روز گذشته جو بایدن، نخستین بازدید خود از پنتاگون را به عمل آورد و در سخنان خود، موضوع مهار چین را برجسته نمود. بی شک اکنون مهار چین برای ایالات متحده در صدر تعیین استراتژی های مهم قرار دارد اما مهار چین چه تاثیری بر راهبرد امریکا در افغانستان خواهد گذاشت؟
ارون فراید برگ، استاد علوم سیاسی دانشگاه پرینستون، معتقد است که برای چهار سال پس از حمله ۱۱ سپتامبر و اتحاد کشورهای قدرتمند برای مبارزه با آن روابط امریکا و چین رابطه خوب و مستحکم بود توجه بوش به مسئله تروریسم و تکثیر سلاحهای هستهای چین را از لیست دشمنان این کشور خارج کرده بود.(۱) در واقع پس از جنگ سرد ضمن توجه ایالات متحده امریکا به هژمونی و نیز حرکت به سمت جهان تک قطبی معضلات و چالشهای جدیدی نظام بین الملل را فرا گرفت که در جنگ سرد و رقابت میان امریکا و شوروی تجربه نشده بود برای مثال مسئله تروریسم باعث شد که تمامی رقبا و نیز کشورهای مختلف در مبارزه با آن تقلا کنند و به نوعی چالش مشترک باعث ایجاد اتحاد موقت میان بازیگران مختلف شد.
بنابراین اگر به سخنرانی جرج بوش در دور اول ریاست جمهوری توجه کنیم مسئله افغانستان و تروریزم پررنگ تر از هر موضوع و معضل دیگری است در واقع حرکت به سمت خاورمیانه و نیز حل معضلات جهان پسا جنگ سرد برای امریکا از هر مسئله دیگری پر اهمیت تر بود اما آرام آرام با قدرت گیری چین و رشد تولید ناخالص این کشور و نیز حتی تلاش آن برای بهبود وضعیت نظامی، بار دیگر مسئله قدرت های بزرگ و نیز رقابت میان آنها، در صدر موضوعات روابط بین الملل قرار گرفت اکنون پروژه مهار چین موضوع بسیاری از مقالات و نوشته ها در دانشگاه های خارجی می باشد.
شاید در طول دو دهه اخیر نخستین بار باشد که رئیس جمهور ایالات متحده امریکا در نخستین سخنرانی سیاست خارجی خود صحبت از افغانستان سخنی به میان نیاورد. و حتی مسئله تروریزم اهمیت خود را در سخنان رئیس جمهور امریکا از دست بدهد همانطور که در نخستین سخنرانی جو بایدن در باب سیاست خارجی توجه نمودیم، مسئله قدرت های بزرگ برای امریکا بسیار اهمیت یافته است و از سوی دیگر این موضوع با تاکید بیشتری در سخنان رئیس جمهور امریکا در پنتاگون مجددا نورد تاکید قرار گرفت. بسیاری این احتمال را در دوره بایدن بعید نمی دانند که امریکا پروژه خروج از خاورمیانه را آغاز کرده و تمام تمرکز خود را به سمت دریای جنوبی و نیز مهار چین قرار دهد.
اما در این میان مسئله مهار چین چه تاثیری در راهبرد ایالات متحده امریکا در افغانستان خواهد گذاشت؟
بی شک این مسئله در راهبرد امریکا در جنوب آسیا به ویژه افغانستان بی تاثیر نخواهد بود. رشد و گسترش نفوذ چین در افغانستان بدون حتی شلیک یک گلوله و پیاده کردن یک سرباز، نگرانی های ایالات متحده امریکا را افزایش داده است. امریکا نگران است که چین نبض اقتصادی منطقه را به دست بگیرد و نیز نفوذ خود در افغانستان را افزایش داده و به عنوان یک بازیگر اساسی و راهبردی در افغانستان شناخته شود این مسئله می تواند باعث شود که چین از محدودیت های ژئوپلیتیکی خارج شده و به سمت خاورمیانه و جنوب آسیا حرکت کند بنابراین احتمالا نخستین راهبرد ایالات متحده امریکا جلوگیری از نفوذ و گسترش چین در مناطق راهبردی است به همین سبب امریکا به دنبال ایجاد مانع در برابر چین می باشد.
بنابراین ایالات متحده امریکا از پر کردن خلا امنیتی به وسیله روسیه و چین در صورت خروج از افغانستان هراسان است. امریکا همچنین به مهار چین می اندیشد در واقع ایالات متحده حتا ممکن است از طریق نفوذ در افغانستان به منظور مهار (containment) استفاده نماید. شاید یکی از روشهای مهار چین محدود کردن این کشور، و جلوگیری از عدم نفوذ در شرق و جنوب آسیا باشد.
علی ایحال آنچه که مشخص است تشکیل کارگروه ویژه در پنتاگون برای مهار چین است. این موضوع نشان میدهد که همچنان مهار این کشور به عنوان راهبرد اصلی ایالات متحده امریکا در دوران بایدن پیگیری خواهد شد.
میدل ایست پرس(۲۰۱۲)، آینده روابط آمریکا و چین و تاثیر پذیری افغانستان
منبع:https://telegra.ph
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.