فاف در این مقاله به بررسی سیاست ایالاتمتحده در عراق می پردازد. وی معتقد است مشکل بزرگ سیاست آمریکا در عراق عدم شفافیت نیست، در تضاد بودن با سیاستهای واشینگتن در قبال ایران است.
یک عراق دموکراتیک، مرفه و متحد، نه تنها جلوی افزایش نفوذ ایران را میگیرد بلکه باعث میشود تا واشینگتن به راحتی نیروهای خود در این کشور را کاهش دهد.
فاف در این مقاله مدعی میشود که تهران از فرهنگ سیاسی فاسد عراق و اختلافات فرقه ای بهره برداری میکند تا روند بهبودی اوضاع در عراق را تضعیف و اطمینان حاصل کند که عراق به تهدیدی مانند دهه ۱۹۸۰ تبدیل نمیشود.
وی در این مقاله به تصمیمگیران آمریکایی مخصوصاً به دولت بایدن که برنامه تعامل با ایران را در دستور کار دارد پیشنهاد می دهد که یا به عقبرانی ایران در حوزههای نفوذش را در دستور کار قرار دهند یا بهبود اوضاع عراق را.
وی در ادامه بیان میکند که اگرچه ممکن است اعتراضات عمومی در عراق نفوذ ایران را در برخی از مناطق این کشور تعدیل کرده باشد اما از توانایی آن در بسیج احزاب سیاسی در مجلس و میان مردم علیه آمریکا کم نکرده است.
بر این اساس، وی پیشنهاد می دهد که واشینگتن باید از طریق دو رویکرد در برابر تلاش های ابران برای بیرون راندن آمریکا از عراق مقاومت کند. اولاً ایالاتمتحده باید توان و اراده دولت عراق را در برابر فشار ایران برای ایجاد محدودیت در تعامل آمریکا و عراق تقویت کند.
ثانیاً ایالاتمتحده نیاز به تقویت اثرات این کمک از طریق مشارکت رهبران سطح بالای واشینگتن برای اطمینان رهبران عراق از تعهد ایالاتمتحده دارد. این تلاشها می تواند شامل پیشنهادات اصلاحات مالی و اقتصادی از طرف واشینگتن برای بغداد باشد.
فاف همچنین پیشنهاد میدهد ایالاتمتحده روشهایی را برای فشار بر دولت نخستوزیر کاظمی در نظر بگیرد. این روش ها عبارتاند از:
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.