دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، 19 دسامبر در توییتر خود نوشت: «ایالات متحده امریکا در سوریه به پیروزیهایی علیه گروه تروریستی دولت اسلامی (داعش) دست یافته و ارتش آمریکا دیگر دلیلی برای حضور در این کشور ندارد» و بدینوسیله خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را اعلام کرد. تصمیم ترامپ سوالات بسیاری را مطرح میکند، که یکی از آنها -که هرچند عجیب به نظر میرسد- این است که آیا این اقدام نفعی برای روسیه دارد یا خیر؟
عمل به تعهد
هرچند ترامپ قول خروج ارتش امریکا از سوریه را از دوران انتخابات داده بود، اما سخنان رئیس جمهور آمریکا و بدنبال آن تأیید رسمی کاخ سفید غیرمنتظره بود. در بهار سال جاری نیز او آماده بود به قولی که به رای دهندگان خود داده بود جامه عمل بپوشاند، اما او را منصرف کردند.
از این زمان واشنگتن به شدت در سوریه فعال شد و مقامات آمریکایی هرچه بیشتر تلویحا به این نکته اشاره میکردند که ایالات متحده برای مدت زمان طولانیتری در سوریه باقی خواهد ماند. سه هدف برای حضور امریکا در سوریه ترسیم شده بود: مبارزه با داعش، مقابله با رشد نفوذ ایران در منطقه و کمک به تغییر دولت سوریه. از همه تعجبآور اینکه سخنان ترامپ صرفا بر وجود و تحقق یک هدف تأکید داشت. البته که همین هم به این سادگیها نیست – نیروهای داعش همچنان به فعالیت درخاک سوریه و همسایگان عراق ادامه میدهند.
بنابراین، تصمیم ترامپ نه تنها کل جهان، بلکه نخبگان سیاسی آمریکا را شگفتزده کرد. هرچند مایک پمپو، وزیر امور خارجه آمریکا اصرار دارد که رئیس جمهور پس از مشورت با مقامات ارشد تصمیم میگیرد، [باز هم] پنهان کردن اختلاف نظرها در واشنگتن ممکن نیست.
واضحترین چیزی که موید این امر است، تقاضای استعفای جیمز ماتیس وزیر دفاع آمریکا بود. رئیس پنتاگون در نامهای به رئیس جمهور نوشت: «از آنجا که شما حق داشتن وزیر دفاعی را داریدکه دیدگاههای او در این باره و سایر مسائل بیشترین شباهت را با دیدگاههای شما داشته باشد، فکر میکنم من حق استعفا از جایگاه خود را داشته باشم.» وی همچنین افزود که ایالات متحده بدون «احترام به متحدان» قادر به محافظت از منافع خود نخواهد بود. با توجه به گزارش رسانهها، ماتیس با خروج نیروهای نظامی مخالف نبود، اما مخالف شتابزدگی زیاده از حد ترامپ در این امر بوده است.
به خودی خود، خروج نیروهای آمریکا از سوریه امر بد و نامطلوبی نیست. برای هر کشوری بهتر است که مدت طولانی در یک قلمرو خارجی نماند، زیرا همواره خطر تبدیل آزادیخواهان به اشغالگران وجود دارد. سوال این است که چرا رئیس جمهور آمریکا قصد دارد در حال حاضر این کار را انجام دهد و خروج نیروها چگونه انجام خواهد شد؟
هدیه کریسمس
از زمان آغاز عملیات نظامی روسیه در سوریه در سال 2015، مسکو گفته است که حضور ائتلاف بینالمللی ضدتروریستی به رهبری ایالات متحده در این کشور غیرقانونی است. در ماههای اخیر، انتقاد از ایالات متحده تشدید شد، به ویژه پس از آنکه واشنگتن و بدنیال آن، پایتختهای اروپایی، از طرح پیشنهادی روسیه برای بازگشت پناهندگان و بازسازی سوریه در دوره پساجنگ خودداری کردند.
در مسکو به کرات نسبت به ایجاد یک شبهدولت در ساحل شرقی فرات تحت حمایت ایالات متحده امریکا ابراز نگرانی شده است، همچنین مسکو به طور مشروط حاضر شد تا تقسیم به ظاهر اجتنابناپذیر سوریه را به سه بخش بپذیرند. بخش نخست تحت کنترل رسمی دمشق همراه با روسیه و ایران است، بخش دوم تحت کنترل مخالفان سوری و ترکیه قرار دارد و سومین بخش تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه است که ستون فقرات آن کردها و همچنین ایالات متحده میباشند. به نظر میرسید با توجه به انتقاد دائم روسیه از اقدامات آمریکا از نادیده گرفتن تروریستها تا تلاش برای تجزیه سوریه، مسکو باید از عزیمت آمریکاییها خوشحال شود.
در اظهارات [مقامات روسیه] چنین چیزی هم مشهود است. اولین واکنش از طرف ماریا زاخارووا نماینده رسمی وزارت امور خارجه روسیه صورت گرفت. او در برنامه «بازی بزرگ» کانال اول اظهار داشت: «موضوع بسیار مهمی که میتواند از این تصمیم حادث شود ایجاد دورنمایی واقعبینانه برای حل و فصل سیاسی است».
روز بعد، در جریان کنفرانس سالانه مطبوعاتی، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، به شکل محتاطانهتری سخن گفت و درباره تصمیم ترامپ به طور مثبت اظهار نظر کرد. وی اظهار داشت «اگر ایالات متحده تصمیم به خروج نیروهای خود گرفته این تصمیم درستی است. نکته اصلی این است که هنوز باید دید آیا همانطور که اعلام شد، ایالات متحده واقعا شروع به خروج نیروهای نظامی از سوریه کرده است یا خیر.
در همان زمان، خود ترامپ در توییتر خود نوشت که «روسیه، ایران، سوریه و بسیاری دیگر، از خروج آمریکا ناراضی هستند». زیرا اکنون «باید با داعش و دیگر [تروریستهایی] که از آنها نفرت دارند، بدون ما مبارزه کنند». دیمیتری پسکُف، سخنگوی رئیس جمهور فدراسیون روسیه، این توئیت را «بامزه» خواند.
سخنان ترامپ میتواند به عنوان تلاشی برای دفاع در برابر اتهامات بعدی درباره نزدیکی بیش از حد به روسیه محسوب شود. رسانههای آمریکایی تصمیم رئیس جمهور خود برای خروج نیروهای نظامی از سوریه را «هدیه کریسمس» به ولادیمیر پوتین تعبیر کردند. اما نه تنها ترامپ اینگونه میاندیشد، بلکه بسیاری از نظامیان و دیپلماتها در واشنگتن بر این باورند که برای مسکو به تنهایی، به دوش کشیدن بار مبارزه با تروریستها و همچنین بازسازی سرزمینهایی که ایالات متحده رها میکند دشوار خواهد بود.
سیاستمداران آمریکایی قبلا میگفتند که خودداری واشنگتن از دادن پول برای بازسازی مناطق سوریه که تحت کنترل بشار اسد درآمدهاند میتواند ابزار فشاری برای مسکو و دمشق باشد. تحریمهای اقتصادی علیه کسانی که به دولت بشار اسد و ایران کمک میکنند نیز میتواند یک ابزار موثر دیگر باشد.
واشنگتن هنوز هم اهرمهای سیاسی تأثیرگذاری بر اوضاع سوریه در اختیار دارد. اما این امر چگونه ممکن است روی دهد، در روند جلسه اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد در این هفته دیده شد که استفان دیمیستورا، نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل متحد در سوریه، قبل از کنارهگیری خود، آخرین گزارش را ارائه داد. وی اظهار داشت که این سازمان در مورد تعدادی از نامزدهای لیست کمیته قانون اساسی سوریه که توسط وزرای امور خارجه «فرمت سهجانبه آستانه» یعنی روسیه، ترکیه و ایران در اختیار او قرار داده شد، تردید دارد. دیمیستورا افزود که کمیته قانون اساسی، تنها مولفه حل و فصل سیاسی در سوریه نیست. این سخن اشاره واضحی است که اگر طرفین به مصالحه نرسند، سازمان ملل متحد (خوانده شود غرب) به سادگی هر آنچه را که توسط ترویکا (سه کشور فرمت آستانه) در سال جاری به دست آمده، نادیده میگیرد.
قمار ترکیه
از دیگر عوامل مهمی که به عدم اطمینان از اوضاع میافزاید مواضع ترکیه است. تصمیم شتابان ترامپ برای خروج نیروها، اغلب به دلیل شکست در سیاست داخلی و تمایل به بازداشتن جامعه آمریکا از تحقیق علیه رئیس جمهور است. با این حال، توجه رسانههای ترکیه و آمریکا به این امر معطوف شده که ترامپ دو روز پس از گفتگوی تلفنی با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، خروج نیروهای نظامی امریکا از سوریه را اعلام کرده است.
بر اساس گزارشهای رسمی، طرفین در مورد برنامههای ترکیه برای راهاندازی یک عملیات نظامی در شمال سوریه به منظور از بین بردن ساختار سیاسی و نظامی کردهای سوریه که به خاطر اتحاد با حزب کارگران کردستان توسط آنکارا تشکیلات تروریستی به حساب میآیند، بحث و گفتگو کردند. با توجه به دو عملیات نظامی قبلی در سوریه، آنکارا در صورت موفقیت میتواند تقریبا بر تمام مرزهای ترکیه و سوریه، از غرب به شرق کنترل برقرار نماید. همچنین در مورد پاکسازی مناطق مرزهای جنوبی – در استانهای دیرالزور و رقه – از تروریستها هم سخن به میان آمد. کل این قلمرو تحت نظارت ایالات متحده قرار دارد.
عملیات نظامی ترکیه میتوانست در میان ارتش آمریکا منجر به تلفات شود. اما آنکارا در سیر وقایع به چنین گزینهای نیاز نداشت. عزیمت آمریکاییها این مشکل را حل میکند. بیدلیل نیست که موضوع توافق بین آمریکا و ترکیه در رسانهها مطرح شده است. کاخ سفید این اطلاعات را رد کرد، با این حال، تعداد کمی از مردم بیانیه رسمی را باور کردند. به خصوص که برای آنکارا و واشنگتن چیزی برای معامله وجود دارد. قبل از همه، همین سر و صدایی که ترکیه پیرامون جمال خاشقچی روزنامه نگار سعودی که در استانبول کشته شد، به راه انداخت و خواستار تحقیق بینالمللی درباره نقش ریاض در این جنایت شد. بنابراین ترامپ میتوانست قول دهد که در ازای سکوت آنکارا ممانعتی برای عملیات ترکیه ایجاد نخواهد کرد.
از دیگر ابعاد مهم، تمایل ایالات متحده به شکستن اتحاد ترکیه با روسیه و ایران است. به یمن «فرمت آستانه» که در سال 2017 ایجاد شد، بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، توانست بخش اعظم کشور را تحت کنترل خود درآورد و پیشرفتهایی هم در حل و فصل سیاسی صورت گرفت و کار بر روی تشکیل کمیته قانون اساسی آغاز شد. ممکن است گلایههای زیادی درمورد نتایج کار ترویکا (فرمت سهجانبه استانه) وجود داشته باشد، اما در مقایسه با مذاکرات معلقی که پیرامون سوریه در ژنو تحت نظارت سازمان ملل متحد به جریان افتاد، کار فرمت آستانه دست کم رو به جلو گام بر میدارد.
خروج ترکیه، که با بخش قابل توجهی از مخالفان مسلح سوری گفتگو برقرار کرده از «فرمت آستانه»، برای روسیه و ایران فاجعهبار خواهد بود. واضح است که دیر یا زود منافع مسکو و تهران که از ضرورت بازگرداندن کل سرزمین سوریه تحت کنترل دمشق سخن میگویند، ناگزیر با منافع آنکارا تصادم پیدا خواهد کرد. ترکیه قصد ندارد تا زمانی که مسئله انتقال قدرت در دمشق حل نشده، شمال سوریه را ترک نماید. از این لحاظ، آنکارا نسبت به روسیه، به ایالات متحده و اتحادیه اروپا بسیار نزدیکتر است و معلوم نیست که این کشور در ادامه چه نقشی ایفا خواهد کرد.
با این حال، روابط ترکیه و ایالات متحده نیز به این بستگی دارد که واشنگتن نسبت به کردها چگونه رفتار میکند. در حال حاضر عزیمت آمریکاییها از سوریه در آستانه عملیات ترکیه خیانت به متحدانی به نظر میرسد که امریکاییها با آنها با هم علیه داعش جنگیدند. اما آیا ایالات متحده واقعا آماده است کردها را رها کند؟ در این خصوص، مناطق پرواز ممنوع به یاد میآیند که ایالات متحده، انگلیس و فرانسه در شمال و جنوب عراق در سال 1991 برای دفاع از کردها و شیعیان عراق ایجاد کردند.
اصول کار این مناطق متفاوت بود. در شمال کشور، کردها از سال 1991 تا 2003 در واقع به عنوان یک دولت مستقل از بغداد حضور داشتند. جنوب تحت کنترل بغداد باقی ماند، اما کشورهای غربی مراقب بودند که در آنجا رژیم پروازی نقض نشود. ایجاد مناطق پرواز ممنوع در سوریه مشکل ایالات متحده نیست و احتمالا، این امر حتی کارآمدتر از حضور دو هزار سرباز آمریکایی روی زمین باشد. اما این منطقه پرواز ممنوع باید از کردها در برابر چه کسی دفاع کند؟ در برابر داعش، ترکیه یا دمشق؟
کردها برای دفاع در برابر حملات ترکیه میتوانند با دمشق متحد شوند، اما بعدا این سوال در مسکو مطرح خواهد شد – آیا مسکو حاضر است به خاطر کردها با آنکارا مخالفت کند؟ زمستان سال جاری روسیه به ترکیه اجازه انجام عملیات در منطقه کردی عفرین در شمال سوریه را داده است.
بدون استراتژی
یکی دیگر از خطرات تصمیمگیری شتابزده ترامپ، خلاء قدرت در قلمروهایی است که امریکا قصد ترک آنها را دارد. چه کسی کنترل آنها را به دست خواهد گرفت: داعش یا دمشق و متحدانش؟ ترکیه تا چه حد پیشروی خواهد کرد؟ آیا به دمشق اجازه خواهد داد سرزمینهایی را که مورد علاقه آن نیست اشغال نماید؟ تا چه حد خروج آمریکاییها از سوریه دست ایران را باز خواهد گذاشت؟ کنترل بر مرز عراق به چه کسی سپرده خواهد شد؟ آمریکاییها با دوازده پایگاه خود در سوریه (طبق آنچه رسانهها اعلام کردهاند) چه خواهند کرد – آیا آنها را میبندند یا به کردها میسپارند؟
همه این مسائل چه در داخل ائتلاف ضدتروریستی و چه بین ایالات متحده و روسیه نیاز به بحث و هماهنگی دارند. ترامپ به قدری عجله داشت که فراموش کرد در مورد خروج نیروهای نظامی، حتی با متحدان خود بحث و گفتگو نماید، که همین امر موجب نارضایتی ماتیس هم شد. با این حال، معلوم نیست آیا اصولا چیزی برای بحث کردن وجود داشته یا نه. آیا واشنگتن برای خروج از سوریه استراتژی دارد یا خیر؟
کاخ سفید ضمن اعلام آغاز خروج نیروها، اعلام کرد این امر به معنای فروپاشی ائتلاف بینالمللی ضدتروریستی نیست و ایالات متحده صرفا به «مرحله بعدی» در عملیات نظامی گام برمیدارد.
هیچ کس نفهمیده صحبت از چیست. شاید فاز جدید اجتناب از عملیات زمینی و انتقال به حملات صرفا هوایی باشد، به خصوص که پایگاه اصلی آمریکا در منطقه در قطر واقع شده است – یعنی حدودا در 1500 کیلومتری از مرز عراق و سوریه، جایی که آمریکاییها در حال حاضر حضور دارند.
در اینجا یادآوری تجربه روسیه هم بیمناسبت نیست، زمانی که رئیس جمهور پوتین سه بار خروج نیروهای نظامی از سوریه و همچنین کاهش نیروها را اعلام کرد، پس از آن، حتی شدت عملیات جنگی افزایش یافت. بنابراین، گزینههای توسعه و روند وقایع بیشمارند. با وجود تمام شواهد از جوانب مثبت خروج نیروهای آمریکایی، یک استراتژی نسنجیده میتواند به مشکلات بزرگی بیانجامد.
منبع:http://www.iras.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.