رژیم صهیونیستی قرارداد همکاری ایران و چین را یک آرایش راهبردی جدید میبیند و احساس خواهد کرد که در جنگ سرد بین واشنگتن و پکن انتخاب دیگری ندارد جز این که روابط خود با ایالات متحده را مستحکم کند.
اندیشکده راهبردی تبیین- سند همکاری جامع ایران و چین یکی از موضوعات مهمی بوده است که در رسانههای داخلی، منطقهای و حتی بینالمللی بازتاب زیادی داشت. اگرچه هنوز توافق نهایی میان طرفین صورت نگرفته، اما انتشار برخی اسناد از تفاهم اولیه تهران و پکن برای یک همکاری راهبردی ۲۵ ساله، گمانهزنیها درباره مفاد توافق احتمالی، آثار آن بر توسعه داخلی ایران، پیامدهای منطقهای و بینالمللی و موارد متعدد دیگر را افزایش داده است. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی نیز طی سالهای اخیر با این نگاه که معادلات قدرت جهانی در حال تغییر است و بقای این رژیم در غرب آسیا با توجه به تضاد آن با کشورهای عربی و جهان اسلام، وابسته به حمایت منابع اصلی قدرت در جهان است به دنبال برقراری روابط نزدیک با چین بوده و لابی صهیونیستی به دنبال کسب نفوذ در این کشور بوده است. در همین حال، تحلیلگران صهیونیستی متذکر شدهاند که قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین میتواند خطرات سنگین امنیتی برای رژیم صهیونیستی داشته باشد. بنابراین این سوالات مطرح میشود که این قرارداد چه پیامدهایی میتواند برای رژیم صهیونیستی داشته باشد و این رژیم چه واکنشی نسبت به آن خواهد داشت؟ نوشتار حاضر درصدد پاسخ به این سوالات است.
سند غیررسمی منتشر شده «برنامه همکاریهای جامع فیمابین جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران» دارای یک مقدمه و ۹ بند است. در بخش مقدمه، این سند ترسیمکننده فصلی جدید در سپهر مناسبات دو تمدن بزرگ آسیایی و گامی موثر جهت تحقق اراده مشترک رهبران در جهت تعمیق روابط و تقویت همکاریهای دوجانبه در زمینههای مختلف در چارچوب ابتکار «کمربند – راه» توصیف شده است. بحث این توافق را نخستین بار «شی جین پینگ» رهبر چین در سال ۲۰۱۶ طی دیداری در تهران مطرح کرد که در آن زمان بیانیهای با عنوان «بیانیه مشارکت جامع راهبردی بین جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی» در آن خصوص منتشر شد. اگر چه هیچ یک از طرفین سند منتشر شده در رسانهها را تایید نکردهاند، بر اساس محتوای آن به صورت کلی میتوان گفت این توافق، سرمایهگذاری چین در حوزههای بانکداری، ارتباطات و حمل و نقل ایران را افزایش میدهد و منجر به روابط نظامی نزدیکتر بین تهران و پکن شامل مانورهای نظامی مشترک، تحقیق و توسعه تسلیحات و همکاری اطلاعاتی میشود. زمینههای همکاری ایران و چین طبق این توافق شامل حوزه نفت و انرژی، مشارکت فعال در کمربند-راه، توسعه سواحل مکران، فناوری و ارتباطات از راه دور، همکاری مالی، اقتصادی و تجاری، همکاری نظامی، دفاعی و امنیتی دوجانبه و همکاری سیاسی میشود.[۱]
چین علاوه بر ایران طی سالهای اخیر روابط خود را با رژیم صهیونیستی نیز گسترش داده است. تا دهه ۸۰ میلادی چین به اسرائیلیها ویزا نمیداد مگر این که تابعیت دوگانه و گذرنامه دیگر کشورها را داشتند. با فاصله گرفتن چین از شوروی و برقراری روابط دیپلیماتیک چین با امریکا در سال ۱۹۷۹ چین و اسرائیل به صورت محرمانه شروع به ایجاد پیوندهای نظامی کردند. آنها نخستین بار در ژانویه ۱۹۹۲ روابط دیپلماتیک برقرار کردند و از آن زمان به سرعت روابط خود را توسعه دادند به گونهای که چین اکنون سومین شریک تجاری رژیم صهیونیستی در جهان است و سرمایهگذاری این کشور در کسب و کارهای نوپای این رژیم تنها در دوره زمانی ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ سه برابر شد.[۲] بنابراین صهیونیستها علیرغم هشدارهای امریکا، طی سه دهه گذشته به دلایل مختلف از جمله عدم استفاده چین برخلاف اروپاییها از پیوندهای اقتصادی خود با رژیم صهیونیستی برای وادار کردن این رژیم به دادن امتیاز به فلسطینیها، این کشور را قدرتی بیطرف و یک شریک تجاری بسیار جذاب تلقی کردهاند.
چین در کنار آمریکا و اروپا یکی از بزرگترین شرکای تجاری و منبع سرمایهگذاری خارجی برای رژیم صهیونیستی است. تجارت اسرائیل- چین درسال ۲۰۱۸، ۱۵٫۳ میلیارد دلار بود که نسبت به سال ۱۹۹۵ تقریباً ۴۴۰۰ درصد رشد داشت. پکن زیرساختهای حیاتی رژیم صهیونیستی شامل بندر حیفا، بندر اشدود، تونلها و … را بخشی از ابتکار کمربند-راه خود میداند. با توجه به این که برخی از این زیرساختها در موازات با تاسیسات نظامی کلیدی، کسب و کارهای عمده، تامینکنندگان مواد غذایی و دیگر خدمات نظامی و غیرنظامی اساسی اسرائیلی قرار دارند اهمیت راهبردی آنها روشن است. در سه ربع ابتدایی ۲۰۱۸ استارتاپهای رژیم صهیونیستی ۳۲۵ میلیون دلار از سرمایه گذاری های چین را به خود اختصاص داده بود. این عدد در سال ۲۰۱۳، ۷۶ میلیون دلار بوده است. اگر چه در این زمینه چین بسیار عقبتر از امریکاست اما این آمار همچنان در حال افزایش است. با این وجود سرمایهگذاریهای پکن راهبردی هستند و به منظور استفاده حداکثری از برتری صهیونیستها در زمینههای هوش مصنوعی، محاسبات لبه، وسایل نقلیه خودکار، رباتیک و دادههای بزرگ انجام شده است.[۳]
یک دیدگاه در رژیم صهیونیستی این است که پیوندهای اقتصادی این رژیم با چین می تواند شراکت فزاینده پکن با تهران را متعادل و خنثی کند. اما دیدگاه دیگر این است که حزب کمونیست به دنبال روابط خوب اقتصادی هم با تلآویو و هم با تهران است و اگر مجبور به انتخاب شود ایران را انتخاب خواهد کرد. ایران دارای منابع حیاتی انرژی است؛ جمعیت ایران ۸ برابر و سرزمین آن ۷۵ برابر فلسطین اشغالی است؛ سرزمین ایران برای کمربند و راه نسبت به فلسطین اشغالی بسیار راهبردیتر است. علاوه بر این ایران و آمریکا دشمن هستند و چین میتواند در رقابت جهانی با آمریکا از این موضوع حداکثر استفاده را ببرد.
پیامدهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی این قرارداد برای رژیم صهیونیستی
توافق همکاری ایران و چین میتواند پیامدهای منفی زیادی برای رژیم صهیونیستی داشته باشد. و نگرانی از این پیامدها در اظهارات تحلیلگران و کارشناسان صهیونیست قابل مشاهده است:
یکی از نگرانیهای رژیم صهیونیستی از توافق ایران چین تقویت قدرت نظامی ایران از طریق توسعه تسلیحات هستهای، فروش تسلیحات متعارف چین و حتی امکان حضور نظامیان چینی در منطقه است که میتواند به نفع ایران، چین را وارد درگیریهای منطقهای کند. کاریس ویت مدیر اجرایی اندیشکده سیگنال که متمرکز بر روابط چین و رژیم صهیونیستی است میگوید: «هر دلاری که به سیتسم ایران وارد شود دلاری است که میتواند علیه اسرائیل استفاده شود». مسلماً بخشی از منافع اقتصادی ناشی از توافق به سمت نیروهای نظامی ایران هدایت خواهد شد و به صورت بالقوه میتواند علیه اسرائیل به کار گرفته شود. نگرانی دیگر تلآویو، فروش تسلیحات چین به ایران است. مطابق یک گزارش از پنتاگون، چین به دنبال فروش هلیکوپترهای تهاجمی، جتهای جنگنده، تانک، و غیره به ایران بعد از منقضی شدن تحریم تسلیحاتی سازمان ملل است.[۴] تحلیلگران صهیونیست معتقدند چین نقش مهمی در برنامه هستهای پاکستان و کره شمالی داشته و از انجام اقدام مؤثر بینالمللی برای منع دستیابی کره شمالی به بمب هسته ای جلوگیری کرده است. بنابراین آنها استدلال میکنند اتحاد ایران با چین نیز گزینههای جدیدی را برای توسعه تسلیحات هستهای توسط ایران فراهم میکند.[۵]
در اسرائیل این اعتقاد وجود دارد که فشار حداکثری آمریکا تاثیر زیادی بر ایران داشته است اما ورود زیاد سرمایهگذاریهای چینی در نتیجه این توافق گام مهمی در خنثی کردن آن تلقی میشود که میتواند این فشار را به صورت موثری کاهش دهد. توافق ایران با چین مخصوصاً اگر آمریکا نتواند با تحریمهای ثانویه علیه بانکها و شرکتهای چینی پاسخ دهد قطعاً کارزار فشار حداکثری آمریکا را تضعیف میکند. این توافق برای کسانی که محدودیتهای اعمالی آمریکا را رصد میکنند نیز یک پیام ضعف را مخابره میکند.[۶]
نگرانی دیگر صهیونیستها، حضور شرکتهای چینی در پروژههای زیرساختی ایران و رژیم صهیونیستی است. مطابق گزارش جروزالمپست، سه تا از شش گروه بینالمللی که در مناقصه ساخت دو خط از لایتریل تلآویو شرکت کردند شرکتهای چینی هستند که در پروژههای راهآهن ایران هم کار کردهاند. این شرکتهای دولتی چینی شامل «شرکت مهندسی راهآهن چین» و شرکت «ساخت راهآهن چین» هستند.
استدلال میشود که همین شرکتهای چینی که که قرار است زیرساختهای اسرائیل شامل خطوط راهآهن این رژیم را بسازند اکنون متعهد شدهاند که پروژههای مشابهی را در ایران بسارند و بنابراین خطر برای زیرساختهای حیاتی رژیم صهیونیستی روشن است. در واقع این نگرانی وجود دارد که به دلیل پیوندهای نزدیک چین با ایران، شرکتهای چینی برای کسب حمایت و نفوذ در ایران اطلاعات زیرساختی رژیم صهیونیستی را در اختیار ایران بگذارند یا دولت چین از این اهرم برای اعمال فشار بر این رژیم استفاده کند؛ همان طور که در سال ۲۰۱۳ چین دیدار نتانیاهو از این کشور را مشروط به متوقف کردن شهادت مقامات دفاعی این رژیم در پرونده اتهام پولشویی بانک چین برای ایران، حماس و جهاد در دادگاهی در نیویورک کرد.[۷]
تحت تاثیر قرار دادن پیوندهای اقتصادی رژیم صهیونیستی با چین
توافق ۲۵ ساله ایران و چین، رژیم صهیونیستی را ملزم میسازد رویکرد خود را نسبت به حضور چین در توسعه و مدیریت زیرساختها و همچنین نسبت به سرمایهگذاری چین در حوزه فناوری و بخش تحقیق و توسعه فناورانه در اسرائیل تغییر دهد.
دو سال پیش در اردیبهشت ۱۳۹۷ وزیر خارجه آمریکا طی سفری کوتاه و غیرمنتظره به قدس در خصوص پیامدهای سخت تداوم مشارکت چین در پروژههای زیرساختی و فناوری اسرائیل هشدار داد. پمپئو گفت: «ما نمیخواهیم که حزب کمونیست چین به زیرساختهای اسرائیل و شبکههای ارتباطی چین دسترسی داشته باشد. چیزی که مردم اسرائیل و توانایی همکاری آمریکا با اسرائیل را به خطر میاندازد.» دو هفته بعد از این سفر، رژیم صهیونیستی قراداد ساخت یک نیروگاه آب شیرینکن را که برنامهریزی کرده بود به یک شرکت چینی بدهد به یک شرکت داخلی واگذار کرد. علاوه بر این، آمریکا تلاش میکند رژیم صهیونیستی را متقاعد کند که توافقی را که با یک شرکت چینی در سال گذشته برای ساخت و عملیاتی کردن یک بندر جدید در حیفا و پروژه های دیگر منعقد کرده است لغو یا محدود کند.[۸] با قرارداد ایران و چین این نوع فشارهای آمریکا بر رژیم صهیونیستی ادامه خواهد یافت.
رژیم صهیونیستی این قرارداد را یک چرخش راهبردی از سوی چین به سمت ایران تلقی خواهد کرد و ممکن است در قرادادهای مربوط به ساخت بندر حیفا در کنار چندین پروژه زیرساختی دیگر و توافقات مربوط به همکاری آکادمیک و فناورانه تجدیدنظر کند.
اگر تاکنون رژیم صهیونیستی امکان حذف شرکتهای چینی از پروژههای ساختوساز عمده و دیگر توافقات را هزینه قابلتأسف اتحاد خود با آمریکا و نه نفع ملی تلقی میکرد اکنون قرارداد ایران و چین این محاسبات را عوض کرده است و لغو توافقات در حوزههای فناوری و زیرساختها با چین به عنوان ابرقدرت حامی ایران اکنون صرف نظر از موضع واشنگتن، نفع ملی اسرائیل تلقی میشود.[۹]
سرمایهگذاریهای پکن در سرزمینهای اشغالی راهبردی بوده و بیشتر در زمینههایی چون هوش مصنوعی، محاسبات لبه، وسایل نقلیه خودکار، رباتیک و دادههای بزرگ انجام شده است. وزارت دفاع آمریکا این فناوریها را در جهت نوسازی ارتش، حیاتی تشخیص داده است. بنابراین تلآویو به منظور اطمینان از حفظ رهبری نظامی آمریکا به عنوان یک منفعت راهبردی بسیار مهم ممکن است در این پیوندها بازبینی کند. در این راستا این رژیم تلاش خواهد کرد با استفاده حداکثری از شراکت راهبردی با هند، ژاپن، استرالیا، کانادا و دیگر متحدان در حوزه اقیانوس هند و آرام و همین طور پیوندهای در حال ظهور با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس سرمایههای جایگزینی را برای سرمایهگذاریهای چین پیدا کند.[۱۰]
هند که دارای منازعات مرزی با چین است اکنون گامهایی برای محدود کردن نفوذ فناورانه این کشوردر قلمرو خود برداشته است. با توجه به وابستگی اقتصادی روسیه به چین استراتژیستهای هندی به شدت در حال بازبینی وابستگی نظامی خود به پلتفرمهای روسی نیز هستند. آمریکا علاقه خود به توسعه اتحاد راهبردی با هند و گرفتن جای روسیه در این کشور به عنوان عرضهکننده اصلی تجهیزات دفاع هوایی و دیگر پلتفرمها را پنهان نکرده است. رژیم صهیونیستی نیز که یک عرضهکننده عمده تسلیحاتی و متحد هند است به دنبال این خواهد بود که در این روند ایفای نقش کند.[۱۱]
در مقیاس جهانی، رژیم صهیونیستی قرارداد چین-ایران را یک آرایش راهبردی جدیدی می بیند. به این ترتیب که برخی از کشورهای اروپایی تصمیم خواهند گرفت که در صف چین و ایران قرار بگیرند و بقیه ترجیح خواهند داد متحد آمریکا باقی بمانند و روسیه با اقتصاد ضعیف خود نیز که اکنون به صورت گسترده در بازار چین ادغام شده و در حالی که خود را مایل به همکاری با آمریکا نشان خواهد داد، حداقل در کوتاهمدت در کنار چین باقی میماند.[۱۲]
بنابراین رژیم صهیونیستی به موازات رویگردانی از چین تلاش خواهد کرد روابط خود را با ایالات متحده تحکیم کند. این رژیم، ایران را خطرناکترین دشمن خود و حزب کمونیست چین را خطرناکترین دشمنِ مهمترین متحد خود، ایالات متحده، تلقی میکند.[۱۳] بنابراین با این توافق، رژیم صهیونیستی احساس خواهد کرد که در جنگ سردِ در حال ظهور بین واشنگتن و پکن، آمریکا و این رژیم در یک جبهه قرار دارند و ایران و چین در جبهه دیگر و انتخاب دیگری ندارد جز این که روابط خود با ایالات متحده را تقویت کند.
چین در کنار آمریکا و اروپا یکی از بزرگترین شرکای تجاری و منبع سرمایهگذاری خارجی برای رژیم صهیونیستی است. یک دیدگاه در رژیم صهیونیستی این است که پیوندهای اقتصادی این رژیم با چین میتواند شراکت فزاینده پکن با تهران را متعادل و خنثی کند. اما دیدگاه دیگر این است که حزب کمونیست چین به دنبال روابط خوب اقتصادی هم با اسرائیل و هم با ایران است و اگر مجبور به انتخاب شود ایران را انتخاب خواهد کرد. تحلیلگران و کارشناسان اسرائیلی چندین پیامد منفی از قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین را برای رژیم صیهونیستی ذکر کردهاند که شامل تقویت قدرت نظامی ایران، تضعیف کارزار فشار حداکثری آمریکا، دادن اطلاعات زیرساختی رژیم صهیونیستی توسط شرکتهای چینی به ایران و تحت تاثیر قرار دادن پیوندهای اقتصادی رژیم صهیونیستی با چین میشود. با توافق همکاری جامع ایران و چین، رژیم صهیونیستی ممکن است در قراردادهای اقتصادی خود با چین تجدیدنظر کند. این رژیم تلاش خواهد کرد در کنار تحکیم روابط خود با ایالات متحده با استفاده حداکثری از شراکت راهبردی با هند، ژاپن، استرالیا، کانادا و دیگر متحدان در حوزه اقیانوس هند و آرام و همین طور پیوندهای در حال ظهور با کشورهای حاشیه خلیج فارس سرمایههای جایگزینی را برای سرمایهگذاریهای چین پیدا کند.
[۱] – تابناک، «متن فارسی ویرایش نهایی پیشنویس قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین + اسناد»، منتشر شده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۳۹۹، قابل بازیابی در پیوند ذیل:
https://www.tabnak.ir/fa/news/990054/
[۲] – Jewish Virtual Library, Israel’s International Relations: Israel-China Relations, no date, at: https://www.jewishvirtuallibrary.org/israel-china-relations
[۳] – Jacob Nagel and Mark Dubowitz, With a Potential Iran-China Deal, Time for Israel to Reassess Its Policy, 7/26/2020, at: https://www.newsweek.com/potential-iran-china-deal-time-israel-reassess-its-policy-opinion-1520422
[۴] – LAHAV HARKOV, proposed China-Iran deal is bad news for Israel, jpost, JULY 14, 2020, at: https://www.jpost.com/middle-east/iran-news/proposed-china-iran-deal-is-bad-news-for-israel-634906
[۵] – Caroline B. Glick, Israel and the Sino-Iranian alliance, Israel Hayom, July 17, 2020, at: https://www.israelhayom.com/2020/07/17/israel-and-the-sino-iranian-alliance/
[۶] – Jacob Nagel and Mark Dubowitz, With a Potential Iran-China Deal, Time for Israel to Reassess Its Policy, 7/26/2020, at: https://www.newsweek.com/potential-iran-china-deal-time-israel-reassess-its-policy-opinion-1520422
[۷] – – LAHAV HARKOV, proposed China-Iran deal is bad news for Israel, jpost, JULY 14, 2020, at: https://www.jpost.com/middle-east/iran-news/proposed-china-iran-deal-is-bad-news-for-israel-634906
[۸]– – Caroline B. Glick, Israel and the Sino-Iranian alliance, Israel Hayom, July 17, 2020, at: https://www.israelhayom.com/2020/07/17/israel-and-the-sino-iranian-alliance/
[۹] – ibid
[۱۰] – Jacob Nagel and Mark Dubowitz, With a Potential Iran-China Deal, Time for Israel to Reassess Its Policy, 7/26/2020, at: https://www.newsweek.com/potential-iran-china-deal-time-israel-reassess-its-policy-opinion-1520422
[۱۱] – Caroline B. Glick, Israel and the Sino-Iranian alliance, Israel Hayom, July 17, 2020, at: https://www.israelhayom.com/2020/07/17/israel-and-the-sino-iranian-alliance/
[۱۲] – ibid
[۱۳] – Jacob Nagel and Mark Dubowitz, With a Potential Iran-China Deal, Time for Israel to Reassess Its Policy, 7/26/2020, at: https://www.newsweek.com/potential-iran-china-deal-time-israel-reassess-its-policy-opinion-1520422
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.