قریب به 5 ماه است که آمریکا در حال سوختن در آتش اعتراضات مردمی است که خواستار برابری در حقوق میباشند. سبقۀ نژادپرستی در ایالاتمتحدهای که داعیۀ برتری در اخلاق را در سپهر سیاسی خود دارد، میراثی است که از نسلهای گذشتۀ آمریکا برجایمانده است.
نژادپرستی در بطن وجودی ایالاتمتحده، از مسائل آموزشی گرفته تا مسائل عامه اجتماعی رخنه کرده و به همین سبب نیز بنمایۀ اعتراضات متعدد در این کشور و سراسر جهان را تشکیل داده است. روند اعتراضات مردمی آمریکا در این مدت بهگونهای پیش رفته که حتی شاهد موارد مشابهی در دیگر کشورهای جهان منجمله آلمان و انگلیس هم بودیم. در انگلیس تندیس کیپ کلونی سیسیل رودز، نخستوزیر اسبق این کشور که از استعمارگران آفریقا بوده است از مقابل دانشگاه آکسفورد برداشته شد و در آلمان نیز فرانک والتر اشتاین مایر رئیسجمهور این کشور سخن از فاصلۀ زیاد جامعۀ آلمان تا برابری و آزادی همه انسانها و افزایش مقابله با نژادپرستی را بر زبان راند. معترضین آمریکایی باوجودی که به طرق مختلف سعی در رساندن صدای خود به گوش کاخ سفید داشتند اما باگذشت مدتزمان زیادی از این جنجالها، همچنان صدایشان از سوی دولت شنیده نشد. اینک سؤالی مطرح میگردد مبنی بر اینکه به چه علت همچنان آتش اعتراضات خاموش نشده و ایالاتمتحده نتوانسته روی آرامش را به خود ببیند؟ و اینکه آیا افزودن بر آتش اعتراضات از سوی ترامپ، مزایایی را برای وی درپی خواهد داشت یا خیر؟
برای پاسخ به این سؤالات از چندین عامل که در دو محور شخصیتی و سیستماتیک میگنجد، باید پردهبرداری کرد. آنچه محرز است مهمترین عامل تداوم این روند، شخص رئیسجمهور یعنی دونالد ترامپ است. سیاستهایی که ترامپ در طول مدت اعتراضات اتخاذ کرده، سبب شده است تا معترضان به حصول کمتر از خواسته خود راضی نگردند. در تاریخ دوران ریاست جمهوری آمریکا کمتر شخصی را همچون ترامپ مشاهده میکنیم که آشکارا قدرت سیاسی خود را به رخ مردم بکشد. در همان اوان ورود او به کارزار انتخاباتی 2016، با توجه به پیشینۀ وی و سخنانش و همچنین درگیریهای لفظی وی با اوباما، پرواضح بود که در صورت پیروزی، شخصی با عقاید نژادپرستی افراطی، زعامت امور را به دست خواهد گرفت. باروی کار آمدن ترامپ، به سبب چنین افکار و عقایدی، همچنین شاهد استعفای بالاترین مقام سیاهپوست دولت فدرال یعنی مری الیزابت تیلور، مسئول امور حقوقی وزارت خارجه بودیم که این امر مسبب ایجاد کنشهایی از سوی مسئولین و دستمایۀ نارضایتی رنگینپوستان به جهت عملکرد ترامپ در طول دوران زعامتش شد.
در بُعد شخصیتی ترامپ نقش اول این سناریو را برعهده دارد. ترامپ به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم موجب قوام یافتن سطح اعتراضات شده است. وی سعی کرده است تا با بکار گیری اهرم خشونت در کشور، بتواند سطح درگیریها را کاهش دهد که این امر نهتنها آرامشی نسبی را برقرار نکرده بلکه نتیجهای معکوس نیز درپی داشته است. پیشرفت این مسئله تا بجایی بوده است که حتی 89 مقام بلندپایۀ سابق نظامی آمریکا، نامهای پیرامون تهدیدات وی جهت تفرق معترضان نوشتند و با مورد عتاب قرار دادن وی، خواستار تغییر رویکردها شدند. از دیگر سوی در هنگام جشن سالیانۀ استقلال ایالاتمتحده، در بحبوحۀ اعتراضات مردمی و شیوع پاندمی کرونا، ترامپ بجای حرکت در راستای افزایش آرامش در کشور، مکان جلسه را در داکوتای جنوبی و با حضور 7500 نفر برگزار کرد. این مکان بدین علت که مجسمۀ 4 تن از بدنامان بردهداری و نژادپرستی منجمله جورج واشنگتن، توماس جفرسون و تئودور روزولت در آنجا قرار دارد موجبات فزونی شعله اعتراضات را فراهم آورد.
از سویی میتوان گفت که ترامپ با آگاهی کامل، دوقطبی سازی جامعه را در دستور کار خود قرار داده است چراکه با توجه به نزدیک شدن به سوم نوامبر و آغاز انتخابات ریاست جمهوری ایالاتمتحده، وی درپی جلوه داده دادن چهرهای خشونتبار از دموکراتها است چنانکه که مؤید این ادعا نیز شعار کارزار انتخاباتی وی، یعنی نظم و قانون است. رادیکال شدن اعتراضات نشانگر این نکته است که سکانداران دموکرات برخی ایالات نتوانستهاند روند اعتراضات را به نحو مطلوب مورد کنترل قرار دهند. همچنین این رویکرد سبب میگردد تا افرادی که در آمریکا رویکردی نژاد پرستانه دارند و تاکنون نیز تصمیم خود مبنی بر شرکت در انتخابات را نگرفتهاند رأی خود را به نفع ترامپ تغییر دهند.
در بُعد سیستماتیک، پیشینۀ تاریخی آمریکا و نابرابریها همواره در اذهان جامعۀ آمریکا بالأخص رنگینپوستان در چرخش بوده که سبب شده است مردم این کشور در جست جوی امنیت بودن را هدف خود قرار دهند بهگونهای که حتی شاهد هستیم رنگ اعتراضات اخیر، نسبت به اعتراضات دهۀ 1960، تیرهتر شده است. طبق آمار، در حدود 13 درصد جمعیت آمریکا را سیاهپوستان تشکیل میدهند، در حالیکه ۶۰ درصد زندانیان این کشور از میان این رنگینپوستان که تحت تبعیض نژادی هستند است. همچنین طبق برآوردها بیشترین میزان تلفات براثر شیوع ویروس کرونا در این کشور مربوط به جمعیت سیاهپوستان است چراکه میزان رسیدگیهای بهداشتی و موجودیت این اقلام برای این قشر از جامعه در میزان مناسبی قرار ندارد.
یکی دیگر از جنبههایی که مسبب خاموش نشدن شعلۀ جنجالها و مناقشات در این کشور است نیروهای نظامی هستند که این جنبه نیز مربوط به بُعد سیستماتیک آمریکا است. رویکرد خشونتآمیز همراه با کشتارهای غیرانسانی این نیروها حتی باوجود برخی اعتراضاتی که بهصورت مسالمتآمیز در حال شکلگیری بودند موجب گستردهتر شدن دایرۀ اعتراضات شده است. از مهمترین علل چنین رویکردی در آمریکا، قدرتی است که به این نیروها داده شده و محدودیت این نیروها را به حداقل ممکن تقلیل داده است، البته که نباید از دستورات هیئت حاکمه نیز چشمپوشی کرد. نکته جالبتوجه در مشاهدۀ چنین عملکردی از سوی پلیس آمریکا این است که در حدود 15 درصد آموزشهای نظامی در این کشور مربوط به کاهش تنش و هدایت خشم است و بیشتر آموزشها معطوف به کار با اسلحه و نحوه درگیری است که این نشان از خشونتطلبی فزاینده و سرکوب دارد.
جمیع این عوامل سبب شدند تا بیاعتمادی بیشازپیش این اقلیت سیاهپوست به هیئت حاکمه افزایش یابد و میزان تسامح مردم به حداقل ممکن تقلیل یابد. اکنون چالشی که آمریکا با آن مواجه است، تهدید امنیت ملی این کشور است. همچنین رویکرد اتخاذی از سوی ترامپ سبب شده است تا مردم آمریکا، او را با موسولینی مقایسه و بالتبع، این کشور را کشوری فاشیستی قلمداد کنند. در صورت برگزاری انتخابات ماه نوامبر و درصورتیکه حتی بایدن هم بتواند زعامت امور را دردست گیرد، احتملا تغییراتی در ساختار پلیس و قوه قضائیه آمریکا ایجاد خواهد شد؛ چراکه دموکراتها همواره خود را حامی مساوات و برابری معرفی کردهاند ولی تجربه و تاریخ توأماً اثبات کردهاند که در ایالاتمتحده، اقلیت سیاهپوست همچون گذشته باید در اقلیت بماند هم چنانکه باروی کار آمدن اوباما در 2008 گمانهزنیها حاکی از تغییرات نهادی بودند ولی با مرور زمان، اوباما نیز در ساختار، ذوب شد و نتوانست گامی قابلتوجه بردارد.
در سال 2016 اکثریت رنگینپوست ایالاتمتحده با توجه به سبقۀ نژادپرستی ترامپ، به وی رأی ندادند همچنین با توجه به حوادث پیشآمده و انتخابات پیش روی، سوق پیدا کردن بیشازپیش آرای رنگینپوستان به سمت سبد رقیبِ ترامپ یعنی جو بایدن امری بسیار محتمل به نظر میرسد چنانکه خانوادۀ جورج فلوید نیز صراحتاً حمایت خود را از وی اعلام کردهاند.
نژادپرستی در ایالاتمتحده و رویکردهای انکارناپذیر شخص رئیسجمهور، دومحوری هستند که تأثیری بسزا در اتحاد سیاهان و سفیدپوستان در این مدت داشته که بهخوبی انحطاط جایگاه اخلاقی آمریکا، ریاکاری و افول این کشور را چه در بُعد داخلی و چه در ساختار نظام بینالملل محرز کرده و موجب خدشهدار شدن وجههی این کشور شده است.
منبع:https://thepolitics.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.