دیپلماسی ایرانی: دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، به شدت عربستان را تحت فشار گذاشته تا در عادی سازی روابط با اسرائیل در مسیر دیگر کشورهای عربی گام بردارد. اما شاید سعودی ها هنوز برای چنین کاری آماده نباشند. عادی سازی و رسمی شدن روابط عربستان و اسرائیل به هر دو طرف در دستیابی به یک سری اهداف استراتژیک و نظامی کمک می کند؛ اما اگر ریاض و تل آویو رابطه برقرار کنند، نتیجه لزوما تغییر رویکرد آنها نخواهد بود و ممکن است حتی تحولات بعدی به نفع هیچ یک نباشد. در تبلیغات برای عادی سازی روابط این دو، شش هدف کلی مطرح شده که احتمال دستیابی به آنها به شدت اندک است.
4. صلح آمیز، اما نه لزوما دوستانه: چهارم اینکه عادی سازی روابط به معنای دوست شدن عربستان و اسرائیل نخواهد بود. استدلال موجی از نویسندگان، روحانیون و کاربری های طرفدار دولت سعودی در رسانه های اجتماعی این است که اسرائیل تهدیدی برای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیست. آنها فلسطینی ها را «عرب های نا شکر شمالی» توصیف می کنند که مانع از رسیدگی عربستان به اولویت های منافع ملی آن شده اند. این روایت در حالی است که دولت عربستان کارزاری برای هویت ملی و در اولویت قرار دادن هویت سعودی بر هویت عربی یا حتی اسلامی، به راه انداخته است. استدلال دیگری هم هست مبنی بر اینکه جوانان سعودی تحت تاثیر غرب، تحصیل کرده و دارای ذهن باز، روابط با اسرائیل را می خواهند. اما مقاومت هایی در برابر این کارزار وجود داشته است و تحمل اندک مقامات سعودی در برابر هر نوع مخالفت، اظهارات درباره خواسته جوانان را زیر سوال می برد. حتی نظرسنجی های اخیر موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک و خدمات تحقیقاتی زاگبی حاکی از آن است که در حال حاضر برقراری رابطه با اسرائیل در میان شهروندان سعودی محبوب نیست. مقامات سعودی مجبورند در صورت اقدام برای عادی سازی مجبور به سرکوب مخالفان در بخش های مختلف اجتماع و گروه های عقیدتی خواهند شد.
5. تاثیر عادی سازی روابط با اسرائیل در از بین رفتن مشکلات عربستان در آمریکا: پنجم اینکه ریاض تصور می کند برقراری روابط حسنه با تل آویو می تواند آسیب های اخیر در روابط آن با واشنگتن را برطرف کند، اما اینطور نخواهد شد. به رغم اهرم فشار قابل توجه پادشاهی سعودی در محافل سیاسی ایالات متحده، اسرائیل از نظر تاریخی یکی از عوامل اصلی مخالفت کنگره و جامعه آمریکایی با تقویت روابط با عربستان بوده است. با این حال، این اعتقاد اشتباه وجود دارد که مشکلات ریاض در واشنگتن نتیجه مشکل دموکرات ها با عربستان است. این اعتقاد، پیچیدگی روابط ایالات متحده و عربستان سعودی و موضوعات بحث برانگیزی که فراتر از دستورکار دیپلماتیک دو حزبی و بحث های داخلی و سیاست خارجی ایالات متحده است را دست کم می گیرد. همه این مسائل بر روابط ایالات متحده با عربستان سعودی و اسرائیل تاثیر خواهد گذاشت.
6. تاثیر عادی سازی روابط با اسرائیل در موضوعات سیاست داخلی عربستان: ششم اینکه ممکن است رهبران سعودی در عادی سازی روابط با اسرائیل چیزی بیش از «بهای بالا»ی سنتی که همام ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی در ازای عادی سازی است، طلب کنند. محمد بن سلمان، ولیعهد جوان سعودی، نه تنها در عربستان که در ایالات متحده می تواند از حمایت واشنگتن در برابر دشمنان زیادی که در مسیر صعود او به پادشاهی قرار دارند، بهره ببرد. در تاریخ ثابت شده چنین حمایتی در منطقه خلیج فارس کارایی دارد. در سال 1995 حمایت واشنگتن از شیخ حمد بن خلیفه الثانی، امیر جدید قطر، برای تضمین قدرت او در برابر رقبا و دشمنان داخلی و منطقه ای «حیاتی» بود. شیخ حمد با اجرای دستورکار لیبرال کردن کشورش و تقویت روابط با اسرائیل، این حمایت را به دست آورد. اگرچه تکرار چنین سناریویی درباره بن سلمان غیرممکن نیست، اما شرایط دیگری نیز وجود دارد. اولی این است که دونالد ترامپ در برابر جو بایدن، نامزد دموکرات ها، در انتخابات پیروز شود. دومی این است که ترامپ به وعده خود درباره حمایت از رهبری سعودی در برابر دشمنان داخلی به رغم هشدارهای مشاورانش درباره عدم دخالت در امور داخلی عربستان، عمل کند. و سوم اینکه رهبری جدید عربستان سعودی برای دوام آوردن به حمایت مداوم نیاز دارد که حمایت هر دولت آتی دموکرات را نیز شامل می شود.
چشم اندازی به آینده
تلاش و تمایل ایالات متحده و اسرائیل برای به رسمیت شناخته شدن «حق داشتن سرزمین های مختص خود» برای اسرائیلی ها از سوی عربستان قابل درک است. به هر حال، همانطور که ترامپ گفته، آنها «بزرگ» هستند و اهمیت دارند. به دلیل مسائل مذهبی آنها واقعا قدرتمند هستند. با این حال، سیاست های فعلی آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی ها را با خطر محروم شدن از اهرم فشار استثنایی آن در جهان اسلام مواجه می کند.
قدرت منطقه ای عربستان سعودی فقط از اقتصاد این کشور ناشی نمی شود. مهم تر از همه، این امر ناشی از پذیرش نفوذ فراملی و توانایی آن در تنظیم روندهای خارج از مرزهای خود است. پادشاهی عودی برای نگهداری این پایگاه فراملی هزینه های زیادی صرف کرده است. زمانی که ریاض در سیاست گذاری های خود اعتقادات موم مردم را مورد توجه قرار می دهد، قدرت نرم آن دو برابر می شود و توانایی آن برای تاثیرگذاری بر سایر دولت ها فراتر از توانایی فیزیکی آن برای مجبور کردن آنها به پذیرش خواسته هایش می شود.
در منافع واشنگتن، تل آویو یا ریاض نیست که عربستان را به سمت سیاست هایی سوق دهند که این نوع رهبری اسلامی و پن-عربی و همچنین مشروعیت داخلی ادشاهی سعودی را بیشتر به چالش بکشند. این سیاست ها نه تنها خطر واگذاری دسترسی جهانی استثنایی پادشاهی به دولت های متخاصم و بازیگران غیر دولتی را دارند، بلکه توانایی عربستان برای هدایت سایر کشورها با اکثریت جمعیت عرب و مسلمان به سمت عادی سازی روابط با اسرائیل در زمان صلح عادلانه و مذاکره شده با فلسطینی ها را از بین می برد.
منبع: کارنگی اهداء برای صلح بین الملل / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
منبع:http://irdiplomacy.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.