چرایی حمایت رژیم صهیونیستی از تجزیه طلبان جنوب یمن

حاکمیت انصارالله بر شمال یمن و پیشروی ها برای تسلط بر مناطق شمال شرقی سبب شده تا تل آویو در سیاست های خود در قبال بحران یمن ارزیابی مجدد انجام دهد و با اتخاذ سیاست فعال به حمایت از شورای انتقالی جنوب بپردازد. سیاستی که هم راستا با روند عادی سازی رژیم صهیونیستی با امارات و شکل دهی به منافع مشترک در منطقه است.

با وجود آنکه (ظاهراً) رژیم صهیونیستی در جنگ یمن حضور میدانی ندارد، اما واقعیت آن است که تل آویو در یمن منافع خاص خود را دنبال می­کند. جلوگیری از قدرتمندترشدن حوثی­ها و همپیمانی با ایران و تجهیز ایشان به وسیله سلاح های پیشرفته، نجات عربستان سعودی (شریک غیر رسمی اسرائیل بر ضد فعالیت های ایران در منطقه خاورمیانه) از باتلاقی پر هزینه، جلوگیری از تجدید حیات گروه های جهادی مانند القاعده از جمله منافع رژیم در یمن است.

در ادامه گزارش نشریه نشنال اینترست آمده است؛ در پنج سال گذشته شاهد بن بست در نبرد میان ائتلاف سعودی و انقلابیون حوثی هستیم. دولت (مستعفی) منصور هادی به نظر می رسد قادر به حذف یا حتی کاهش تهدید نیروهای وابسته به تهران نیست. علاوه بر این ما در سال های اخیر شاهد افزایش سرعت، دقت و پیچیدگی حملات حوثی ها هستیم.

ریاض علیرغم تمام تلاش­هایی که برای رهایی از جنگ یمن و هزینه گزاف بدنامی در جامعه جهانی انجام داده است، قادر به حل و فصل این بحران نیست. در حال حاضر نیز به دلیل پیشروی حوثی ها در استان مارب احتمال دستیابی به یک توافق سیاسی بسیار ضعیف است؛ زیرا مذاکره در این شرایط به معنای شکست ائتلاف سعودی و از دست رفتن نفوذ سنتی این کشور در «حیاط خلوت» خود است.

آری هیستن رییس مرکز پژوهش های امنیت ملی اسرائیل معتقد است؛ تل آویو برای حفاظت از منافع خود در برابر تغییرات بزرگ پیش­رو در یمن، باید برای تضمین منافع خود در برابر تغییرات دراماتیک احتمالی در سیاست عربستان در یمن، بر روی حمایت از شورای انتقالی جنوب که به دنبال استقلال است، فکر کند. جنوب یمن اگر مستقل شود، در حد بسیار بالایی می تواند منافع اسرائیل را تأمین کند. شورای انتقالی و حامیان اماراتی اش در عمل نشان داده اند که آماده مقابله با تروریست ها هستند و به حمایت سعودی ها نیز اعتمادی ندارند و قدرت یابی آن ها می­تواند به ریاض این فرصت را بدهد که به مشارکت پرهزینه خود در جنگ یمن پایان دهد. همچنین از لحاظ جغرافیایی نیز دولت حوثی­ها در شمال یمن به شکل اساسی از سوی نیروهای متخاصم محاصره خواهد شد.

البته نیروهای تجزیه طلب جنوب علاقه ای به فتح مناطق شمالی ندارند و بر مناطق جنوبی متمرکز هستند. با این حال تصور یمنی یکپارچه و میانه رو جایگاهی در چشم انداز آینده ندارد. تجزیه این کشور بهترین جایگزین برای خوشبینی مفرطی است که گمان می کند امکان تشکیل دولت یمن و خلاصی از دست حوثی ها وجود دارد.

آری هیستن، قدرت یابی گروه موسوم به شورای انتقالی جنوب را یک تحول مثبت در راستای برقراری روابط میان این گروه با رژیم دانسته و در این خصوص به توییت هانی بن بریک رئیس شورای انتقالی جنوب پس از اعلام سازش میان امارات و اسرائیل، که نوشته بود حاضر است به تل آویو سفر کند و سپس در قدس نماز بخواند، اشاره کرده است.

هم اکنون شورای انتقالی جنوب کنترل عدن را بر عهده دارد؛ اما هنوز به دلیل فراهم نبودن زیر ساخت­های لازم برای ارائه خدمات عمومی و همچنین کسب پشتیبانی خارجی برای تعیین مرزهای جدید بین المللی، آماده اداره تمام یمن جنوبی نیست. با این حال رژیم صهیونیستی به دنبال آن است تا با استفاده ابزاری از آرمان استقلال طلبی در یمن جنوبی، منافع خود در تنگه استراتژیک باب المندب را دنبال و تامین و تحقق بخشد.

منابع پژوهش در دفتر پژوهشکده موجود است