. در پی طولانی شدن اعمال محدودیتهای آمد و شد و عبادت جمعی درون کنیسهها برخی از جماعتهای اولتراارتدکس اقدام به نافرمانی از دستورات کرونایی نیروهای پلیس کردند. یکی از شدیدترین برخوردها میان نیروهای پلیس و مذهبیها در شب ششم اکتبر در شهرک «مودیعین عیلیت» واقع در کرانه باختری روی داد. پلیس رژیم هفته گذشته گزارشهایی مبنی بر عبادت دستهجمعی در این شهرک دریافت کرده بود. با ورود نیروهای پلیس به این شهرک، صدها یهودی مذهبی، از جمله کودکان خودروهای پلیس را محاصره کرده و شروع به شعار دادن و سرود خواندن و فریاد زدن کردند. نیروهای پلیس که از نظر تعداد در برابر مذهبیهای محلی کاری از پیش نمیبردند، از فرماندهی درخواست نیروی کمکی کردند. در این ناآرامی اولتراارتدکسها به سوی نیروهای پلیس آجر، سنگ، بطری، قطعات فلزات، ترقه و سیگارت و … پرتاب کردند که در نتیجه این تنش 4 نفر از نیروهای پلیس مجروح شدند و 7 نفر از مذهبیها نیز به دلیل اخلال در نظم بازداشت شدند.
درگیری دیگر به روز ششم اکتبر باز میگردد که نیروهای پلیس به محله اولتراارتدکس نشین صد دروازه (مئه شعریم) در قدس هجوم بردند. برخی رسانهها گزارش داده بودند که در این محله پنجرههای کنیسهها با جعبه یا پردههای سیاهرنگ پوشیده شده که از گرفتن عکس یا فیلم جلوگیری شود. حتی برخی از جماعتهای اولتراارتدکس تندروتر اقدام به گماشتن نگهبان در ورودی کنیسهها کردند تا از ورود افراد ناشناس و یا کنجکاو جلوگیری کنند. همچنین برخی گزارشها نیز حاکی از این بوده که پلیس قدس با برخی از جماعت های رادیکال مذهبی برای اجرای شعائر جمعی مشروط بر عدم فیلم و عکس برداری از آن به توافقهایی رسیدهاند. البته پلیس رژیم این گزارشها را تکذیب کرده است.
در نتیجه گزارشات دریافتی، نیروهای پلیس بعد از ظهر سه شنبه در حومه محله و در فاصله 100 متری با کنیسه «تلدوس آحارون» مستقر شدند. با افزایش جمعیت معترض و پیوستن نمازگزاران روز سکوت به این جمع، کنیسه به طور کامل خالی شد. سپس پلیس تصمیم گرفت تا وارد محله شده و چند نفر از جوانان مذهبی را که در خیابانها حضور داشتند را دستگیر کند. با این اقدام پلیس ساکنان محل شروع به پرتاب اشیا بهسوی نیروهای پلیس کرده و دو نفر را زخمی کردند. پلیس نیز 17 تن را بازداشت کرد.
درگیری نیروهای پلیس رژیم با مذهبیها در محله صد دروازه (مئه شعریم) قدس
همچنین روز پنجم اکتبر نیز درگیری دیگری میان اولتراارتدکسهای اشدود و پلیس برسر اعمال محدودیتهای کرونایی رخ داد. 5 هزار یهودی مذهبی برای مراسم بزرگداشت «مردخای لیفر»، ربی حسیدی که با نام «ربی پیتسبورگ» شناخته میشود و روز چهارم اکتبر بر اثر ابتلا به کرونا در 65 سالگی چشم از جهان فروبسته بود، جمع شده بودند. با مداخله پلیس مراسم به صورتی خشونتآمیز برهم خورد و درگیری آغاز شد. «آریه درعی»، وزیر کشور رژیم نیز با حمایت نسبی از پلیس در درگیری تصریح کرده اگرچه بیشتر جماعتهای مذهبی قوانین را رعایت میکنند، اما اگر کسی فکر میکند نیازی به این قواعد ندارد و یا یک دولت سکولار آنها را وادار به این کار میکند، باید بداند که مسئله مرگ و زندگی در میان است و تا زمانی که تعطیلی سراسری به پایان نرسد محلههای خطرناک بازگشایی نخواهند شد.»
درگیری پلیس رژیم با یهودیان اولتراارتدکس در اشدود
از سوی دیگر تظاهرات مخالفان نتانیاهو نیز باوجود محدودیتهای کرونایی در سه هفته اخیر ادامه یافته است؛ ابتدا در واکنش به قانون منع تجمع بیش از 20 نفر، برخی از سازماندهندگان جنبش «پرچمسیاهان» اقدام به سازماندهی معترضان در «سلولهای 20 نفره» و با فاصله اجتماعی کردند اما به دلیل دشواری و شنیده نشدن صدای اعتراضات در نتیجه این وضعیت، معترضان نیز همچون مذهبیها با داشتن ماسک در نفرات زیاد به تجمعهای خود ادامه دادهاند. این امر باعث شد میان معترضان و نیروهای پلیس نیز درگیریهای خشونت باری رخ دهد. با این وجود پس از چند برخورد معترضان تلاش میکنند در جریان اعتراضات فاصله اجتماعی را نیز حفظ کرده و صدای اعتراض خود را به بی بی برسانند.
درگیری نیروهای پلیس رژیم صهیونیستی با معترضان در روز 6 اکتبر (تلآویو)
همزمان تصمیم جدید کابینه مبنی بر تداوم بخشیدن به سیاست تعطیلی سراسری برای یک هفته دیگر نیز خشم معترضان را بیشتر کرده است تا آنجا که برخی از تحلیلگران با توجه به وضعیت اجتماعی کنونی سرزمینهای اشغالی، رژیم صهیونیستی را از منظر اجتماعی در آستانه یک «جنگ داخلی» دانسته اند. «بن کاسپیت»، تحلیلگر وبسایت المانیتور در این راستا مینویسد: مدل عبری جنگ داخلی را «جنگ برادرها» میگویند که به دوره 12 طایفه باز میگردد. «در حالیکه از سال 1948 و با تأسیس اسرائیل مدرن این واقعیت که جهان علیه ماست یک منبع قدرت و یکپارچگی و همبستگی میان ساکنان اسرائیل بوده و در مواقع اختلاف داخلی به کمک ما آمده است؛ کمتر زمانی را سراغ داریم که شکافهای داخلی به حدی گسترده شده باشد که اسرائیل در آستانه یک جنگ داخلی قرار گیرد.»
شکافهای داخلی رژیم صهیونیستی در دو مرتبه زمینه ساز بروز بحران های داخلی شده است؛ مورد نخست به سال تأسیس رژیم یعنی 1948 باز میگردد که در ماه ژوئن کشتی حامل تسلیحات گروهک شبهنظامی ایرگون موسوم به «آلتانا» هدف نیروهای نظامی دولتی رژیم به رهبری نخست وزیر بنگوریون قرار گرفت. دومین رویداد مهم نیز 4 سال بعد و در سال 1952 به وقوع پیوست که «مناخیم بگین»، رهبر وقت حزب خروت(حزب مادر لیکود) در واکنش به توافق غرامت هلوکاست میان رژیم صهیونیستی و آلمان تظاهرات اعتراضی به راه انداخت. در هر دو مورد طرفین تا آستانه برخوردهای مرگبار پیش رفتند ولی نهایتاً از گسترش درگیری جلوگیری کردهاند. عمده اعتبار جلوگیری از جنگ داخلی در هر دو مورد به حساب مناخیم بگین واریز شد که بعدها با نخست وزیری خود، پاداش خودداری از درگیری را گرفت.
با وجود اینکه بگین و نتانیاهو هر دو از یک گرایش سیاسی و حتی یک حزب هستند، اما بی بی بنا ندارد از میراث مصالحهجویانه بگین درس سیاستورزی بگیرد. در سالهای اخیر نیز روند حکمرانی نتانیاهو کاملاً برعکس بگین بوده است. او نهتنها با چهرههای سیاسی و اجتماعی مخالف خود تند برخورد میکند، بلکه برخی از نهادهای داخلی رژیم را نیز به عنوان دشمن واقعی خود معرفی میکند. نتانیاهو همچنین نهتنها خواستههای معترضان را به رسمیت نمیشناسد، بلکه برای نخستین بار در تاریخ سیاسی رژیم صهیونیستی «حق تجمع و اعتراض مسالمتآمیز» را نیز از شهروندان رژیم گرفته است. در چنین شرایطی انتظار می رود از یکسو نیروهای پلیس که با دو طیف بزرگ طرفدار نتانیاهو و متنفر از وی روبهرو هستند برای مدیریت نظم و امنیت با دشواری مواجه گردند و از سوی دیگر نیز رفتار سیاسی شهروندان معترض به بی بی که با مقابله شدید و برخورد خشونتآمیز مواجه شدهاند و پلیس اجازه برگزاری تظاهرات مسالمتجویانه را به آنها نمیدهد نیز به سوی رادیکالیسم سوق پیدا نماید.
به نظر میرسد چندپارگی موجود در جامعه رژیم صهیونیستی را دیگر نمیتوان با صرف اصطلاحات راست و چپ تحلیل کرد و حتی دیگر دعوا بر سر توافقها و امتیازاتی که رژیم به یک دولت اصطلاحاً دشمن بدهد هم نیست و به عبارت دیگر ربطی به مسئله «جنگ و صلح» ندارد. در حقیقت اختلاف و تعارض میان این دو گروه از ساکنان سرزمینهای اشغالی به صورت فزایندهای در حال «شخصی شدن» است. همه دعواها بر سر یک نفر است: بنیامین نتانیاهو. گروه بزرگی از صهیونیستها هوادار او هستند و گروه بزرگ دیگری نیز مخالفان دوآتشه او به حساب میآیند. گروهی او را «مسیح زمان» می دانند که قرار است «اسرائیل را از خطر نابودی» رها سازد و گروه دوم او را «وزیر بزهکار»، «دروغگو»، «خطری علیه دموکراسی و دولت اسرائیل» میدانند.
البته دشواریهای اقتصادی موجود و نیز نارضایتی نسبی از مدیریت بحران کرونا در ماههای اخیر نیز بر شدت ناامیدی مخالفان وی افزوده است و از سوی دیگر گروه قابل توجهی از هواداران جناح راست را نیز که مایل به اعتراض در خیابانها نیستند را به سوی «نفتالی بنت»، رهبر حزب راستگرای یامیناه سوق داده است. نظرسنجیهای زیادی گویای این است که کمپین پرچمسیاهان در توسعه بیاعتمادی به نهادهای دولتی رژیم موفق عمل کرده و میزان اعتماد عمومی به نهادهای دولتی به شدت در حال تنزل کردن است. حدود یک میلیون نفر از ساکنان رژیم بیکار شدهاند و این بیکاری نیز بر شدت نارضایتیها افزوده است. به نظر میرسد در صورت تداوم یافتن محدودیتهای کرونایی شاهد خشونت ورزی میان نیروهای پلیس با معترضان و نیز جماعتهای اولتراارتدکس خواهیم بود و این امر ممکن است به حدی بیسابقه در سرزمینهای اشغالی برسد. به نحوی که نظم و امنیت دچار اختلال گردد.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.