عمر البشیر، رئیس جمهوری سودان تنها ۶ ماه در مقابل اعتراضهای مردمی دوام آورد. در نهایت، ارتش سودان با کودتا علیه عمر البشیر، وی را از قدرت پس از سه دهه برکنار کرد. عمر البشیر همانگونه که با کودتا روی کار آمد، با کودتا نیز از قدرت برکنار شد. در این نوشتار، علل شکلگیری اعتراضها در سودان، چشمانداز بحران سودان و همچنین تأثیرهای منطقهای آن بررسی میشود.
علل شکلگیری و تداوم اعتراضها علیه عمر البشیر
عمر البشیر در سال ۱۹۸۹ که سرهنگ ارتش سودان بود، در کودتای بدون خونریزی علیه «صادق المهدی»، نخست وزیر وقت این کشور نقش مهمی داشته است و دولت موقت را تشکیل داد. عمر البشیر در سال ۱۹۹۳ دولت موقت را منحل کرده و خود را به عنوان رییس جمهور سودان معرفی کرد و ۲۶ سال نیز این سمت را در اختیار داشته است، در حالی که در دوران قدرت وی و در سال ۲۰۱۱ سودان در اثر درگیریهای داخلی عملاً به دو کشور سودان و سودان جنوبی تجزیه شد و حتی حدود ۷۰ درصد منابع نفتی سودان نیز در اختیار سودان جنوبی قرار گرفت.
یکی دیگر از تحولات مهم زمان عمر البشیر، وقوع جنگ داخلی در دارفور سودان بود. برآوردهای سازمان ملل نشان میدهد نزدیک به ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار نفر در درگیریهای دارفور کشته و تقریباً ۲ میلیون ۷۰۰ هزار نفر بیخانمان شدهاند. از این رو، دیوان بینالمللی کیفری در ژوئن سال ۲۰۰۸، عمر البشیر را به جرائم جنگی و جرائم بشری در ارتباط با درگیریهای دافور محکوم و حکم بازداشت وی را صادر کرد، حکمی که موجب شد عمر البشیر تنها رییس دولتی باشد که به عنوان مجرم جنگی تحت تعقیب قرار گرفت.
اعتراضها علیه عمر البشیر از ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸ آغاز شد. شروع این اعتراضها با چالشهای اقتصادی مردم بود، اما در ادامه وجه سیاسی در تداوم و شدتگرفتن اعتراضها برتری یافت. به لحاظ اقتصادی، افزایش مشکلهای معیشتی از جمله گرانشدن قیمت نان و کالاهای اساسی و همچنین سوء مدیریتها و فساد اقتصادی از علل شکلگیری اعتراضها در سودان است. در واقع با جداشدن مناطق جنوبی از کشور سودان بر مشکلهای اقتصادی این کشور افزوده شد زیرا ۷۰درصد منابع نفتی که در اقتصاد سودان نقش مهمی دارد، در بخش جنوبی این کشور قرار گرفته بود. بر این اساس، قیمت مواد غذایی در سودان ۶۰درصد افزایش یافته است و بر اساس گزارشهای دولتی میانگین تورم نیز در ماه نوامبر ۲۰۱۸، حدود ۶۹درصد بود. از این رو، معترضان سودانی در تظاهرات خود شعار «نه گرسنگی، نه گرانی» سر دادهاند.
در بعد سیاسی، شرایط خاص داخلی و همچنین جهتگیری سیاست خارجی سودان از علل اصلی شکلگیری و تداوم اعتراضها علیه عمر البشیر است. به لحاظ شرایط داخلی، سودان مانند اغلب کشورهای عربی از دموکراسی بیبهره است. عمر البشیر برای مدت سه دهه قدرت را در اختیار داشته است و اگرچه انتخابات ریاست جمهوری در سودان برگزار میشد، اما مانند همه رژیمهای اقتدارگرای عربی، انتخاباتی غیررقابتی و نمایشی بود و چرخش نخبگان در رأس قدرت وجود نداشت. لغو محدودیت انتخابات بیش از دو دوره متولی ریاست جمهوری سبب شد عمر البشیر به حاکمی سه دههای تبدیل شود که صرفاً باید همانگونه که از طریق کودتا به قدرت رسید با کودتا نیز برکنار میشد. تفاوت در شکل کودتا بود زیرا عمر البشیر در کودتای بدون خونریزی به قدرت رسید، اما با تظاهرات مداوم مردم که طی آن بیش از ۵۰ نفر کشته شدند، و در نهایت به کودتای ارتش انجامید از قدرت برکنار شد.
عمر البشیر با کمک دکتر حسن الترابی، حقوقدان برجسته اسلامگرا و رهبر اخوانالمسلمین سودان علیه صادق المهدی کودتا انجام داد، اما در ادامه این نظریهپرداز اسلام سیاسی در سودان را از قدرت حذف و بارها وی را زندانی کرد و حکومتی خودکامه در سودان تشکیل داد. در واقع، عمر البشیر نزدیکترین یاران خود را تحمل نکرد و آنها را به جرگه مخالفان راند. تنها سه سال پس از مرگ حسن الترابی، عمر البشیر نیز از قدرت برکنار شد. در حکومتهای خودکامه اثری از آزادی، دموکراسی، احزاب، مشارکت سیاسی رقابتی و نقش مردم نیست. این شرایط در حالی در سودان به وجود آمد که این کشور در میان معدود کشورهای عربی قرار دارد که احزاب و فعالیت مدنی در آن، ریشه دیرینهای دارد.
نکته مهم درباره تحولات سودان این است که یک زن به نماد این تحولات تبدیل شد. تصاویر «آلا صالح» ملقب به «کنداکا» دانشجوی ۲۲ ساله رشته مهندسی معماری با پیراهن سفید روی یک اتومبیل در رسانهها از جمله رسانههای جهانی دست به دست میشد. کنداکا به معنی زن انقلابی قدرتمند یا ملکه است. در این تصاویر «آلا صلاح» شالی عربی تحت عنوان «توب» که یک لباس سنتی سودانی است دور خود پیچیده و گوشواره طلایی به شکل ماه به گوشش آویزان کرده و بر بلندای جمعیت انگشتانش را به نشان اعتراض بالا گرفته است. شال سودانی «آلا صلاح» به نماد آزادی، قدرت و جسارت در کشوری تبدیل شد که سالها تحت سرکوب، فشار و بیثباتی در دوران حکومت البشیر بود.
علاوه بر شرایط خاص داخلی، جهتگیریهای سیاست خارجی البشیر نیز از علل سقوط وی از قدرت است. عمر البشیر پیش از سال ۲۰۱۵ در زمره منتقدان کشورهای عضو جریان اصلی در جهان عرب به رهبری عربستان سعودی قرار داشت، اما رئیس جمهوری برکنار شده سودان در سال ۲۰۱۵ به ائتلاف سعودی علیه یمن همراه شد و نظامیان سودانی نقش مهمی در جنایتها علیه یمن ایفا میکنند. در واقع، نظامیان سودانی بخش مهمی از نظامیان اجارهای ائتلاف سعودی هستند. عمر البشیر به جای اینکه به مطالبههای مردم سودان در ابعاد اقتصادی و سیاسی توجه و آنها را تأمین کند از سال ۲۰۱۵ با عربستان سعودی در جنگ علیه یمن همسو شد تا شاید بتواند با دلارهایی که از آل سعود میگیرد، مشکلهای اقتصادی مردم را تا حدودی رفع کند.
اما این برداشت عمر البشیر اشتباه راهبردی وی بود، زیرا هم دلار چندانی نصیب وی نشد و هم اینکه مردم سودان به دلیل فاجعه انسانی که مردم یمن در اثر این جنگ با آن مواجه شدهاند، رویکرد همسویی با آل سعود را بر نتابیدهاند و این خود یکی از علل شدتگرفتن اعتراضها علیه عمر البشیر بود. مطابق برخی گزارشها اعتراضها در این مرحله، با حمایت بازیگران خارجی به خصوص عربستان سعودی، امارات، آمریکا و اسرائیل مواجه شد زیرا عمر البشیر با ناامیدشدن از کمکهای عربستان و خروج غیررسمی از ائتلاف علیه یمن، چرخشی دیرهنگام به سمت تقویت روابط با قطر و جذب کمک مالی از این کشور و همچنین احیای روابط با سوریه داشته و حتی عمر البشیر به دمشق سفر و با بشار اسد دیدار و گفتگو کرده است.
این وضعیت سبب حمایت کشورهای خارجی از جمله مصر، عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی از اعتراضهای مردم سودان ضد عمر البشیر شده است. در همین راستا، شبکه تلویزیونی الجزیره در گزارشی نوشت: «عمر زین العابدین، رئیس کمیته سیاسی شورای نظامی سودان فاش کرد «صلاح قوش»، رئیس سازمان اطلاعات این کشور هدایت تغییر در سودان را برعهده دارد.» الجزیره قطر تنها چند روز قبل از برکناری عمر البشیر از دیدار «صلاح قوش» با «یوسی کوهن»، رئیس موساد در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ ۲۰۱۹ و برنامهریزی او با حمایت مصر، عربستان سعودی و امارات برای سرنگون کردن عمر البشیر خبر داده بود.
چشمانداز بحران در سودان
اگرچه عمر البشیر از قدرت برکنار شد، اما اعتراضها در سودان همچنان ادامه دارد زیرا آنچه رخ داد «انقلاب» نیست بلکه «جابجایی» در قدرت است، در حالی که مردم سودان خواستار انقلاب هستند نه جابجایی اشخاص در رأس قدرت. بنابراین میتوان دو سناریو در خصوص چشمانداز بحران کنونی در سودان در نظر گرفت:
مدل مصر
شرایط کنونی در سودان گویای این است که مدل مصر در این کشور پیگیری میشود. در مصر سال ۲۰۱۱، شورای عالی نظامیان ضمن کنارگذاشتن حسنی مبارک، قدرت را در اختیار گرفت، اما با تداوم اعتراضها مجبور به برگزاری انتخابات شدند. محمد مرسی و اخوانالمسلمین پیروز انتخابات سال ۲۰۱۲ در مصر بودند، اما تنها یک سال در قدرت باقی ماندند زیرا نظامیان که قدرت اصلی در این کشور هستند، موفق به کودتا علیه اخوان و محمد مرسی شده و ضمن ناکام گذاشتن انقلاب سال ۲۰۱۱، زمینه بازگشت اقتدارگرایی به مصر را فراهم کردند. به نظر میرسد این مدل اکنون در سودان نیز پیگیری میشود زیرا ارتش ضمن برکناری عمر البشیر از قدرت، ریاست دوره انتقالی را بر عهده گرفته و مقرر شد طی دو سال زمینه برگزاری انتخابات را فراهم کند، اما به نظر نمیرسد مردم سودان این مدل را بپذیرند.
مدل تونس: تداوم اعتراضها تا برگزاری انتخابات
مردم سودان با آگاهی از آنچه ارتش در کشورهایی نظیر مصر انجام داده و با جابجایی افراد در رأس قدرت، مانع تحقق انقلاب مردمی شدهاند، بر تداوم برگزاری اعتراضها تا شکلگیری دولت موقت غیرنظامی و برگزاری انتخابات برای روی کار آمدن دولت دائمی غیرنظامی تأکید دارند. از این رو، با وجود کودتای ارتش علیه عمر البشیر و اعلام بازداشت وی، اما اعتراضها در سودان همچنان ادامه دارد. مردم سودان اجرای مدل تونس در این کشور را پیگیری میکنند که تغییر در رأس قدرت از طریق انتخابات رقابتی ایجاد شد و نظامیان قدرت را در اختیار نگرفتهاند.
نتیجهگیری
با برکناری عمر البشیر از قدرت، پس از حسنی مبارک، زین العابدین بن علی، معمر قذافی، علی عبدالله صالح و عبدالعزیز بوتفلیقه، یکی دیگر از رهبران چند دههای جهان عرب نیز از قدرت سقوط کرد. نکته مهم درباره سودان این است که صادق المهدی کسی بود که عمر البشیر را در دهه ۱۹۸۰ میلادی ترقی داد، اما توسط البشیر از قدرت برکنار شد. عمر البشیر نیز توسط عوض بن عوف برکنار شد، در حالی که بن عوف تنها دو ماه قبل به عنوان معاون رئیس جمهوری سودان برگزیده شده بود و این تکرار عجیب تاریخ در سودان است. اکنون دو مدل پیشروی تحولات سودان قرار دارد: مدل مصر و مدل تونس.
به نظر میرسد که برخی بازیگران منطقهای به خصوص عربستان، امارات، مصر و رژیم صهیونیستی تلاش میکنند مدل مصر را در سودان پیگیری کنند. در همین راستا، پس از استعفای عوض بن عوف از ریاست شورای نظامی انتقالی، عبدالفتاح البرهان، بازرس کل ارتش که فرمانده نیروی زمینی سودان در جنگ یمن و فردی نزدیک به امارات است، رئیس شورای نظامی انتقالی سودان شد. نکته دیگر مربوط به روند صعودی جایگاه ارتش در تحولات مربوط به کشورهای حوزه شمال آفریقا است. طی یک ماه اخیر (فروردین ماه) عبدالعزیز بوتفلیقه در الجزایر از قدرت برکنار و نقش ارتش در این کشور برجسته شد، خلیفه حفتر، فرمانده ارتش ملی لیبی که مورد حمایت عربستان، مصر و امارات قرار دارد با حمله به طرابلس، درصدد کنار گذاشتن دولت وفاق ملی به رهبری فایز السراج و در اختیارگرفتن پایتخت لیبی و تشکیل دولتی جدید با محوریت خود و ارتش تحت فرماندهیاش است، در سودان نیز ارتش ضمن برکناری عمر البشیر، شورای نظامی تشکیل داده و ریاست این شورا را نیز کسی بر عهده دارد که تحت حمایت امارات است.
این شرایط بیانگر این است که کشورهایی نظیر امارات و عربستان به همراه آمریکا و رژیم صهیونیستی که از تغییر قدرت در سوریه و همچنین تحولات قدرت در عراق و اهدافشان در یمن نامیده شدهاند، ضمن همسوکردن مصر با خود، بر تحولات آفریقا تمرکز کرده و درصدد هستند تحولات را مطابق اهداف خود پیگیری کنند و چینش جدید در قدرت را به گونهای انجام دهند که منافع آنها تأمین شود.
منبع:https://risstudies.org/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.