این کنفرانس همچنین «عبدالحمید دبیبه»، از اهالی شهر مصراته را به منصب نخستوزیری لیبی منصوب نمود. طبق توافق لیبی این افراد که با هفتاد درصد آرای این کنفرانس انتخاب شدند باید زمینه را برای برگزاری انتخابات و وحدت بخشی به دولت لیبی فراهم آورند. این افراد البته حق مشارکت در انتخابات پارلمانی آینده لیبی را نخواهند داشت و این امر یکی از دلایلی بود که شخصیتهای اصلی بحران لیبی از شرکت در این انتخابات خودداری نمودند.
انتخابات لیبی و تشکیل شورای ریاستجمهوری حاوی برخی شگفتیها بود که میتوان آن را نشانه توافقات پشت پرده در آخرین لحظات و همچنین نوعی پیروزی برای سیاست ترکیه در لیبی دانست. ترکیه که به نظر می رسید تا پیش از انتخاب شورای ریاستی جدید در حالت تدافعی قرار گرفته است و حتی برخی از متحدان عمده وی همچون «فتحی باشاغا» نیز در لیست عقیله صالح، رئیس پارلمان طرفدار حفتر، قرار گرفتهاست توانست در دور دوم انتخابات با جلب حمایت از لیست «محمد المنفی»، از قدرت گرفتن بیش از حد جناح طرفدار مصر در لیبی جلوگیری کند و خود را به عنوان یک متحد محتمل به شورای ریاستی جدید معرفی نماید. از جانب دیگر موفقیت دیگر ترکیه را میتوان شناسایی موافقتنامه تعیین مرزهای دریایی میان لیبی و ترکیه از سوی دولت جدید لیبی دانست. علاوه بر این، تلاش نافرجام برای ترور باشاغا در طرابلس طی ماه گذشته، که بیشتر شبیه یک تهدید بود، پیامی واضح برای باشاغا داشت که نارضایتیها در میان جریان های اسلامگرا و نهادهای نظامی دیگر وابسته به دولت وفاق میتواند بر قدرت وی در طرابلس تأثیرگذار باشد. مصر و متحدان وی نیز در این انتخابات امتیازاتی همچون روی کار آمدن یک دولت تکنوکرات به جای یک دولت مخالف، تغییر موقت پایتخت از طرابلس به سرت، تعهد دولت جدید به مشارکت دادن طرفداران قذافی در دولت و ایجاد شکاف در اردوگاه وفاق، به دلیل نزدیکی باشاغا به دولت شرق، به دست آوردند.
تشکیل شورای ریاستی موقت و همچنین انتخاب نخستوزیر موقت را میتوان ادامه روند توالی بیثباتی و دولتهای شکننده دانست که لیبی از سال 2011 تاکنون گرفتار آن است و بنابراین به نظر میرسد که انتخابات فعلی در حقیقت یک نوع مصالحه تاکتیکی به منظور آمادهسازی خود برای شروع دور بعدی نزاع بر سر قدرت میان بازیگران محلی و حامیان بین المللی آنان باشد. از طرف دیگر اما تغییرات عمده در فضای بینالمللی و منطقهای حاکی از آناند که روند نزاع قدرت در لیبی به سمت نزاع کمشدت سیاسی و امنیتی در حرکت است و لزوما به نزاع نظامیگسترده به مانند سال 2014 تا 2019 منجر نخواهدشد. دلایل زیر را میتوان برای این مسأله برشمرد:
* تغییر صفبندیهای منطقهای: با طولانی شدن بحران لیبی، صفبندیهای منطقهای و بینالمللی در این کشور شاهد تغییرات گستردهای شد. اولین تغییر عمده که در اواخر دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ رخ داد را میتوان دخالت بیشتر آمریکا در بحران لیبی با هدف مدیریت آن و جلوگیری از نفوذ بیشتر روسیه دانست که به شروع فرایند گفتگوهای ملی در لیبی منجر شد. پس از شروع فرایند گفتگوهای ملی در مغرب، سوئیس و نقاط دیگر، صحنه لیبی شاهد تغییرات عمده دیگری در صفبندیهای بینالمللی بود که اثرات داخلی آن نیز به صورت به وجود آمدن نوعی انعطافپذیری در صفبندی های گروهها و افراد مشهود است. نزدیکی مواضع میان ایتالیا و فرانسه، نزدیکی مواضع میان مصر و الجزایر و همچنین نرمش موضع مصر در قبال دولت وفاق از نشانه های این تغییر در صفبندیها است. این تغییر صفبندیها راه را برای ایجاد سیالیت بیشتر در فضای سیاسی لیبی و تعدد بازیگران خارج از چارچوب «حفتر- سراج» فراهم میکند.
* وجود نوعی توازن قوا در عرصه نظامی: شکست حملات نظامی خلیفه حفتر به طرابلس در سال 2020 و عدم توانایی دولت وفاق در حمله به مقر دولت شرق در بنغازی و همچنین وجود شکاف های منطقهای و قبیلهای گسترده سبب شده است که هر دو طرف نزاع در لیبی تا حدودی درک کنند که توانایی از بین بردن طرف مقابل و به دست آوردن یک پیروزی قاطع را ندارند. این امر را می توان یکی از مهمترین تغییر نگاهها به جنگ لیبی، به خصوص در اردوگاه مصری عربی حامی حفتر و همچنین تن دادن به راه حل سیاسی دانست. به نظر میرسد با وجود ادامه حمایت نظامی و اطلاعاتی هر جناح بینالمللی از احزاب و گروههای نزدیک به خود، تجربه دو طرف در عدم توانایی در تحمیل راه حل نظامی بر هر نوع تصمیم سیاسی در مورد آینده لیبی تأثیرگذار باشد.
* تغییر فضای بینالمللی پس از روی کار آمدن بایدن: با روی کار آمدن جو بایدن و بروز تغییراتی در سیاست خارجی آمریکا در منطقه غربآسیا به خصوص در قبال ترکیه، عربستانسعودی و امارات، این منطقه شاهد تغییراتی در اولویتها و محاسبات هریک از این بازیگران و در نتیجه تغییراتی در سیاستهای آنان بود.کاهش حضور امارات متحده عربی در لیبی، تغییرات در سیاستهای ترکیه و عربستان از جمله ارسال سیگنالهای مثبت بین مصر و ترکیه از نشانههای تأثیر تغییرات در فضای بینالمللی بر اوضاع لیبی هستند. این امر منجر به این شده است که طرف های لیبیایی با انعطافپذیری بیشتری مذاکرات صلح را دنبال نمایند.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.