دولت آینده در آمریکا نیازمند پیگیری برنامه تنش­زدایی در خلیج [فارس] است


”ارائه پیشنهاد به بایدن در مورد خاورمیانه”

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
گوردون در این مقاله به دو رویکرد برجسته در قبال ایران در سیاست خارجی آمریکا در حال حاضر می­پردازد:

1. رویکرد اول که از سوی ترامپ و برخی از اعضای تیم سیاست خارجی وی حمایت می­شود بر حمایت بی قید و شرط از متحدان منطقه­ای مانند عربستان و امارات و ”فشار حداکثری” بر ایران متمرکز است؛
2. رویکرد دوم اما بدون آنکه در تضاد با رویکرد اول باشد مجدداًَ با همراهی ترامپ و برخی از چپ‌گراهای آمریکایی به دنبال خروج از منطقه خاورمیانه است.
گوردون معتقد است رویکرد سومی نیز تحت عنوان مصالحه وجود دارد. از نظر وی ایران به دلیل شرایط نابسامان اقتصادی، بحران همه‌گیری کرونا و جمعیت گسترده بیکاران علاقه‌مند به مذاکره با آمریکا است و نظام سیاسی در رویارویی با مردم خود، حاضر است تا از دخالت در امور همسایگان دست بردارد.

 

وی معتقد است کشورهای عرب حوزه خلیج‌فارس نیز به عادی‌سازی روابط خود با ایران امیدوارند. امارات و عربستان اگرچه توان نظامی بالاتری نسبت به ایران دارند اما در صورت تشدید تنش و درگیری، بسیار بیش از ایران از دست خواهند داد.

 امارات به دلیل ملاحظات اقتصادی و امنیتی از سال ۲۰۱۹ در تلاش است تا تقابل با ایران را به حداقل برساند. به طور مثال این کشور از انتساب حملات به تانکرها به ایران خودداری کرد، نیروهایش را از یمن بیرون کشید و دیپلماسی مخفیانه با ایران را در پیش گرفت.

 عربستان و مخصوصاً شخص محمد بن سلمان نیز به دلیل حمله به یمن و ماجرای قتل خاشقچی در محافل سیاسی واشینگتن تحت‌فشار است و علاقه‌مند است تا حداقل در رابطه با ایران، تنش­ها کاهش یابد.

رهبری آمریکا در این موضوع می­تواند اساسی باشد و واشینگتن می­تواند با عدم حمایت نظامی از عربستان در جنگ یمن و تهدید به توقف روابط دفاعی دو کشور، ریاض را وادار به تجدیدنظر در رویکردهای منطقه­ای نماید. واشینگتن همچنین از طریق یک دولت جدید، می­تواند به ایران نشان دهد که پیش‌شرط رسیدن به صلح در منطقه، دستیابی به بمب اتم نیست.

 

منابع پژوهش در دفتر پژوهشکده موجود است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *