صابر گل عنبری در یادداشتی پیرامون تحولات فلسطین بعد از تلاش های اسرائیل برای الحاق کرانه باختری می نویسد: واقعیت این است که ابومازن یک برگه بسیار مهم در اختیار دارد و با رو کردن آن میتواند معادله «معامله قرن» را تحت تاثیر قرار داده و مانع اتفاقات پیشرو بر پایه این طرح شود. تنها برگه یا راه حل ممکن هم این است که اولا، ابومازن تشکیلات خودگردان را منحل کند و به موجودیت و کارکردهای آن از جمله هماهنگی امنیتی که اسرائیل در سایه آن در طول سه دهه گذشته آن واقعیتها را ایجاد و تشکیلات را صرفا به نهادی خدماتی تبدیل کرده است، پایان دهد و مسئولیت کلیه مناطق تحت اشغال را به خود اسرائیل واگذار کند.
دیپلماسی ایرانی – ابومازن رئیس دولت خودگردان فلسطین سه شنبه شب گذشته اعلام کرد که این دولت در واکنش به تصمیم اسرائیل برای الحاق بخشهای گستردهای از کرانه باختری همه موافقتنامهها و پیمانهای امضا شده با دو دولت آمریکا و اسرائیل از جمله موافقتنامههای امنیتی را کان لم یکن خواهد کرد. امروز نیز محمد اشتیه، نخست وزیر فلسطین نیز از صدور دستور قطع روابط با آمریکا و اسرائیل خبر داد.
این اولین بار است که محمود عباس از لغو موافقتنامهها با دولت آمریکا سخن میگوید، اما در رابطه با اسرائیل، ظرف دو سال اخیر چندین بار این تهدید را در مناسبتهای متعدد و در واکنش به رفتارها و سیاستهای مختلف تلآویو مطرح کرده است؛ اما هیچگاه عملیاتی نشده است.
راجع به این سخنان ابومازن ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد: نخست این که باید دید آیا این بار تهدید ابومازن عملیاتی میشود یا سرنوشت تهدیدات پیشین را پیدا میکند. به نظرم اگر هم لغو این توافقنامه رسما اعلام شود، اما بعید است برگردانی واقعی در گامهای عملی جدی داشته باشد.
دوم این که ابومازن دقیقا مشخص نکرده است که با واقعیتهای برآمده از این موافقتنامهها به ویژه مساله تشکیلات خودگردان چه برخوردی خواهد کرد. سوم این که پس از بن بست کامل مذاکرات و روند صلح، چه راهکار جایگزینی را مطرح کرده و در پیش میگیرد.
واقعیت این است که ابومازن یک برگه بسیار مهم در اختیار دارد و با رو کردن آن میتواند معادله “معامله قرن” را تحت تاثیر قرار داده و مانع اتفاقات پیشرو بر پایه این طرح شود. تنها برگه یا راه حل ممکن هم این است که اولا، ابومازن تشکیلات خودگردان را منحل کند و به موجودیت و کارکردهای آن از جمله هماهنگی امنیتی که اسرائیل در سایه آن در طول سه دهه گذشته آن واقعیتها را ایجاد و تشکیلات را صرفا به نهادی خدماتی تبدیل کرده است، پایان دهد و مسئولیت کلیه مناطق تحت اشغال را به خود اسرائیل واگذار کند.
ثانیا، ابومازن که با رویکرد مبارزاتی مسلحانه حماس و جهاد اسلامی به شدت مخالف است و به مبارزه مسالمت آمیز باور دارد، میتواند فراخوان عمومی قیام مدنی سراسری را صادر کند. این گونه است که اسرائیل از یک سو در برابر پیامدهای فراگیر انحلال تشکیلات خودگردان و از سوی دیگر، تبعات قیام سراسری فلسطینیان در وضعیت دشواری قرار خواهد گرفت. در کنار این پیامدها نیز چنین اقدامی میتواند فلسطینیها را متحد کرده و به شکافهای کنونی و لو موقتا پایان دهد. اما پرسش اینجاست که آیا ابومازن به این راه حل متوسل خواهد شد؟ شخصا احتمال آن را دور از ذهن میدانم.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.