استراتژی پیشنهادی برای دولت بایدن جهت مقابله با چین

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید

رهبران چین برای مقابله با بی‌ثباتی ناشی از درگیری آمریکا، اعتماد خود را به بخش دولتی خود افزایش داده است. درواقع شرکت‌های دولتی از سیاست‌های مطلوب دولت و وام‌های بانکی ترجیحی اغلب به ضرر شرکت‌های خصوصی بهره‌مند شدند. اقدامات ترامپ رهبران چین را تشویق کرده است تا سرعت خود را برای کاهش وابستگی کشورشان به ایالات‌متحده تسریع کنند.

جولیان گویرتز: پژوهشگر ارشد مرکز ویلسون / کارشناس مرکز امور بین‌الملل دانشگاه هاروارد.

جولیان گویرتز در این مقاله معتقد است اقدامات دولت ترامپ در عرصه بین‌المللی باعث شده تا مقامات و رهبران چین به این دیدگاه برسند که جایگاه ایالات‌متحده به سرعت در حال زوال است و این وخامت اوضاع باعث شده که واشنگتن به صورت تهاجمی به سرکوب ظهور و قدرت‌یابی چین اقدام کند. جنگ تجاری، ممنوعیت فن‌آوری و عزم راسخ برای مقصر دانستن چین به دلیل شیوع بیماری کووید 19 این برداشت نخبگان چین را تائید کرده که ایالات‌متحده تمایل دارد تا از قدرت‌یابی بیشتر چین جلوگیری کند.

نویسنده در این مقاله به نکات و گزاره‌های زیر تأکید می‌کند:

  • بسیاری از نخبگان چینی اکنون بر این عقیده هستند که ریاست جمهوری ترامپ نشانگر افول سریع جایگاه آمریکا می‌باشد. آن‌ها میزان خروج رئیس‌جمهور از توافق‌نامه‌ها و نهادهای بین‌المللی و بی‌اعتنایی وی به اتحادهای سنتی را موردسنجش قرار می‌دهند. آن‌ها دیدند که چگونه سیاست‌های داخلی ایالات‌متحده باعث تشدید نابرابری و قطبیت، جلوگیری از مهاجران و قطع بودجه فدرال برای تحقیق و توسعه شد.
  • سیاست غیرمنطقی دولت ترامپ افول آمریکا را تسریع و جایگاه و نفوذ بین‌المللی این کشور را تضعیف بخشید. رهبران حزب کمونیست چین افول سریع آمریکا را به تشدید تلاش‌های آمریکا برای مهار چین مرتبط کرده‌اند.
  • دیدگاه رایج در پکن این است که ماهیت جنگ تجاری آمریکا نابودی چین می‌باشد. هدف ایالات‌متحده «کاهش سرعت قدرت چین از طریق سرکوب» می‌باشد زیرا آن‌ها از رشد و ظهور چین به عنوان هژمون می‌هراسند.
  • رهبران چین برای مقابله با بی‌ثباتی ناشی از درگیری آمریکا، اعتماد خود را به بخش دولتی خود افزایش داده است. درواقع شرکت‌های دولتی از سیاست‌های مطلوب دولت و وام‌های بانکی ترجیحی اغلب به ضرر شرکت‌های خصوصی بهره‌مند شدند. اقدامات ترامپ رهبران چین را تشویق کرده است تا سرعت خود را برای کاهش وابستگی کشورشان به ایالات‌متحده تسریع کنند.

نویسنده در بخش دیگر مقاله بر این تأکید دارد که دولت بایدن برای مقابله با چین چه تغییراتی در استراتژی آمریکا ایجاد کند؟

  • بهترین مسیر پیش رو تدوین استراتژی واقع‌گرایانه مبتنی بر منافع دو کشور است. اگرچه پکن، جهان را به‌شدت ایدئولوژیک و رقابتی می‌نگرد اما واشنگتن هنوز می‌تواند از طریق همکاری با چین منافع خود را پیش ببرد. بلندپروازانه‌ترین و مهم‌ترین جنبه این استراتژی نمایش این مفروضه به چین که ایالات‌متحده آمریکا همچنان قدرتمند است و می‌تواند منابع قدرت و رهبری خود را به طور قابل‌اعتماد احیا کند.
    • ایالات‌متحده آمریکا باید محاسبات و ادراک چین را تغییر دهد و راهی برای همزیستی پایدار با شرایط مطلوب پیدا کند. هیچ‌چیزی برای رقابت مؤثر با چین به‌اندازه آنچه آمریکا در داخل (احیای مجدد اصول اقتصادی، برتری تکنولوژیکی و نظام دموکراتیک) انجام می‌دهد مهم نیست.

    ایالات‌متحده آمریکا با اقدامات زیر می‌تواند بنیان استراتژی حزب کمونیست چین را متزلزل سازد:

    • کنترل بحران کووید 19 و اتخاذ سیاست اقتصادی به نفع تمام شهروندان آمریکا
    • حمایت از مهاجران جامعه آمریکا و تعقیب عدالت نژادی
    • افزایش توانایی دفاعی و بودجه فدرال برای تحقیق و توسعه

    نویسنده در بخش دیگر مقاله بر این عقیده است که ایالات‌متحده باید با همکاری شرکای اروپایی و آسیایی با رفتارهای مسئله‌دار چین مقابله کنند. این تلاش باید شامل:

    • بهره‌برداری از اهرم اقتصادی مشترک برای مجازات و تنبیه شرکت‌ها و گروه‌هایی که به سرقت مالکیت معنوی اقدام می‌کنند و به رفتارهای غیرقانونی دست می‌زنند.
    • تقویت توانایی نظامی و نمایش عزم بیشتر برای مقابله با توسعه‌طلبی و تجاوزات چین و تحریم نهادها و مقاماتی که در سرکوب در هنگ‌کنگ، تبت و سین کیانگ کمک می‌کنند.
    • احیای مجدد نهادهای بین‌المللی و عناصر نظم مبتنی بر قوانین که می‌تواند رقابت بین کشورها را محدود سازد.

    نویسنده در پایان مقاله بر این تأکید دارد که ایالات‌متحده و چین نیز دارای منافع مشترک مهمی هستند و باید تلاش کنند تا از تبدیل رقابت به کشمکش جلوگیری کنند. هر دو کشور باید با چالش‌های عمیقی مانند تغییر اقلیم، بیماری همه‌گیر و گسترش سلاح‌های هسته‌ای مقابله کنند که بدون هماهنگی و اقدام مشترک نمی‌توان آن‌ها را برآورده کرد.

  • رهبران ایالات‌متحده و چین همچنین باید از شکل‌گیری حوادث قابل پیش‌بینی مانند تهدید جنگ سایبری و احتمال درگیری در دریای جنوبی چین که مورد مناقشه است، جلوگیری کنند. در این مناطق ناپایدار و خطرناک، آن‌ها باید درباره خطوط قرمز و سازوکارهای مؤثر برای مدیریت بحران و تنش‌زدایی مذاکره کنند.

 

 

منابع پژوهش در دفتر پژوهشکده موجود است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *