اسلام سیاسی یا به صورتی عامتر «اسلامگرایی» در سوریه جریان جدیدی نیست و ریشه در تحولات دهها ساله این کشور دارد. با این حال، تحولات سیاسی سوریه پس از سال ۲۰۱۱ نقطه عطف حضور جریانهای اسلامی در فضای سیاسی و اجتماعی این کشور بود. این نوشتار تلاش میکند پس از گذشت هشت سال از آغاز این بحران، نمایی کلی از جریانهای اسلامی مهم اهل سنت در سوریه به عنوان طیف غالب در میان معارضه سیاسی این کشور ارائه داده و موقعیت و جایگاه هر کدام و ظرفیتهای هر طیف را در فرآیند سیاسی آینده با نظر به شاخصهای ملی و منطقهای مورد بررسی قرار دهد. بخش دوم این مقاله در ادامه می آید؛
۲– گروه های اسلام سیاسی
۲-۱) اخوان المسلمین: این جنبش را باید قویترین و سازمان یافتهترین گروه معارض سوری دانست. گروهی که با وجود تبعید رهبران و اعضای مهم آن، یکی از گروههای تاثیرگذار در تحولات سوریه بوده است. تنها با گذشت یک سال از آغاز بحران، اخوان المسلمین توانست در تشکیل «شورای ملی سوریه» نقش بارزی ایفا کند و عنصر اساسی این شورا شود.
درباره سابقه تاریخی فعالیت اخوان باید توجه داشت که این جنبش هرچند اکنون یک گروه معارض و غیرقانونی به شمار میرود اما پیش از این سابقه حضور در فرآیند قانونمند سیاسی در سوریه را داشته است تا آنجا که نمایندگانی از آن به مجلس راه یافتند و تا ۱۹۶۳ حتی در دولت هم حضور داشت
درباره سابقه تاریخی فعالیت اخوان باید توجه داشت که این جنبش هرچند اکنون یک گروه معارض و غیرقانونی به شمار میرود اما پیش از این سابقه حضور در فرآیند قانونمند سیاسی در سوریه را داشته است تا آنجا که نمایندگانی از آن به مجلس راه یافتند و تا ۱۹۶۳ حتی در دولت هم حضور داشت. با این حال پس از روی کار آمدن حزب بعث، فعالیت اخوان ممنوع اعلام شد و نزاعی جدی میان این جنبش و دولت شدت گرفت که در برهههایی شاهد تقابل خونین مسلحانه هم بودیم. محافل اخوانی، دخالت دولت در جنگ داخلی لبنان، وخامت اوضاع معیشتی و تمرکز پستهای مهم حاکمیتی در دست خانواده اسد و علویان را عامل این رویارویی عنوان کردند. ابتدا از ۱۹۷۶ رهبران علوی و ماموران امنیتی هدف قرار گرفتند و در ژوئن ۱۹۷۹ با قتل ۳۹ دانشجوی علوی دانشکده افسری و حمله به مراکز حزب بعث و ساختمانهای دولتی توسط گروه الطلیعه المقاتله، حافظ اسد دستور جرم بودن عضویت در اخوان را صادر کرد. مدتی بعد سو قصدی به حافظ اسد صورت گرفت که ناکام ماند. این اتفاقات، اعدام و تبعید بسیاری از عناصر اخوان به خارج از کشور را در پی داشت. اروپا و برخی کشورهای منطقه بخصوص عربستان، مقصد عمده رهبران و عناصر تبعیدی بودند. مسئلهای که به مرور زمان در تاثیرپذیری گفتمان اخوانی از سلفگرایی سعودی بیتاثیر نبود. با این همه، نقطه اوج تقابل دولت و اخوان در ماجرای شهر حماه صورت گرفت. این نزاع تا زمان درگذشت حافظ اسد ادامه داشت. به طور خلاصه از سالهای پایانی دهه هشتاد، دو خط متمایز در اخوان شکل گرفت:
خط جهادی که معتقد به مبارزه مسلحانه علیه نظام بود و عناصرش در سوریه حضور داشتند
و خط معتدل که خشونت را تجویز نمیکرد و بیشتر اعضای آن نیز در خارج از سوریه حضور داشتند.
از ۱۹۹۶ و با انتخاب «علی صدر الدین البیانونی» به رهبری اخوان، مذاکراتی محرمانه با نظام شکل گرفت که گفته میشود در نتیجه آن صدها نفر از اعضای اخوان پس از روی کار آمدن بشار اسد آزاد شدند. با این حال اخوان خواستههای بیشتری همچون آزادی کل زندانیان اخوانی، بازگشت تبعیدیها و لغو ممنوعیت فعالیت اخوان داشت که به سرانجام نرسید.
گفته میشود با روی کار آمدن بشار اسد، رویکرد جدیدی دنبال شد تا اصطلاحات و گشایش سیاسی در کشور حاصل شود. در ماه می۲۰۰۱ اخوان از طرح خود موسوم به «میثاق ملی» برای فعالیت سیاسی در سوریه پرده برداشت و در کنفرانس آگوست ۲۰۰۲ در لندن آن را ارائه کرد. این سند گرچه از سوی معارضان با استقبال مواجه شد اما نظام سوریه روی خوشی به آن نشان نداد.
رهبران اخوان در سال ۲۰۰۶ تمایل خود به سرنگونی «مسالمتآمیز» نظام و بر سرکار آمدن یک نظام مدنی و دموکراتیک را عنوان کردند. در این سال اخوان جبهه رهایی ملی (جبهه الخلاص الوطنی) را با همراهی عبدالحلیم خدام معاون (سنی مذهب) رئیس جمهور که از نظام جدا شده بود، تشکیل داد. از سوی دیگر، قدرت گرفتن حزب «عدالت و توسعه» در ترکیه موجب شد تا اخوان با پشتوانه بیشتری کار را پیش ببرد. گفته میشود آنکارا تلاش کرد تا بین اخوان و نظام سوریه میانجیگری کند که بیشترین دغدغه این مذاکرات ظاهرا لغو ممنوعیت فعالیت اخوان بوده است. در سال ۲۰۱۰ شورای عمومی اخوان در استانبول پس از انتخاب «محمد ریاض الشفقه» از دولت ترکیه خواست تا در این زمینه مداخله کرده و حتی پیشنهاد داد که اگر اجازه بازگشت اخوان به سوریه داده شود آنها حاضرند حتی نام گروه را نیز تغییر دهند.[۱]
با آغاز ناآرامیهای ۲۰۱۱ اخوان که تلاش میکرد بگوید رفتار دهههای قبل تغییر کرده و رویکردی مسالمتآمیز دارد نسبت به این تحولات، محافظهکارانه برخورد کرد و تا اواخر ماه آوریل هیچ موضع و بیانیه رسمی از خود بروز نداد. با این حال اما سیر تحولات بهار عربی و صعود جریان جهانی اخوان موجب شد تا اخوانالمسلمین سوریه نیز وارد کارزار شود. اخوان که گمان میکرد میتواند برگ بازی را به طور کامل تغییر دهد دیگر نه تنها به لغو ممنوعیت راضی نبود بلکه به کمتر از سرنگونی کامل نظام فکر نمیکرد.
در اکتبر ۲۰۱۱ با تلاشهای محمد الشفقه، اخوان نقشی اساسی در تشکیل شورای ملی سوریه ایفا کرد تا بتواند هچون مصر و تونس، تصویری مقتدرانه و سیاسی از اخوان به جامعه جهانی ارائه دهد. در سند «عهد و میثاق» که اخوان در مارس ۲۰۱۲ ارائه کرد چارچوب نظام آینده سوریه اینگونه ترسیم شد: «دولتی مدنی، مدرن، دموکرات و تکثرگرا».
تعیین میزان تاثیرگذاری و جایگاه واقعی اخوان در افکار عمومی سوریه، جریانهای معارض و گروههای مسلح کار آسانی نیست. حتی با مراجعه به پایگاه رسمی ائتلاف ملی معارضان، نامی از اخوان المسلمین در بخش گروههای زیرمجموعه دیده نمیشود. در تحولات میدانی نیز گروهی را نخواهیم یافت که بگوید شاخه نظامی اخوان است و این در حالی است که برای همه واضح است که بسیاری از این گروهها یا از افکار اخوان متاثر بوده و یا سابقه ارتباط و حضور در محافل اخوانی داشتهاند.
رهبران اخوان در سال ۲۰۰۶ تمایل خود به سرنگونی «مسالمتآمیز» نظام و بر سرکار آمدن یک نظام مدنی و دموکراتیک را عنوان کردند. در این سال اخوان جبهه رهایی ملی (جبهه الخلاص الوطنی) را با همراهی عبدالحلیم خدام معاون (سنی مذهب) رئیس جمهور که از نظام جدا شده بود، تشکیل داد
با یکهتازی اخوان در میان معارضه، بار دیگر اخوان در صف اول اتهامات قرار گرفت. بویژه آنکه گروههای مسلح که عقاید تکفیری و عملکرد خشونتباری در سوریه داشتند، توانسته بودند طیف غالب در تحولات میدانی این کشور باشند.
اخوان المسلمین و مذاکرات سیاسی: طی سالهای اخیر تلاشهایی برای مذاکره میان معارضه و نظام سوریه صورت گرفت که مذاکرات ژنو و سپس گفتگوهای «آستانه» مهمترین آن بود و اعضایی از اخوان نیز در تیم مذاکرهکننده معارضان حضور داشتند. در آخرین نمونه یعنی مذاکرات روسی-ترکی-ایرانی، اخوان تلویحاً با اصل این مذاکرات موافقت کرد. اخوان اعلام کرد که با هر راه حل سیاسی که «مطالبات ملت سوریه را محقق کرده و به تشکیل یک دولت انتقالی بیانجامد» موافق است. با این حال این جنبش همچنان نسبت به حضور رسمی در مذاکرات، محافظه کارانه عمل میکند.
اخوان و ترکیه: پیوند اخوان المسلمین سوریه و دولت ترکیه تا آن اندازه مستحکم است که میتوان اخوان را بازوی سیاسی ترکیه در سوریه و ترکیه را پشتوانه اصلی اخوان دانست. به عنوان یک شاخص در همراهی مواضع میتوان به موضعگیری اخوان در موافقت با عملیات نظامی ترکها در خاک سوریه اشاره کرد. اخوان با اینکه بر حفظ یکپارچی و تمامیت ارضی سوریه تاکید دارد اما اعلام کرد که ترکیه حق دارد از امنیت ملی خود دفاع کند.
اخوان و کمیته قانون اساسی: یک نکته بسیار مهم در مواضع اخوان این است که طی سالهای بحران سوریه علیرغم موافقت با روند سیاسی، همواره یک خط قرمز داشت و آن «تشکیل هیئت یا دولت انتقالی» به عنوان پیششرط بود. این رویکرد حتی در ماجرای کمیته قانون اساسی هم مشهود است و اخوان صراحتا اعلام کرد که با نگارش قانون اساسی که نظام سوریه در آن مشارکت داشته باشد موافق نیست. تا آنجا که در کمیته قانون اساسی که قرار بود در آخرین روزهای ۲۰۱۸ برگزار شود، اخوان اعلام کرد که از آن خارج خواهد شد. با آنکه حتی برخی چهرههای منتسب به اخوان نامزد شرکت در این کمیته بودند.
اخوان سوریه و ایران: در میان شاخه های اخوانی شاید هیچکدام به اندازه اخوان سوریه نسبت به جمهوری اسلامی موضع انتقادی نداشتهاند. این رویکرد البته فراز و نشیبهای داشته اما عموما اینگونه بوده که هیچگاه به حد یک رابطه نرسیده است. اخوان المسلمین سوریه در ابتدای انقلاب اسلامی حمایت خود را از انقلاب ایران اعلام کرد. اخوان حتی در بیانیهای اعلام کرد که از انقلاب ایران در مقابل حملات آمریکا حمایت میکند. برخی معتقدند که فعالیتها و خیزش اخوان سوریه در دهه هشتاد نیز تحت تاثیر انقلاب ایران بوده است.
با این حال اما گفتگو برای دو طرف یک خط قرمز نبود. کما آنکه در تحولات اخیر سوریه نیز گزارشهایی وجود دارد که حاکی از اعلام میانجیگری ایران بین اخوان و نظام سوریه بود مبنی بر اینکه اخوان چهار وزارتخانه دولت را بر عهده بگیرد مشروط بر آنکه بشار اسد در ریاست باقی بماند. گذشته از آن به صورت رسمی نیز افرادی از اخوان در مذاکرات آستانه و سوچی حضور داشتند. با ادامه اوضاع حرف و حدیثها هم در این باره افزایش یافته و حتی گفته میشود که اخوان اکنون پس از گذشت هشت سال از آغاز بحران، میانجیگری ایران را خواستار شده است.
با این همه به نظر میرسد نگاه دو طرف به یکدیگر همراه با نوعی بیم و امید همراه بوده است. از سوی ایران همواره این نگرانی وجود دارد که اخوان نتواند یک حلقه وصل قابل اعتماد در میانهی خط «محور مقاومت» از ایران تا لبنان باشد.
اخوان و اقلیتها: درباره رویکرد عقیدتی اخوان سوریه نسبت به علویان، شیعیان و مسیحیان اختلاف نظر وجود دارد. به نظر میرسد نگاه انتقادی اخوان به این مسئله ناشی از رویکردها و عملکردهای نظام سوریه باشد. هرچند اخوان در بیانیهها و مواضع رسمی خود میگوید که بر حقوق اقلیتها و مذاهب مختلف تاکید دارد اما به نظر میرسد درباره رویکرد عقیدتی رهبران اخوان نوعی ابهام و تشتت وجود دارد. به عنوان مثال نمیتوان از برخی اظهار نظرهای رهبران معنوی و تاثیرگذار اخوان درباره علویان به راحتی عبور کرد. شیخ یوسف قرضاوی در فراخوانش برای جنگ با علویان سوریه با استناد به سخنانی از ابن تیمیه میگوید که «نصیریها (علویان) از یهود و نصارا هم کافرتر هستند.»[۲] بسیاری از منتقدان معتقدند که اخوان سوریه رویکردی تکفیری نسبت به علویان و شیعیان دارد. «شوقی حداد» از علمای شیعه سوری با طرح این ادعا که اخوان سوریه نسبت به اصول کلی اعتقادات خود تغییر مسیر داده و رویکرد تکفیری نسبت به شیعیان دارد صراحتا میگوید که «در مورد عقاید تکفیری، میان اخوانالمسلمین سوریه و وهابیت تفاوتی وجود ندارد».
یک نکته بسیار مهم در مواضع اخوان این است که طی سالهای بحران سوریه علیرغم موافقت با روند سیاسی، همواره یک خط قرمز داشت و آن «تشکیل هیئت یا دولت انتقالی» به عنوان پیششرط بود. این رویکرد حتی در ماجرای کمیته قانون اساسی هم مشهود است و اخوان صراحتا اعلام کرد که با نگارش قانون اساسی که نظام سوریه در آن مشارکت داشته باشد موافق نیست
۲-۲) شورای اسلامی سوریه
این شورا با نام عربی «المجلس الاسلامی السوری» مهمترین تشکّل علمایی معارضان سوری است که البته همانند اخوان المسلمین یک حزب سیاسی نیست. این شورا در آوریل ۲۰۱۴ در شهر استانبول ترکیه شکل گرفت و خود را «مرجع شرعی معتدل در سوریه» معرفی میکند. واقعیت آن است که این شورا بیش از آن که یک مرجع فتوایی و شرعی باشد، باید آن را مرجع معارضه سوری به شمار آورد. در بیانیه تاسیسی این شورا آمده است که نزدیک به ۴۰ انجمن علمی و شرعی از گروههای اسلامی سوریه در آن حضور دارند.
شیخ اسامه الرفاعی رئیس این شورا اعلام کرده که جایگزین و رقیب هیچ نهاد دینی و سیاسی دیگری نیست، اما به نظر میرسد که این شورا عملا یک رقیب برای نهاد رسمی دینی در سوریه به شمار میرود. در هیئت امنای شورا اسامی شیوخ شناخته شدهای همانند اسامه الرفاعی، محمد راتب النابلسی، عبدالکریم بکار، عمادالدین رشید، شیخ محمد ابو الخیر شکری و دکتر احمد حوی دیده می شود. این شورای ۱۲۸ نفره از همان ابتدا مورد تایید و حمایت ائتلاف معارضان قرار گرفت و به عنوان نمونه، جورج صبرا رئیس ائتلاف ملی، این شورا را یکی از «ثمرههای انقلاب» دانسته است.[۳] مواضع شورا همواره بر تکثرگرایی سیاسی و دموکراسی تاکید دارد. در اساسنامه آن بر مرجعیت شریعت اسلامی به عنوان مبنای قوانین تاکید شده، اما الرفاعی نظام فعلی ترکیه را حکومت ممتاز دانسته است.[۴]
تشکیل این شورا از آن جهت یک گام مهم به شمار میرود که بدانیم دولت سوریه در سال ۱۹۶۳ انجمن علمای شام (رابطه علماء الشام) را منحل کرده بود. البته اخوان المسلمین در سال ۲۰۰۰ انجمن علمای سوریه را به ریاست شیخ محمد علی صابونی تشکیل داد با این حال این انجمن نیز کار به جایی نبرد. دوازده سال بعد، اقدام شیخ محمد راحج در تاسیس «انجمن علمای شام» نقش مهمی در تشکیل ائتلاف سیاسی معارضان ایفا کرد. واقعیت آن است که «انجمن علمای شام» شاکله اصلی «شورای اسلامی سوریه» را تشکیل میدهد.
دومین جریان مهم در شورای اسلامی، «جریان ملی سوریه» است (التیار الوطنی). این جریان همواره به عنوان طیفی اسلامگرا و میانهرو معروف است که میتوان آن را رقیب اخوان در ائتلاف ملی معارضان دانست. «بدر جاموس» دبیرکل فعلی ائتلاف معارضان از این جریان است. با وجود جایگاه قابل توجه جریان ملی در شورای اسلامی اما باید توجه داشت که وابستگی سیاسی به یک گروه با رویکرد فکری تفاوت دارد. واقعیت آن است که بسیاری از اعضای انجمن علمای شام به لحاظ فکری اخوانی هستند و روابط دوستانهای با عصام العطار داشتهاند.[۵]
شورای اسلامی سوریه تنها منحصر به شیوخی با رویکرد اخوانی نیست بلکه افرادی با گرایشهای صوفی نیز در آن حضور دارند که بارزترین آن شیخ اسامه الرفاعی رهبر معنوی جماعت زید و رئیس شورای اسلامی است. علاوه بر این نمیتوان از کنار چهرههای سلفی همچون شیخ محمد العبد، خیر الله طالب و فایز الصالح نیز گذشت.
شورای اسلامی و گروههای مسلح: به درستی مشخص نیست که این شورا چه میزان تاثیرگذاری بر گروههای حاضر در تحولاتی میدانی سوریه دارد و چه گروههایی مورد تایید آن است با این حال از فحوای بیانیهها میتوان به نشانههایی دست یافت. در بیانیه شورا در اواخر ۲۰۱۸ گروه تحریرالشام محکوم شده است که بر ۱۵ گروه «نظامی مجاهد» یورش کرده و موجبات تضعیف جبهه ضد نظام را فراهم کرده است. با این حال در ادامه وقتی که از یک گروه برای مقابله با تحریرالشام نام میبرد از «گروههای ارتش آزاد» میخواهد تا صفی واحد در اینباره تشکیل دهند.[۶] در بیانیه دیگری، برای «جیش الغزه» به عنوان زیرمجموعه ارتش آزاد پیام تسلیت میفرستد[۷] و در جایی دیگر از احرار الشام و گروه الزنکی به عنوان گروههایی که از سوی تحریرالشام به آنها ظلم شده، نام میبرد. [۸]
شورای اسلامی و النصره: موضع شورا در قبال گروههای نزدیک به القاعده از جمله تحریرالشام (النصره) همواره موضعی انتقادی بوده است. ممکن است این موضعگیری نه ناشی از رویکرد ایدئولوژیک بلکه ناشی از آن بوده که این گروه در قبال دیگر جریانهای معارض از جمله نورالدین الزنکی و «الجبهه الوطنیه» حملات سنگینی داشته است. شورای اسلامی اخیراً در بیانیهای تحریرالشام را گروهی «باغی» توصیف و پیوستن به آن را حرام اعلام کرد.[۹]
شورای اسلامی و مذاکرات سیاسی: این شورا در دو بیانیه جداگانه با شرکت در گفتگوهای سوچی مخالفت کرد. در این بیانیهها تاکید شد که روسیه یک میانجی نیست و خود یک طرف نزاع و حامی نظام بشار اسد است و به دنبال آن است تا به هر شیوه ممکن، بنیان نظام سوریه را تثبیت کند. این شورا همچنین با کمیته قانون اساسی مخالفت کرد و تاکید دارد که این کمیته برخلاف مصوبات ژنو است که خواستار تشکیل دولت انتقالی و نه تشکیل یک کمیته قانون اساسی شده بود.[۱۰]
شورای اسلامی سوریه در سال ۲۰۱۵ در کنفرانسی خبری در استانبول سندی را با عنوان اصول پنچگانه منتشر کرد که در آن شروط عمومی شورا برای مذاکره با نظام سوریه مشخص شده است: سرنگونی کامل نظام و دولت بشار اسد/ انحلال دستگاههای امنیتی و تشکیل نهاد امنیتی و نظامی ملی/ خروج تمامی نیروهای بیگانه و طائفهای و تروریستی از سوریه/ حفاظت از یکپارچگی و تمامیت ارضی سوریه/ و پایان دادن به ساختار سهمیهای و طائفه ای نظام سیاسی.
شورای اسلامی و اسرائیل: ادبیات بیانیه شورا برای محکومیت اقدام ترامپ در ماجرای واگذاری جولان، حاکی از به رسمیت نشناختن اسرائیل است و از آن با عنوان «رژیم اشغالگر» نام میبرد. در بخش دیگری از بیانیه آمده است که آمریکا قدس را به عنوان پایتخت یک رژیم غاصب به رسمیت شناخته است. با این حال اما شورای اسلامی عامل واگذاری جولان را نظام سوریه دانسته و بشار اسد را در قبال این مسئله مسئول میداند.[۱۱] در بیانیه دیگری تاکید شد که «تحولات ثابت کرده است کسانی که در راستای عادیسازی روابط با دشمن صهیونیستی گام بر میدارند خسران دیدهاند.»[۱۲]
دومین جریان مهم در شورای اسلامی، «جریان ملی سوریه» است (التیار الوطنی). این جریان همواره به عنوان طیفی اسلامگرا و میانهرو معروف است که میتوان آن را رقیب اخوان در ائتلاف ملی معارضان دانست. «بدر جاموس» دبیرکل فعلی ائتلاف معارضان از این جریان است
شورای اسلامی و ایران: رویکرد این شورا در قبال جمهوری اسلامی شباهت بسیاری به اخوان المسلمین دارد. در بیانیه این شورا در سالروز آغاز هشتمین سال بحران، رویکرد تهران در قبال شعار حمایت از مستضعفین در تناقض با رویکرد اعلامیاش دانسته شده و ایران را به اتخاذ رویکرد طائفهای متهم کرده است.[۱۳] علاوه بر این، شورای اسلامی ایران را متهم کرد که تلاش میکند تشیع را در سوریه گسترش دهد. جالب اینجاست که ادبیات شورا در پایان بیانیه، رویکردی تاریخی ضدشیعی دارد و از اصطلاح صفوی و «علاقمه» (منسوب به ابن العلقمی وزیر شیعی آخرین خلیفه عباسی در آستانه حمله مغول) درباره ایران استفاده میکند.[۱۴] در بیانیه دیگری، این شورا به مخالفت شدید با حضور دوباره نظام سوریه در اتحادیه عرب میپردازد و دلیل این عدم موافقت را حضور سیاسی، نظامی و فرهنگی ایران در سوریه میداند و تلاش میکند با استفاده از اهرم نزاع عربی-ایرانی اتحادیه عرب را از این قضیه منصرف کند.
با این حال شورای اسلامی نسبت به حزب الله لبنان مواضع چندانی اتخاذ نکرده است. در مواضع رسمی این شورا دستکم به دو بیانیه برمیخوریم که در اعتراض به وضعیت آوارگان سوری ارائه شده است. بیانیه شورا درباره اردوگاه آوارگان عرسال، ادبیات تندی نسبت به حزب الله دارد و از آن با عنوان گروه تروریستی یاد میکند.[۱۵] به عنوان موضعی نهایی در قبال نزاع ایران و عربستان، این شورا از اقدام سعودی در قطع روابط با ایران استقبال و از ریاض تشکر میکند.[۱۶]
شورای اسلامی و شیعه: در ادبیات شورا رویکرد خصمانهای نسبت به شیعه و عقاید شیعی دیده نمیشود هرچند ممکن است برخی اعضا مواضع تندی داشته باشند. اسامه الرفاعی در مصاحبهای گفته است که «تکفیر مسلمانان خط قرمز این شوراست».[۱۷] مواضع رسمی انتقادی اما مرتبط با ادعاهایی است که این شورا درباره عملکرد شیعیان غیرسوری مطرح میکند. به عنوان مثال در فتوای شماره ۴ در سال ۲۰۱۷ که از سوی «شورای افتاء» صادر شد در پاسخ به استفتائات درباره ادعای خرید و فروش زمین از سوی شیعیان غیرسوری با هدف تغییر ساختار جمعیتی سوریه، این شورا فروش زمین به شیعیان را حرام و عقد بیع مذکور را هم باطل اعلام میکند.[۱۸]
در بیانیهای که درباره کنفرانس چچن ارائه شد، شورای اسلامی موضع تندتری دارد و این انتقاد را مطرح میکند که چرا در بیانیه پایانی این کنفرانس هیچ انتقادی درباره عراق و سوریه و عملکرد شیعیان و نظام سیاسی این دو کشور ارائه نشده است. این بیانیه از عبارت «رافضی» برای شیعیان استفاده کرده است.[۱۹] استفاده از عبارت «نصَـیری» برای توصیف نظام سوریه نیز در مواردی از سوی این شورا دیده شده است، البته عمدتا در مواردی است که میخواسته به ادعای تضییع حقوق اهل سنت در سوریه بپزدارد.[۲۰]
شورای اسلامی ایران را متهم کرد که تلاش میکند تشیع را در سوریه گسترش دهد. جالب اینجاست که ادبیات شورا در پایان بیانیه، رویکردی تاریخی ضدشیعی دارد و از اصطلاح صفوی و «علاقمه» (منسوب به ابن العلقمی وزیر شیعی آخرین خلیفه عباسی در آستانه حمله مغول) درباره ایران استفاده میکند
۲-۳) حزب التحریر
نام این حزب همواره به عنوان جریانی که دغدغه اعاده خلافت دارد در جهان اسلام مطرح بوده است. حزب التحریر هیچگاه همانند اخوان یک سازماندهی گسترده و تبلیغی نداشت و حتی از حمایت هیچ گروه مسلحی هم برخوردار نیست. تنها نقطه اتکای این گروه، ایدئولوژی آن است. حزب التحریر همواره به تحولات سیاسی در چارچوب رویکرد «سلسله مراتبی» برای نیل به «اقامه خلافت» مینگرد. این انتقاد همواره به آنها وارد بوده که واقعیتهای جامعه جدید جهانی را نمیبینند. همین رویکرد غیرمنعطف هم باعث شده تا برخی گروهها از آن با عنوان حزبی «خارج از تاریخ» یاد کنند.
ائمه جماعات حزب التحریر در نمازهای جمعه در حلب غربی و ادلب خطبه میخوانند اما با این حال بسیاری بر این اعتقادند که این حزب تا فراگیر شدن در فضای عمومی سوری فاصلهای بسیار دارد. رویه شعارگونه این حزب باعث شده تا از آن با عنوان «حزب الجدران» (دیوارنویسی) یا حزب «الشعارات و البیانات» نیز یاد شود.[۲۱]
حزب التحریر و مذاکرات سیاسی: در تمامی سالهای بحران سوریه، حزب التحریر همواره راه حلهای سیاسی ارائه شده را رد کرده و رویکرد مثبتی به مصوبات ژنو، آستانه و سوچی نشان نداده است.[۲۲] حزب التحریر معتقد است که نتایج این مذاکرات هر چه باشد به تحکیم موقعیت نظام حاکم و نهایتاً به تغییراتی شکلی منجر خواهد شد.[۲۳] حزب التحریر تمامی مذاکرات و تحولات سوریه را «سناریویی آمریکایی» میداند و معتقد است که ایالات متحده با هدف جلوگیری از شکلگیری خلافت به ابقای اسد میاندیشد.
به نظر میرسد باید قبول کرد که حزب التحریر اساسا اعتقادی به «حل جزئی» بحران سوریه ندارد و همواره بر یک راه نهایی یعنی خلافت تاکید دارد.[۲۴] از این جهت، ادبیات این حزب شباهت زیادی به داعش دارد و در مواضع خود از سوریه نیز با عنوان «ولایت سوریه» یاد میکند.[۲۵] با این حال رهبران حزبالتحریر همواره تاکید دارند که حزبی سیاسی هستند و به هیچ وجه رویکردی مسلحانه نخواهد داشت.[۲۶] حزب التحریر اصرار دارد که دموکراسی، امر مطلوب و مقبول آنها نیست و کتابی نیز با عنوان «الدیمقراطیه نظام کفر» منتشر کردهاند[۲۷] اما به نظر میرسد با انتخابات و قواعد سیاست در چارچوبی معین و خاص موافق هستند.
درباره روابط ایران و حزب التحریر بویژه در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی و رویکرد وحدتگرای این حزب گزارشهای ضد و نقیضی وجود دارد. مسئول رسانهای این حزب در کنفرانسی خبری در سال ۲۰۱۰ در بیروت درباره سوالی نسبت به رویکرد حزبش به شیعه، تاکید کرد که حزب التحریر حزبی اسلامی است و تفاوتی در گفتمانش بین سنی و شیعه وجود ندارد.[۲۸] هرچند گزارشهایی از سفر رهبران این حزب به ایران طی سالهای دور منتشر شده اما در روی دیگر این ماجرا بسیاری در ایران حزب التحریر را روی دیگرِ داعش میدانند. [۲۹]
سرویس امنیت فدرال روسیه اخیرا در اجلاس شانگهای در «تاشکند» از «حزب التحریر» به عنوان خطرناکترین گروه تروریستی نام برده است.[۳۰] با توجه به همه این موارد درباره اینکه آیا این رویکرد به حزب التحریر در تمامی کشورها یکسان است و اینکه عملکرد حزب التحریر در سوریه چقدر طائفهگرایانه بوده یا نه، محل سوال است.
سرویس امنیت فدرال روسیه اخیرا در اجلاس شانگهای در «تاشکند» از «حزب التحریر» به عنوان خطرناکترین گروه تروریستی نام برده است. با توجه به همه این موارد درباره اینکه آیا این رویکرد به حزب التحریر در تمامی کشورها یکسان است و اینکه عملکرد حزب التحریر در سوریه چقدر طائفهگرایانه بوده یا نه، محل سوال است
۲-۴) دیگر گروهها
در جریان اسلامگرایی سیاسی، گروههای دیگری نیز در فضای سیاسی سوریه حضور دارند که احتمالا تاثیر و نفوذی چندانی ندارند. یکی از این گروهها «حزب ترکمنی النهضه» است. این حزبِ نوپدید در نوامبر ۲۰۱۳ توسط عمر عیسی تاسیس شد. فعالیت این حزب بر ترکمنهای حمص متمرکز است اما احتمالا نمیتوان از ارتباط آن با گروههای مسلح ترکمن که بخشی مهمی از معارضه سوری را تشکیل میدهند به راحتی گذشت. عبدالرحمن مصطفی رئیس ائتلاف معارضان سوری از طایفه ترکمن است.
گروه نوسازی ملی (حرکه التجدید الوطنی) نیز گروهی جدید است که میتوان آن را یک شاخه جداشده از اخوان المسلمین به ریاست عبیده النحاس دانست. وی سابقه عضویت در هیئت مذاکراتی معارضان در ژنو را دارد و از اعضای دبیرخانه شورای ملی معارضان سوری بوده است. النحاس عمده دوران تحصیل دانشگاهی خود را در عربستان گذرانده است. مشهور است که النحاس مشاور البیانونی رهبر اخوان بوده اما با آغاز ناآرامیهای ۲۰۱۱ اعلام کرد که از اخوان جدا میشود و در فوریه ۲۰۱۷ گروه جدید را تاسیس میکند. به عقیده ناظران سیاسی، این اقدام را باید نوعی تمرد نسل جدید اخوان سوریه از رویه سنتی این گروه دانست. گفته میشود این گروه را باید حرکتی نزدیک به محور سعودی و در راستای مقابله با ائتلاف معارضان مورد حمایت ترکیه و قطر ارزیابی کرد. تلاشها برای معرفی این گروه به عنوان یک جریان اسلامگرا آنقدر جدی است که روزنامه الحیاه با عنوان «تجدید اسلام سیاسی» از آن یاد میکند.[۳۱]
جنبش عدالت و سازندگی (حرکه العداله والبناء) نیز یک نمونه دیگر از این گروههاست. «انس العبده» در سال ۲۰۰۶ این گروه را تاسیس کرد و میتوان گروه وی را نمادی از اسلامگرایی لیبرال دانست که به روابط حسنه با اروپا و امریکا شناخته میشود و حتی گفته میشود که به دلیل همین روابط خوب و رویکرد اعتدالیاش به ریاست ائتلاف ملی معارضان نیز انتخاب شد.
منابع:
[۱] – نک: جماعه الإخوان المسلمین فی سوریه، مرکز کارنیغی للشرق الاوسط
https://carnegie-mec.org/syriaincrisis/?fa=48396
[۲] – نک : خطبه نماز جمعه در قطر، ۲ یونیو ۲۰۱۳
http://archive.arabic.cnn.com/2013/middle_east/5/31/qardawi.syria-speech/index.html
[۳] – هوازن خداج، «المجلس الإسلامی السوری.. أوهام البحث عن مرجعیه دینیه للثوره»، العرب، ۱۰ سبتمبر ۲۰۱۷
[۴] – حوار خاص مع الشیخ أسامه الرفاعی.. رئیس رابطه علماء الشام، ۲۲/۱۲/۲۰۱۳
حوار خاص مع الشیخ أسامه الرفاعی.. رئیس رابطه علماء الشام
[۵] – The Syrian Islamic Council, Thomas Pierret, Carnegie, May 13, 2014
[۶] – بیان بشأن بغی وعدوان هیئه تحریر الشام، المجلس الإسلامی السوری، ۳ کانون الثانی ۲۰۱۸م
بیان بشأن بغی وعدوان هیئه تحریر الشام
[۷] – بیان بشأن استشهاد عدد من المجاهدین فی ریف حماه، ، المجلس الإسلامی السوری،۱۰ تشرین الثانی ۲۰۱۸م
بیان بشأن استشهاد عدد من المجاهدین فی ریف حماه
[۸] – بیان بشأن بغی هیئه تحریر الشام على لواء الزنکی، المجلس الإسلامی السوری
بشأن بغی هیئه تحریر الشام على لواء الزنکی
[۹] – بیان بشأن بغی هیئه تحریر الشام على لواء الزنکی، المجلس الإسلامی السوری
[۱۰] – بیان بشأن اللجنه الدستوریه وإعاده کتابه الدستور السوری، المجلس الإسلامی السوری، ۱۳ تموز ۲۰۱۸م
بیان بشأن اللجنه الدستوریه وإعاده کتابه الدستور السوری
[۱۱] – بیان بشأن الاعتراف الأمریکی بسیاده کیان الاحتلال على الجولان السوری، المجلس الإسلامی السوری، ۲۶ آذار ۲۰۱۹ م
بیان بشأن الاعتراف الأمریکی بسیاده کیان الاحتلال على الجولان السوری
[۱۲] – بیان حول قرار الرئیس الأمریکی اعتبار القدس عاصمه إسرائیل ، المجلس الإسلامی السوری، ۰۹ کانون الأول ۲۰۱۷م
بیان حول قرار الرئیس الأمریکی اعتبار القدس عاصمه إسرائیل ونقل سفارته لها
[۱۳] – بیان بشأن استکمال الثوره السوریه عامها الثامن، ۱۷ آذار ۲۰۱۹ م
بیان بشأن استکمال الثوره السوریه عامها الثامن
[۱۴] – بیان حول التغییر الثقافی والدینی الذی تمارسه إیران فی سوریا،۲۰ تشرین الثانی ۲۰۱۸ م
بیان حول التغییر الثقافی والدینی الذی تمارسه إیران فی سوریا
[۱۵] – بیان بشأن اعتداء الجیش اللبنانی على اللاجئین فی عرسال، ۳۰ حزیران ۲۰۱۷م
بیان بشأن اعتداء الجیش اللبنانی على اللاجئین فی عرسال
[۱۶] – بیان تأیید لموقف السعودیه بقطع العلاقات الدبلوماسیه مع إیران،۴ کانون الثانی ۲۰۱۶ م
[۱۷] – نک مصاحبه الرفاعی با العربی الجدید، ولاده المجلس الإسلامی السوری لدعم الثوره فی إسطنبول، ۱۷ أبریل ۲۰۱۴
[۱۸] – حکم بیع الأراضی والعقارات للشیعه فی سوریا، مجلس الإفتاء، ۸ آب ۲۰۱۷م
حکم بیع الأراضی والعقارات للشیعه فی سوریا
[۱۹] – بیان بشأن مؤتمر أهل السنه والجماعه الذی انعقد فی دوله الشیشان، ۱ أیلول ۲۰۱۶م
بیان بشأن مؤتمر أهل السنه والجماعه الذی انعقد فی دوله الشیشان
[۲۰] – رک: بیان حول أحداث الزبدانی الأخیره ومحاوله تغییر ترکیبتها السکانیه، ۱۷ آب ۲۰۱۵م
بیان حول أحداث الزبدانی الأخیره ومحاوله تغییر ترکیبتها السکانیه
[۲۱] – عرابی عبدالحلی، حزب التحریر فی سوریا تجربه التاریخ و الحاضر، مرکز جسور للدراسات، سبتمر ۲۰۱۸، ص۲۷
[۲۲] – تظاهرات جوانان حزب التحریر در قریه بابکه در رد کنفرانس آستانه، مداخله ترکیه و ارتش وطنی، ۲۲ سبتمبر ۲۰۱۷م
http://hizbut-tahrir.info/pe/
[۲۳] – بیان صحفی: قمه سوتشی غطاء لتحقیق مصالح الدول المشارکه ومصالح أسیادها على حساب مصلحه أهل الشام، ۱۹ فبرایر ۲۰۱۹
[۲۴] – رک: بیانیه حزب با عنوان: الخلافه فرض قبل الثورات وبعدها، ۹ حزیران / ۲۰۱۸م
[۲۵] – رک: پایگاه اینترنتی حزب التحریر سوریه
http://tahrir-syria.info/
[۲۶] – گفتگوی مسئول رسانه ای حزب التحریر با الجزیره نت، حزب التحریر وحلم قیام الخلافه من سوریا، ۱۲/۱۰/۲۰۱۳
[۲۷] – «الدیمقراطیه نظام کفر، یحرم أخذها أو تطبیقها أو الدعوه إلیها» ، ۱۹۹۰ بیجا
http://www.hizb-ut-tahrir.org/index.php/AR/bshow/85
[۲۸] – همان
[۲۹] – نک : گزارش خبرگزاری تسنیم، حزب التحریر روی دیگر سکه داعش در افغانستان، ۲۶ آبان ۱۳۹۷
[۳۰] – حزب التحریر خطرناکترین گروه تروریستی برای اعضای شانگهای، خبرگزاری فارس، ۱۳۹۷/۱/۱۷
[۳۱] – مرح البقاعی، تجدید الإسلام السیاسی من منبج، الحیاه، ۱۵ یونیو ۲۰۱۸
منبع:http://tabyincenter.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.