وقتی مدارس مراکش درهای خود را در ماه نوامبر گشودند، دانش آموزان را با یک شگفتی مواجه کردند و آن گنجانده شدن تاریخ و فرهنگ یهود در کتاب های درسی بود.
این نخستین باری است که یک کشور عربی چنین گامی بر داشته است اما پیشگامی مراکش در این زمینه تعجبی ندارد. هنگامی که صحبت از یهودیت می شود، این کشور در بسیاری از موارد پیش از سایرین دست به اقدام زده است؛ در سالی که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت ایران، هولوکاست را افسانه خواند، محمد ششم پادشاه مراکش قتل عام شش میلیون یهودی را «یکی از تراژیک ترین بخش های تاریخ مدرن» نامید و به راه اندازی پروژه علاء الدین که مورد حمایت یونسکو است و هدفش بهبود روابط مسلمانان و یهودیان و مقابله با انکار هولوکاست می باشد، کمک کرد.
تغییراتی که در ارتباط با یهودیان تنها در چهار سال گذشته در مراکش رخ داده، از قرار ذیل است: 1. افتتاح موزه یهودیان کازابلانکا با عنوان «موزه تاریخ محلی» که نخستین موزه در نوع خود در جهان عرب می باشد در اوایل امسال توسط محمد ششم در شهر ساحلی الصویره که زمانی 40% ساکنان آن را یهودیان تشکیل می دادند، 2. بازسازی کنیسه ای نزدیک به موزه، 3. دستور مقامات مراکش به امامان جماعت برای یادگیری آموزه هایی از مسیحیت و یهودیت، 4. انتشار جزوه ای با عنوان «سخنرانی در خصوص فرهنگ یهود» برای تعلیم به امامان توسط کاخ سلطنتی. 5. درآخرین رویداد نیز زمزمه هایی که مبنی بر الحاق مراکش به توافقات عادی سازی رابطه اعراب با اسرائیل از واشنگتن به گوش می رسید به تحقق پیوست.
یهودیان مراکشی بزرگترین جمعیت یهودیان اسرائیل را تشکیل می دادند تا آنکه یهودیان روس زبان در دهه نود به شکل گسترده دست به مهاجرت به اسرائیل زدند و مراکشی تبارها را از اکثریت انداختند. اما دلایل و سیاست هایی که ورای قراردادن تاریخ و فرهنگ یهود در کتابهای درسی وجود دارد، فراتر از قدمت یهودیت در مراکش است.
وقتی مقامات مراکشی تصمیم خود را در مورد برنامه درسی پایه ابتدایی اعلام کردند، با تحسین گسترده گروههای یهودی مواجه شدند. اتحادیه یهودیان سفاردی آمریکا و کنفرانس رؤسای سازمان های یهودی مهم آمریکا، بیانیه ای صادر کردند و از «تعهد شاه به پذیرش و حمایت از تکثرگرایی» قدردانی نمودند.
برخلاف مراکش، در مصر وقتی رئیس جمهور عبدالفتاح سیسی از بسته 71 میلیون دلاریِ دولت برای ترمیم آثار مربوط به یهودیان در سال 2017 رونمایی کرد، تحلیلگران با بدبینی به این اقدام دولت نگریسته و اهداف سیسی را نه حفظ پیشینه تاریخی کشور، که سیاسی دانستند. به اعتقاد آنان تقویت روابط مصر و امریکا، تلاش سیسی برای ارائه تصویری میانه رو از دولتش در سطح بین المللی و تلاش برای کسب پست های بالا در یونسکو، از جمله اهداف سیسی برای تخصیص چنین بسته ای بود.
«عبدو لادینو» مدیر انجمن میمونه که یک سازمان غیردولتی مراکشی است و توسط دانشجویان مسلمانی که بدنبال ترویج گفتگوهای بین الادیانی در مراکش و حفظ میراث یهود هستند اداره می شود، می گوید «تفاوتی که بین مراکش و مصر وجود دارد همین است که در مراکش پشت اقدامات دولت اهداف سیاسی نیست». وی اقدامات مراکش را در راستای علاقه این کشور به حفظ تاریخ یهودی اش می داند و معتقد است اینکه زمانی مراکش بزرگترین جمعیت یهودیان در جهان عرب را در خود جای داده بود، در کنار باورهای مشترک بین مسلمانان و یهودیان، سبب استثناشدن این کشور بر سایر کشورهای عرب شده است.
در کتاب های درسی نیز تاریخ و فرهنگ یهود، جزئی از هویت ملی کشور تعریف شده که با ارزش های صلح و آزادی و پذیرش دگراندیشان و اقلیت ها همراستا می باشد. به گفته لادینو «مراکش کشور ثروتمندی نیست اما از نظر تنوع قومی و مذهبی غنی است؛ یهودیت بخشی از تاریخ و فرهنگ ماست و بسیاری از امور روزمره ما از جمله غذایی که می خوریم، موسیقی ای که گوش می دهیم و اصطلاحاتی که به کار می بریم، از یهودیان مراکش گرفته شده است».
امروزه شمار یهودیان مراکش تنها دوهزار نفر است یعنی کمی بیشتر از یک درصد جمعیت یهودیان کشور در سال 1948؛ این افراد اغلب در کازابلانکا ساکن هستند حال آنکه در گذشته در سراسر مراکش پراکنده بودند. با این وجود مراکش از حیث برخورداری از جمعیت یهودیان، همچنان مقام نخست را در جهان عرب دارد. یهودیان مراکش بر اساس قانون اساسی مصوب 2011 مورد احترام هستند؛ در این قانون آمده است که وحدت ملت مراکش «با همگرایی اعرابِ مسلمان، بربرها و حسنیون ایجاد شده و با نفوذ و تأثیرپذیری از آفریقا، آندلوس، مدیترانه و یهودیت تقویت گشته است.»
وزیر آموزش مراکش در گفتگو با خبرنگاران در خصوص این تصمیم تاریخی به قانون اساسی استناد کرد و گفت «تاریخ یهودیت و یهودیان مراکش در قانون اساسی ما مورد اشاره قرار گرفته و لازم است که جزئی از برنامه درسی مدارس باشد. ما سالها به نقش اقوام مختلف در شکل گیری تاریخ و فرهنگ خود بی توجه بودیم ولی اکنون زمان تغییر و اصلاح است؛ پس با فرهنگ و تاریخ آمازیغی (بومیان سفید شمال آفریقا) شروع کردیم و می کوشیم که به سایر اقوام تاریخ ساز مراکش نیز بپردازیم.»
Orit Ouaknine-Yekutieli از متخصصان امور مراکش در بخش مطالعات خاورمیانه دانشگاه بن گوریون می گوید زمان زیادی سپری شد تا مراکش به این نقطه برسد و خاطر نشان می کند که «برخی از سازمان های غیردولتی یهودی در اتخاذ این تصمیم نقش داشتند. مشاور ارشد شاه مراکش نیز نزدیک به دو دهه برای رسیدن به این هدف تلاش کرد»؛ بنابراین جای تعجب نیست اگر وزیر آموزش مراکش می گوید که برای عملی کردن این تصمیم با مانعی روبرو نبوده و به گفته لادینو از جانب مردم عادی نیز واکنش منفی ای وجود نداشته است. در سالهای اخیر کنفرانس های بسیاری نیز در مراکش در خصوص یهودیت و فرهنگ عبری برگزار شده است. سال 2013 شرکت کنندگان در یک سمپوزیوم خواستار ایجاد رشته مطالعات عبری در دانشگاهها شدند.
گرچه تنوع فرهنگی مراکش به بخش مهمی از هویت ملی این کشور بدل شده، اما به گفته استاد دانشگاه بن گوریون نمی توان اهداف و دستور کارهای سیاسی را در این تصمیمات فرهنگی بی تأثیر دانست. بعد از یازده سپتامبر که مراکش با سلسله ای از حملات تروریستی مواجه شد، از جمله حمله ای که در کازابلانکا در سال 2003 روی داد و هدف آن یهودیان بودند، رژیم که افراط گرایی اسلامی را تهدیدی علیه حیات خود می دانست به پذیرش و گسترش چند فرهنگی، به عنوان ابزاری برای مقابله با این پدیده توسل جست. همچنین مقامات مراکشی برای فروخواباندن مطالبات رو به گسترش مردم در میانه بهار عربی در سال 2011 قانون اساسی جدیدی را به تصویب رساندند که در آن همکاری با اقلیت های میانه رو تضمین می شد و سعی بر ترویج مدارا و تساهل داشت.
اما اینکه چه دلایلی پشت تلاش های اخیر مراکش قرار دارد: نخستین دلیل می تواند پیوستن به سایر کشورهای عربی باشد که با اسرائیل توافق عادی سازی رابطه امضا کرده اند و دلیل دوم حمایت ایران و برخی دیگر از کشورها از جدایی طلبان پولیساریو و به رسمیت شناختن حکومت «جمهوری دموکراتیک عرب صحرا» بر صحرای غربی توسط این کشورهاست که باعث شده است مراکش و اسرائیل به یکدیگر نزدیک شوند.
در این خصوص وب سایت Axios گزارش داد که اسرائیل ترامپ را تحت فشار گذاشته بود تا حاکمیت مراکش را بر صحرای غربی به رسمیت بشناسد. صحرای غربی تا سال 1976 در اشغال اسپانیا بود؛ پس از ان، بیشتر این مناطق به تصرف مراکش درآمد اما با مقاومت چریکی مردم محلی روبرو شد. گرچه سازمان ملل گفته است که مردم صحرای غربی حق تعیین سرنوشت خود را دارند اما وضعیت این منطقه بیابانی همچنان مورد نزاع و مناقشه می باشد.
منبع:https://pe.annabaa.org
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.