جنبش جان سیاهان مهم است شگردی است که دمکرات ها آن را برای تصرف دوباره کاخ سفید به کار گرفته اند و نه بیشتر. درحالی که پلوسی و رفقایش برای نشان دادن همدلی شان با سیاهان در حرکتی حساب شده مقابل دوربین ژست می گیرند، می بینیم که لایحه اخیر او برای انجام اصلاحات در نیروی پلیس حتی شامل مطالبات جنبش جان سیاهان مهم است هم نیست.
این خطرناک ترین زمان در تاریخ بشر است. جدی بودن این نقشه را نمی توان دست کم گرفت. وضعیت پیش آمده به دلیل هیچ تهدید جنگ متعارف یا انهدام هسته ای نیست. این تهدید بر اساس این واقعیت متوجه ما شده که یک جنگ روانی از سوی جامعه ستیزها علیه تمام بشریت به راه افتاده و گروه کوچکی از هیولاهایی آن را به پیش می برند که از طریق شستشوی مغزی طولانی و سیاست هایی که به معنای تولید و تکثیر وابستگی است، ذهن توده ها را در کنترل خود گرفته اند.»- گری بارنت
«فکر می کنید کدام حزب از اعتراضات، شورش ها و غارت هایی حمایت کرده که در بیش از 400 شهر آمریکا کشور گسترش پیدا کرد؟ کدام حزب به دنبال سرنگون کردن بناهای یادبود و مجسمه های تاریخی در سراسر کشور است؟ مقامات منتخب کدام حزب فکر می کنند که دولت حق دفاع از اموال فدرال را در برابر اوباشگران، شورشگران و سارقان پورتلند ندارد؟ کدام حزب به گروهی اوباش شرور اجازه داده کنترل منطقه ای را در مرکز سیاتل در دست بگیرد و اعلام یک کشور مستقل کند؟ کدام حزب در حالی که کشور در یک هرج و مرج در گستره اجتماع در می غلتید که شامل…شورش های جمعی نیز بود- در حد و اندازه هایی که دست کم از دهه 1960 به این سو در آمریکا مشاهده نشده – ظاهری مقبول از خود به نمایش گذاشته است؟» – (مایکل تریسی)
فرمانداران کدام حزب تعطیلی هایی را وضع کردند که اقتصاد را به سمت سقوط آزاد سوق داده و در حال نابود کردن مشاغل و کسب و کارهای میلیون ها نفر است؟ فرمانداران کدام حزب بدون حتی یک رای از طرف نمایندگان مردم، با صدور احکامی زدن ماسک صورت را الزامی کردند؟ رهبران کدام حزب با این ادعا که رئیس جمهور ایالات متحده یک عامل روسیه بوده، کودتایی 3 ساله را به اجرا گذاشته اند؟ کدام حزب روندهای استیضاحی را بر اساس ادعاهایی به جریان انداختند که نه جدی بودند و نه قابل راستی آزمایی؟ کدام حزب با کله شقی از پذیرش نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 امتناع کرد و هر کاری را که در ید قدرتش بود برای تعمیق جداسری ها و قطب بندی های سیاسی به کار بست؟
کدام حزب برای نفوذ به کارزار ترامپ از طریق خبرچین های مطمئن، نظارت الکترونیکی و دیگر رفتارهای غیرقانونی با هدف خرابکاری در انتخابات و از ریل خارج کردن دستور کار سیاسی ترامپ با اعضای رسانه های نخبه و جامعه اطلاعاتی همکاری کرده است؟ کدام حزب در حال استفاده از یک برنامه اضطراری سلامت عمومی برای ایجاد یک حالت هیستری با هدف به دست آوردن کنترل بیشتر بر مردم است؟ کدام حزب عامدانه محدودیت های وضع شده مرتبط با کووید19 را به منظور نابود کردن آنچه که از اقتصاد اخته شده آمریکا باقی مانده طولانی کرده است؟
کدام حزب گاه و بی گاه نشان داده است که نه در خدمت منافع مردم، بلکه در خدمت بدنه گلوبالیست های نخبه ای قرار دارد که با هدف محو تاریخ، نمادهای ما، سنت های ما، فرهنگ ما، هویت ما و حتی عمیق ترین ایده آل های ما و به منظور ایجاد یک نظم جدید که تحت حاکمیت تکنوکرات ها، فاینانسر ها و توانگرسالاران باشد، اکنون «جمهوری قانون اساسی» را در صدر محافل و طرح های خود قرار داده اند؟ کدام حزب به هیچ وجه یک حزب نیست بلکه ستون پنجمی است که عزم خود را برای خرابکاری در حاکمیت انتخابی و تقسیم کشور به جناح های همیشه درجنگ جزم کرده است؟
به دمکرات ها نمی توان اعتماد کرد. آنها پیشتر سیاست های تجاری ضد کارگر خود و سیاست خارجی مدافع جنگ خود را به اجرا گذاشته اند و اکنون به تحمیل سیاست مهاجرتی تمایل پیدا کرده اند که از کسب و کارهای آنها حمایت کند و استانداردهای زندگی طبقه مزد بگیر را برای برآوردن نیازهای اولیه خود در یک آمریکا پسا صنعتی با زحمت و مشقت زیاد تضعیف کنند.
چه کسی از این سیاست ها حمایت می کند؟
قطعا مردمی که درمرکز کشور زندگی می کنند و شاهد انتقال مشاغلشان به خارج از کشور، کسب و کارهایشان به مناطق فراساحلی هستند و چشم اندازهایشان از آینده در مه گم شده در حالی که کلینتون و اوبامای دمکرات با هدف خدمت به همپیمانانشان اقتصاد کشور را از درون تهی می کردند نیستند. آیا این دلیلی بر این نیست که دمکرات ها این چنین از «عدالت نژادی» و جنبش جان سیاهان مهم است حمایت می کنند؟ آیا این فقط راهی برای پنهان کردن رفتارهای تحقیرآمیزشان با مردمان متعلق به طبقه کارگری عمدتا سفیدپوست نیست که این حزب به منظور خدمت بیشتر به اهداکنندگان کمک های مالی شرکتی با جیب های بزرگ خود و اربابان وال استریت به آنها پشت کرد؟
البته که همینطور است. آفریقایی آمریکاییان قرار نیست از حمایت خود از دمکرات ها نفعی ببرند. به هیچ وجه. تا وقتی که رهبری دمکرات ها بر همین منوال است، جنبش جان سیاهان مهم است تا 5 نوامبر که صندوق های رای شمارش شوند مهم است. بعد از آن تمام قول و قرارها بر هم می خورد.
جنبش جان سیاهان مهم است شگردی است که دمکرات ها آن را برای تصرف دوباره کاخ سفید به کار گرفته اند و نه بیشتر. مدرک این ادعا از این واضح تر نمی تواند باشد. درحالی که پلوسی و رفقایش برای نشان دادن همدلی شان با سیاهان در حرکتی حساب شده مقابل دوربین ژست می گیرند، می بینیم که لایحه اخیر او برای انجام اصلاحات در نیروی پلیس حتی شامل مطالبات جنبش جان سیاهان مهم است هم نیست. همانطور که ما گفته ایم دمکرات ها در کار روابط عمومی تبحر زیادی دارند اما هرگز از دستور کار شرکتی شان تخطی نمی کنند.
طی چهار سال گذشته دمکرات ها پی در پی از یک دسیسه فتنه جویانه به دسیسه ای دیگر پرداخته اند و همگی آنها به افشای این نکته کمک کرده اند که اهرم های واقعی قدرت دولتی نه در کنترل رئیس جمهور بلکه در کنترل عواملی قرار دارد که در جامعه اطلاعاتی، نهادهای مجری قانون (اف بی آی) و رسانه ها قرار دارد و همگی آنها در مالکیت میلیاردرهای دسیسه گری قرار دارد که شاخک هایشان را تا چهارگوشه بروکراسی گسترده ای که نام دیگر آن دولت عمیق است گسترش داده اند. دمکرات ها نیز به این ائتلاف همه جانبه پیوسته اند و هم اکنون در حال اجرای نقشه ای هستند که کشور را به شکل برگشت ناپذیری دگرگون خواهد کرد و این کار را از طریق نابود کردن اقتصاد آن، تشدید فقر و تهیدستی، از طریق جا به جا کردن های فراوان و محکم تر کردن قبضه ستمگرانه الیگارش هایی خواهند کرد که آشکارا پیداست نمی خواهند با زور حاکمیت کنند، بلکه به دنبال آن هستند تا از طریق خسته و فرسوده کردن مردم با یک عملیات روانی هیستری زده جامعه را خسته و فرسوده کنند. طغیان اخیر، تعداد خودکشی ها و مشکلات سلامت روانی گواهی است بر موفقیت راهبرد آنها، درست همانطور که استفاده از ماسک نشان می دهد جمعیتی که به سادگی وحشت زده می شود را می توان به سمت سازگار شدن سوق داد. ماموریت انجام شد!
آیا تعجبی دارد که دمکرات ها برای جاسوسی از اعضای کارزار ترامپ به سازمان های اطلاعاتی ملحق شده اند یا اینکه دمکرات ها فعالانه در حال ثبت نام در جامعه اطلاعاتی برای پیوستن به اعضای آنهایند؟
وقتی که مهم ترین سازمان اطلاعاتی کشور وارد قلمرو سیاست می شود و نقشی محوری در اداره کشور به خود می گیرد این چه معنایی دارد؟ آیا این تحول مثبتی است یا تهدیدی برای امنیت ملی است؟ و چگونه باید یک حزب سیاسی را قضاوت کنیم وقتی به خود اجازه می دهد با سازمانی همدست شود که تمام شیوه های ضد دمکراتیک و فعالیت های مجرمانه را در گوشه و کنار جهان انجام می دهد از جمله آدم ربایی، قاچاق مواد مخدر، جنگ های پنهانی، نظارت الکترونیک، شکنجه و عملیات های تغییر رژیم کشورها؟
در اینجا پرسشی را از شما مطرح می کنم؟ آیا سیا تحت ریاست جان برنان در کارزار جا انداختن چهره یک عامل سیا و کنار زدن او از ریاست جمهوری دخالت مستقیم داشته است؟ بله داشته است.
آیا رهبران کمیته ملی دمکرات ها در همین دسیسه نقش داشته اند؟ باز هم بله، داشته اند. درست همانطور که در افتضاح شکست خورده استیضاح، جار و جنجال جرج فلوید و هوچیگری در موردکرونادست داشته اند.
ما چه درسی می توانیم از شیوه عمل دمکرات ها طی چهار سال گذشته بگیریم؟ آیا آنها واقعا به استفاده از شیوه های پذیرفته شده و سنتی مخالفت با دولت مستقر تمایل دارند یا بیشتر به خرابکاری، تاکتیک های زمین سوخته آشکار و پنهانی که برای وارد آوردن حداکثر خسارت بر دشمنان سیاسی شان به کار می گیرند و این کار را از طریق ترور بی رحمانه شخصیت، نظارت غیرقانونی، دامن زدن به خشونت های نژادی و حتی لاپوشانی یک همه گیری جهانی که برای به راه انداختن جنگ علیه ترامپ مورد دستکاری قرار داده اند انجام می دهند؟
همه ما از پاسخ این پرسش آگاهیم.
آیا این طرح و برنامه دمکرات ها برای حکومت بر کشور است؟ با کنار گذاشتن اصول و مسائلی که مردم واقعا به آنها اهمیت می دهند – مراقبت های درمانی، مهاجرت، مشاغل، محیط زیست و اقتصاد- و به جای آن استفاده از وضعیت های اضطراری سلامت همگانی و دیگر عوامل انحراف حواس، ابداعی برای توجیه ناکارآمد کردن اقتصاد، تحمیل بیشتر الزامات طاقت فرسا و محکم تر کردن قبضه خود بر اهرم های قدرت دولتی؟
دمکرات ها در حال کار با رسانه ها و عناصر تشکیلات و عناصری در جامعه اطلاعاتی برای اثرگذاری بر تغییرات بنیادینی هستند که دورنمای نخبه گرایانه ای را که آنها در ذهن دارند محقق خواهد کرد. هیچ دروغ یا عمل تروریستی شنیع تر از این نیست که نتوان آن را در قالب هدف نهایی مورد نظر توجیه کرد؛ هدفی که در اینجا ظهور یک دولت پلیسی سرکوبگر است که تحت حکومت نخبگان سیری ناپذیر و همدستان مست قدرت آنها قرار داشته باشد.
نویسنده: مایک ویتنی (Mike Whitney)
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.