فارس بود که در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز بیشترین تجارت غیرنفتی را با عربستان سعودی به ارزش ۵۸ میلیارد درهم داشته است. در مجموع در میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس حدود ۶۴ درصد تجارت غیرنفتی امارات با عربستان بوده است.(Arabian Business, 01 February 2018) تجارت غیرنفتی میان عربستان سعودی و امارات متحده عربی از زمان تشکیل اتحادیه گمرگی شورای همکاری خلیج فارس در سال ۲۰۰۳ تا نیمه اول سال ۲۰۱۸ به ۷۲۰ میلیارد درهم معادل ۱۹۶ میلیارد دلار رسیده که ۱۲۳۰ درصد رشد داشته است. واردات امارات متحده عربی از عربستان سعودی در این مدت ۲۴۴.۲ میلیارد درهم معادل ۶۷ میلیارد دلار و صادرت آن به عربستان سعودی نیز ۱۴۴.۸ میلیارد درهم معادل ۳۹.۷ میلیارد دلار بود. (Trade Arabia, 25 September 2018) مطابق برآوردها، ارزش سرمایه گذاری عربستان سعودی در امارات ۳۵ میلیارد درهم است و حدود ۲ هزار و ۳۶۶ شرکت عربستانی و ۶۶ آژانس ثبت شده بازرگانی در امارات فعال هستند. ۲۰۶ پروژه سعودی و ۱۱۴ پروژه مشترک سعودی- اماراتی در بخشهای خدمات و صنعت امارات در حال اجرا است. این در حالی است که سرمایه گذاری امارات در عربستان سعودی بیش از ۹ میلیارد دلار است. (Zakaria, 22/09/2018)
مجموعه اقدام ها و سیاست های امارات در بحران یمن نشان می دهد که ابوظبی به دنبال تقویت نفوذ در یمن است و با عربستان برای گسترش نفوذ در یمن رقابت میکند.
عربستان و امارات در ژوئن ۲۰۱۸ نیز «استراتژی حل و فصل» را که یک پروژه استراتژیک مشترک میان دو کشور در ۴۴ حوزه است، اعلام کردند. این استراتژی را ۳۵۰ مقام حکومتی طی ۱۲ ماه طراحی کردند و قرار است در ۶۰ ماه نیز اجرا شود. این استراتژی در سه زمینه «اقتصادی»، «دانش و انسانی» و همچنین «نظامی، امنیتی و سیاسی» است. برای مثال، در حوزه اقتصادی ایجاد کمپانی سرمایه گذاری کشاورزی با سرمایه ۵ میلیارد درهم، صندوق سرمایه گذاری مشترک برای انرژی تجدیدپذیر و صندوق سرمایه گذاری مشترک برای شرکت های کوچک و متوسط در نظر گرفته شده است. این استراتژی نیز میتواند روابط امارات با عربستان سعودی را تقویت کند. (Khaleej Times, 7 June 2018)
سه دیدگاه در خصوص روابط امارات با عربستان سعودی
در خصوص روابط امارات با عربستان سعودی سه دیدگاه وجود دارد. دیدگاه نخست بر این باور است که روابط امارات با عربستان از ایده «برادر بزرگتر» نشات می گیرد و امارات در این رابطه، فرودست عربستان سعودی است. دیدگاه دوم بر این باور است که در روابط امارات با عربستان سعودی، این امارات است که «فرادست» عربستان سعودی است و این شاخصه به خصوص با قدرت گیری محمد بن سلمان طی سالهای اخیر مطرح شده است. دیدگاه سوم نیز این است که در روابط امارات با عربستان، فرادستی و فرودستی وجود ندارد و بر روابط دو کشور تعادل و توازن حاکم است و هر یک از دو کشور منافع خود را پیگیری میکند و همگرایی را نیز برای دستیابی به منافع خود اتخاذ کرده اند.
سفیر امارات در واشنگتن همچنین در ایمیل دیگری به یک موسسه صهیونیستی از عربستان به عنوان تهدیدی برای امارات یاد کرده و افزود: «امارات با عربستان بیش از هر کشور دیگری «تاریخ مشترک بد» دارد. عربستان و امارات حدود ۲۰۰ سال با یکدیگر بر سر ترویج وهابیت در جنگ بودند. ما با هیچ کشور دیگری به اندازه عربستان، گذشته متشنجی نداشته ایم.»
۱-فرودستی امارات در روابط با عربستان سعودی
امارات متشکل از ۷ شیخ نشین شامل ابوظبی، عجمان، دوبی، فجیره، شارجه، رأس الخیمه و ام القوین با ۸۳ هزار و ۶۰۰ کیلومتر مربع مساحت و ۸ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر جمعیت است که در سال ۱۹۷۱ به استقلال رسید، (https://www.mofa.gov.ae/EN/TheMinistry/Pages/About-UAE.aspx) اما عربستان سعودی در سال ۱۹۳۲ مستقل شده، بیش از ۲ میلیون کیلومتر مربع مساحت و بیش از ۳۲ میلیون و ۵۵۰ هزار نفر نیز جمعیت دارد. (https://www.stats.gov.sa/en/4025) به عبارت دیگر، مساحت عربستان ۲۵ برابر مساحت امارات و جمعیت آن نیز ۴ برابر جمعیت امارات است. در عین حال، عربستان سعودی به واسطه دو عامل مذهبی و اقتصادی یکی از قدرت های مهم منطقه غرب آسیا محسوب میشود. عربستان میزبان حرمین شریفین است و این امتیاز مذهبی به آن جایگاه برجسته ای در جهان اسلام داده است. همچنین عربستان سعودی بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده نفت جهان است و این فاکتور جایگاه مهمی به این کشور در بازارهای جهانی انرژی داده است.
مجموع این شرایط سبب شد که عربستان سعودی جایگاه «برادر بزرگتر» را برای خود به خصوص در شورای همکاری خلیج فارس قائل باشد و هیچگونه مخالفت و نافرمانی را از سوی همسایگان خود نمیپذیرد و مانند آنچه برای قطر اتفاق افتاد، به مخالفتها در این حوزه جغرافیایی، واکنش شدیدی نشان میدهد. (اولیایی، ۱۵ مرداد ۱۳۹۶) همین قاعده «برادر بزرگتر» نیز سبب میشود در رابطه عربستان با اعضای شورای همکاری خلیج فارس از جمله امارات رابطه «فرادستی-فرودستی» حاکم باشد. مطابق این قاعده، اعضای شورای همکاری خلیج فارس به خصوص در سیاست خارجی باید همسو با عربستان سعودی حرکت کنند. سیاست خارجی تقریباً هماهنگ امارات با عربستان سعودی نیز بر اساس این قاعده «برادر بزرگتر» تعریف میشود.
۲-فرادستی امارات در روابط با عربستان سعودی
دیدگاه دومی که در خصوص روابط عربستان سعودی و امارات وجود دارد، این است که امارات بر اساس برخی فاکتورها به ویژه در زمان حاکمان کنونی عربستان در وضعیت «فرادست» در قبال ریاض قرار دارد. از جمله مصادیقی که در این خصوص مطرح است این است که ثبات سیاسی در امارات بیشتر از عربستان سعودی است و در امارات برخلاف عربستان جنگ قدرت میان شاهزاده وجود ندارد. در همین حال، امارات به خصوص در حوزه حقوق زنان و آزادی های اجتماعی و دولت رفاه یک «مدل» در جهان عرب است و عربستان سعودی نیز در حال تقلید از امارات در این حوزه ها است که در این خصوص به طرح «نئوم»، اصلاحات یک سال اخیر در حوزه حقوق زنان و اعطای آزادی های اندک اجتماعی توسط محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی میتوان اشاره کرد.
تحلیلگران زیادی بر این باور هستند که امارات فعلی، دیگر آن امارات متحده عربیِ سنتی و محافظه کارِ قدیم نیست. اماراتی ها با استفاده از ثروتی که در اختیار دارند حتی در آمریکا هم لابی سازی کرده اند، به خصوص در اطراف دونالد ترامپ. سعودیها روی ترامپ سرمایه گذاری نکرده بودند و یکی از اتهامات ترامپ در مبارزات انتخاباتی با هیلاری کلینتون، که با لحن خیلی تند و تحقیرآمیز علیه عربستان بیان میشد، تزریق پول توسط این کشور به کمپین رقیبش بود. در این میان حلقه رابط و کسی که توانست رابطه «محمد بن سلمان» و «دونالد ترامپ» را ایجاد کند، «محمد بن زاید آل نهیان»، ولیعهد امارات بوده است، که از او به عنوان نیروی پیشران سیاست خارجی فعال امارات متحده عربی، یاد میکنند. به همین دلیل است که عربستان سعودی خود را مدیون این شیخ نشینِ جنوب خلیج فارس میداند و در بسیاری از مسائل منطقه ای توصیه های وی را اجرا میکند. به طور مشخص در یمن این امارات است که موضوع را رهبری میکند نه سعودی. در بحران قطر نیز نقش امارات کاملاً محسوس بوده و میتوان گفت که بانی این بحران نیز «محمد بن زاید» است. بن زاید از گذشته به دنبال فرصتی برای تنبیه قطر بر سر دو موضوع یعنی شبکه الجزیره و حمایت از اخوان المسلمین، که از قضا هر دو با امارات ضدیت دارند، بوده است.» (ناصری، ۲۵ مهر ۱۳۹۷)
۳-تعادل و توازن در روابط امارات با عربستان سعودی
دیدگاه سوم در خصوص رابطه امارات با عربستان سعودی این است که امارات بر اساس منافع خود رابطه با عربستان سعودی را تنظیم میکند و «فرادستی» و «فرودستی» در این رابطه وجود ندارد. شواهد متعددی نیز در این خصوص وجود دارد که برخی از این شواهد عبارتند از:
اختلاف های ایدئولوژی: عربستان سعودی با ایدئولوژی وهابیت حاکم بر آن که از پایههای مشروعیت بخش به نظام سیاسی این کشور نیز است، اقدام به صدور این ایدئولوژی افراطی به سایر کشورها برای به دست آوردن یک ابزار فشار دائمی علیه حکومتهای آنهاست. اما امارات عربی حامی نوعی اسلام سکولار و صوفیانه است که در فضای فرهنگی اجتماعی این کشور نمود دارد. (اولیایی، ۱۵ مرداد ۱۳۹۶)
حکومت آل نهیان در امارات متحده عربی تلاش می کند ضمن رقابت منطقه ای با عربستان سعودی، مانند قطر در زمان شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر سابق قطر و حتی شیخ تمیم، امیر کنونی قطر عمل نکند تا روابط ریاض و ابوظبی دچار تنش نشود.
اختلاف ها در یمن: اگرچه امارات مهمترین متحد عربستان سعودی در جنگ علیه یمن است، اما اختلاف میان ابوظبی و ریاض در بحران یمن مشهود است. اختلاف عربستان و امارات در سه زمینه قدرت در جنوب یمن، حمایت از دولت مستعفی و همچنین در موضوع حمایت از حزب اصلاح است. عربستان و امارات برای نفوذ بیشتر در جنوب یمن رقابت زیادی با هم دارند. در حالی که عربستان سعودی سعی دارد بندر الحدیده را اشغال و به نوعی رقیبی برای بندر دوبی ایجاد کند، امارات تلاش دارد کنترل جزیره «سقطری» را در اختیار داشته باشد. از سوی دیگر، عربستان سعودی از دولت مستعفی یمن به ریاست عبدربه منصورهادی حمایت میکند، اما امارات ضمن مخالفت با منصورهادی، با نخست وزیری احمد بن دغر نیز مخالف است و همچنان تلاش میکند «خالد بحاح» را که در آوریل ۲۰۱۶ توسط منصورهادی برکنار شد به قدرت بازگرداند. بر همین اساس، امارات ضمن ایجاد شورای انتقالی جنوب، «عیدروس الزبیدی»، استاندار عدن که توسط منصورهادی برکنار شد، را به سمت ریاست این شورا منصوب کرد. در همین حال، در حالی که عربستان سعودی با حزب اخوانی الاصلاح مذاکره و همکاری می کند، امارات با این حزب مخالف است. (اصلانی مناره بازاری، ۱۵ آبان ۱۳۹۶) مجموعه اقدام ها و سیاست های امارات در بحران یمن نشان میدهد که ابوظبی به دنبال تقویت نفوذ در یمن است و با عربستان برای گسترش نفوذ در یمن رقابت میکند.
هراس امارات از تهدیدهای عربستان سعودی: علیرغم اینکه روابط امارات با عربستان به عنوان یکی از نمونه های روابط خوب در شورای همکاری خلیج فارس یاد میشود، اما امارات همچنان تهدید عربستان را نیز احساس و درک میکند. اختلافهای مرزی میان دو کشور سبب اشغال بخشی نفتخیز از خاک امارات توسط سعودیها شد که روزانه ۶۵۰ هزار بشکه نفت خام از آن توسط ریاض استحصال میشود. امارات همچنان از تهدید تمایت ارضی خود توسط آل سعود هراسان است. (اولیایی، ۱۵ مرداد ۱۳۹۶) سال گذشته هک ایمیل های «یوسف العتیبه»، سفیر امارات در آمریکا و انتشار نامه نگاریهای وی، اختلاف های دو کشور را برملا کرد. العتیبه در ایمیلی به همسرش، با اشاره به تصویب قانون ممنوعیت اهدای گل در «روز ولنتاین» در عربستان، سران سعودی را «دیوانه» توصیف کرده بود. سفیر امارات در واشنگتن همچنین در ایمیل دیگری به یک موسسه صهیونیستی از عربستان به عنوان تهدیدی برای امارات یاد کرده و افزود: «امارات با عربستان بیش از هر کشور دیگری «تاریخ مشترک بد» دارد. عربستان و امارات حدود ۲۰۰ سال با یکدیگر بر سر ترویج وهابیت در جنگ بودند. ما با هیچ کشور دیگری به اندازه عربستان، گذشته متشنجی نداشته ایم.» (غیاثوند، ۲۹/۱/۱۳۹۷)
نتیجه گیری
روابط عربستان و امارات از جمله روابط رو به رشد دوجانبه میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس است. سه دیدگاه در خصوص روابط عربستان و امارات وجود دارد: فرادستی امارات، فرودستی امارات و تعادل و توازن در روابط. نگارنده بر این باور است که اگرچه نمونه هایی از فرادستی و فردوستی امارات در روابط با عربستان سعودی دیده میشود، اما رفتار منطقه ای امارات حاکی از این است که این کشور تلاش میکند ضمن اجتناب از برهم خوردن روابطش با عربستان، نفوذ خود را در کشورهای عربی افزایش دهد و از عربستان عقب نماند. حکومت آل نهیان در امارات متحده عربی تلاش میکند ضمن رقابت منطقه ای با عربستان سعودی، مانند قطر در زمان شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر سابق قطر و حتی شیخ تمیم، امیر کنونی قطر عمل نکند تا روابط ریاض و ابوظبی دچار تنش نشود. بنابراین، ماهیت روابط امارات با عربستان سعودی بیش از همه «رقابتی» است و ابوظبی با بهره گیری از آسیب های ریاض، سعی دارد ضمن به چالش نکشیدن جدی عربستان، نفوذ خود را نیز در منطقه غرب آسیا افزایش دهد. در همین راستا، امارات از تنش میان عربستان و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس یا کشورهای منطقه غرب آسیا استقبال میکند.
منابع
۱-اصلانی مناره بازاری عماد، (۱۵ آبان ۱۳۹۶)، همگرایی عربستان و امارات، اهداف و زمینه ها، اندیشکده تبیین، قابل دسترسی در آدرس:
http://tabyincenter.ir/21858
۲-اولیایی محمد، (۱۵ مرداد ۱۳۹۶)، چشم انداز روابط عربستان سعودی و امارات عربی متحده، پایگاه خبری و تحلیلی الوقت، قابل دسترسی در آدرس زیر:
http://alwaght.com/fa/News/105845
۳-غیاثوند امید، (۲۹/۱/۱۳۹۷)، عربستان و امارات؛ ریاکاری در همپیمانی، خبرگزاری ایرنا، قابل دسترسی در آدرس:
http://www.irna.ir/fa/News/82889762
۴-ناصری سعید، (۲۵ مهر ۱۳۹۷)، ردپای محمد بن زاید در جنجال های اخیر علیه ریاض؛ نقش «دو محمد» در شکلگیری وضعیت اخیر عربستان، سایت دیپلماسی ایرانی، قابل دسترسی در آدرس:
http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/1979587/
۵-Arabian Business, (01 February 2018), UAE non-oil trade rises slightly to $320bn, available at, https://www.arabianbusiness.com/politics-economics/388937-uae-non-oil-trade-rises-slightly-to-320bn
۶-Khaleej Times, (7 June 2018), UAE, Saudi Arabia announce Strategic Partnership in 44 Project, available at, https://www.khaleejtimes.com/region/saudi-arabia/uae-saudi-announce-strategic-partnership-in-44-projects
۷-https://www.mofa.gov.ae/EN/TheMinistry/Pages/About-UAE.aspx
۸-https://www.stats.gov.sa/en/4025
۹-Trade Arabia, (25 September 2018), UAE-Saudi non-oil trade surges to $196bn, available at, http://www.tradearabia.com/news/BANK_345510.html
منبع:http://tabyincenter.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.