آیا صحبت های جنجالی بندر بن سلطان مقدمه عادی سازی است؟

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
اظهارات جنجالی بندر بن سلطان شاهزاده سرشناس سعودی و رئیس سابق اطلاعات عربستان و حمله به گروه های فلسطینی موجی از تحلیل و تفسیر را به دنبال داشته است. برخی این اظهارات را که پیشتر نیز از سوی برخی دیگر از شاهزادگان و چهره های رسانه ای نزدیک به دربار سعودی مطرح شده بود، مقدمه عادی سازی روابط با استراتژی حمله می دانند که هدف آن تطهیر چهره عربستان و آماده کردن افکار عمومی در جهت خنثی کردن انتقادات و اقدامات احتمالی علیه عربستان است.

 دسته ای دیگر از این کارشناسان اظهارات بندر بن سلطان را نوعی اعتراف به شکست در قضیه فلسطین می دانند که سعی دارد با حمله به گروه های فلسطینی و مقصر جلوه دادن آنها، از تلاش های عربستان برای تشکیل دولت فلسطینی با طرح ابتکار صلح عربی در سال 2002 بگوید که خود نقش مهمی در طراحی آن برعهده داشته است. در این نوشتار با تحلیل و تفسیر اظهارات سفیر سابق عربستان در آمریکا به نقش عربستان در روند عادی سازی روابط دول عربی با رژیم صهیونیستی پرداخته شده و چشم انداز پیش رو هم مورد نظر قرار گرفته است.

محورهای مصاحبه بندر

بندر بن سلطان 14 مهر در گفتگو با شبکه العربیه به شکل تندی رهبران فلسطینی را مورد هجمه قرار داد و گفت که مسئله فلسطین یک مسئله عادلانه است اما حامیان آن شکست خورده‌اند. بندر در این مصاحبه چند قسمتی با متهم کردن رهبران فلسطینی به هدر دادن فرصت ها با بیان اینکه حمایت از موضوع فلسطین به مواضع و اقدامات است نه با شعارها گفت: «آنچه بیشتر از هر چیز دردناک است، از دست دادن فرصت‌هاست». او ضمن بیان این نکته که کشورش باید بر منافع و امنیت خودش متمرکز باشد و در عین حال از موضوع فلسطین حمایت کند، بار دیگر سران فلسطینی را به باد انتقاد گرفت و گفت:‌ «سران فلسطینی، کشورهای منطقه‌ای مثل ایران و ترکیه را مهم‌تر از عربستان سعودی و کشورهای عربی خلیج فارس قلمداد می‌کنند». سفیر سابق عربستان سعودی در آمریکا با حمله به تهران و آنکارا اظهار داشت: «ترکیه لیبی را اشغال کرده و می‌خواهد قدس را آزاد کند آنهم از طریق خارج کردن سفیرش از ابوظبی. ایران می‌خواهد قدس را با حوثی‌ها در یمن و از طریق حزب‌الله در لبنان و سوریه آزاد کند».

بندر بن سلطان با متهم کردن رهبران فلسطینی به تجارت و مزایده، جنبش مقاومت اسلامی (حماس) در غزه را نیز به باد انتقاد گرفت و مدعی شد: «حماس فرصتی که در سال ۲۰۰۵ با عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی از نوار غزه برای تحقق دستاوردهای بیشتر و استقرار مجدد میان غزه و رام الله پیش رو داشت از دست داد.»

مشابه این اظهارات را پیشتر ترکی الفیصل شاهزاده سرشناس سعودی مطرح کرده بود. او ماه اگوست در جریان مصاحبه تلویزیونی از حق حاکمیتی امارات و بحرین برای عادی سازی با رژیم صهیونیستی دفاع کرد. بن فیصل همچنین در روزنامه الشرق الاوسط نوشت: هر کشور عربی که بخواهد به امارات برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل بپیوندد، باید در ازای آن بهایی را بگیرد و بها و ارزش آن باید زیاد باشد. او با بیان اینکه عربستان برای صلح میان اسرائیل و کشورهای عرب قیمتی تعیین کرده و آن برپایی کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس بر اساس طرح ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه پیشین است، بخش مهمی از مشکل بوجود آمده را متوجه رهبران فلسطینی کرد.

دو جریان

در واقع اگرچه می­توان اظهارات بندر و ترکی را در یک راستا که همان دفاع از عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی است، تحلیل کرد، اما میان آنها یک تفاوت تاکتیکی وجود دارد و آن عنصر منافع و زمان مناسب است. در واقع ترکی الفیصل خود را در خط پادشاه سعودی تعریف می کند و بر دفاع از ابتکار ملک عبدالله در سال 2002 که برای عادی سازی روابط دول عربی با رژیم صهیونیستی مطرح شد، تاکید می کند. این مسئله همچنین به یک اختلاف جدی تر و قدیمی تر بین این دو شاهزاده بر می گردد. در واقع در زمانی که سکان سیاست خارجی عربستان در دست سعود الفیصل بود و خانواده فیصل به عنوان یک جناح در سلسله مراتب قدرت در خاندان سعودی ایفای نقش می کردند، از اواخر دهه 90 میلادی و با برجسته شدن نقش بندر بن سلطان در سفارت عربستان در واشنگتن و نفوذ بن سلطان به ارکان تصمیم گیری در کاخ سفید، جناح امنیتی در روابط خارجی عربستان به خصوص در منطقه پررنگتر شد و طبیعتا نقش بندر بن سلطان و حلقه های امنیتی-اطلاعاتی نزدیک به او نیز برجسته تر شد.

یکی از نقاط عطفی که موجب پررنگتر شدن نقش بندر بن سلطان در عربستان شد، ایفای نقش در ابتکار صلح عربی برای شناسایی رژیم صهیونیستی توسط ملک عبدالله بود که باعث شد تا در سال 2004 بندر از سفارت عربستان در آمریکا فراخوانده شود و به عنوان رئیس استخبارات عربستان و سپس در سال 2014 به عنوان دبیر شورای امنیت ملی عربستان با حفظ سمت مشغول بکار شود. این یک دهه مصادف با تحولات مهمی چون اشغال عراق، خیزش های جهان عرب و تحولاتی چون سوریه بود که نقش بندر را در معادلات منطقه و به تبع آن در دربار سعودی پررنگتر کرد. بنابراین تا حدی تفاوت اظهارات ترکی الفیصل و بندر بن سلطان همچنان به این مسئله مهم برمی گردد.

حضور بندر بن سلطان در کنار ولیعهد سعودی در نشست مشارکت راهبردی سعودی-آمریکایی 2018 در واشنگتن

در مقابل بندر بن سلطان با توجه به مسئولیت جدیدش که مشاوره به ولیعهد سعودی از سال 2018 به این سو است، بر شناسایی رژیم صهیونیستی از منظر میزان امتیازگیری تاکید می کند. این دیدگاه که بخش مهمی از نزدیکان بن سلمان تا چهره های رسانه ای را در بر می گیرد، معتقدند باید از نیاز ترامپ به اخذ یک توافق بیشترین بهره را برد. در همین ارتباط عبدالرحمن الراشد مدیر سابق شبکه العربیه 15 آگوست اظهاراتی را مشابه بندر بن سلطان علیه گروه های فلسطینی صورت داد. او در الشرق الاوسط نوشت: هرکشور عرب همان حق را در مدیریت روابط بین‌المللی خودش دارد؛ از جمله رابطه با رژیم صهیونیستی. و این یک مسئله حاکمیتی است که هرکشوری براساس منافع خود درباره آن تصمیم می‌گیرد و نه براساس خواسته فلسطینی‌ها و دیگرعرب‌ها. راشد با حمله به گروه های فلسطینی نوشت: سیاست‌مداران رام الله از روزها و ماه‌ها و سال‌ها نشستن بر روی کاناپه‌ها و تماشای تلویزیون چه دست‌آوردی داشته‌اند؟

مدیر سابق روزنامه الشرق الاوسط در مقاله ای دیگر به تاریخ 16 سپتامبر با تمجید از اقدام امارات و بحرین در عادی سازی با رژیم صهیونیستی نوشت: سد شکست، امارات و سپس بحرین و پیش از این دو اردن و مصر. سودان کمابیش و عمّان استقبال می‌کند و آسمان‌ سعودی باز است و طولی نمی‌کشد که بقیه هم بپیوندند. قطار روابط جهان عرب با رژیم صهیونیستی در منامه توقف نخواهد کرد و درمقابل مشخص شد، حکومت فلسطینی برای تعامل با تحولات نه چندان غیرمنتظره ناتوان است. حقیقت اینکه برادران ما در رام الله در فهم این رویداد، ساده اندیشی می‌کنند چون آنچه روی می‌دهد عمیق‌تر و مهم‌تراست. رابطه با رژیم صهیونیستی روابط عمومی نیست، بلکه یک رابطه دیپلماتیک و اقتصادی کامل است و برای موفقیت و خشنودی ترامپ نیست آن‌طور که منتقدان آن می‌گویند. رابطه با رژیم یک کار استراتژیک است که بیانگر منافع عالیه آن کشورهاست.

عبدالرحمن الراشد مدیر سابق الشرق الاوسط و شبکه العربیه که نقش مهمی در سیاست رسانه ای ولیعهد سعودی ایفا می کند

محمد السعید نویسنده مشهور عربستانی هم چهره جدید علیه مردم فلسطین شده است. وی در یک برنامه تلویزیونی زنده مردم و مقاومت فلسطین را دشمن عربستان خطاب کرد. سعید در مقاله ای که در روزنامه عکاظ عربستان منتشر شده بود نیز به گروه های فلسطینی حمله کرد و گفت آنها نیز در کنار ترکیه، قطر و ایران دشمن ما هستند و باید با آنها برخورد شود.

این اظهارات بندر و مشابه آن تا جایی پیش رفت که صائب عریقات دبیرکل کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین “ساف” اعلام کرد، هرکسی که بخواهد راه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را هموار کند می تواند، اما بدون بدنام کردن مردم فلسطین و مبارزه اسطوره ای آن. عریقات افزود: من اسنادی از جلساتی که با دولتهای پی در پی آمریکایی برگزار شده است، دارم که تمام حقیقت را آشکار می کنند، نه نیمه حقیقت یا نقل قول هایی از کسانی که از دنیا رفته­اند و نمی توانند پاسخ دهند.

 

منابع پژوهش در دفتر پژوهشکده موجود است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟