پس از نزدیک به یکصد سال کشمکش و درگیری سرانجام در ۱۰ ژوئیهی ۲۰۲۰ ایاصوفیه از موزه به مسجد تبدیل شده و آنچنان که سیاستمداران ترکیه گفتهاند، قرار است نماز جمعهی دو هفتهی آینده در آن خوانده شود، نشانهای آشکار از پیروزی رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور همهکارهی دهههای اخیر ترکیه.
اما راز این بنای تاریخی که از یک سو توسط یونسکو «میراث مشترک جهانی» خوانده شده و از سویی دیگر مکانی مقدس برای مسیحیان بوده و مسلمانان و ملیگرایان ترک هم آن را نماد شکوه و عظمت تاریخی خود میدانند در چیست؟
ایاصوفیه: کلیسایی با رد قرنها ترمیم
ایاصوفیه که به کلیسای «حکمت مقدس» و «حکمت الهی» نیز معروف بود، در قرن ششم میلادی و در زمان سلطنت ژوستینین یکم ساخته شد. این بنا چنان باشکوه بود که معروف است ژوستینین پس از اتمام ساخت این کلیسا اعلام کرد: «آه سلیمان، من از تو پیشی گرفتم!»
اولین کلیسای ساختهشده در این محوطه در قرن چهارم پس از میلاد بود، این کلیسا که به اسم کلیسای کنستانتین دوم معروف است در پی شورشی در اوایل قرن پنجم میلادی سوخته و از آن اثری باقی نماند. اندکی پس از این آتش سوزی، تئودوسیوس دوم دستور داد بر ویرانهی آن کلیسای دومی ساخته شود. اما دیری نپایید که کلیسای دوم هم در آتش شورشیان سوخت. هر چند شورش سرکوب شد و ژوستینین دوم و همسرش دوباره به تخت سلطنت بازگشتند اما از کلیسای دوم تنها چند تختهسنگ مرمر باقی ماند که بر روی یکی از آنان دوازده بره به نشانهی دوازده حواری مسیح حجاری شده بود. این تختهسنگها در حفاریهای سال 1935 حیاط غربی این کلیسا، که البته به دلیل ترس از آسیب رساندن به بنای اصلی متوقف شد، کشف و در موزه به نمایش گذاشته شدند.
تنها چند روز پس از ختم شورش، ژوستینین یکم دستور ساختن کلیسای سوم را داد. برای ساخت این بنای سنگی زمان و هزینهی زیادی صرف شد. معماران آن مسلط به ریاضیات و فیزیک بوده و بیش از ده هزار نفر در ساخت آن مشارکت داشتند. احداث این بنا در سال 535 میلادی به پایان رسید و درهای آن به روی عموم باز شد. اما این بنا هم از آسیب دور نماند. این بار نه شورش و آتشسوزی بلکه زلزلههایی مهیب. گنبد اصلی و شرقی در زلزلهی اول شکاف برداشتند و در پی زلزلهی دوم گنبد اصلی کاملاً فرو ریخت. این بار گنبدی سبکتر ساخته و در ارتفاع بالاتری نصب شد. بازسازیها در سال ۵۶۲ میلادی به اتمام رسید و پس از آن پذیرای ارتدوکسهای قسطنطنیه شد و نقطهی مشخصی از شبستان هم به تاجگذاری امپراتوران بیزانسی اختصاص یافت.
ظاهراً کلیسا مملو از آثار عتیقهی مقدسی همچون کفن مریم مقدس، میخهای صلیب و سنگ قبر مسیح بود. در قرن هشتم میلادی امپراطور لئو سلسله دستوراتی مبنی بر غیرقانونی بودن پرستش تصاویر صادر کرد و به ارتش دستور داد که همهی تصاویر و شمایل مذهبی را نابود کنند. در این دوره بسیاری از مجسمهها و شمایل کلیسای ایاصوفیه نابود یا به جای دیگری منتقل شد. در اوایل قرن نهم و در دورهی امپراتوری «آرین» مجدداً شمایل و تصاویر به ایاصوفیه بازگردانده شد. تغییرات اما منوط به همینها نماند. آتشسوزی و بعدتر زلزلههایی در ادوار مختلف به بخشهایی از کلیسا آسیبهایی زد که شش سال مرمت آن را به دنبال داشت. در اوایل قرن سیزدهم و در پایان جنگ صلیبی چهارم و تسخیر قسطنطنیه به دست مسیحیان لاتین، ایاصوفیه غارت شد. بسیاری از تابلوها و شمایل به کلیساهای غرب فرستاده شد و ایاصوفیه به کلیسای کاتولیکهای روم تبدیل شد اما در اواسط قرن سیزدهم بیزانسیها مجدداً کلیسا را بازپس گرفتند. در پی زلزلهی سال ۱۳۴۴ این بنا به شدت آسیب دید و موقتاً تعطیل و بازسازی شد.
سقوط قسطنطنیه و کلیسایی که مسجد شد
در سال ۱۴۵۳ و پس از فتح قسطنطنیه به دست عثمانیها و در پی تصرف کلیسا «سلطان محمد دوم» بلافاصله فرمان تبدیل کلیسا به مسجد را صادر کرد. یکی از روحانیون حاضر از منبر کلیسا بالا رفت و اذان تلاوت کرد. سه روز پس از تسخیر، اولین نماز جمعه در ایاصوفیه برگزار و این بنا به نخستین مسجد امپراتوری استانبول تبدیل شد. محمد دوم دستور بازسازی آن را صادر کرد و منارهای چوبی، چلچراغی بزرگ، محراب، و یک منبر به آن اضافه شد. در زمان سلطان سلیمان اول، نقاشیهای دورهی بیزانس با گچ پوشانده شد (در سال ۱۹۳۰ و در دورهی آتاتورک این گچها تراشیده شد). «معمار سینان»، معمار ارمنی مشهور ترک، برای جلوگیری از آسیب مجدد بنا، آن را در مقابل زلزله مقاوم کرد. معروف است که «معمار سینان» که اکثر بناهای تاریخی ساختهی ذهن و دست اوست، بسیار تلاش کرد تا گنبدی بهتر از ایاصوفیه بسازد اما در ساخت آن ناکام ماند.
معروفترین بازسازی ایاصوفیه در دورهی امپراتوری عبدالمجید اول انجام شد. دو معمار سوئیسی به همراه بیش از ۸۰۰ کارگر گنبد و هلال طاق را مستحکم نموده، ستونها را راست کردند و تزئینات داخلی و خارجی ساختمان را ترمیم و اصلاح نمودند. لوحهای بسیار بزرگ مدوری حاوی اسامی الله، محمد، ابوبکر، عمر، عثمان، علی، حسن و حسین از ستونها آویزان شد.
افسانههای ایاصوفیه
افسانههای بسیاری در مورد ایاصوفیه رایج بود. گمان میکردند که گذرگاهی پنهانی از کاخ تکفور، جنب دیوارهای شهر وجود دارد که تا جزایر دریای مرمره امتداد مییابد. صرفنظر از اسطورهها، در پی جستوجوی غواصان ترک در تالارهای غرق در آب، دو تونل را یافتند که احتمالاً تئودوسیوس دوم، امپراتور بیزانس قرن 5 میلادی از آنها برای تردد مخفیانه به کاخ تکفور و هیپودروم استفاده میکرده است. بر اثر آتشسوزی و زلزلههای متعدد بخش بزرگی از ایاصوفیه از بین رفته است، از جمله تابلوی موزائیک تصویر عیسی مسیح که در سال ۱۳۵۵ میلاد بر سطح داخلی گنبد نصب و در میانهی سدهی ۱۷ میلادی در زمان عبدالمجید دوم، غازی عسکر عزت افندی با نوشتن آیاتی از سورهی نور آن را پوشانده است. همچنین بر روی ستونی که «ستون گریان» خوانده میشود، سوراخی وجود دارد که مسیحیان معتقدند در اثر اشکهای مریم پدیدار شده و این باور رایج است که این ستون توان شفای بیماران را دارد.
هنری میتوز در مقالهی «از قرن پانزدهم تا به امروز» به یکی دیگر از این افسانهها اشاره میکند: «در اوایل قرن هفتم یکی از نیم گنبدهای کلیسا فرو ریخت و هیچکس در قسطنطنیه نتوانست آن را مرمت کند. بنابراین، امپراتور نامهای را برای محمد (ص) ارسال کرد و پیامبر دستورالعملی مبنی بر چگونگی ترمیم نیمگنبد ــ به همراه تعداد زیادی شتر که بارشان ملات مخصوصی از شن و ماسههای مکه مخلوط با آب دهان خود بود برای امپراتور فرستاد. نقل است شبی که جبرئیل پیامبر را به بهشت برده بود، محمد (ص) نمونهی ایاصوفیه را در بهشت دیده است.»
بعد از تصرف قسطنطنیه به دست امپراتوری عثمانی، جسد کنستانتین، آخرین امپراتور قسطنطنیه، هرگز پیدا نشد و این شایعه وجود دارد که روزی کنستانتین برخواهد گشت و ایاصوفیه را دوباره به کلیسا تبدیل خواهد کرد.
ساختمانی تاریخی زیر آواری از سیاست
پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و ایجاد جمهوری ترکیه، در سال ۱۹۳۴ آتاتورک، ایاصوفیه را از مسجد به موزه تبدیل کرد. فرشها برداشته و تزئینات کف مرمر آن برای اولین بار پس از قرنها ظاهر شد. گچ سفیدی که بسیاری از موزائیکها را پوشانده بود تراشیده و شمایل حضرت مریم دوباره پدیدار شد. این تغییر کاربری همواره آماج انتقاد محافظهکاران مسلمانی بود که آن را تلاش نمادین آتاتورک برای کوبیدن مهر سکولاریسم بر جامعهی مذهبی ترکیه میدانند.
اکنون ادعاها بر سر تبدیل دوبارهی این موزه به مسجد به احیای نزاعهای ایدئولوژیک قدیمی میان مسلمانان و مسیحیان انجامیده است. پیش از این نیز در سال 2019 و پس از تیراندازی به دو مسجد در نیوزیلند، مسلمانان ترک در تظاهراتی خواستار بازگشایی مجدد ایاصوفیه به عنوان مسجد شده بودند. دلیل اصلی خشم مسلمانان ترک بیانیهی تیرانداز این دو مسجد، برنتون ترنت، بود. او در مانیفست خود چنین نوشته بود: «ما برای فتح قسطنطنیه (اسم تاریخی شهر استانبول) خواهیم آمد و همهی مساجد و منارهها را نابود خواهیم کرد. ایاصوفیه خالی از مناره خواهد شد و قسطنطنیه بار دیگر از آنِ مسیحیان خواهد شد.» پس از آن اردوغان در سخنرانی اعلام کرد: «برادرانم، او استانبول را قسطنطنیه نامید. تهدید کرد که ایاصوفیه را به کلیسا تبدیل میکند…. تا زمانی که این افراد وجود داشته باشند، تا زمانی که چنین طرز فکری وجود داشته باشد، اجازه نمیدهیم که این اتفاق رخ دهد.» البته بعدها اردوغان در پاسخ به پرسشهایی دربارهی بازگشایی مجدد ایاصوفیه به عنوان مسجد سخنان مبهمی بر زبان راند.
در سالهای اخیر گهگاه در این مکان تاریخی نماز جماعت اقامه شده که البته واکنش شدید ترکهای سکولار را در پی داشته است. هر چند دادخواستهایی که در گذشته برای تغییر وضعیت موزه ارائه شده بود همگی رد شده بودند اما این بار موارد قانونی جدیدی وجود داشت که نشان میداد حکم به نفع دولت اردوغان صادر خواهد شد. برای مثال، همین دادگاه پیش از این و در سال ۲۰۱۹ با تغییر کاربری و تبدیل موزه-کلیسای «کورا» به مسجد موافقت کرده بود. در نهایت در روز ۱۰ ژوئیه این دادگاه حکم غیرقانونی بودن تبدیل مسجد به موزه را صادر و اردوغان بلافاصله حکم تبدیل موزه به مسجد را امضا کرد.
این موضوع واکنشهای متفاوتی را در داخل و خارج از کشور به دنبال داشت. مخالفان اردوغان معتقدند که او از این مسئله برای تحریک هواداران مذهبی ملیگرا و محافظهکار خود استفاده کرده و آن را ناشی از شرایط فعلی ترکیه میدانند. همچنین آنها مطرح کردن مجدد این موضوع مناقشهانگیز را ناشی از شکست حزب حاکم در انتخابات سال گذشتهی شهرداری استانبول و وضعیت بد اقتصادی کشور در پی شیوع ویروس کرونا میدانند.
در خارج از کشور نیز وزیر فرهنگ یونان، لینا مندونی، ترکیه را به احیای مجدد «احساسات مذهبی و تعصبات ملیگرایانه» متهم کرد. او قبلاً اعلام کرده بود که هیچ تغییری نباید بدون تأیید کمیتهی بیندولتی میراث جهانی یونسکو انجام شود. اردوغان هم در پاسخ تندی اعلام کرده بود: «آنها جرئت میکنند به ما بگویند که ایاصوفیه را به مسجد تبدیل نکنیم. حاکم ترکیه شمایید یا ما؟» دولت باغچهلی، رهبر حزب حرکت ملی، هم تأکید کرده بود: «ایاصوفیه مسجد فتحشدهی ملت مسلمان ترکیه است. این حقیقتی تغییرناپذیر است.»
هر چند البته وزیر فرهنگ سابق، گونای، معتقد است که هیاهوی اردوغان نمایشی برای ابراز قدرت در استانبول است، همان شهری که اردوغان نزدیک به سی سال قبل اولین سمت مهم سیاسی خود را با شهرداری آن آغاز کرد.
یکی از نگرانیهای اصلی از تغییر کاربری این موزه ناشی از موزائیکهای بیزانسی آن است. موزائیکهایی با نقش مسیح، مریم باکره و تصاویر امپراتوران آن دوره. این موزائیکها که در دوران عثمانی زیر لایهای از گچ مدفون شده بودند تنها پس از تغییر کاربری و تبدیل آن به موزه کشف شدند. علاوه بر این، این موزه یکی از پربازدیدترین مکانهای تاریخی استانبول است و با تغییر کاربری آن کسی نمیداند چه بر سر این مکان خواهد آمد.
اثری که زمانی نماد پیروزی امپراتوری عثمانی و سقوط امپراتوری بیزانس بود، نه تنها مایهی منازعات مذهبی شده بلکه به نمادی از رقابت بین احزاب ترک هم تبدیل شده است. از سویی اردوغان برای احیای قدرت ازدسترفتهاش همواره سعی کرده تا نامش در کنار آتاتورک مطرح شود و ناسیونالیستهای ترک و محافظهکاران مسلمان او را قهرمانی بشمارند که نماد ترکهای مسلمان را به آنها برگردانده است از سوی دیگر، اقلیتهای مذهبی ترکیه نیز بسیار نگراناند که این تغییرات بقایای فرهنگ و تاریخ آنان در ترکیه را نیز نابود کند.
به عقیدهی ناظران، این امر بخشی از سیاست دولت اردوغان به منظور قطبیسازی جامعه و تبدیل ترکیه از کشوری لائیک به کشوری اسلامی است. هر چند به نظر میرسد که اردوغان میکوشد ترکیهی کنونی را به دوران طلایی امپراتوری عثمانی بازگرداند و این تغییر کاربری هم نشانهای پررنگ از این بازگشت به شمار میرود، اما باید دید که آیا او سرانجام موفق به غلبه بر موانع داخلی و بینالمللی و دستیابی به این هدف خواهد شد یا نه.
منبع:https://www.aasoo.org
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.