مارس ۲۰۱۵ که شهر ادلب به تصرف معارضان حکومت بشار اسد درآمد، شاید کمتر تصور میشد که حضور مخالفان و نقشآفرینی بازیگرانی نظیر ترکیه، تحولات آن را به یکی از مهمترین و پیچیدهترین پروندههای نهتنها سوریه، بلکه سراسر منطقه غرب آسیا تبدیل کند؛ بحرانی که با گذشت چهار دور از گفتوگوهای رؤسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه و چندین دور مذاکرات آستانه، همچنان حلنشدنی باقی مانده است. ارتش سوریه بارها بر لزوم تسلط خود بر ادلب تأکید کرده و در مقابل ترکیه، کشورهای اروپایی و آمریکا نسبت به هرگونه عملیات نظامی در این منطقه هشدار دادهاند. با این حال توافق آنکارا و مسکو برای ایجاد منطقه عاری از سلاح در ادلب، با وجود برخی موارد نقض تاکنون پابرجا بوده است. در این شرایط پرسش اساسی این است که اساساً عملیات نظامی ارتش سوریه برای پاکسازی ادلب با چه موانعی روبهرو است؟ به عبارت دیگر این منطقه چه مختصات سیاسی و نظامی دارد که حفظ شرایط موجود را بر تغییر آن اولویت داده است؟ نوشتار پیشرو تلاش میکند به بررسی برخی پاسخهای احتمالی این پرسشها بپردازد.
به نظر میرسد که تعداد چنین تونلها و مخفیگاههایی که نیروهای ارتش اطلاعات دقیقی از جزئیات آن ندارند، بسیار بالا باشد و این موضوع عملیات نظامی در ادلب را دشوار میکند
وضعیت فعلی ادلب
شهر ادلب، مرکز استانی به همین نام در شمال غربی سوریه است. مرز مشترک ۱۳۰ کیلومتری با استان هاتای ترکیه دارد و در سوریه نیز با شهرهای مهمی مانند لاذقیه، حلب و عفرین همسایه است. اگرچه براساس آمارهای سال ۲۰۱۱ این استان دارای ۱.۵ میلیون نفر جمعیت بوده، اکنون اما جمعیت آن بیش از سه میلیون نفر تخمین زده میشود[۱]. برخی منابع البته جمعیت این استان را تا چهار میلیون نیز ارزیابی کردهاند که ۱.۳ میلیون نفر آنها مهاجرانی هستند که اغلب در اردوگاههای نزدیک مرز ترکیه زندگی میکنند.
با سقوط ادلب در سال ۲۰۱۵ این منطقه تاکنون در اختیار گروههای تروریستی قرار داشته است. بر اساس گزارش سال ۲۰۱۷ بانک جهانی[۲] که در آن به بررسی ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بحران سوریه پرداخته، استان ادلب نیز خسارات و ویرانیهای فراوانی را متحمل شده است. این گزارش نشان میدهد که بیش از ۳۱ درصد منازل مسکونی این استان تخریب شده یا خسارت دیدهاند. حدود ۲۰ درصد مراکز و امکانات بهداشتی به صورت کامل تخریب و ۶۰ درصد نیز خسارت دیدهاند. آمارهای بانک جهانی همچنین نشاندهنده تخریب یا خسارت ۶۹ درصد مدارس دبستانی و آسیب ۳۴ درصد از مناطق صنعتی این استان است. در گزارش سال ۲۰۱۷ بانک جهانی آمده که آب مردم ساکن در محلات مختلف هر ۱۲ روز وصل میشود و خطوط انتقال، آسیب فراوانی دیده است. دسترسی ادلب به شبکه برق سراسری سوریه نیز قطع شده و برق یک تا ۲ ساعت در روز وصل است[۳]. به صورت کلی وضعیت تولیدات کشاورزی، بهداشت و سلامت، مدارس، راهها و … در ادلب مناسب نیست. براساس برخی گزارشها، سازمان ملل متحد هماکنون برای حدود ۱.۶ میلیون نفر در این منطقه کمکهای غذایی ارسال میکند[۴]. بنابراین آوارگان نیز شرایط مناسبی ندارند. این در حالی است که هنوز در ادلب عملیات فراگیر و وسیعی مانند آنچه در سایر مناطق سوریه برای آزادسازی اتفاق افتاد، صورت نگرفته است و قاعدتاً هرگونه جنگ در این منطقه میتواند نه تنها خسارات فراوانی را به وجود آورد، بلکه ادلب را به ویرانترین استان سوریه تبدیل کند.
دیگر موقعیت جغرافیایی ادلب به گونهای است که میتواند برای ورود انواع سلاحهای سنگین از سوی ترکیه در جنگ با سوریه مورد استفاده قرار گیرد
به هر روی از سال ۲۰۱۵، ادلب محل تجمع مخالفان بشار اسد بوده است و با افزایش پیروزیهای ارتش سوریه بر مخالفان در نقاط مختلف غرب فرات، تروریستها عموماً به ادلب منتقل شدند. به عبارت دیگر راهبرد ارتش سوریه و متحدانش برای پاکسازی خاک سوریه، فشارهای بینالمللی برای جلوگیری از وقوع جنگ فراگیر و امکان برقراری ارتباط با خاک ترکیه، باعث میشد تا روند انتقال مخالفان به ادلب شدت بگیرد. در این شرایط طیفی از معارضان مسلح مانند جبههالنصره که از سوی سازمان ملل متحد بهعنوان گروه تروریستی شناخته شده است و گروههایی مانند جبهه آزادیبخش ملی در بخشهایی از این استان حضور و تسلط داشتهاند.
البته گروههای مخالف حاضر در ادلب در سالهای اخیر ساختارهایی برای اداره این شهر ایجاد کردند که ازجمله میتوان به «دولت نجات» اشاره کرد که از سوی جبههالنصره تأسیس شد. سرانجام اوایل سال ۲۰۱۹ بود که گروه تروریستی تحریرالشام -جبههالنصره سابق- با شکست دادن تروریستهای گروه نورالدین زنکی که مورد حمایت ترکیه بودند، تقریباً به صورت کامل بر ادلب تسلط یافت. این درگیریها و عدم حمایت ترکیه از گروه زنکی نشان داد که اردوغان چگونه با کارت تروریستها برای نقشآفرینی در سوریه بازی میکند. در مجموع استان ادلب وضعیت بسیار پیچیدهای دارد. شرایط این منطقه در سالهای اخیر باعث شده تا عملیات ارتش سوریه بارها به تعویق بیافتد که میتواند مجموعهای از دلایل نظامی و سیاسی داشته باشد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
هماکنون نیروهای ترکیه در خط حائل میان تروریستها و ارتش سوریه از غرب ادلب تا شمال شرق آن حضور دارند و به همراه نیروهای روسی که در آن سوی این خط و در سمت نیروهای سوری قرار دارند، بر اجرای توافق سوچی نظارت میکنند
چالشهای نظامی عملیات ارتش سوریه در ادلب
یکی از نخستین چالشهای نظامی عملیات دمشق در ادلب، حضور چندساله معارضان مسلح در این منطقه است. مشاهدات مختلف پس از آزادسازی مناطق اشغالی سوریه، نشان میدهد تروریستها برای مبارزه مسلحانه، تونلها، مخفیگاهها و راههای ارتباطی زیرزمینی فراوانی را ایجاد میکنند. موارد متعددی از کشف شبکههای ارتباطی زیرزمینی عناصر داعش در عراق و سوریه وجود داشته که میتوان به تونلهای مخفی کشف شده پس از آزادسازی موصل و مسیرهای زیرزمینی در حومه دمشق اشاره کرد که تروریستها از آن برای اتصال محلهای متراکم و غافلگیری نیروهای ارتش سوریه در جنگ شهری استفاده میکردند. از اینرو و با توجه به اینکه منطقه ادلب حدود بیش از ۴ سال است که در اشغال تروریستهاست، بدیهی به نظر میرسد که تعداد چنین تونلها و مخفیگاههایی که نیروهای ارتش اطلاعات دقیقی از جزئیات آن ندارند، بسیار بالا باشد و این موضوع عملیات نظامی در ادلب را دشوار میکند.
علاوه بر این تسلط سالیان اخیر تروریستها در این منطقه باعث آشنایی بیشتر آنها با مختصات و جغرافیای منطقه شده است. بنابراین تروریستهای حاضر در این استان فرصت کافی برای تجهیز، آموزش، تسلط بر منطقه و برنامهریزی برای مقابله با عملیات ارتش سوریه را داشتهاند. شاید یکی از دلایل اصرار ترکیه برای ممانعت از عملیات دمشق در ادلب و توافق با پوتین برای ایجاد منطقه عاری از سلاح در این استان، خریدن زمان برای تروریستها بوده است. بنابراین مدت زمان حضور تروریستها در این منطقه را که باعث افزایش هماهنگی، آمادگی رزمی و تسلیح بیشتر آنها شده، میتوان یکی دیگر از چالشهای عملیات نظامی ارتش سوریه در ادلب دانست.
رفتار معارضان در جنگ داخلی سوریه در سالهای گذشته نشان میدهد آنها هیچگونه محدودیتی برای استفاده از مردم مناطق اشغالشده به عنوان سپر انسانی ندارند
یکی دیگر از عواملی که باعث میشود عملیات نظامی دمشق و متحدانش در ادلب دشوار باشد، عدم امکان محاصره کامل این منطقه است. نقشه جغرافیایی سوریه نشان میدهد که استان ادلب از شمال و شمال غرب در مجاورت ترکیه و مناطقی که عملیات شاخه زیتون انجام شده، قرار دارد. بنابراین ارتش سوریه امکان اجرای عملیات در محورهای متعدد را نخواهد داشت. از سوی دیگر موقعیت جغرافیایی ادلب به گونهای است که میتواند برای ورود انواع سلاحهای سنگین از سوی ترکیه در جنگ با سوریه مورد استفاده قرار گیرد. همچنان که تاکنون مرزهای ترکیه آزادانه در اختیار تسلیح تروریستها بوده است.
به چالشها و موانع فوق، میتوان استقرار نظامیان ترکیه در جنوب ادلب برای اجرای توافق سوچی را نیز اضافه کرد. این توافق در حقیقت همانی است که پوتین و اردوغان سپتامبر ۲۰۱۸ و تنها ۱۰ روز پس از نشست سران سه کشور ایران، روسیه و ترکیه در تهران، بدون حضور روحانی در سوچی منعقد کردند. براساس این توافق مقرر شد منطقهای به عرض ۱۵ الی ۲۰ کیلومتر در ادلب، عاری از سلاح اعلام شود. همچنین با توافق ترکیه و روسیه حضور مخالفان سوری در ادلب ادامه یافت[۵]. در این راستا، هماکنون نیروهای ترکیه در خط حائل میان تروریستها و ارتش سوریه از غرب ادلب تا شمال شرق آن حضور دارند و به همراه نیروهای روسی که در آن سوی این خط و در سمت نیروهای سوری قرار دارند، بر اجرای توافق سوچی نظارت میکنند. بنابراین حضور این نیروها نیز میتواند به دلیل افزایش نفوذ و نظارت ترکیه بر هرگونه تحرکات ارتش سوریه و متحدانش، چالشی برای پاکسازی ادلب باشد.
آخرین چالش نظامی و میدانی که میتوان برای پاکسازی ادلب برشمرد، افزایش جمعیت این منطقه پس از اشغال است. همانطور که پیشتر اشاره شد، با وجود اختلاف در آمارها، به نظر میرسد جمعیت استان ادلب از آغاز بحران سوریه تاکنون بیش از دو برابر افزایش یافته است. طبیعتاً بخشی از این جمعیت را تروریستها، بخشی را ساکنان محلی و بخش عمدهای را مهاجران و آوارگان تشکیل میدهند. بنابراین هرگونه عملیات نظامی در این منطقه منوط به امکان تفکیک حداقل تروریستها از دو گروه دیگر است. زیرا رفتار معارضان در جنگ داخلی سوریه در سالهای گذشته نشان میدهد آنها هیچگونه محدودیتی برای استفاده از مردم مناطق اشغالشده به عنوان سپر انسانی ندارند. از سوی دیگر حتی اگر چنین اتفاقی نیز نیفتد، عملیات نظامی در چنین منطقهای با چنین تراکم جمعیتی از یکسو و وجود دهها هزار تروریست مسلح میتواند باعث بروز فاجعهای انسانی شود.
آنکارا معتقد است در صورت عملیات آزادسازی ادلب، موج مهاجرت جدیدی به سوی ترکیه آغاز خواهد شد که میتواند به آوارگی حدود یک میلیون سوری بیانجامد
از سوی دیگر با توجه به تشکیل دولت محلی -دولت نجات- از سوی معارضان در ادلب و ارائه برخی خدمات در سالهای اخیر و با وجود نارضایتیهای مردم از عملکرد این دولت، برآوردهای دقیق از رفتار و واکنش مردم نسبت به عملیات نظامی دمشق در ادلب اهمیت دارد. عدم همراهی ذهنی و عملی مردم منطقه با ارتش سوریه برای اجرای عملیات نظامی، میتواند اجرای آن را دشوارتر کند.
چالشهای سیاسی عملیات ارتش سوریه در ادلب
عملیات نظامی ارتش سوریه و متحدانش برای پاکسازی ادلب، علاوه بر موانع نظامی که در بخش پیش بررسی شد، با مجموعهای از چالشهای سیاسی نیز روبهرو است. بخش مهمی از این چالشها را میتوان در مواضع بازیگران منطقهای و فرامنطقهایجستوجو کرد[۶]. مهمترین مانع سیاسی که تاکنون در مسیر پاکسازی ادلب قرار داشته است، ترکیه بوده که البته حمایتهای اتحادیه اروپا و آمریکا را نیز به دنبال دارد. بر اساس آمارهای وزارت کشور ترکیه، هماکنون ۳.۵ میلیون سوری در ترکیه زندگی میکنند[۷]. آنکارا معتقد است در صورت عملیات آزادسازی ادلب، موج مهاجرت جدیدی به سوی ترکیه آغاز خواهد شد که میتواند به آوارگی حدود یک میلیون سوری بیانجامد. نگرانیای که البته اتحادیه اروپا نیز دارد.
مسأله ادلب برای اردوغان، بخشی از پازل تحولات ترکیه است. زیرا ترکیه حداقل در دو پرونده مهم دیگر بحران سوریه، یعنی تحولات شرق فرات و روند تشکیل کمیته تدوین قانون اساسی به دنبال منافع خود است. بین این سه پرونده، ادلب به نوعی برگ برنده اردوغان نسبت به شرق فرات است. زیرا تحولات شرق فرات و حضور کردها از یکسو و مخالفت آمریکا و روسیه با عملیات ترکیه در این
مناطق، باعث شده تا آنکارا با چالشهای جدی روبهرو شود و به نوعی تلاش میکند تا شرایط را تغییر دهد و به دستاوردهای مشخصی برسد. اما در ادلب وضعیت متفاوت است و اردوغان تمایلی به تغییر شرایط ندارد، زیرا در شرایط فعلی دستاوردهایی داشته است. بنابراین ترکها احتمالاً به نوعی معامله فکر میکنند. شاید اردوغان میخواهد دستاوردهای خود در ادلب را برای کسب منافعی در شرق فرات هزینه کند.
بنابراین ترکها احتمالاً به نوعی معامله فکر میکنند. شاید اردوغان میخواهد دستاوردهای خود در ادلب را برای کسب منافعی در شرق فرات هزینه کند
ترکیه علاوه بر اینها در موضوع تشکیل کمیته تدوین قانون اساسی نیز نیاز به گروههایی در داخل سوریه دارد تا بتواند آنها را وارد این کمیته کند. طبیعتاً مهمترین گروههایی که هماکنون مورد حمایت ترکیه هستند و میتوانند در روند تشکیل کمیته قانون اساسی سوریه نقش ایفا کنند، معارضان حاضر در ادلب و مناطق شمال غرب سوریه هستند. بنابراین و در مجموع نوع بازیگری ترکیه در تحولات ادلب را میتوان یکی از مهمترین موانع سیاسی عملیات نظامی ارتش سوریه در این منطقه دانست.
یکی دیگر از چالشهای سیاسی پاکسازی ادلب، این پرسش است که اساساً با فرض شکست تروریستها یا حتی تسلیم، گام بعدی چه خواهد بود. به عبارت دیگر عناصر مسلحی که تعداد آنها تا یکصد هزار نفر نیز تخمین زده شده، به کدام نقطه انتقال داده میشوند. روند تحولات سوریه در سالهای گذشته به گونهای بود که در برخی مناطق محاصره شده از سوی ارتش سوریه و متحدانش و با توجه به راهبردهای سیاسی و نظامی دمشق، تروریستها به ادلب منتقل میشدند. با اجرای عملیات آزادسازی ادلب اما، حداقل در خاک سوریه جایی برای تجمع تروریستها وجود ندارد.
از سوی دیگر کشورهای مختلفی که تروریستها تابعیت آنجا را دارند نیز حاضر به پذیرش آنها نیستند. طبیعتاً راهکارهایی مانند ایجاد اردوگاه برای اسکان، محاکمه و آزادی در صورت تسلیم، عملیاتی نیست. بنابراین یک پرسش کلیدی پیش از عملیات آزادسازی ادلب این است که فردای پاکسازی این مناطق، با دهها هزار تروریست چه مواجههای صورت خواهد گرفت. شاید یکی از دلایلی که حفظ وضع موجود را برای بسیاری از بازیگران منطقهای و فرامنطقهای مطلوبتر میکند، کابوس آزادی تروریستهاست.
یکی دیگر از چالشهای سیاسی پاکسازی ادلب، این پرسش است که عناصر مسلحی که تعداد آنها تا یکصد هزار نفر نیز تخمین زده شده، به کدام نقطه انتقال داده میشوند
نتیجهگیری
نوشتار حاضر تلاش کرد تا موانع و چالشهای نظامی و سیاسی عملیات ارتش سوریه برای آزادسازی استان ادلب، بهعنوان یکی از پیچیدهترین پروندههای سوریه و حتی غرب آسیا را مورد بررسی قرار دهد. در این راستا به نظر میرسد حضور و تسلیح بیش از ۴ ساله تروریستها در این منطقه، مجاورت با ترکیه و عدم امکان محاصره کامل، جمعیت بیش از ۳ میلیون نفری و امکان استفاده از شهروندان به عنوان سپر انسانی، حضور بیش از یکصد هزار تروریست در این استان و حضور نیروهای ترکیه در جنوب ادلب برای نظارت بر اجرای توافق سوچی از مهمترین موانع آغاز عملیات آزادسازی ادلب باشد. بازیگری ترکیه در سوریه، فشار کشورهای غربی و میل آنها به تداوم وضع موجود و علامت سؤال اساسی درباره نحوه مواجهه با تروریستها پس از آزادسازی منطقه نیز میتواند برخی از چالشهای دمشق و متحدانش برای پاکسازی ادلب باشد.
به هر روی مختصات سیاسی، نظامی، جغرافیایی و جمعیتی این استان باعث شده تا بحران این منطقه تراکمی و انباشته باشد. مجموعه این شرایط و میل روسیه برای تداوم همکاری با ترکیه و غرب، راه حل نظامی صِرف برای پاکسازی ادلب را ناکارآمد جلوه میدهد. بنابراین به نظر میرسد مجموعهای از اقدامات سیاسی، نظامی، امنیتی و اجتماعی میتواند مؤثرتر واقع شود. فشار و تعامل همزمان با ترکیه برای قطع حمایت از عناصر مسلح این منطقه و حتی در صورت لزوم معامله با اردوغان میتواند مؤثر باشد. رئیسجمهور جاهطلب ترکیه نشان داده است برای اهدافش، گروههای مورد حمایت خود را به سرعت قربانی میکند. حصول اطمینان از عدم اتخاذ موضع سخت واشنگتن در قبال آزادسازی ادلب نیز میتواند عملیات نظامی را در دسترستر قرار دهد که قاعدتاً مسکو در این زمینه باید پیشگام شود. تلاش برای اجرای عملیاتهای مقطعی و موردی بهویژه در جنوب ادلب نیز میتواند بخشی راهکار این پرونده باشد. اقدامی که به نظر میرسد چند هفتهای است که از سوی دمشق و مسکو دنبال میشود. مجموعهای از عملیاتهای اطلاعاتی و رسانهای برای این مهم نیز ضروری به نظر میرسد.
منابع
[۱] https://reliefweb.int/report/syrian-arab-republic/10-things-you-need-know-about-idlib-province-syria-today
[۲] The Toll of War
[۳] “The Toll of War: The Economic and Social Consequences of the Conflict in Syria”, worldbank, Published in 10 July 2017, Can be retrieved from the following Link: https://www.worldbank.org/en/country/syria/publication/the-toll-of-war-the-economic-and-social-consequences-of-the-conflict-in-syria
[۴] “۱۰ Things you need to know about Idlib province in Syria today”,Published in 7 september 2018, Can be retrieved from the following Link: https://www.clovekvtisni.cz/en/10-things-you-need-to-know-about-idlib-province-in-syria-today-5262gp
[۵] «نشست سوچی؛ تکرار مکررات؟»، وبسایت اندیشکده راهبردی تبیین، منتشرشده در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۹۷، قابل بازیابی در پیوند زیر:
نشست سوچی؛ تکرار مکررات؟
[۶] برای اطلاعات بیشتر: ر.ک به «وضعیت ادلب؛ مواضع بازیگران و پیامدها»، وبسایت اندیشکده راهبردی تبیین، منتشرشده در تاریخ ۱ بهمن ۱۳۹۷، قابل بازیابی در پیوند زیر:
وضعیت ادلب؛ مواضع بازیگران و پیامدها
[۷] «وضعیت آوارگان سوریه در ترکیه»، خبرگزاری تسنیم، منتشرشده در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۹۷، قابل بازیابی درپیوندزیر:
منبع:http://tabyincenter.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.