شبکه و ظرفیت سازمانی «داعش خراسان» در افپاک

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
داعش خراسان با افزایش همکاری‌های خود با گروه‌های شبه نظامی منطقه‌ای توانسته است به شکل موفقیت آمیزی ظرفیت‌های سازمانی خود را در افغانستان و پاکستان تقویت کند. شباهت‌های مربوط به ماهیت و زمان انجام حملات داعش خراسان در این 2 کشور نشان می‌دهد که فعالیت داعش خراسان در منطقه افپاک تا حد قابل توجهی به صورت هماهنگ شده انجام می‌شود. یافته‌ها حاکی از آن است که ادامه توانایی داعش خراسان برای اعمال نفوذ و استفاده موثر از یک شبکه مرگبار کارآمد و غنی در منطقه خراسان، تعیین کننده مولفه‌های مربوط به خط مشی و روند عملیاتی آینده آن خواهد بود. مقابله موفق با داعش خراسان مستلزم درک دقیق نحوه تشکیل اتحادها توسط این گروه است. امری که سبب تسهیل فعالیت آن در منطقه افپاک می‌شود.
 

نوشتار پیش رو، چکیده‌ای از یک گزارش 80 صفحه‌ای است که چندی پیش توسط «مرکز مبارزه با تروریسم» منتشر شده است. یافته‌های این گزارش نشان می‌دهد که داعش خراسان توانسته است با افزایش همکاری‌های خود با گروه‌های شبه نظامی منطقه‌ای، به شکل موفقیت آمیزی ظرفیت‌های سازمانی خود را در افغانستان و پاکستان تقویت کند. به علاوه، شباهت‌های مربوط به ماهیت و زمان انجام حملات داعش خراسان در این 2 کشور نشان می‌دهد که فعالیت داعش خراسان در منطقه افپاک تا حد قابل توجهی به صورت هماهنگ شده انجام می‌شود. در مجموع، این یافته‌ها حاکی از آن است که ادامه توانایی داعش خراسان برای اعمال نفوذ و استفاده موثر از یک شبکه مرگبار مرزیِ کارآمد و غنی در منطقه خراسان، تعیین کننده مولفه‌های مربوط به خط مشی و روند عملیاتی آینده آن خواهد بود. لذا مقابله موفق با داعش خراسان مستلزم درک دقیق نحوه تشکیل اتحادها توسط این گروه است. امری که سبب تسهیل فعالیت آن در منطقه افپاک می‌شود.
 
بررسی عملیات‌های داعش خراسان در افپاک
این گزارش با بررسی حملات داعش خراسان در افغانستان و پاکستان (حملاتی که احتمال می‌رود توسط این گروه انجام شده و یا حملاتی که داعش خراسان مسئولیت آنها را بر عهده گرفته است)، بین ژانویه 2014 تا جولای 2018، تصویر جامعی درباره فعالیت داعش خراسان در منطقه افپاک ارائه می‌کند. با تحلیل جغرافیای حملات داعش خراسان، روندهای عملیاتی، مرگباری حملات (تعداد کشته‌ها و زخمی‌های ناشی از حملات)، نوع اهداف و تاکتیک‌های به کار رفته، نکات ذیل به دست می‌آید:
 
حمله به افغانستان دو برابر بیشتر از پاکستان

  • • فعالیت داعش خراسان در افغانستان بسیار بیشتر و مرگبارتر از پاکستان بوده، به نحوی که تعداد حملات و تلفات در افغانستان به مراتب بیشتر از پاکستان بوده است. از ژانویه 2014 تا جولای 2018، حملات داعش خراسان در افغانستان در مجموع به 211 حمله رسید و منجر به مرگ یک هزار و 511 نفر شد. در مقابل، تعداد حملات داعش خراسان در پاکستان، در همین دوره زمانی، به رقم 83 رسید و منجر به مرگ 706 تن شد. هر چند داعش خراسان فعالیت کمتری در پاکستان داشته است اما به طور میانگین تعداد کشته‌ها و زخمی‌های هر حمله در پاکستان بیشتر از افغانستان بوده است.

افزایش کشتار  

  • • از سال 2014 بدین سو، داعش خراسان در هر حمله خود در افغانستان و پاکستان به تدریج تعداد کشته و زخمی بیشتری بر جای گذاشته است؛ این مسئله نشان از مقاومت داعش خراسان در برابر حملات هوایی آمریکا، عملیات‌های زمینی، حملات طالبان و نیز ناکافی بودن اقدامات امنیتی محلی دارد.
    • . مجموع تعداد کشته‌ها و زخمی‌های حملات داعش خراسان در افغانستان در سال‌های 2016 و 2017، در مقایسه با سال 2015، به ترتیب 4 و 7 برابر افزایش پیدا کرد.
      . مجموع تعداد کشته‌ها و زخمی‌های حملات داعش خراسان در پاکستان در سال‌های 2016 و 2017، در مقایسه با سال 2015، به ترتیب 3 و 4 برابر افزایش پیدا کرد.

    • در سال 2017، داعش خراسان توانست در هر حمله خود در پاکستان تعداد قابل توجهی را کشته و زخمی کند. در این سال، کشتار داعش خراسان در پاکستان به ازای هر حمله، بیش از کل سال‌های دیگر در منطقه افپاک بود.

هدف قرار دادن و به چالش کشیدن دولت‌ها

  • • در هر 2 کشور، داعش خراسان به طور مستمر توجه خود را معطوف به اهداف دولتی کرد. برای مثال در پاکستان، 62 درصدِ مجموعِ حملات انجام شده بین ژانویه 2014 تا جولای 2018، به اهداف دولتی (مثل پلیس محلی، ارتش یا دولت) بوده است.

 

حملات داعش خراسان به تفکیک نوع حمله (2014 تا 2018)
 
  • • در هر 2 کشور، حملات انتحاری غالبا بر ضد اهداف دولتی به کار رفته است. این مسئله جای تعجب ندارد چون حمله موثر به اهداف دولتی معمولا کار دشوارتری برای گروه‌های تروریستی است و احتمال شکست آن بیشتر است. در پاکستان، 61 درصد کل حملات انتحاری بر ضد اهداف دولتی انجام شده که این رقم برای افغانستان، 47 درصد بوده است.

اهداف قومی: صوفی‌ها در پاکستان و شیعیان در افغانستان

  • • در هر 2 کشور، داعش خراسان به تبعیت از خط مشی کلی داعش برای افزایش شکاف‌های قومی، به شکل فعالی، فِرَق اقلیت مسلمان را هدف قرار داده است. در پاکستان، داعش خراسان دست کم در 10 حمله، اقلیت‌ها را هدف قرار داده که اکثر این حملات بر ضد بلوچ‌های «ذکری» و «صوفی» در بلوچستان بوده است. در افغانستان نیز دست کم 11 حمله از 22 حمله صورت گرفته به نهادهای دینی، بر ضد گروه‌های خاصی بوده که عمده آنها را جامعه شیعیان تشکیل می‌دادند. 

 

میزان تلفات ناشی از حملات داعش خراسان، به تفکیک فرقه/ اقلیت (2014 تا 2018)

 

 
حملات انتحاری

  • • داعش خراسان حملات انتحاری بسیار مرگباری در ولایت «کابل» افغانستان و ایالت «بلوچستان» پاکستان انجام داده است؛ هر دو این مناطق، طیف وسیعی از اهداف را در اختیار داعش خراسان قرار می‌دهند و این در حالی است که بلوچستان، به طور خاص، یک پناهگاه امن و یک مرز نفوذپذیر را نیز در اختیار این گروه قرار می‌دهد. از ژانویه 2014 تا جولای 2018، هر دو منطقه در مقایسه با دیگر نقاط کشور آنها، حملات انتحاری بیشتری را تجربه کردند. داعش خراسان در پاکستان، 77 درصد کل حملات انتحاری خود را در بلوچستان انجام داد و در افغانستان نیز 56 درصد کل حملات انتحاری را در کابل صورت داد.
    • به طور کلی، داعش خراسان برای حفظ قدرت کشتار خود در هر کشور، به شدت متکی به تاکتیک بمب‌گذاری انتحاری بوده است. در تمام این سال‌ها، حملات انتحاری داعش خراسان در پاکستان، 22 درصد از کل حملات و 83 درصد از کل کشته‌ها را به خود اختصاص داده است. در افغانستان نیز حملات انتحاری، 32 درصد از مجموع حملات و 66 درصد از کل کشته‌ها را از آن خود کرده است.

  بیشترین اهداف حملات انتحاری در افغانستان و پاکستان

  • • در زمینه اهداف دولتی، پلیس محلی و نیروهای ارتش جزو گروه‌هایی بوده‌اند که بیش از دیگران هدف حملات انتحاری داعش خراسان در پاکستان قرار گرفته‌اند و در افغانستان نیز این حملات عمدتا متوجه مقامات دولتی محلی بوده است.
    • در زمینه اهداف غیرنظامی، نهادهای دینی در هر 2 کشور بیشتر از بقیه هدف حملات انتحاری داعش خراسان قرار گرفته‌اند.

چرخه معکوس فصل اوج و فرود حملات در افغانستان و پاکستان

  • • حملات داعش خراسان در افغانستان در 9 ماه اول هر سال، همزمان است با کاهش فعالیت این گروه در پاکستان. این بدان معنا است که دوره اوج و فرود حملات در هر یک از این کشورها، بیش از آنکه با یکدیگر همپوشانی داشته باشند، در جهت عکس هم حرکت می‌کنند. برای مثال، در شرایطی که فعالیت داعش خراسان در پاکستان از ژانویه تا آوریل کاهش پیدا می‌کند، حملات این گروه در افغانستان در همین دوره زمانی افزایش می‌یابد. به طور کلی، حملات در پاکستان در ماه‌های رمضان و محرم کم بوده است اما در همین زمان، این حملات در افغانستان به شدت بالا گرفته است. این مسئله نشان دهنده هماهنگی و جابجا شدن شبه نظامیان داعش خراسان در مرز است.

 

مقایسه حملات ماهیانه داعش خراسان در افغانستان و پاکستان (2015 تا 2018)


شبکه داعش خراسان
سئوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که چه چیزی این ظرفیت قابل توجه را برای انجام چنین حملات خشونت باری از سوی داعش خراسان در منطقه افپاک فراهم کرده است؟ اطلاعات حاکی از آن است که همکاری بین داعش خراسان و متحدان او در بعدهای مختلف، نقش حیاتی در بالا بردن ظرفیت‌های سازمانی داعش خراسان داشته است که در صورت ادامه این وضعیت، در نهایت می‌تو‌اند به بقا و حفظ قدرت کشتار این گروه در منطقه کمک کند. در مجموع، ارزیابی شبکه داعش خراسان در افغانستان و پاکستان، بین ژانویه 2014 تا دسامبر 2017، نشان می‌دهد که دست کم 11 گروه فعال در منطقه وجود دارند که از یک یا چند بعد ـ ایدئولوژیک (بیعت آشکار)، لجستیک (به اشتراک گذاشتن منابع) یا عملیاتی (انجام حملات مشترک) ـ با داعش خراسان همکاری داشته‌اند. این رابطه‌ها به طور خلاصه در جدول ذیل نشان داده شده‌اند.
همانطور که در این جدول قابل مشاهده است، 2 شاخص اصلی برای ارزیابی اتحادهای داعش خراسان مورد استفاده قرار گرفته است: ابعاد همکاری و کیفیت همکاری. شاخص اول نشان دهنده نوع بعد (ابعاد) همکاری این گروه‌ها با داعش خراسان است و شاخص دوم نشان دهنده تعداد ابعادی است که این گروه‌ها با داعش خراسان همکاری داشته‌اند. همکاری در یک یا چند بعد یا ادغام در داعش خراسان، به عنوان «همکاری دائم» دسته بندی شده و همکاری در یک بعد واحد، در قالب «همکاری موقت» قرار گرفته است. پس از بررسی بیشتر همه گروه‌هایی که در هر بعدی با داعش خراسان همکاری دارند، مشخص شد که برخی از آنها به طور بالقوه در داعش خراسان ادغام شده‌اند، به نحوی که شواهد حکایت از متحد شدن رهبران و اعضای آنها دارد. همکاری دائم بین گروه‌ها، همکاری است که عموما مدت زمان زیادی دوام خواهد داشت اما همکاری موقت معمولا یک نوع همکاری کوتاه مدت و تاکتیکی است.

 
نگاهی به اتحادهای داعش خراسان در منطقه افپاک (ژانویه 2014 تا دسامبر 2017)
 
نام گروههمکاری ایدئولوژیکهمکاری لجستیکهمکاری عملیاتیکیفیت همکاری
 بیعتبه اشتراک گذاشتن منابعانجام حملات مشترکدائم/ موقت
شاخه باجور (تحریک طالبان پاکستان)
 
  دائم
(ادغام احتمالی)
شاخه اورکزی (تحریک طالبان پاکستان)  دائم
(ادغام احتمالی)
جنبش اسلامی ازبکستاندائم
(ادغام احتمالی)
شاخه جندالله (تحریک طالبان پاکستان)دائم
(اتحاد استراتژیک)
انصارالمجاهدین  موقت
انصار الخلافه و الجهاد دائم
(اتحاد استراتژیک)
سپاه صحابه پاکستان/ اهل سنت و الجماعت  موقت
لشکر اسلام دائم
لشکر جهنگوی (العالمی) دائم
(اتحاد استراتژیک)
جماعت الاحرار  موقت
ارتش ملی بلوچستان  موقت
 

 




























از بین 11 گروه ذکر شده در بالا، 7 مورد دارای رابطه همکاری دائم هستند؛ به نظر می‌رسد که همه این گروه‌ها در بیش از یک بعد با داعش خراسان همکاری داشته و یا به طور بالقوه در داعش خراسان ادغام شده‌اند. گروه‌هایی که در داعش خراسان ادغام شده‌اند (یعنی، شاخه باجور، شاخه اورکزی و جنبش اسلامی ازبکستان) احتمالا رهبری و اعضای خود را با داعش خراسان ادغام کرده‌اند. انتظار می‌رود گروه‌هایی که دارای رابطه همکاری دائم هستند (یعنی، جندالله، لشکر اسلام، لشکر جهنگوی و انصارالخلافه والجهاد)، رابطه پایداری با داعش خراسان داشته باشند چون در ابعاد مختلفی با این گروه همکاری دارند. 4 گروه نیز جزو گروه‌هایی تعریف شده‌اند که همکاری موقت با داعش خراسان دارند: انصار المجاهدین، اهل سنت و الجماعت، جماعت الاحرار و ارتش ملی بلوچستان. هر چند احتمال می‌رود ارتباطاتی بین این گروه‌ها و داعش خراسان وجود داشته باشد اما همکاری که تاکنون گزارش شده، همکاری کمی بوده و تنها محدود به یکی از 3 بعد همکاری بوده است.
اما چه عواملی سبب می‌شود تا گروه‌های متحد با داعش خراسان، درجات همکاری متفاوتی با این گروه داشته باشند؟ با بررسی 4 مشخصه (ایدئولوژی، آرمان‌ها، اهداف حملات و میزان متأثر شدن از عملیات‌های ضد تروریستی) گروه‌هایی که همکاری دائمی با داعش خراسان دارند مشخص می‌شود که دست کم 6 مورد از این 7 گروه، ویژگی‌های مشترکی دارند که سبب نزدیکی آنها به داعش خراسان شده است:

1- همه این گروه‌ها به دنبال تحقق یک هدف مشترک یعنی اجرای قانون شریعت هستند؛
2- آنها معتقد به مکتب فکری سنی دیوبندی هستند؛
3- اهداف حملات آنها عبارت است از دولت پاکستان، اقلیت‌ها و جامعه شیعی؛
4- ارتش پاکستان همه این گروه‌ها (به جز یکی) را هدف حملات خود قرار داده است.

تأثیر اتحادها بر ظرفیت داعش خراسان
شبکه متنوع اتحادهای داعش خراسان با گروه‌های مختلف منطقه‌ای به وضوح نشان از آن دارد که این سازمان به دنبال باز کردن یک جای پا برای خود در منطقه افپاک است؛ اما سئوال اینجا است که این روابط تا چه حد سبب تقویت ظرفیت‌های عملیاتی داعش خراسان شده است؟ بررسی ارتباط عملیاتی داعش خراسان با «لشکر جهنگوی» و «جماعت الاحرار» نشان می‌دهد که داعش خراسان برای نشان دادن قدرت مرگبار خود در پاکستان، به شدت متکی به حملاتی است که به طور مشترک توسط این 2 گروه انجام می‌شود.

  • • در مجموع، 72 درصد از کل کشته‌ها و 84 درصد از کل زخمی‌هایی که به حملات داعش خراسان در پاکستان، از ژانویه 2014 تا جولای 2018، نسبت داده شد، نتیجه عملیات مشترک این گروه با «لشکر جهنگوی» و «جماعت الاحرار» بوده است.
    • در پاکستان، حوزه عملیاتی «لشکر جهنگوی» و «جماعت الاحرار»، به خصوص پس از اتحاد با داعش خراسان، به شکل قابل توجهی با کانون فعالیت جغرافیایی داعش خراسان همپوشانی پیدا کرده است. به طور نسبی می‌توان گفت که «لشکر جهنگوی» پس از اتحاد با داعش خراسان، تعداد حملات خود را در بلوچستان و خیبرپختونخواه کاهش و در سند افزایش داده است. پس از سال 2016، «جماعت الاحرار» در ایالت «بلوچستان» (جایی که قبلا هیچ حمله‌ای در آن انجام نداده بود) فعال شد و حملات خود را در مناطق قبایلی و «خیبرپختونخواه» تا حد چشمگیری افزایش داد. مقایسه فعالیت «جماعت الاحرار» با حملات داعش خراسان در پاکستان نشان می‌دهد که داعش خراسان پس از سال 2016 به شدت در ایالت «بلوچستان» و «خیبرپختونخواه» فعال شده که این وضعیت منطبق با فعالیت «جماعت الاحرار» در این ایالات، در همین دوره زمانی است.
    • روند عملیات‌های فصلی «لشکر اسلام» و «جماعت الاحرار» به ترتیب، همسویی نزدیکی با روند عملیاتی فصلی داعش خراسان در افغانستان و پاکستان دارد.

مقایسه روند فصلی عملیات‌های «داعش خراسان در پاکستان» و «لشکر جهنگوی»

 

مقایسه روند فصلی عملیات‌های «لشکر اسلام» (پاکستان) و داعش خراسان در افغانستان
 
 

 
پیامدهای راهبردی
گروه‌های تروریستی عمدتا تمایل دارند تا در قالب یک شبکه در هم پیچیده ارتباطی با سایر گروه‌ها، فعالیت کنند. زمانی که یک شبکه تشکیل ‌شود، منحل کردن آن کار بسیار دشواری خواهد بود. داعش خراسان نیز مثل دیگر گروه‌های تروریستی، از روابط همکارانه محور با گروه‌های منطقه‌ای استفاده کرده است. خارج از منطقه آسیای جنوبی، توانایی داعش در برقراری رابطه با گروه‌های فعال در خاورمیانه و آفریقا، به این گروه امکان داده است تا قدرت خود را به رخ کشیده و نفوذ برند خود را گسترش دهد؛  این در حالی است که گروه‌های مرتبط با داعش نیز از مزایای مادی و اعتباری این ارتباط بهره‌مند شدند. تاکنون چنین به نظر می‌رسد که داعش خراسان راهبرد مشابهی را در منطقه افپاک در پیش گرفته است. ارزیابی ارتباطات داعش خراسان با گروه‌های منطقه‌ای و همچنین بررسی ظرفیت‌های سازمانی این گروه که با استفاده از معیارهای به کار رفته در این گزارش انجام شد، نشان می‌دهد که داعش خراسان انگیزه بالایی برای ادامه روند تقویت همکاری‌های خود با دیگر گروه‌های شبه نظامی دارد. تحقیقات نشان می‌دهد، زمانی که یک گروه مرکزی مهم در یک قطب اتحادی جای داشته باشد، منافع بیشتری نصیب گروه‌های تروریستی متحد می‌شود. بر همین اساس، قطب‌های اتحادی می‌توانند در برابر شرایط سخت پایداری خوبی از خود نشان دهند. با چنین نگاهی، می‌توان گفت که قطب اتحادی داعش خراسان تهدید بزرگی برای امنیت منطقه و جهان به شمار می‌رود. اگر دولت‌ها شناخت درستی از نحوه شکل‌گیری و عملکرد شبکه‌های تروریستی نداشته باشند نمی‌توانند به راحتی این شبکه‌ها را متلاشی کنند. بنابراین، شناخت ارتباطات داعش خراسان با دیگر گروه‌ها، نقش مهمی در درک روند تکامل این گروه و انجام اقدامات مورد نیاز برای مقابله با پیشرفت آن دارد.

چشم انداز کلی: رویکرد عملی داعش خراسان
گروه‌های تروریستی به منظور بالا بردن ظرفیت‌های خود و تحقق اهداف سیاسی‌ خود غالبا با یکدیگر همکاری می‌کنند. بر همین اساس، جای تعجب نیست که داعش خراسان استراتژی تشکیل اتحاد با گروه‌های همسو را در منطقه افپاک دنبال کرده است. هدف داعش از تشکیل «ولایت خراسان»، یک هدف بلندپروازانه است و تشکیل «ولایت خراسان»، بخش مهمی از طرح آرمان‌گرایانه داعش به شمار می‌رود. علاوه بر این اهداف بلندپروازانه، منطقه خراسان (در مجموع) و منطقه افپاک (به طور خاص) مملو از مجموعه گروه‌های شبه نظامی است که این مسئله، موانع و فرصت‌هایی را برای گروه داعش خراسان فراهم می‌آورد چون می‌تواند به طور بالقوه، متحدان و رقبایی را برای این گروه ایجاد کند.
به نظر می‌رسد که راهبرد داعش خراسان در سطح سازمانی (یعنی رابطه آن با دیگر گروه‌ها)، بسته به فضای سیاسی موجود در داخل افغانستان و پاکستان و نیز ماهیت چشم انداز شبه نظامی‌گری، متفاوت است. در افغانستان که در مقایسه با پاکستان یک کشور متزلزل‌تر به حساب می‌آید، داعش خراسان ضمن اینکه گروه طالبان افغان را به عنوان رقیب، مقابل خود داشته (و آنها را «ملی‌گرایان کثیف» نامیده است) به طور همزمان با نیروهای امنیتی ائتلافی و افغان نیز درگیر شده است. اما در پاکستان، داعش خراسان با دولتی به مراتب قوی‌تر از دولت افغانستان مواجه شده و بنابراین با رقیبی هم طراز با طالبان افغان روبه رو نشده است. لذا راهبرد داعش خراسان در پاکستان عمدتا با محوریت تشکیل اتحاد و تقویت ظرفیت مرگبارترین گروه‌های فعال در این کشور بوده است. منافع ناشی از تشکیل اتحادهای موفق در داخل پاکستان می‌تواند به پیشبرد اهداف داعش خراسان در هر 2 کشور کمک کند چون این اقدام ضمن تسهیل تبلیغات و فعالیت‌های مرزی، به روند عضوگیری داعش در منطقه نیز کمک می‌کند.‌ بدین ترتیب، تشکیل اتحاد در داخل پاکستان به داعش خراسان کمک خواهد کرد تا بتواند در هر دو سوی مرز منطقه افپاک اعمال نفوذ کرده و خود را به عنوان گروه تروریستی/ شورشی برتر در این منطقه عملیاتی معرفی کند. البته در مقام عمل، موفقیت این راهبرد منوط به آن خواهد بود که داعش خراسان بتواند اتحادهای خود را در بلند مدت حفظ کرده و از درگیری با طالبان و نیز از حملات نیروهای افغان، پاکستانی و بین‌المللی جان سالم به در برد. 

 
هر چند همه گروه‌هایی که به عنوان گروه‌های ادغام شده در داعش خراسان معرفی شده‌اند، با داعش خراسان بیعت کرده‌اند اما بیعت تنها لزوما نشان دهنده ادغام نیست. تنها در صورتی می‌توان گفت که یک گروه در داعش خراسان ادغام شده است که شواهدی دال بر یکی شدن رهبران و اعضای آن با داعش خراسان در برخی مقاطع وجود داشته باشد و این گروه دیگر تحت نام سازمان قبلی خود دست به عملیات نزند. بدین ترتیب، گروه «انصارالمجاهدین» به رغم بیعت با داعش خراسان، جزو گروه‌هایی قرار گرفته است که همکاری موقت با داعش خراسان دارند چون شواهد کافی دال بر ادغام کامل یا همکاری این گروه با داعش خراسان در یک بعد دیگر به دست نیامده است. به علاوه، در شرایطی که «جنبش اسلامی ازبکستان» و «جندالله» (تحریک طالبان پاکستان) هر 2 در هر 3 بعد با داعش خراسان همکاری داشته‌اند اما تیم تحقیق تنها شواهدی دال بر ادغام «جنبش اسلامی ازبکستان» با داعش خراسان به دست آورد.
 
 
 
 
منبع:http://www.iess.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *