عراق شاهد اعتراضاتی است که پایه های نظام سیاسی را به لرزه در آورده است. این اعتراضات غالبا مسالمت آمیز، در اول اکتوبر 2019 آغاز شد و از جهت محدوده، وسعت و پاسخ خشونت آمیزی که با آن مواجه شد همه دنیا را شگفت زده کرد.
شاید آنچه بیشتر از همه چیز مایه تعجب بود ترکیب تظاهرات کنندگان بود که اکثرشان از شیعیان عراقی مخالف حکومت بودند. حکومتی که با اکثریت شیعه تشکیل شده است. این اعتراضات سئوال مهمی را به وجود آورد: چرا بسیاری از شیعیان عراق علیه حکومتی که ظاهرا طرفدار آنها است قیام کرده اند؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید بیندیشیم که شهروندان از دولت چه توقعی دارند؟ از دولت ها انتظار میرود که شهروندان خود را در تامین سه نیاز اولیه آنها یاری کند: امنیت، زندگی با کرامت و احساس اهمیت. مورد سوم یعنی «احساس اهمیت» عبارت است از نیاز افراد به اینکه دولت برای آنها و سرنوشتشان اهمیت قائل است. هر چه شخص احساس کند که دولتش این عناصر سه گانه را به خوبی ارائه نمیدهد، خشم و غضبش افزایش مییابد.
شیعیان عراق اعتمادشان را به دولت خود از دست داده اند. چون در برآوردن هر سه نیاز اساسی آنها ناکام بوده است. شیعیان انتظار داشتند پس از سقوط صدام حسین و رویش مدل جدیدی از حکومت با اکثریت شیعی، وضعیت آنها تا حدود زیادی بهتر شود.
مخالفت با ایران در 5 سال گذشته بسیار افزایش یافته
شیعیان به عنوان اکثریت در دولت جدید عراق بطور منطقی توقع داشتند که فصل الخطاب در اداره عراق از آن آنها باشد نه جامعه عربی سنی که از زمان عثمانی سیطره تاریخی بر عراق داشته است. در نتیجه وقتی دولت صدام حسین سرنگون شد شیعیان عراق انتظار داشتند که این هیمنه طولانی مدت و نقش سیاسی برتر اهل سنت در عراق به پایان برسد.
در حالیکه 58 درصد شیعیان عراق در سال 2012 گفته بودند که به دولت عراق اعتماد دارند که اوضاع کشور را بهبود ببخشد، این میزان در سال 2018 به 40 درصد کاهش یافته است.
علاوه بر این انتظارات، بسیاری از جوانان شیعه عراق در سال 2014 زمانی که تشکیلات داعش بغداد را تهدید میکرد از طریق گروههای شبه نظامی شیعی با آنها مبارزه کردند و نقش مهمی در شکست تشکیلات رسمی داعش در عراق ایفا کردند و در قبال قربانیان فراوانی که شیعیان در راه رهایی از بحران داعش هدیه کردند توقع داشتند که وضع معیشتی آنها در جامعه عراق بهبود یاید. اما دولت هیچکدام از این انتظارات را برآورده نکرد.
در نتیجه شیعیان و تا حدودی کردها امید خود را برای بوجود آمدن دولتی دموکراتیک که صدای آنها را در عرصه سیاسی منعکس کند و وضعیت معیشتی آنها را بهبود بخشد، از دست دادند.
اما به جای تاسیس چنین عراقی، نظام سیاسی عراق با اکثریت شیعیان، سیستمی آغشته به فساد را که رعایت حال شهروند عادی عراقی را نمیکرد و نمیتوانست خدمات اولیه مانند آب آشامیدنی سالم و برق را تامین کند برپا کردند. چه برسد به آموزش و مراقبتهای بهداشتی که ناکامیهای عرصه نابسامان اقتصادی و بیکاری فراگیر در همه جا مخصوصا در میان جوانان شیعه هم بدان افزوده شد.
این شرایط در یک شبانه روز اتفاق نیفتاد. هر چه اوضاع بدتر شد احساس غضب و عصبانیت مردم هم رو به فزونی گذاشت. این را در نظرسنجی هایی که یک شرکت پژوهشی مستقل معروف در عراق انجام داده است بوضوح میتوان دید.
در حالیکه 58 درصد شیعیان عراق در سال 2012 گفته بودند که به دولت عراق اعتماد دارند که اوضاع کشور را بهبود ببخشد، این میزان در سال 2018 به 40 درصد کاهش یافته است.
ازسویی دیگر تنها 35 درصد از اهل سنت عراق در سال 2012 معتقد بودند که حکومت میتواند اوضاع آنها را بهتر کند که این میزان در 2018 به 50 درصد رسیده است.
این آمارها نشان میدهد که بدبینی شیعیان عراق در قبال نظام سیاسی که وعده های فراوان به آنها داد ولی جز اندکی خدمت نکرد، رو به افزایش است و در عین حال اهل سنت عراق بعد از شکست داعش امیدوارتر و خوشبین تر هستند.
آنچه احساسات عمومی را به روشنی بازگو میکند میزان رضایت از زندگی فرد است. بعد از ورود آمریکا در 2003 میزان رضایت از زندگی در میان مردم شیعه و سنی عراق در یک سطح نبوده است. با آغاز 2005، شیعیان 66 درصد اظهار خوشبختی در زندگی کردند در حالیکه تنها 60 درصد اهل سنت این احساس را داشتند. این نسبت به تدریج افزایش یافت و در 2009 شیعیان 81 درصد و اهل سنت 65 درصد اظهار خوشبختی و رضایت از زندگی نمودند.
اما از آن تاریخ به بعد اوضاع تغییر کرد. در سال 2018 وقتی همین سئوال از شیعیان پرسیده شد 65 درصد گفتند که خوشبخت هستند و این رقم کاهش چشمگیری را نسبت به 2005 نشان میدهد. اما اهل سنت 75 درصد خوشبختی خود را در زندگی ابراز کردند. این پرسش اثبات میکند که شیعیان نسبت به دوره اول انتخابات دموکراتیک عراق، بدبینتر و ناامیدتر شده اند.
آنچه عدم رضایت از زندگی را در میان شیعیان عراق افزایش میدهد اوضاع اقتصادی و سیاسی سختی است که با آن روبرو هستند. در سال2004 مهم ترین مساله مردم به ترتیب، امنیت، زیرساختها و بیکاری بود. در آن برهه 72 درصد شیعیان میگفتند که امنیت بیشترین دغدغه آنها است. اما اکنون اوضاع فرق کرده است چرا که فهمیده اند بزرگترین مشکل آنها در سال 2019 فساد است. 47 درصد شیعیان و 32 درصد اهل سنت ابراز کرده اند که مشکل اصلی بیکاری است و 21 درصد گفته اند که امنیت اصلیترین مشکل آنها است.
با رفع شدن خطری که تشکیلات دولت اسلامی (داعش) در اثناء 2014 و 2015 ایجاد کرده بود، عصبانیت مردم عراق در قبال ناتوانی نظام سیاسی در تامین دولت پاکدست و شغل مناسب افزوده شد.
حوادث گذشته در رشد تجمعات اعتراضی تاثیر زیادی داشته است. اما آنچه شدت خشم شیعه را نسبت به دولتشان بیشتر میکند مواجهه خشونت آمیزش با اعتراضات مسالمت آمیز مردم در خیابانهای شهرهای عراق است.
با رفع شدن خطری که تشکیلات دولت اسلامی (داعش) در اثناء 2014 و 2015 ایجاد کرده بود، عصبانیت مردم عراق در قبال ناتوانی نظام سیاسی در تامین دولت پاکدست و شغل مناسب افزوده شد.
هدف قرار دادن تجمع کنندگانی که نه تهدیدی برای حکومت محسوب میشوند و نه برای مردم عادی، با گلوله جنگی توسط تک تیراندازان موجب برانگیختن خشم آنها میشود. این نیروی سرکوبگر، عراقیان را برای حضور بیشتر در خیابانها ترغیب میکند تا در مقابل دولتی که به آنها احترام نمیگذارد و دیگر نماینده آنها به شمار نمیرود، بایستند.
این خشم مردمی شیعی، ایران را هم هدف گرفته است. اعتقاد شیعیان عراق نسبت به دخالت ایران در سیاست عراق بر اساس منافع خودش، افزایش یافته است. علاوه بر آن، آنها گمان میکنند که ایران دولت کنونی عراق را در خشونتورزی نسبت به گروههای معترض یاری میکند.
علاوه بر آن گروه های شبه نظامی شیعی عراق که از طرف ایران پشتیبانی میشوند، در حال حاضر بیشترین حمایت را از دولت کنونی عراق انجام میدهند. اما این چیز جدیدی نیست؛ نظرات مخالف ایران در 5 سال گذشته تا حد زیادی افزایش یافته است. در سال 2014، 84 درصد شیعیان عراق، طرفدار ایران بودند. هم اکنون در 2019 این میزان به 41 درصد رسیده است.
این خشم مردمی شیعی، ایران را هم هدف گرفته است. اعتقاد شیعیان عراق نسبت به دخالت ایران در سیاست عراق بر اساس منافع خودش، افزایش یافته است. علاوه بر آن، آنها گمان میکنند که ایران دولت کنونی عراق را در خشونتورزی نسبت به گروههای معترض یاری میکند.
مطالبات شیعیان عراق چیست؟ آنها تنها توقف خشونت و استعفای دولت را خواستار نیستند. بلکه میخواهند ساختار نظام سیاسی تغییر کند. سیستم نظام سیاسی عراق در سال 2003 به گونه ای طراحی شده بود که هیچ گروه فرعی هم از سیاست متضرر نشود اما دولتهایی که بعدا تشکیل شدند به ناکارامدی کامل سیاسی منجر شد و شبکه های پارتیبازی و فساد در عراق تشویق شدند. اعضای پارلمان از جایگاه خود برای بهرهمند شدن از خزانه های حکومت، افزایش قدرت سیاسی و ثروتمند شدن خود استفاده کردند. این رفتار نامطلوب در میان طبقه سیاستمداران کنونی عراق موجب خشم شهروندان عراق نسبت به آنها شد.
این مساله شجاعت زیادی می طلبد. و نیاز به وحدت ملی بیشتری در میان گروههای سیاسی عراق دارد تا از ایجاد یک فاجعه در کشور جلوگیری شود. تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد بعید نیست که اکثریت شیعی عراق برای به اصطلاح اصلاح اوضاع سیاسی در کشور به افراط گرایی متوسل شوند، چنانکه بیان شد بی ثباتی اوضاع عراق به مصلحت مردم عراق، منطقه و حتی آمریکا نخواهد بود.
منبع:http://shouba.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.