پتانسیل‌های اقتصادی امارات و بحرین برای رژیم صهیونیستی

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
اقتصاد امارات بسیار گسترده‌تر از اقتصاد بحرین است و براساس آمار صندوق بین المللی پول این کشور دومین اقتصاد در خاورمیانه بعد از عربستان سعودی به شمار می‌آید

. در سال 2019 تولید ناخالص داخلی امارات 405 میلیارد دلار و بیش از 10 برابر تولید ناخالص داخلی بحرین (38 میلیارد دلار) بود. در آوریل 2020 صندوق بین المللی پول پیش بینی کرد که به علت همه گیری بیماری کووید-19 تولید ناخالص داخلی امسال در این دو کشور تا 3.5 درصد کاهش یابد. براساس داده‌های سازمان تجارت جهانی رقم صادرات از امارات 345 میلیارد دلار بوده است؛ در حالی که این عدد برای کشور بحرین از 20 میلیارد دلار فراتر نرفته است. مقاصد صادراتی امارات بسیار متنوع است درحالیکه عمده صادرات بحرین صرفا محدود به عربستان، امارات و ایالات متحده آمریکا می‌شود. علاوه بر این در شرایطی که نفت عنصر محوری در اقتصاد هر دو کشور را ایفا می‌کند، امارات در تلاش برای کاهش وابستگی به نفت و توسعه دیگر منابع درآمدی در حوزه‌هایی از جمله گردشگری و بیمه بوده است؛ هرچند که بحرین در متنوع سازی اقتصاد خود چندان موفق عمل نکرده و همچنان وابسته به منابع طبیعی است. امارات از نظر میزان ذخایر نفت در رده هفتم جهان قرار دارد، اما بحرین حائز رتبه 67 جهانی است.

امارات در سال‌های اخیر تمرکز بر روی متنوع سازی اقتصاد خود را تسریع بخشیده تا بدین وسیله از وابستگی اقتصاد ملی خود به نفت و تولیدات نفتی بکاهد. این سیاست در راستای توسعه کشور به عنوان یک مرکز جهانی برای تجارت و گردشگری، توسعه صنایع پیشرفته، محصولات وابسته به فناوری کامپیوتری، ایجاد مشوق برای پژوهش های علمی و فناوری در زمینه‌هایی مانند فضا و انرژی هسته‌ای بوده است. در مقابل بحرین تلاش کرده تا موقعیتش را به عنوان مرکز تجارت آنلاین و فناوری مالی در عرصه بین الملل تقویت نماید. منامه برای رسیدن به این مقصود به دنبال جذب سرمایه گذاران خارجی از طریق تعیین مالیات صفر و اعمال روش‌هایی برای تشویق اتباع خارجی به منظور سرمایه گذاری در این کشور است. در نتیجه فاصله قابل توجه بین اقتصاد دو کشور امارات و بحرین، فرصت‌ها و پتانسیل اقتصادی نهفته در توافق با ابوظبی بسیار فراتر از توافق پیشنهاد شده با منامه است.

اقتصاد امارات در انحصار و تحت کنترل شمار کوچکی از خانواده‌هاست که شرکت‌های بزرگ را در اختیار دارند و اغلب فعالیت بین المللی شکوفایی را تجریه می‌کنند. مالکان این شرکت‌ها شهروندان اماراتی هستند که زمام امور و مدیریت را در دست دارند در حالیکه بخش عمده‌ای از کارکنان آن را مهاجران کشورهای آسیایی تشکیل می‌دهند. در سال های اخیر برنامه‌های امارات برای رشد اقتصادی به علت تنش‌های منطقه‌ای (علیه ایران و همچنین از مداخله نظامی در لیبی و یمن)، همراه با قیمت ارزان نفت و بحران کووید-19 با لغزش هایی مواجه شده است؛ با این حال اقتصاد ابوظبی همچنان به صورت قابل توجهی امید بخش و با ثبات است.

وزیران خارجه امارات و بحرین در کنار بنیامین نتانیاهو

به رغم سیاست گذاری های قدرتمند اقتصادی، نبایست از تفاوت های موجود میان هفت امارت کشور امارات متحده عربی به سادگی گذشت. برای مثال ابوظبی به عنوان پایتخت سیاسی این کشور بیشترین ذخایر نفتی را دارا می‌باشد و دوبی به عنوان پایتخت تجاری- اقتصادی ثروتمندتر و شناخته شده تر از دیگر امارت‌ها و همچنان کانون فعالیت‌های اقتصادی است درحالیکه پنج امارت دیگر فعالیت اقتصادی کمتر و جاذبه بین المللی کمتری دارند. برخی از امارت‌های کوچکتر محافظه کارتر بوده و رغبت کمتری برای برقراری مناسبات با رژیم صهیونیستی نشان داده اند.

ملاحظات دو کشور بحرین و امارات درباره امنیت ملی، آگاهی از تهدیدات ایران و همچنین در نظر گرفتن منافع آمریکا به عنوان متحد مشترک آنها ذیل توافق ابراهیم اهمیت ویژه‌ای دارد. امارات از تقویت روابط خویش با ایالات متحده به دنبال دستیابی به سلاح‌های پیشرفته آمریکایی است. ابوظبی همچنین در منازعه با قطر می کوشد تا تعهدش را به عنوان یک بازیگر تاثیرگذار درسطح منطقه‌ای تثبیت نماید.

12 اکتبر: ورود کشتی ام.اس.سی؛ نخستین کشتی اماراتی به بندر حیفا در فلسطین اشغالی

توافق ابراهیم در بطن خود فرصت های اقتصادی بسیاری را دنبال می کند و طبیعتا امضای توافقنامه با کشورهای حاشیه خلیج فارس فعالیت‌های اقتصادی آنها با رژیم صهیونیستی که تا کنون مخفیانه یا به صورت غیر مستقیم انجام می‌شده است را آشکار می سازد و همچنین روابط اقتصادی در بسیاری از زمینه‌ها از جمله تجارت، گردشگری، حمل و نقل، امنیت، ارتباطات، فناوری، انرژی، بهداشت، دفاعی و محیط زیست را توسعه و گسترش می بخشد. برای مثال با در نظر گرفتن خصوصیات اکولوژیکی، منامه و ابوظبی می‌توانند همکاری را در زمینه کشاورزی پیشرفته و نمک زدایی آب داشته باشند. در حوزه انرژی همکاری آنها می‌تواند در زمینه‌هایی مانند انرژی های تجدید پذیر و صادرات نفت به غرب از طریق خط لوله ایلات- عسقلان بازتاب یابد.

ورود رژیم صهیونیستی به حوزه خلیج فارس فضایی را برای توافق با سایر کشورهای عربی و همچنین تحکیم مناسبات اقتصادی این رژیم با قاره آسیا و کشورهای شرق قاره فراهم کند. برای نمونه یکی از کاربردهای توافق ابراهیم کوتاه کردن مسیرهای پرواز برای هواپیماهای تجاری، باری و گردشگری به شرق آسیا، یکی از مهم ترین مقاصد توریستی گردشگران این رژیم است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟