شرکت طرفداران این جریان ها در جنبش اعتراضی، بصورتی متناقض، ادامه حیات رهبران نخبه را ممکن ساخت. نمونه آن ، بازگشت سعد حریری به مقام نخست وزیری ، یکسال پس از استعفا از آن است.
چشمگیرترین جنبه شورش لبنان آنست که همه گرایشات جامعه ای چند دسته و عمیقا قطبی شده را گرد هم آورد. در آغاز جنبش، تظاهرات نه تنها از مرزهای فرقه ای ، طبقاتی، نسلی و منطقه ای عبور کرد ، بلکه همه لبنانی ها ، اعم از آنهائی که همه رهبران سیاسی را زیر سوال می بردند و دیگرانی که به رهبران فرقه ای خود وفادار مانده بودند را متحد ساخت. حتی وفادارترین طرفداران جریان های فرقه ای انعکاس حرف دلشان را در شعارهائی می دیدندکه برضد اداره بد مملکت و گرانی روز افزون داده می شد. یک دانشجو که خانواده اش از حزب مسیحی «جنبش میهنی آزاد» میشل عون طرفداری می کند، می گوید:« آنها به تظاهر کنندگان پیوستند و شعارهای آنها را از طریق واتس آپ پخش کردند».
یکی از طرفدارن حزب الله به نوبه خود از خاطره مشابهی یاد می کند:« من واقعا امیدوار بودم. فکر می کردم عاقبت داریم به سمت کشوری می رویم که می شود در آن آبرومندانه زندگی کرد».
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.