1. رویکرد اول که از سوی ترامپ و برخی از اعضای تیم سیاست خارجی وی حمایت میشود بر حمایت بی قید و شرط از متحدان منطقهای مانند عربستان و امارات و ”فشار حداکثری” بر ایران متمرکز است؛
2. رویکرد دوم اما بدون آنکه در تضاد با رویکرد اول باشد مجدداًَ با همراهی ترامپ و برخی از چپگراهای آمریکایی به دنبال خروج از منطقه خاورمیانه است.
گوردون معتقد است رویکرد سومی نیز تحت عنوان مصالحه وجود دارد. از نظر وی ایران به دلیل شرایط نابسامان اقتصادی، بحران همهگیری کرونا و جمعیت گسترده بیکاران علاقهمند به مذاکره با آمریکا است و نظام سیاسی در رویارویی با مردم خود، حاضر است تا از دخالت در امور همسایگان دست بردارد.
وی معتقد است کشورهای عرب حوزه خلیجفارس نیز به عادیسازی روابط خود با ایران امیدوارند. امارات و عربستان اگرچه توان نظامی بالاتری نسبت به ایران دارند اما در صورت تشدید تنش و درگیری، بسیار بیش از ایران از دست خواهند داد.
امارات به دلیل ملاحظات اقتصادی و امنیتی از سال ۲۰۱۹ در تلاش است تا تقابل با ایران را به حداقل برساند. به طور مثال این کشور از انتساب حملات به تانکرها به ایران خودداری کرد، نیروهایش را از یمن بیرون کشید و دیپلماسی مخفیانه با ایران را در پیش گرفت.
عربستان و مخصوصاً شخص محمد بن سلمان نیز به دلیل حمله به یمن و ماجرای قتل خاشقچی در محافل سیاسی واشینگتن تحتفشار است و علاقهمند است تا حداقل در رابطه با ایران، تنشها کاهش یابد.
رهبری آمریکا در این موضوع میتواند اساسی باشد و واشینگتن میتواند با عدم حمایت نظامی از عربستان در جنگ یمن و تهدید به توقف روابط دفاعی دو کشور، ریاض را وادار به تجدیدنظر در رویکردهای منطقهای نماید. واشینگتن همچنین از طریق یک دولت جدید، میتواند به ایران نشان دهد که پیششرط رسیدن به صلح در منطقه، دستیابی به بمب اتم نیست.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.