در هفته های اخیر حزب الله ویدیویی منتشر کرد که در آن تهدید به نابودی مراکز مهم رژیم صهیونیستی با موشک های نقطه زن کرد. بنی گانتز وزیر دفاع اسراییل نیز با اشاره به تلاش حزب الله برای گسترش زرادخانه موشک های نقطه زن، مسئولیت هرگونه حمله احتمالی از جانب حزب الله به رژیم صهیونیستی را بر عهده دولت لبنان دانست. بررسی توان نظامی دو طرف و انگیزه ها و موانع موجود بر سر راه آن ها برای شروع چنین جنگی به درک بهتر شرایط منطقه کمک خواهد کرد.
وضعیت نظامی و تسلیحاتی رژیم صهیونیستی وحزب الله
از نظر تسلیحات نظامی می توان گفت که رژیم صهیونیستی قدرت اول منطقه است. پروژه موشکهای نقطه زن رژیم صهیونیستی بیش از یک دهه قدمت دارد. همچنین این رژیم مجهز به پیشرفته ترین جنگنده ها از جمله اف ۳۵ خریداری شده از آمریکا، هواپیماهای بدون سرنشین مسلح با فناوری پیشرفته و همچنین تسلیحات هسته ای است. داده های آماری سال جاری میلادی نشان می دهد که ارتش رژیم صهیونیستی ۱۷۰۰۰۰ پرسنل نظامی فعال، ۴۴۵۰۰۰ پرسنل نظامی ذخیره، ۵۸۹ هواپیما از انواع جنگی، آموزشی، ترابری نظامی و هلیکوپتر جنگی، و ۲۷۶۰ تانک در اختیار دارد.[۱]
داده های آماری سال جاری میلادی نشان می دهد که ارتش رژیم صهیونیستی ۱۷۰۰۰۰ پرسنل نظامی فعال، ۴۴۵۰۰۰ پرسنل نظامی ذخیره، ۵۸۹ هواپیما از انواع جنگی، آموزشی، ترابری نظامی و هلیکوپتر جنگی، و ۲۷۶۰ تانک در اختیار دارد
در مقابل، رژیم صهیونیستی برآورد کرده است که حزب الله ۲۵۰۰۰ نیروی نظامی در اختیار دارد که ۵۰۰۰ نفر از آن ها تحت آموزش های پیشرفته در ایران قرار گرفته اند. همچنین این گروه با داشتن هواپیماهای بدون سرنشین، سیستم های پدافند هوایی، ادوات زرهی و حتی تانک و موشک ساحل به دریا – که با استفاده از آن می تواند کشتی های نیروی دریایی اسرائیل را تهدید کند- تهدیدی در حد یک ارتش را متوجه تل آویو کرده است. اما سلاح اصلی حزب الله موشک های آن است که با کمک ایران به سرعت در حال پیشرفت است. به گفته منابع رژیم صهیونیستیی حزب الله بین ۱۰۰۰۰۰ تا ۱۵۰۰۰۰ موشک در اختیار دارد که اکثر آنها کوتاه برد هستند و در جنگ احتمالی آینده این گروه قادر به شلیک بیش از ۱۰۰۰ موشک در روز به سمت اهدافی در داخل رژیم صهیونیستی است.[۲] در مقابل، تلآویو در تلاش است تا از طریق سیستم های پیشرفته دفاع موشکی مانند گنبد آهنین و پاتریوت با این تهدید مقابله کند اما مقامات نظامی تل آویو خود اذعان دارند که هیچ یک از این سامانه ها قادر به محافظت کاملِ آسمان فلسطین اشغالی در برابر موشک های حزب الله نیست.
انگیزه ها و موانع حزب الله در جنگ با رژیم صهیونیستی
به طور کلی می توان گفت در شرایط فعلی حزب الله هیچ انگیزه ای برای جنگ با رژیم صهیونیستی ندارد. حتی اگر حزبالله از آمادگی نظامی نسبی برای چنین جنگی برخوردار باشد به دلیل شرایط سیاسی و اقتصادی لبنان به هیچ وجه مایل به چنین کاری نیست. در صحنه سیاسی لبنان، حزب الله ماه هاست که در کنار سایر اعضای دولت لبنان هدف اعتراضات مردم به فساد و ناکارامدی حکومت است. این اعتراضات پس از یک وقفه طولانی به دلیل شیوع کرونا، در هفته های اخیر نیز ادامه یافت. از جمله شعارهای این اعتراضات خلع سلاح حزب الله است و گروه هایی از تظاهرکنندگان، حزبالله را عامل قاچاق سوخت در مرز با سوریه می دانند. شدت اعتراضات و درگیریهای ناشی از آن در اوایل ماه ژوئن به حدی بود که برای مثال آژانس خبری فدرال روسیه آن را یادآور حوادث منتهی به شروع جنگ داخلی لبنان دانست. این رسانه روسی با اشاره به اختلافات مذهبی که منجر به آتش زدن عکس سید حسن نصرالله در این اعتراضات شد، آن را زنگ خطر تشدید اختلافات فرقه ای در لبنان دانست.[۳]
به طور کلی می توان گفت در شرایط فعلی حزب الله هیچ انگیزه ای برای جنگ با رژیم صهیونیستی ندارد. حتی اگر حزبالله از آمادگی نظامی نسبی برای چنین جنگی برخوردار باشد به دلیل شرایط سیاسی و اقتصادی لبنان به هیچ وجه مایل به چنین کاری نیست
از سوی دیگر اقتصاد لبنان در بدترین شرایط خود در سه دهه اخیر قرار دارد. اقتصاد این کشور همواره به دلیل فساد و سوء مدیریت در شرایط نامطلوبی بوده است اما در یک سال اخیر مشکلات دیگری نیز به موارد قبلی اضافه شده است. برای مثال اکنون در نتیجه شیوع ویروس کرونا نرخ بیکاری در این کشور به ۳۵ درصد رسیده است. در چنین شرایطی لبنان نیاز شدید به منابع مالی دارد و وام های خارجی تنها راه کسب این منابع است؛ در حالی که طرف های خارجی مایلند از این وضعیت برای قرار دادن نیروهای داخلی این کشور در مقابل حزب الله استفاده کنند. برای مثال در جلسه چند هفته گذشته کابینه لبنان که برای بحث درباره این تحریم ها برگزار شد نزار زکا – که مدتی در ایران بازداشت بود – با اعلام اینکه تحریم ها قطعا شامل لبنان نیز خواهد شد، اعلام داشت که از این پس هیچ بحثی در تایید روابط، خصوصا روابط اقتصادی و مالی با سوریه و حزب الله پذیرفته نیست.[۴]
همچنین بر اساس گزارشی از موسسه واشنگتن، آمریکا با اجرای این قانون به دنبال ناگزیر ساختن دولت لبنان برای نظارت شدید بر مرزهای خود با سوریه با هدف ممانعت از قاچاق سوخت به سوریه و واردات سلاح از این کشور به لبنان است. ماه گذشته ریاض سلامه رییس بانک مرکزی لبنان علناً حزب الله را به قاچاق متهم کرد و اظهار داشت که این اقدام سالانه ۴ میلیارد دلار به اقتصاد لبنان ضربه می زند بر اساس این گزارش قانون سزار می تواند میتواند به دولت لبنان کمک کند تا حاکمیت خود را در برابر بازیگران غیردولتی تقویت کند و قطعنامههای سازمان ملل مربوط به خلع سلاح حزب الله را به اجرا درآورد.[۵] در واقع حزب الله با خطر بایکوت در داخل جامعه لبنان مواجه است. طبیعی است که هرگونه جنگ با رژیم صهیونیستی علاوه بر نابودی مواضع حزب الله و زیرساخت های لبنان، منجر به نابودی پایگاه اجتماعی این گروه نیز خواهد شد. تهدیدات رژیم صهیونیستی درخصوص نابودی زیرساخت های لبنان و تلفات بالای غیرنظامی لبنان در این جنگ نیز عمدتاً با هدف از بین بردن پایگاه اجتماعی حزب الله صورت می گیرد. به عنوان مثال نفتالی بنت سیاستمدار راستگرای افراطی مدتها پیش اظهار داشت که نمی توان حزب الله و لبنان را از هم جدا کرد و در جنگ آینده با حزب الله باید زیرساخت های ملّی لبنان را نیز به عنوان یک هدف نظامی مشروع به حساب آورد.[۶]
از سوی دیگر وضعیت منطقه نیز حدود یک دهه پس از جنگ سوریه هنوز به ثبات نرسیده است و طبیعی است حزب الله بیشتر مایل به تثبیت دستاوردهای خود در این جبهه است. این در حالی است که به دلیل تحریم های شدید، ایران نیز با محدودیت های مالی شدید مواجه است و در صورت بروز بحران، به سختی قادر به کمک به همپیمان منطقه ای خود است. خصوصاً اینکه یکی از اهداف قانون سزار قطع ارتباط زمینی سوریه و لبنان برای جلوگیری از ارسال سلاح به حزب الله است. بدیهی است همه اقدامات آمریکا و رژیم صهیونیستی در چارچوب طرحی برای جنگ با حزب الله طراحی شده اند و تهدیدات حزب الله تنها واکنشی با هدف بازدارندگی است.
تهدیدات رژیم صهیونیستی درخصوص نابودی زیرساخت های لبنان و تلفات بالای غیرنظامی لبنان در این جنگ نیز عمدتاً با هدف از بین بردن پایگاه اجتماعی حزب الله صورت می گیرد
انگیزه ها و موانع رژیم صهیونیستی در جنگ با حزب الله
در مقابل، تلآویو انگیزه های زیادی برای ورود به جنگ با حزب الله دارد. هنوز موجودیت رژیم صهیونیستی در منطقه پذیرفته نشده است و تل آویو مهم ترین مانع در این مسیر را ایران و متحد منطقه ای آن حزب الله می داند. پس از سال ها تحریم ایران، اکنون تل آویو و واشنگتن ایران را در موضع ضعف می دانند و از پیروزی نهایی خود نسبتاً مطمئن هستند. در واقع فرایند انضمام مناطق اشغالی فلسطین هم زمان با تحریم ها بر علیه سوریه و بحث جنگ، همگی در چارچوب تلاش برای ایجاد نظمی جدید در منطقه و تثبیت جایگاه رژیم صهیونیستی قابل درک است.
از سوی دیگر موشک های نقطه زن حزب الله مهم ترین منبع نگرانی تل آویو است. زیرا این سلاح توانایی جنگی این گروه را تا حد یک ارتش ملی افزایش می دهد. حزب الله بدون نیاز به داشتن نیروی هوایی، از تمام مزایای چنین نیرویی برخوردار خواهد بود. موشک های دقیق حزب الله قادر خواهند بود هرگونه تاسیسات حیاتی و مراکز جمعیتی غیرنظامی اسرائیل را هدف قرار دهند[۷].
تحلیلگران اسراییلی معتقدند در برابر چنین تهدید موشکی دفاع فعال اگرچه شرط لازم است اما کافی نیست و نیاز به محافظت از تأسیسات حیاتی با دیوارهای بتونی ضخیم است که گرچه از نظر فنی امکانپذیر است اما بسیار پرهزینه و وقت گیر است. پاسخ دیگر، تنوع بخشیدن به توانایی تهاجمی نیروی هوایی اسراییل برای اقدام در مرحله اولیه جنگ آینده خواهد بود؛ یعنی همان کاری که حزب الله در حال حاضر مشغول به انجام آن است. به این ترتیب بهترین گزینه برای اسراییل این است که مانع دستیابی حزب الله به این موشکها شود چه از طریق حملات پیشدستانه نظیر آنچه در سوریه رخ داده است و چه از طریق یک جنگ مستقیم ولو به قیمت خسارات نسبتاً گسترده برای تل آویو.[۸]
در لبنان نیز تحلیلگران به تمایل تل آویو برای چنین جنگی واقفند. برای مثال حلیل خشان استاد علوم سیاسی دانشگاه بیروت در مصاحبه با الجزیره با تأکید بر قطعی بودن وقوع جنگ با حزب الله، آن را در چارچوب تلاش فزاینده ایالات متحده برای محاصره ایران و متحدانش در منطقه دانست.[۹]
با این وجود موانعی نیز در این راه بر سر مقامات تل آویو وجود دارد. یکی از این موانع بحران سیاسی و محاکمه نتانیاهو به اتهام فساد و رشوه است. کابینه فعلی نتانیاهو پس از برگزاری سه انتخابات تشکیل شد و هرگونه رخداد غیرمنتظره و شکست در جنگ می تواند به سقوط کابینه وی منتهی شود. در سطح اجتماعی نیز سیاستمداران اسراییلی نگران چگونگی آمادهسازی مردم برای پذیرش ویرانی های گسترده احتمالی ناشی از یک درگیری نظامی بزرگ با حزب الله هستند. به گفته تحلیلگران صهیونیست، جوانان اسراییلی کمتر از نسل قدیم با تهدید حمله مستقیم آشنا هستند و توانایی ارتش در خنثی کردن تهدیدات ناشی از موشک های غزه که چندان پیشرفته نبودند موجب شده است انتظارات از سیستم دفاعی این رژیم برای مقابله با موشک های حزب الله بالا رود. به توصیه این دسته از کارشناسان، تل آویو باید قبل از اینکه در داخل تلفات سنگینی را متحمل شود، با ترکیب نیروی عظیم نظامی و اطلاعاتی لازم به سرعت جنگ را به پایان برساند. با این حال در عرصه میدانی هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و این یکی از محدودیت های شروع جنگ از سوی تل آویو است.[۱۰]
با توجه به هدف این جنگ که قطع بازوی منطقه ای ایران یعنی حزب الله است، ایران ناگزیر از نشان دادن واکنش خواهد بود. شدت واکنش بستگی به شدت درگیری ها و نیاز حزب الله به کمک ایران خواهد داشت
از نظر اقتصادی نیز رژیم صهیونیستی با مشکلاتی برای شروع چنین جنگی مواجه است. همچون بسیاری از کشورها، این رژیم نیز با شیوع کرونا با مشکلات زیادی مواجه شده است و عده زیادی به دلیل بیکاری به زیر خط فقر سقوط کرده اند و نیازمند خدمات تامین اجتماعی شده اند. این وضعیت فشار زیادی را بر دوش سیستم رفاه اجتماعی این رژیم خواهد گذاشت.[۱۱] همین حالا نیز وضعیت دشوار این بخش، موجب اعتراضاتی در جامعه اسراییل شده است. برای مثال در هفته های گذشته مددکاران اجتماعی اعتراضاتی را با هدف بهبود شرایط کاری خود ترتیب داده اند. آن ها بخش خدمات اجتماعی را به دلایلی نظیر افزایش شدید موارد نیازمندِ کمک و دستمزد پایین خود، از هم پاشیده می دانند.[۱۲]
پیامدهای منطقه ای جنگ رژیم صهیونیستی و حزب الله
فارغ از انگیزه ها و موانع، احتمال وقوع جنگ حزب الله و رژیم صهیونیستی به حدی جدی است که هیچ یک از پژوهشگران آن را رد نمی کنند و تنها مساله را زمان می دانند. بر این اساس زمان چنین جنگی نیز وابسته به یک تصمیم یا محاسبه اشتباه در ایران و یا لبنان است. این موضوع از این لحاظ حائز اهمیت است که به نظر می رسد رژیم صهیونیستی مایل است مسئولیت شروع چنین جنگی را با توجه به موانع داخلی ذکر شده به گردن حزب الله و یا ایران بیندازد. بنابراین به هرگونه اقدام تحریک آمیز از جانب تل آویو باید با این دید نگریست.
از سوی دیگر این خطر وجود دارد که چنین جنگی تنها به لبنان و رژیم صهیونیستی محدود نماند و باعث جنگی منطقه ای با حضور ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی ایالات متحده شود. به این ترتیب تمام نیروهای منطقه ای و بین المللی که قبلا در چارچوب جنگ سوریه در پی دستیابی به اهداف استراتژیک خود بودند، با بروز جنگی جدید، میدانی تازه برای نبرد خواهند یافت. به این ترتیب حتی روسیه، ترکیه و کردها نیز ممکن است به عرصه چنین جنگی کشیده شوند.[۱۳]
پیامدهای جنگ در منطقه برای ایران
از نظر منطقه ای چنین جنگی عواقب شدیدی برای ایران خواهد داشت. با توجه به هدف این جنگ که قطع بازوی منطقه ای ایران یعنی حزب الله است، ایران ناگزیر از نشان دادن واکنش خواهد بود. شدت واکنش بستگی به شدت درگیری ها و نیاز حزب الله به کمک ایران خواهد داشت. این در حالیست که به دلیل تحریم ها ایران منابع مالی چندانی برای ورود به چنین جنگ گسترده ای در اختیار ندارد. همچنین با توجه به تحولات ناشی از روی کار آمدن دولت الکاظمی در عراق و همچنین تحریم های سوریه، مسیر کمک نظامی به حزب الله نیز احتمالاً مسدود خواهد بود. در این میان ایران ناچار است منافع روسیه را نیز به عنوان موثرترین بازیگر فعلی سوریه در نظر بگیرد که این امر به نوبه خود واکنش های ایران را محدود خواهد کرد.
نتیجه
با توجه به آنچه گفته شد، وقوع جنگ بین حزب الله و اسراییل کمابیش قطعی است. اما به نظر می رسد تل آویو درصدد است مسئولیت شروع چنین جنگی را به عهده حزب الله و ایران بگذارد تا در صورت بروز هرگونه مشکل و شکست احتمالی از فشار افکار عمومی نیز رهایی یابد. در چنین شرایطی بهترین گزینه برای ایران و حزب الله پرهیز از هرگونه پاسخگویی به تحرکات تل آویو البته در کنار سطحی از تهدیدات بازدارنده است.
ارجاعات
[۱] “Israel Military Strength (2020)”, Global Fire Power:
https://www.globalfirepower.com/country-military-strength-detail.asp?country_id=israel
[۲] Judah Ari Gross, “Israel-Hezbollah war is inevitable, sure to be devastating — defense experts”, The times of Israel, Oct 26, 2017:
https://www.timesofisrael.com/israel-hezbollah-war-is-inevitable-sure-to-be-devastating-defense-experts/
[۳] Протесты против Хезболлы в Ливане боятся гражданской войны
https://riafan.ru/1283505-protesty-protiv-khezbolly-v-livane-boyatsya-grazhdanskoi-voiny
[۴] زهرا عطری سنگری، “قانون سزار: اهداف وپیامدها”، اندیشکده راهبردی تبیین، منتشر شده در تاریخ ۸ تیر ۱۳۹۸، قابل بازیابی در پیوند ذیل:
قانون سزار؛ اهداف و پیامدها
[۵] Hanin Ghaddar, “The Caesar Act Comes Into Force (Part 2): Pressuring Hezbollah in Lebanon”, The Washington Institute for Near East Policy, Jun 12, 2020:
https://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/view/the-caesar-act-comes-into-force-part-2-pressuring-hezbollah-in-lebanon
[۶] Judah Ari Gross, Op.Cit
[۷] Uzi Rubin,”Israel and the Precision-Guided Missile Threat”, Begin-Sadat Center for Strategic Studies”, Jun 16, 2020: https://besacenter.org/perspectives-papers/israel-precision-guided-missiles/
[۸] Ibid.
[۹] Timour Azhari, “US Caesar Act could bleed Lebanon for years to come”, Aljazeera, Jun 19, 2020: https://www.aljazeera.com/ajimpact/caesar-act-bleed-lebanon-years-200618182518464.html
[۱۰] Judah Ari Gross, Op.Cit
[۱۱] “Israel’s Economy Before and After the Coronavirus Crisis”, Taub Center for Social Policy Studies in Israel, Jun 10, 2020: http://taubcenter.org.il/israels-economy-before-and-after-the-coronavirus-crisis/
[۱۲] Overworked, underpaid and at risk, Israeli social workers launch general strike – Israel News – Haaretz.com
https://www.haaretz.com/israel-news/.premium-overworked-underpaid-and-at-risk-israeli-social-workers-launch-general-strike-1.8972016
[۱۳] Gavriel Dan, “What would a war between Hezbollah and Israel look like?”, Israel Unwired, Nov 4, 2019:
منبع:http://tabyincenter.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.