جبهه جنوب سوریه؛ بازیگران، اهداف و منافع

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
جنوب سوریه به دلیل موقعیت جغرافیایی حساس و نیز تعارض منافعی که برای بازیگران مختلف ایجاد کرده، به منطقه‌ای با شرایط پیچیده تبدیل شده است. پیروز نهایی این شرایط، بازیگری است که در صحنه‌ی میدانی دست برتر را داشته باشد.

با پاکسازی مناطق وسیعی از سوریه از وجود تروریست‌ها و نیز تامین امنیت نسبی دمشق، دولت سوریه و هم‌پیمانانش نیروهای خود را به سوی جبهه‌ی جنوبی این کشور گسیل کردند. در این منطقه نیز مانند مناطق دیگر سوریه، گروه‌های مختلف تروریستی حضور دارند که از مهم‌ترین آن‌ها تروریست‌های ارتش آزاد و جبهه‌النصره هستند. موقعیت جغرافیایی جنوب سوریه و ویژگی‌های اقتصادی، سوق‌الجیشی و طبیعی این منطقه موجب شده‌ است تا بازیگران خود را از مداخله در این منطقه معاف نکنند. مسائل ژئوپولیتیکی و راهبردی منطقه‌ی درعا افزون بر اهداف و منافع بازیگران این منطقه در مقاله‌ی پیش رو بررسی و تشریح خواهد شد.

۱- ژئوپلیتیک «درعا»

درعا از طرف شمال با دمشق پایتخت سوریه هم‌مرز است. همسایگی تروریست‌ها با دمشق در منطقه درعا در شرایطی که دمشق از سه جهتِ دیگر امن شده است، برای دولت سوریه یک تهدید تلقی می‌شود بنابراین دولت سوریه و هم‌پیمانانش اراده کرده‌اند تا دمشق را از ناحیه‌ی جنوبی نیز امن کنند.

هدف اردن فارغ از فشارهای رژیم صهیونیستی و آمریکا، اولا کاهش سطح ناامنی خود و ثانیا تلاش برای ایجاد روابط اقتصادی از مسیر تجارت است.

استان درعا از سمت جنوب با کشور اردن همسایه است. وجود گذرگاه «نصیب» در مرز درعا و اردن و نقش راهبردی آن در حمل و نقل و تجارت بر اهمیت این منطقه افزوده است. تامین امنیت بزرگراهی که از حلب آغاز می‌شود و از دمشق گذر می‌کند و به درعا می‌رسد از خواسته‌های دولت سوریه است. با وجود بحران اقتصادی در اردن و اینکه دولت سوریه بزرگترین وارد کننده سیمان از اردن بوده است، این کشور از ایجاد جنگ در این منطقه هراس دارد زیرا ناامنی ناشی از آن ممکن است تروریست‌ها را به سمت این کشور سوق دهد.

درعا از سمت غربی نیز با استان قنیطره و سرزمین‌های اشغالی هم سایه است. خالی شدن منطقه‌ی درعا از حضور تروریست‌ها به معنای ایجاد تهدیدی برای رژیم صهیونیستی به ویژه در مناطق شمالی آن و بلندی‌های جولان اشغالی در پی قدرت یافتن دولت سوریه و نقش ایران در آن است.[۱]

۲- منافع و اهداف بازیگران در درعا

 

۱-۲- سوریه و ایران

دولت سوریه در جبهه‌ی‌ درعا چند هدف را در نظر دارد. نخست دولت سوریه می‌خواهد تمامیت ارضی خود را به دست آورد و حاکمیت یکپارچه‌ی خود را بر تمام مناطق کشور بگستراند. دوم با آغاز روند تعیین قانون اساسی در مذاکرات ژنو، هر کدام از بازیگران داخلی در صحنه‌ی میدانی دست برتر را داشته باشند قدرت چانه‌زنی بیشتری در مذاکرات خواهند داشت. سوم مشکل آوارگان سوریه‌ای هستند که در کشور اردن حضور دارند. اردن از اصلی‌ترین کشورهایی است که آوارگان سوریه حضور پررنگی در آن دارند، خالی شدن درعا از تروریست‌ها، بازگشت آوارگان از اردن را به دنبال خواهد داشت، همچنان که دولت سوریه در شرایط کنونی بازگشت آوارگان به کشورشان را خواستار شده‌است.[۲]

جمهوری اسلامی ایران نیز با محترم شمردن اهداف دولت سوریه، افزایش عمق راهبردی خود در مقابله با رژیم صهیونیستی را در نظر دارد. خروج هر قدرت خارجی که بدون مجوز دولت سوریه در این کشور حضور یافته‌است نیز از دیگر اهداف ایران محسوب می‌شود. در کل غلبه‌ی محور مقاومت بر تروریست‌ها و نیز خنثی کردن اهداف شوم رژیم صهیونیستی هدف نهایی ایران را شکل می‌دهد.

رژیم صهیونیستی سعی می‌کند از دو راه هدف خود را محقق کند؛ نخست اقناع مسئولان روس در عدم توسعه نفوذ ایران و متحدانش در جنوب سوریه و دوم استفاده از ابزارهای بین‌المللی توسط نقش آفرینی ایالات متحده آمریکا در عرصه‌ی بین‌الملل

۲-۲- اردن

کشور اردن در حال گذراندن بحران اقتصادی است. با توجه به اینکه این کشور بخشی از درآمد خود را از راه تجارت کسب می‌کند، نیازمند بازگشایی گذرگاه «نصیب» در مرز درعا و سهولت حمل و نقل در این منطقه است. از طرفی حضور تروریست‌ها در مرزهای شمالی اردن، خطر امنیتی را به همراه می‌آورد و به همین دلیل، اردن تلاش می‌کند از نابسامان شدن اوضاع و افزایش تنش و نیز سرازیر شدن سیل تروریست‌ها و آوارگان به داخل مرزهایش جلوگیری کند. اردن ظرفیت پذیرش بیشتر آوارگان را ندارد زیرا علاوه بر پناهجویان سوری، آوارگان فلسطینی نیز در این کشور حضور دارند؛ به همین دلیل دولت اردن برای جلوگیری از ورد آوارگان تدابیری اعم از اسکان و تامین غذا در داخل مرزهای سوریه اتخاذ کرده است. بر این اساس هدف اردن فارغ از فشارهای رژیم صهیونیستی و آمریکا، اولا کاهش سطح ناامنی خود و ثانیا تلاش برای ایجاد روابط اقتصادی از مسیر تجارت است.

۳-۲- رژیم صهیونیستی و آمریکا

رژیم صهیونیستی با در نظر گرفتن بسط نفوذ دولت سوریه و متحدان او در مناطقی که تحت سیطره گروه‌های تروریستی در جنوب سوریه هستند، خواهان قطع ید ایران و گروه‌های حامی او در درعا و در صورت امکان در کل سوریه است. رژیم صهیونیستی سعی می‌کند از دو راه هدف خود را محقق کند؛ نخست اقناع مسئولان روس در عدم توسعه نفوذ ایران و متحدانش در جنوب سوریه و دوم استفاده از ابزارهای  بین‌المللی توسط نقش آفرینی ایالات متحده آمریکا در عرصه‌ی  بین‌الملل مانند رایزنی برای اجماع سازی علیه ایران و مهار رفتارهای منطقه‌ای این کشور. درعا به جهت نزدیک بودن به مرزهای سرزمین‌های اشغالی دارای اهمیتی دوچندان برای رژیم صهیونیستی است زیرا صهیونیست‌ها با تجهیز و تامین لجستیکی تروریست‌ها در درعا موجودیت آنها را تضمین می‌کردند.[۳]

دولت ترامپ با تاکید بر توافق آتش‌بس در جنوب سوریه اولا می‌خواهد تروریست‌ها همچنان در آنجا حضور داشته باشند، ثانیا می‌خواهد هزینه‌ای برای جنگ صرف نکند و ثالثا تا حد ممکن امنیت رژیم صهیونیستی را تامین کند.

ایالات متحده آمریکا با رژیم صهیونیستی در این زمینه که ایران و هم‌پیمانان او در جنوب سوریه نباید حضور داشته باشند متفق است. به همین دلیل برخی اخبار تایید نشده از جانب دیوید ساترفیلد معاون وزیر امور خارجه آمریکا در روزنامه الشرق الاوسط، حکایت از مذاکرات سه جانبه روسیه، آمریکا و رژیم صهیونیستی داشت که در آن پیشنهاد شد نیروهای ایرانی در جنوب سوریه حضور نداشته باشند و در عوض روسیه نیز طرح خروج نیروهای آمریکایی از منطقه‌ی تنف در نقطه‌ی مرزی سه کشور عراق، سوریه و اردن را مطرح کرد.[۴] اما دولت ترامپ دچار نوعی سردرگمی در تعیین راهبرد در سوریه است و نیز نمی‌خواهد هزینه‌ی بیشتری در این راستا متحمل شود به همین دلیل او اعلام کرد که از معارضین جنوب سوریه حمایت نظامی نخواهد کرد. بر این اساس دولت ترامپ با تاکید بر توافق آتش‌بس در جنوب سوریه[۵] اولا می‌خواهد تروریست‌ها همچنان در آنجا حضور داشته باشند، ثانیا می‌خواهد هزینه‌ای برای جنگ صرف نکند و ثالثا تا حد ممکن امنیت رژیم صهیونیستی را تامین کند.

۴-۲- روسیه

روسیه در پی حمایت از دولت سوریه خواهان خروج گروه‌های تروریستی از سرزمین‌های جنوبی سوریه است. اما روسیه به تباهی منافع خود در سوریه در نتیجه‌ی تقابل دو بازیگر مهم در منطقه‌ی غرب آسیا (ایران و رژیم صهیونیستی) در جنوب سوریه واقف است. بر این پایه، روسیه علاوه بر خروج تروریست‌ها، مانع از ایجاد تنش بین دو بازیگر مذکور در این منطقه نیز خواهد شد. با این توضیح روسیه تلاش می‌کند برای جلوگیری از درگیری مستقیم ایران و رژیم صهیونیستی در صحنه‌ی میدانی سوریه (جنوب سوریه) راهبرد توازن قدرت و سیاست ابهام‌زای منطقه‌ی خاکستری (Gray Zone) را دنبال کند. منطقه‌ی خاکستری به معنای حالتی میانه بین جنگ و صلح است. در این حالت، عدم اطمینان، ابهام و سردرگمی نسبت به سیاست‌های روسیه موجب می‌شود طرفین، رفتار مسکو را نتوانند به عنوان شریک، رقیب یا بی‌طرف تحلیل کنند. این سیاست روسیه منجر می‌شود به اینکه از ایجاد یک جنگ بزرگ در منطقه جلوگیری شود. بنابراین سیاست توازن قدرت میان ایران و رژیم صهیونیستی و نیز راهبرد منطقه‌ی خاکستری در جنوب سوریه، رویکرد مسکو در قبال ایران و رژیم صهیونیستی در جنوب سوریه را تشکیل می‌دهد.[۶]

روسیه تلاش می‌کند برای جلوگیری از درگیری مستقیم ایران و رژیم صهیونیستی در صحنه‌ی میدانی سوریه (جنوب سوریه) راهبرد توازن قدرت و سیاست ابهام‌زای منطقه‌ی خاکستری (Gray Zone) را دنبال کند.

به نظر می‌آید به همین دلیل است که عملیات به طور ویژه در بخش شرقی درعا پیشرفت داشته است و روسیه تمایلی برای پیشروی به منطقه‌ی غرب درعا در نزدیکی‌های مرزهای رژیم صهیونیستی از خود نشان نداده است، هرچند امکان دارد با گذر زمان و به دلیل نشستی که مقرر شده‌است بین ترامپ و پوتین در ۱۶ جولای در هلسینکی فنلاند برگزار شود روسیه و ارتش سوریه به غرب درعا هم برای عملیات گرایش پیدا کنند تا در نشست مذکور دست برتر را داشته باشند.[۷]

نتیجه‌گیری

منطقه‌ی جنوب سوریه در توافقنامه‌ای بین روسیه، آمریکا و اردن در ۹ ژوئیه ۲۰۱۷ جزء مناطق کاهش تنش محسوب شد و مقرر شد این کشورها به عنوان ضامن توافقنامه از ایجاد درگیری مسلحانه جلوگیری کنند. بعد از این توافق، دولت سوریه به آزادسازی مناطق دیگر کشورش پرداخت و نهایتا با اطلاعیه‌ای که توسط روسیه از پایگاه هوایی حمیمیم در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد مبنی بر اینکه گروه‌های مسلح آتش‌بس را نقض کرده و همچنین مهلت توافق کاهش تنش به پایان رسیده است، عملیات در جنوب سوریه آغاز شد.[۸]  در این عملیات بازیگران مختلفی اعم از دولت سوریه، روسیه، گروه‌های تروریستی، ایران و متحدانش، ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی دارای منافع و اهدافی هستند که این مقاله به طور جداگانه آنها را بررسی کرد.


منابع:

[۱] تارگاه الوقت، «سنگ اندازی آمریکا در مسیر آزادسازی درعا»، ۷/۳/۱۳۹۷، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://alwaght.com/fa/News/133560/

[۲] خبرگزاری تسنیم، «درخواست دمشق از آوارگان سوری برای بازگشت به سرزمین مادری خود»، ۱۲/۴/۱۳۹۷ ، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://tn.ai/1767494

[۳] خبرگزاری تسنیم، «شیبانی در گفت‌وگو با تسنیم:مراحل عملیات نظامی در جنوب سوریه/دلایل تغییر در موضع آمریکا/ بازنده تحولات اخیر کیست؟»، ۱۳/۴/۱۳۹۷، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://tn.ai/1767194

[۴] فردانیوز، «جزئیات جدیدی از توافق روسیه، آمریکا و اسرائیل بر سر خروج ایران از جنوب سوریه/محدودیت حضور نظامیان حتی شامل نظامیان سوری هم می‌شود!»، ۱۴/۳/۱۳۹۷، قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://www.fardanews.com/fa/news/824257/

[۵] لورا روزن، «شکسته شدن آتش‌بس در جنوب غرب سوریه در آستانه دیدار پوتین و ترامپ»، المانیتور، ۵/۴/۱۳۹۷، قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://www.al-monitor.com/pulse/fa/originals/2018/06/syria-ceasefire-deal-trump-putin-meet.html

[۶]  محمدرضا عرب، «سیاست خارجی روسیه در غرب آسیا و سوریه؛ اصول و اهداف»، اندیشکده راهبردی تبیین، ۲۳/۱۲/۱۳۹۶، قابل بازیابی در پیوند زیر:

سیاست‌خارجی روسیه در غرب آسیا و سوریه؛ اصول و اهداف

[۷] خبرگزاری جمهوری اسلامی، «پوتین و ترامپ در هلسینکی دیدار می‌کنند»، ۷/۴/۱۳۹۷، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.irna.ir/fa/News/82955813

[۸] خبرگزاری آناتولی، «روسیه: توافق آتش‌بس در جنوب سوریه به پایان رسید»، ۱۸/۴/۱۳۹۶، قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://bit.ly/2lVOnLK

منبع:http://tabyincenter.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *