۱) بررسی وضعیت آمریکا، طالبان و دولت مرکزی افغانستاندر آستانه امضای توافقنامه صلح
برای تحلیل توافقنامه صلح آمریکا و طالبان، ابتدا باید دانست که آمریکا، طالبان و دولت کابل در زمان امضای توافقنامه صلح در چه وضعیتی قرار داشتند.
۱-۱) وضعیت آمریکا
مذاکرات صلح افغانستان در سپتامبر ۲۰۱۸ با حضور زلمی خلیلزاد به عنوان نماینده ارشد آمریکا و نمایندگان طالبان به صورت رسمی کلید خورد و در فوریه ۲۰۲۰ توافقنامه صلح موسوم به «موافقتنامه رسیدن به صلح در افغانستان» میان طرفین به امضا رسید. آمریکا از همان دور نخست مذاکرات تا آخرین دور، بر ضرورت تأمین اهداف زیر تأکید داشت: برقراری آتشبس میان دولت افغانستان و طالبان، پایان جنگ در افغانستان، آغاز مذاکرات بینالافغانی، تضمین طالبان درباره قطع رابطه با القاعده و مبارزه با داعش و تضمین طالبان درباره اینکه از خاک افغانستان علیه منافع آمریکا و متحدانش، حملهای صورت نمیگیرد. همزمان با برگزاری دور نهم گفتگوها در شهریور ۱۳۹۸، خبر توافق طرفین منتشر شد. با وقوع انفجار در نزدیکی سفارت آمریکا در کابل، یک سرباز آمریکایی به همراه چند شهروند افغان کشته شدند. پس از اینکه طالبان مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفت، ترامپ ضمن اشاره به نشست محرمانهای که قرار بود با فرستادگان طالبان در خاک کشورش داشته باشد، خاتمه مذاکرات صلح بین نمایندگان دو طرف را اعلام کرد. طالبان در واکنش به بیانیه ترامپ اعلام کرد که لغو مذاکرات صلح، بیشتر به ضرر واشنگتن است، زیرا طالبان ثابت کرده که به کمتر از خروج کامل آمریکا از افغانستان راضی نمیشود و برای رسیدن به این هدف، به جهاد خود ادامه خواهد داد.
طالبان در آستانه امضای توافقنامه با آمریکا، بهلحاظ نظامی از طریق عملیات های متعدد بر حوزه های تحت نفوذ خود افزود و در حوزه سیاسی نیز با توجه به تمایل دولت ترامپ برای دستیابی به توافق، کسب وجاهت از جانب برخی بازیگران منطقه، اختلاف میان اشرف غنی و عبدالله عبدالله در ارتباط با نتایج انتخابات و عدم وجود صدای واحد میان بازیگران داخلی افغانستان، از موضع قدرت در جلسه امضای توافقنامه شرکت کرد
با مشاهده واکنش طالبان، آمریکا اعلام کرد واشنگتن همچنان خواهان توافق با طالبان است، اما میخواهد اطمینان یابد که طالبان به تعهدات خود پایبند میماند. بعد از سفر غیرمنتظره ترامپ به افغانستان در آذر ۱۳۹۸، مذاکرات پس از سه ماه وقفه از ۱۶ آذر از سر گرفته شد، اما با حمله طالبان به مرکز بهداشت در نزدیکی پایگاه هوایی آمریکا در بگرام در ۲۰ آذر، خبر توقف کوتاهمدت مذاکرات از جانب کاخ سفید منتشر شد. با اعلام نظر مساعد طالبان برای کاهش خشونتها (به جای آتشبس) در افغانستان، مذاکرات صلح در دوحه در اواخر دی ۱۳۹۸ از سر گرفته شد تا اینکه در اسفند اعلام شد آمریکا و طالبان توافق کردهاند به مدت یک هفته خشونتها در افغانستان را کاهش دهند. با توجه به اینکه شرط کاهش خشونتها عملیاتی شد، سندی با عنوان «موافقتنامه رسیدن به صلح در افغانستان» میان آمریکا و طالبان در ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ امضا گردید.
بنابراین آمریکا در آستانه امضای توافقنامه با طالبان و با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ و لزوم عملیاتی کردن شعار انتخاباتی ترامپ مبنی بر بازگشت سربازان به وطن، عزم خود را برای امضای توافقنامه جزم کرده بود و برای رسیدن به این هدف، چنانچه در آغاز گفتوگوها شرط حضور دولت کابل در مذاکرات را طبق خواست طالبان کنار گذاشت، در زمان امضای توافقنامه صلح با طالبان نیز مقابل خواست طالبان درباره درج نام امارت اسلامی در این سند کوتاه آمد؛ هرچند در متن توافقنامه ذکر شد که آمریکا امارت اسلامی طالبان را به رسمیت نمیشناسد.
توافق نامه صلح آمریکا و طالبان متشکل از چهار بخش است: ۱- عدم استفاده از خاک افغانستان توسط هر گروه یا فرد علیه امنیت ایالات متحده و متحدان آن؛ ۲- اعلام جدول زمانی برای خروج تمام نیروهای خارجی از افغانستان؛ ۳- شروع مذاکرات بینالافغانی در ۱۰ روز پس از امضای این توافقنامه و ۴- آتشبس دائمی
۲-۱) وضعیت طالبان
طالبان به عنوان نیرومندترین گروه شورشی در افغانستان با استفاده از جایگاه قومی و قدرت نظامی و نیز ضعف دولت کابل، در دوره حکومت دولت وحدت ملی (۱۳۹۸ ـ ۱۳۹۳) همواره بر دامنه مناطق تحت نفوذ خود افزوده و باعث بروز ناامنی و درگیری در افغانستان شده است. تصرف قندوز، فراه و غزنی نیز برای قدرتنمایی به آمریکا و به چالش کشیدن دولت وحدت ملی صورت گرفت. طالبان همچنین حملات خود را در استانهای شمالی نظیر بلخ، فاریاب، بادغیس و جوزجان افزایش داد. با بررسی عملیاتهای طالبان در سه سال اخیر (۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸) با نامهای «منصوری»، «الخندق» و «الفتح» و مقایسه آنها با عملیاتهای قبلی، مشاهده میشود که بهرغم سالهای پیش از ۲۰۱۲ که استراتژی طالبان عمدتاً بر ایجاد مزاحمت و حملات ایذایی بوده و عملیات منسجم نظامی انجام نمیداده است، اما از آن سال به بعد، طالبان نهتنها بر وسعت جغرافیایی خود افزود، بلکه عملیاتهای خود را با سازماندهی منسجم انجام داده و حتی در طول مذاکره با آمریکا، از حملات خود نکاست.
طالبان در گفتوگوهای صلح با آمریکا همواره بر تأمین اهدافی مانند مذاکره مستقیم با آمریکا، ارائه جدول زمانی برای خروج نیروهای خارجی از افغانستان، حذف نام گروه طالبان و رهبران آن از لیست سیاه گروههای تروریستی، تغییر قانون اساسی و تشکیل حکومت اسلامی، آزادی همه زندانیان طالب از زندان و به رسمیت شناختن دفتر طالبان در قطر تأکید داشت. طالبان در حالی که مذاکرات صلح با آمریکا را پیش میبرد، در مذاکرات موسوم به گفتوگوهای بین الافغانی با احزاب و گروه های سیاسی افغانستان نیز مشارکت کرده و همچنین مذاکراتی نیز با کشورهای منطقه از جمله ایران، چین و روسیه برگزار کرد. طالبان در مواضعش در قبال دولت کابل، کماکان آن را به رسمیت نشناخته و نتایج انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۸ را نیز فاقد اعتبار میداند. بنابراین طالبان در آستانه امضای توافقنامه با آمریکا، بهلحاظ نظامی از طریق عملیاتهای متعدد بر حوزههای تحت نفوذ خود افزود و در حوزه سیاسی نیز با توجه به تمایل دولت ترامپ برای دستیابی به توافق، کسب وجاهت از جانب برخی بازیگران منطقه، اختلاف میان اشرف غنی و عبدالله عبدالله در ارتباط با نتایج انتخابات و عدم وجود صدای واحد میان بازیگران داخلی افغانستان، از موضع قدرت در جلسه امضای توافقنامه شرکت کرد.
در مطالب منتشرشده از توافق صلح، اشارهای به چگونگی حضور آمریکا برای آنچه مبارزه با تروریسم پس از خروج از افغانستان می خواند و نیز ماهیت و اجزای «کاهش خشونت» نشده است؛ اینکه طرفین درباره چه سطحی از خشونت به تفاهم رسیده اند نیز مشخص نیست
۳-۱) وضعیت دولت مرکزی افغانستان
از زمان طرح موضوع گفتوگوی صلح با طالبان در سال ۲۰۰۹، این گروه بارها بر عدم تمایل به مذاکره با دولت کابل تأکید کرده و معتقد است دولت، نهتنها نماینده واقعی مردم افغانستان نیست، بلکه مقامات آن از جانب آمریکا منصوب شده است. در یازده دور مذاکرات رسمی میان آمریکا و طالبان، دولت افغانستان نتوانست در نشستهای مذکور شرکت کند؛ درحالی که کابل، یکی از دو طرف اصلی جنگ در کشور است. منتقدان دولت معتقدند که روند صلح خارج از کنترل اشرف غنی بوده و دلیل آن نیز، عدم حضور نماینده دولت در مذاکرات است. اما دولت بیان کرد که آمریکا به نمایندگی از کابل در این گفتوگوها حضور داشته و موارد مطرحشده را به اطلاع مقامات دولتی میرساند.
با ادامه روند گفتوگوهای صلح طالبان و آمریکا و عدم تمایل طالبان به هرگونه مذاکره با دولت کابل، اشرف غنی تصمیم به مشارکت جدیتر در این روند گرفت. به همین دلیل، غنی در تیر ۱۳۹۸ و براساس پیشنهاد لویه جرگه مشورتی صلح، وزارت دولت در امور صلح را ایجاد کرد. در ادامه، ریاست دبیرخانه شورای عالی صلح طی فرمانی از سوی اشرف غنی لغو و دبیرخانه این شورا با تمام ساختار و وظایف آن لغو و مسئولیت آن به وزارت دولت در امور صلح واگذار شد. با این حال، موضع طالبان در ارتباط با عدم مذاکره با دولت تغییری نکرد. بهرغم مخالفت طالبان، دولت وحدت ملی، انتخابات ریاستجمهوری را مهر ۱۳۹۸ برگزار کرد؛ هرچند ارگ به دلیل فشار واشنگتن مجبور شد سه عضو ارشد طالبان را در آبان ۱۳۹۸ از زندان بگرام آزاد و به قطر منتقل کند. پس از اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری و اختلافات میان اشرف غنی و عبدالله عبدالله درباره نتایج اعلام شده، موضع دولت بیش از پیش تضعیف شد. حتی در روز امضای توافق میان آمریکا و طالبان، از دولت کابل، هیچ نمایندهای برای حضور در مراسم دعوت نشده بود. بنابراین دولت مرکزی افغانستان در آستانه امضای توافقنامه صلح طالبان با آمریکا، به دلیل جایگاه و مشروعیت طالبان در سطح منطقه و بینالمللی به دلیل برگزاری نشستهای متعدد و بهرغم اعلام حمایت ایران و هند از دولت کابل و لزوم مشارکت آن در روند صلح، مخالفت طالبان با هرگونه مذاکره با نمایندگان دولت و عدم مشروعیت آن، اختلافات داخلی میان سیاستمداران کابل در ارتباط با نتایج انتخابات ریاستجمهوری و …، هم در حوزه سیاسی در موضع ضعف قرار داشت و هم به دلیل گسترش عملیاتهای طالبان و حوزه نفوذ این گروه و عدم توانایی نیروهای دولتی برای مبارزه با آنها در حوزه نظامی وضعیت مناسبی نداشت.
۲) محتوای توافقنامه صلح آمریکا و طالبان
پس از برگزاری یازده دور از مذاکرات رسمی میان آمریکا و طالبان در نهایت سندی با عنوان «موافقتنامه رسیدن به صلح در افغانستان» میان آمریکا و امارت اسلامی در ۲۹ فوریه امضا شد که البته بلافاصله پس از ذکر نام امارت اسلامی، آمریکا تأکید کرده است «امارت اسلامی» را به عنوان دولت به رسمیت نمیشناسد، بلکه «گروه طالبان» را به رسمیت میشناسد. توافقنامه صلح آمریکا و طالبان متشکل از چهار بخش است: ۱- عدم استفاده از خاک افغانستان توسط هر گروه یا فرد علیه امنیت ایالات متحده و متحدان آن؛ ۲- اعلام جدول زمانی برای خروج تمام نیروهای خارجی از افغانستان؛ ۳- شروع مذاکرات بینالافغانی در ۱۰ روز پس از امضای این توافقنامه(۱۰ مارس) و ۴- آتشبس دائمی. هر دو طرف موافق هستند که این دو بخش با هم مرتبط و به هم وابسته هستند. بر اساس موافقتنامه، آمریکا متعهد میگردد که: ۱- تمام عملیاتهای نظامی علیه طالبان را متوقف کند؛ ۲- همه نیروهای آمریکایی و بینالمللی حاضر در خاک افغانستان از این کشور خارج شده و پایگاههای آنها ظرف چهارده ماه تخلیه شود؛ ۳- با شروع مذاکرات بینالافغانی همه تحریمها علیه طالبان(تحریمهای آمریکا و شورای امنیت) ظرف ۶ ماه آینده برداشته شود و ۴- آمریکا تلاش میکند که دولت کابل حدود پنج هزار زندانی طالب را از زندان آزاد کند و طالبان نیز یکهزار زندانی طرف دیگر را تا ۱۰ مارس برای اعتمادسازی آزاد کند.
براساس توافق صورتگرفته، طرفهای ذیربط قصد دارند که تمام زندانیان باقیمانده را تا سه ماه بعدی آزاد کنند. البته اجرای این تعهدات آمریکا مشروط به این است که طالبان نیز به تعهدات خود عمل کند. ازجمله: ۱- کاهش سطح خشونت در افغانستان به مدت یک هفته؛ ۲- توقف عملیات نظامی علیه نیروهای آمریکایی و خارجی؛ ۳- شروع مذاکرات با سایر افغانها ظرف ۱۰ روز برای آتشبس و صلح و ۴- جلوگیری از استفاده گروههای مسلح تروریستی از خاک افغانستان که منافع آمریکا و متحدانش را تهدید میکنند. البته موارد مذکور، موضوعاتی هستند که توسط رسانهها منتشر شدهاند، اما بیشک، بسیاری از موضوعات مطروحه در مذاکرات و توافقات پنهانی طالبان و آمریکا انتشار نیافته است. در مطالب منتشرشده از توافق صلح، اشارهای به چگونگی حضور آمریکا برای آنچه مبارزه با تروریسم پس از خروج از افغانستان میخواند و نیز ماهیت و اجزای «کاهش خشونت» نشده است؛ اینکه طرفین درباره چه سطحی از خشونت به تفاهم رسیدهاند نیز مشخص نیست.
اختلافات داخلی میان گروههای طالبان نسبت به صلح با آمریکا موجب بروز شکاف در این گروهها شده و می تواند مانع عملیاتی شدن توافقات شود، بهویژه که حامیان این دسته از طالبان نیز متعدد هستند و گاه منافع متضاد دارند
۳) امکانسنجی اجرای توافقنامه صلح آمریکا و طالبان
درباره امکانسنجی اجرای مفاد توافقنامه مذکور میتوان این مسئله را هم از جانب طالبان و هم از طرف آمریکا بررسی کرد که در ادامه به آن پرداخته میشود.
۱-۳) امکانسنجی اجرای توافقنامه صلح از جانب طالبان
۱-۱-۳) یکی از مهمترین تعهدات طالبان در این توافقنامه، توقف عملیات نظامی علیه نیروهای خارجی از جانب این گروه است. در حالی که رهبران طالبان با این چالش مواجه هستند که بتوانند در ادامه، همه زیرمجموعههای طالبان را زیر چتر خود حفظ و سیطرهشان را تثبیت کنند، برخی گروههای درون طالبان همواره مخالف مذاکره با آمریکا و دولت کابل هستند. اختلافات داخلی میان گروههای طالبان نسبت به صلح با آمریکا موجب بروز شکاف در این گروهها شده و میتواند مانع عملیاتی شدن توافقات شود، بهویژه که حامیان این دسته از طالبان نیز متعدد هستند و گاه منافع متضاد دارند.
۲-۱-۳) شروع مذاکرات طالبان با سایر افغانها جهت دستیابی به آتشبس و صلح از دیگر تعهدات طالبان است، در حالی که دستیابی به صلح بدون مذاکره مستقیم طالبان با دولت افغانستان ممکن نخواهد بود. ادامه روند حملات نظامی توسط طالبان پس از پایان زمان یک هفتهای کاهش خشونتها که در بیش از ۱۰ ولایت به وقوع پیوسته، مؤید این نکته است که طالبان در بهترین شرایط، علیه نیروهای خارجی حمله نکرده، اما حملات علیه نیروهای دولتی افغان را ادامه میدهد که البته نتیجهای جز تداوم اختلافات، درگیریها و استمرار ناامنیها نخواهد داشت. عدم حضور دولت افغانستان در روند مذاکرات صلح آمریکا و طالبان، عملاً یکی از موانع اصلی صلح در افغانستان در زمان پس از امضای توافقنامه میان آمریکا و طالبان است. هرچند آمریکا مطرح کرده است که باید مذاکرات بینالافغانی انجام شود تا صلح و آتشبس دائمی در این کشور حاکم شود، اما رهبران طالبان تاکنون حاضر به گفتوگوی مستقیم با دولت کابل نیستند. دولت نیز در مقابل، درباره شرط آزادسازی پنج هزار اسیر طالبان مقاومت میکند و همواره بر حفظ قانون اساسی و جمهوریت نظام تأکید میکند.
۳-۱-۳) پس از برگزاری مذاکرات طالبان و سایر طرفهای افغانی، چنانچه طرفین به جمعبندی برسند، در نهایت دولتی در افغانستان روی کار خواهد آمد که طالبان به صورت رسمی نقش کلیدی در آن خواهد داشت. اگر طالبان موفق شود حاکمیت خود را تثبیت کند، همان نظریه قدیمی که پشتونها اجازه نمیدهند سایر اقوام، حاکم افغانستان باشند، غالب خواهد شد و بالطبع طالب یا همان پشتون با دیدگاههای انحصاری خود میتواند حکومت افغانستان را بهدست بگیرد. عدم خوشبینی به تقسیم عادلانه قدرت میان طالبان با سایر احزاب، اقوام و مذاهب در آینده با توجه به ویژگی تمامیتخواهی طالبان و میزان قدرت و نفوذ آن در کشور، عملاً دستیابی به صلح جامع را با مشکل مواجه میکند. بنابراین، امضای توافق صلح میان آمریکا و طالبان لزوماً به معنای پایان خشونت و ناامنی در افغانستان نخواهد بود؛ چراکه درخصوص مهمترین معضل افغانستان یعنی اختلافات سیاسی داخلی و نبود اجماع ملی، راهکاری عملی ارائه نداده است بلکه اولویت را بر تأمین منافع آمریکا و طالبان قرار داده است.
۲-۳) امکانسنجی اجرای توافقنامه صلح از جانب آمریکا
افغانستان به دلیل ویژگیهای ذاتی خود و نیز مداخلات خارجی و تضاد منافع بازیگران منطقهای و جهانی همواره دچار بحران است و آمریکا تلاش کرده است از طریق مدیریت ناامنی بهدنبال حفظ دسترسیهای سیاسی و امنیتی، تأمین منافع استراتژیک و ممانعت از ابتکار عمل و قدرت مانور رقبا و مخالفانش در افغانستان باشد. مهمترین مسئله مطرحشده درباره تعهدات آمریکا در توافقنامه صلح، خروج نیروهای خارجی است. اما باید در نظر داشت خروج مطرح شده در این سند، با مفهوم خروجی که بسیاری به آن باور دارند، متفاوت است. بسیار سادهانگارانه است که بپذیریم آمریکا پس از هزینههای مالی و جانی که در جنگ افغانستان متحمل شده است، اکنون میخواهد بهمعنای واقعی از این کشور خارج شود. بهنظر میرسد جنس و نوع این حضور تغییر خواهد کرد. چنانچه فرض کنیم طالبان در دولتی که پس از مذاکرات بینالافغانی روی کار میآید، دست برتر را خواهد داشت، در چنین شرایطی و طبق توافق آمریکا و طالبان، سربازان آمریکایی در تعداد محدود و صرفاً در پایگاههایی مشخص، نه برای جنگ با طالب بلکه به عنوان نیروی حافظ وضع موجود(دولت جدید) فعالیت خواهند کرد. طالبان همواره نشان داده که از اهمیت و جایگاه کمکهای آمریکا به افغانستان آگاه است؛ لذا برای ادامه ارسال این کمکها همانطور که در موافقتنامه درباره ادامه جریان کمکها و همکاری اقتصادی آمریکا با دولت آینده آمده است، در پی خروج همه نیروهای آمریکایی نخواهد بود. در ضمن، چنانچه از منظر خود آمریکاییها و اخباری که در رسانهها منتشرشده، مسئله خروج بررسی شود، ترامپ نشان داده است به راحتی میتواند خیلی سریع از توافقنامه صلح خارج شود و دستور افزایش مجدد نیروها را صادر کند.
قسمت نخست مقاله در این قسمت به پایان میرسد. در ادامه، پیامدهای توافقنامه صلح در مقالهای با عنوان «تحلیل پیامدهای توافقنامه صلح آمریکا و طالبان» تبیین و تحلیل خواهد شد.
نتیجهگیری
نوشتار حاضر تلاش کرد تا ضمن بررسی و ارزیابی مهمترین نکات منتشرشده از توافقنامه صلح آمریکا و طالبان، امکانسنجی اجرای آن را نیز به بحث گذارد. آنچنان که مطرح شد به نظر میرسد اجرای این توافقنامه هم از سوی طالبان و هم از سوی آمریکا با موانع مهمی مواجه است. علاوه بر اینکه دولت افغانستان نیز چندان وضعیت باثباتی برای گذار به دوره صلح ندارد. از اینرو به نظر میرسد، تداوم وضعیت بیثباتی در افغانستان، همچنان محتمل است.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.