موضوع «ایران»، سیاست خارجی را به صدر مناظرات انتخاباتی 2020 می کشاند

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
دموکرات ها مترصد خواهند بود تا با ارائه آلترناتیوی روشن برای سیاست خاورمیانه ای اول آمریکا ترامپ، با مردم ارتباط گیرند.

اندیشکده بریتانیایی طی تحلیلی پیرامون سیاست فشار حداکثری و تاثیر آن بر مباحث انتخاباتی امریکا، از برنامه دموکرات ها برای استفاده از تنش ایران و آمریکا به نفع خود نوشت. در ادامه ترجمه کامل این تحلیل را می خوانید:

 

در نگاه عمومی چنین برداشت می شود که سیاست خارجی جایگاهی نه چندان مهم در انتخابات آینده امریکا بازی خواهد کرد. اما مناظرات اولیه دموکرات ها در پاییز گذشته نشان داد که امکان بروز تغییر در نگاه عمومی وجود دارد. هرچند بحث حمایت های بهداشتی در مناظرات قبلی غالب بود اما از نوامبر زمان اختصاص داده شده به بحث سیاست خارجی به اختلافی اندک دوم شد.

 

این روند با رویکرد “اول آمریکا” از سوی ترامپ که بر سیاست خارجی سایه افکنده، ادامه یافته زیرا اکنون مشخص شده که چگونه تاثیر تصمیمات خارجی بر وضعیت داخلی در نگاه مخاطبان امریکایی اهمیت یافته است. یکی از مسئولین سابق دولت ترامپ این موضوع را “کنار هم قراردادن مجدد” سیاست داخلی و خارجی دانسته است.

 

دعوای تجاری چین و امریکا که طی 2019 در صدر اخبار قرار داشت شاید بهترین نمونه برای این کنار هم قرار دادن مجدد باشد؛ در این دعوا تلاش شد تا عدم توازن تجاری را حل کنند و افکار عمومی داخل را متوجه سیاست خارجی کرد. در مورد مهاجرت هم همین موضوع صدق می کند. عنوان این بحث همین است: اول آمریکا.

 

حالا با هدف قرار دادن قاسم سلیمانی و واکنش های احتمالی ایران، درست باشد یا غلط، احتمالا سیاست خارجی امریکا در قبال خاورمیانه به موضوعی مرکزی در مناظرات 2020 تبدیل خواهد شد. اکنون در میان نامزدهای دموکرات این جمع بندی حاصل شده که رای دهندگان به دنبال کسی هستند که تجربه سیاست خارجی آن ها را متفاوت و طرحی جدید برای سیاست در قبال خاورمیانه ارائه کند.

 

در نگاه ترامپ ترور سلیمانی در واقع عمل به وعده انتخاباتی “مقابله با تهاجم ایران” بوده است. دولت ترامپ ابتدا این اقدام را با استناد به “اطلاعات موید تلاش سلیمانی برای حمله به نیروهای امریکایی” توجیه کرد اما پس از این که وزیر دفاع امریکا این موضوع را زیر سوال برد، ترامپ توئیت زد: «بودن یا نبودن این موضوع چندان مهم نیست؛ مهم این است که سلیمانی سابقه وحشتناکی داشته».

 

حذف سلیمانی از معادلات ایران، تنها بخشی از یک سیاست گسترده تر است که شامل از کار انداختن فعالیت حکومت ایران در منطقه، منع دسترسی ایران به ویژه سپاه به منابع مالی برای فعالیت های ثبات زدا و برانگیختن جامعه بین المللی علیه نقض حقوق بشر و بازداشت های غیرعادلانه در ایران است. (نویسنده در اینجا ادعاهایی را مطرح می کند که غربی ها همیشه مدعی آن بوده اند اما هرگز به بررسی پرونده خود نپرداخته اند).

 

حمله موشک های بالستیک ایران به نیروهای امریکایی مستقر در عراق که آیت الله خامنه ای آن را سیلی به صورت امریکا خواند، خطر موجود برای پرسنل نظامی امریکایی را بسیار روشن کرده. حتی اگر ایران کاملا به اقدامات پوششی از طریق بازوهای نیابتی خود در منطقه دست بزند تا به منافع امریکا آسیب وارد کند، تنش های اخیر ایران و آمریکا همچنان حل نشده باقی خواهد ماند و احتمالا تا زمان انتخابات 2020 امریکا کش خواهد داشت.

 

در اولین گام پس از ترور سلیمانی، رهبر ایران معاون او، اسماعیل قا آنی را ظرف یک روز به عنوان جانشین تعیین کرد و تاکید کرد که نیروی سپاه قدس، تغییر نخواهد کرد. در دومین گام، پارلمان عراق به یک قطعنامه غیر الزام آور جهت محدودیت دعوت از نیروهای امریکایی رای داد که ترامپ را ناچار به تهدید تحریمی کرد. این که واقعا نیروهای امریکایی عراق را خالی خواهند کرد موضوعی است که باید منتظر ماند و دید اما ثبات زدایی در حضور نیروهای نظامی امریکایی مستقر در عراق یکی از اهداف اصلی ایران را تامین خواهد کرد.

 

در حلقه های درونی ائتلاف بین المللی ضد داعش به رهبری امریکا اعلام کرد موقتا عملیات های ضد تروریستی خود را متوقف می کند تا از نیروهای خود در مقابل ایران دفاع کند و این باعث می شود درها برای خیزش مجدد تروریست ها باز گردد.

دموکرات ها با مطرح کردن این بحث که منافع و سربازان امریکا با سیاست های خاورمیانه ای ترامپ (خروج از برجام و فشار حداکثری تا ترور سلیمانی) به امنیت بیشتری نرسیده اند، خواهند تواند به هر آسیبی که امریکا در دوره پسا سلیمانی می خورد (از کشته و زخمی شدن سربازان گرفته تا رشد تروریسم منطقه ای و از دست رفتن ابزارهای سازش و خلل در امنیت دریانوردی و حتی حمله سایبری) را به سیاست خارجی ترامپ نسبت دهند.

 

نامزدهای ریاست جمهوری دموکرات همچنین باید در رابطه با چگونگی مدیریت تنش ها با ایران صراحت داشته باشند به ویژه موضع آن ها در رابطه با توافق آینده هسته ای اهمیت دارد. ایران روشن کرده که مسیر تنش زدایی از طریق برداشتن تحریم هاست. این به معنای کنار گذاشتن کامل فشار حداکثری است. به معنای فهم خواسته خصم (برداشتن تحریم ها) و نشان دادن اراده برای دادن امتیاز (به ویژه وقتی امتیاز برای ما چندان حیاتی نیست) در مقابل چیزی است که برای ما ارزشمند است (جلوگیری از بروز جنگ با ایران). این که نامزد ریاست جمهوری دموکرات در رابطه با سیاست خارجی آینده خود صریح باشد می تواند بیش از بیانیه های ترامپ پیرامون کم آوردن ایران به تنش زدایی بیانجامد.

منبع:https://rahbordemoaser.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟