به دنبال تشدید این بحران که حتی به گنجه نیز سرایت کرده است، تلاشهای دیپلماتیک برای متوقف کردن درگیریها همچنان ادامه دارد. فرانسه خواستار جلسه فوری گروه مینسک به رهبری روسیه، فرانسه و ایالات متحده برای یافتن راه حلی برای درگیری طولانی مدت است و سازمان ملل و جامعه بینالمللی نیز خواستار آتش بس فوری و حل و فصل آن از طریق مذاکره شدهاند. از طرف دیگر، با معاملات صلح جدید در خلیج فارس بین اسرائیل و چند کشور عربی، بحث در مورد این است که اسرائیل به عنوان یک بازیگر منطقهای به دنبال یک سیاست خارجی چندجانبه به خصوص در منطقه قفقاز جنوبی است. این امر به ویژه زمانی درست است که درگیریهای آذربایجان و ارمنستان به طور بالقوه نقطه تلاقی ترکیه، روسیه و ایران و نقشهای فزاینده آنها در خاورمیانه است. سوالی که مطرح است اینکه فراتر از مناقشه قره باغ، اهمیت منطقه قفقاز جنوبی و به خصوص جمهوری آذربایجان برای اسرائیل به چه صورت است و اسرائیل چه نقشی را در این منطقه بازی میکند؟ آنچه قابل ذکر است اینکه اسرائیل فراتر از ایجاد روابط استراتژیک در حوزه اقتصادی و نظامی با جمهوریهای قفقاز جنوبی، به دنبال ایجاد منطقه باز برای برقراری قوا در میان قدرتهای مهم این منطقه به خصوص روسیه، ترکیه و ایران و در نهایت ایجاد شکاف قومی میان آذریهای دو کشور ایران و آذربایجان و در نهایت بازدارندگی ایران است. بنابراین در این متن سعی شده است ابتدا نوع روابط اسرائیل با کشورهای قفقاز جنوبی به خصوص دو کشور مورد مخاصمه، دیدگاه عملی اسرائیل در قبال مناقشه قرهباغ، همچنین پیچیدگیهای موجود در تنش میان قدرتهای تاثیر گذار در این منطقه و در نهایت تقابل اسرائیل و ایران مورد بررسی قرار گیرد.
پیچیدگی روابط اسرائیل با آذربایجان و ارمنستان
قفقاز جنوبی، به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و همجواری با ایران، از نظر استراتژیک برای اسرائیل دارای ارزش راهبردی است. آذربایجان، یک کشور مسلمان شیعه، ارتباطات فرهنگی و تاریخی نزدیک با یهودیانی داشت که سالها پیش در این سرزمین اقامت داشتند. روابط اسرائیل و آذربایجان مانند کوه یخی است که بیشتر روابط آنها در زیر آن قرار دارد و فقط نوک آن قابل مشاهده است. گرچه پیوندهای استراتژیک فعلی بین اسرائیل و آذربایجان دارای پیوندهای تاریخی است، اما پس از جنگ روسیه و گرجستان در سال 2008 تقویت شد، که به دنبال آن الزامات ژئو استراتژیک قفقاز جنوبی را تغییر داد، در زمانی که گرجستان و آذربایجان برخلاف ارمنستان بیشتر به سمت ناتو متمایل شدند و همچنین روابط خود را با اسرائیل توسعه دادند. به همین دلیل درگیریهای اخیر بین ارمنستان و آذربایجان، اسرائیل را به عنوان یک بازیگر مهم در این منطقه نشان داد. باکو و تلاویو اگرچه از نظر جغرافیایی بسیار دور از هم هستند، اما به دنبال ایجاد روابط استراتژیک هستند. آنچه این روابط را تحت الشعاع قرار میدهد این است که چگونه باید این روابط را در منطقهای حفظ کند که منافع روسیه، ایران و ترکیه غالب است، زیرا هیچ یک از این کشورها رقیب دیگری آن هم خارج از این منطقه را به راحتی نمیپذیرند. اگرچه اسرائیل در درگیری ارمنستان و آذربایجان بر سر قره باغ یک شرکت کننده مستقیم نیست، اما از روابط تقریبا نزدیک با هر دو کشور برخوردار است.
اسرائیل و آذربایجان در آوریل 1992 روابط دیپلماتیک برقرار کردند و در سال 1993، اسرائیل سفارت خود را در باکو افتتاح کرد. از آن زمان تاکنون، روابط گسترش و تعمیق یافته است. این رابطه بر اساس تعدادی از عوامل استراتژیک تعیین شده است. اولین مورد، از دست دادن کنترل سیاسی جمهوری آذربایجان بر قره باغ و نیاز فزاینده برای اصلاح این وضعیت از طریق یک برنامه نظامی گسترده است، که باعث شده این کشور وارد کننده اصلی فناوریهای دفاعی اسرائیل شود. شرکتهای دفاعی اسرائیل نیروهای ویژه آذربایجانی را آموزش دادهاند، سیستمهای امنیتی برای فرودگاه باکو ساختهاند و تجهیزات نظامی (تانک) مربوط به دوران اتحاد جماهیر شوروی را به روز کردهاند.
از طرف دیگر، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی علیرغم تمایل آذربایجان به حفظ روابط خود با غرب، از جمله اسرائیل، ترس از روسیه یک مانع به حساب میآمد. برای مثال، جنگ روسیه و گرجستان در 2008 به عنوان نشانهای از اهمیت منطقه قفقاز جنوبی برای روسیه تلقی میشد که به هیچ وجه حضور قدرتهای خارج از این منطقه را برنمیتابد. جنگ در گرجستان به همین ترتیب در آذربایجان نمایشی را نشان داد که ایالات متحده، قفقاز را به عنوان حوزه نفوذ روسیه قلمداد کند و بنابراین مایل به مقابله با روسیه در مورد درگیریها در منطقه نیست. همچنین روابط نزدیک روسیه و ارمنستان و درگیری در قره باغ، توانایی آذربایجان در دستیابی به پیشرفت در روابط خود با غرب را محدود کرده و همچنین آذربایجان را در برابر افزایش نفوذ روسیه در منطقه بسیار آسیب پذیر میکند. در واقع، روسیه چندین بار تلاش کرده است که اسرائیل را تحت فشار قرار دهد تا سامانههای پیشرفته تسلیحاتی را به آذربایجان نفروشد.
با این وجود، اسرائیل و آذربایجان سالها با یکدیگر ارتباط نزدیک داشتهاند. زمانی که دیدارهای رسمی اسرائیل با آذربایجان و همچنین ارمنستان را مشاهده میکنیم در نگاه اول نشان از این دارد که اسرائیل به دنبال دیپلماسی چندجانبه با این دو کشور است. به عنوان مثال، از یک سو، وزیر خارجه آذربایجان در سال 2013 به اسرائیل آمد و وزیر دفاع آن در سال 2017 به آذربایجان رفت. آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه وقت اسرائیل، در سال 2018 به آذربایجان رفت و همچنین نتانیاهو در سال 2016 در باکو بود. از سوی دیگر، در سال 2017، تساحی هنگبی، وزیر امور همکاریهای منطقهای اسرائیل به ارمنستان رفت و وزیر خارجه آن به اسرائیل آمد. در همان زمان بود که ارمنستان گفت در سال 2019 سفارت خود را در اسرائیل افتتاح خواهد کرد.
در راستای روابط اسرائیل با آذربایجان، دان استاو، سفیر اسرائیل در آذربایجان، که پس از چهار سال خدمت در این کشور، به زودی پست دیپلماتیک خود را ترک خواهد کرد در مصاحبهای با خبرگزاری ترند در مورد روابط تلآویو با باکو، از جمله موضع اسرائیل در مورد مناقشه قره باغ، اظهار نظر کرد که “عواقب درگیری، اگر ادامه یابد، میتواند فراتر از منطقه باشد و ما از تمامیت ارضی آذربایجان حمایت میکنیم. او همچنین اسرائیل را طرفدار حل مسالمت آمیز درگیری نشان داد و بیان داشت که از تلاشهای گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا در این زمینه پشتیبانی میکند. در نهایت آذربایجان و ارمنستان باید راه حلی پیدا کنند که مورد قبول دو طرف باشد”. در همین خصوص، آویگدور لیبرمن، وزیر دفاع اسرائیل از سال 2016-2018، نیز گفت ” نگاهی به نقشه کافی است تا درک کنید که موقعیت آذربایجان در مورد درگیری با واقعیتهای مربوط به تاریخ، جغرافیا و جمعیت شناسی واضح است. ما مطمئناً از مردم آذربایجان حمایت میکنیم. آذربایجان در این مسئله سیاست نسبتاً متعادلی را دنبال میکند”. (1)
مسئله اسرائیل این است که ترکیه به عنوان یکی از کشورهای توسعه طلب به دنبال تقابل با آن در خاورمیانه است. ترکیه و ایران برای ضد اسرائیلی بودن رقابت میکنند، که آن هم بیشتر به دلیل حزب حاکم فعلی ترکیه (عدالت و توسعه) است که سوار بر موجی از ملیگرایی و نظامیگری شده تا به نحوی افکار عمومی در داخل کشور از مشکلات اقتصادی منحرف شود. ترکیه میخواهد تجهیزات نظامی مانند هواپیماهای بدون سرنشین را به نمایش بگذارد تا پتانسیل خود را نشان دهد. ایران نیز میخواهد به عنوان همسایه آذربایجان با توجه به فاکتور مذهبی و دینی و بر اساس منافع ملی در رابطه با ارمنستان نقش آفرینی کند. به عنوان مثال، ایران در ماه گذشته در کنار روسیه، ارمنستان، میانمار، پاکستان و چین نیروهایی را برای شرکت در رزمایش نظامی قفقاز 2020 ارسال کرد.
در طرف مقابل نیز، ترکیه صریحاً در حمایت همه جانبه خود از باکو، از ارمنستان خواست سرزمینی را که اشغال کرده، ترک کند. پس از درگیری ارمنستان و آذربایجان در ماه ژوئیه، ترکیه و آذربایجان بزرگترین تمرینات نظامی مشترک خود را تاکنون انجام دادند. به دنبال این رزمایش باکو و آنکارا هر دو اظهارات ارمنستان مبنی بر اینکه ترکیه قبلاً مستشاران نظامی در آنجا مستقر کرده و اطلاعات را از طریق هواپیماهای بدون سرنشین و هواپیماهای نظامی فراهم میکند، انکار کردند. آنکارا تمایل دارد همکاری خود را با باکو افزایش دهد که این موضوع به طور بالقوه میتواند به موقعیت اسرائیل در این کشور آسیب برساند. به عنوان مثال، شرکت البیت سیستمز اسرائیل هواپیمای بدون سرنشین اسکای استرایکر را به آذربایجان فروخته است. ترکیه نیز مایل است پهپاد بیرقدار و سایر هواپیماهای بدون سرنشین خود را به باکو پیشنهاد دهد. این امر از یک جهت به عنوان یک رقابت بین ترکیه و اسرائیل به حساب میآید، و از جهت دیگر این تواناییهای مختلف اسرائیل و ترکیه میتواند برای بهبود توان نظامی آذربایجان مفید باشد. اگر چه صنعت هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه پدیده جدیدی است، اما اسرائیل در طول تاریخ یکی از پیشگامان این حوزه بوده است. مصداق این قضیه این است که ترکیه حتی یکبار هواپیماهای بدون سرنشین اسرائیلی هارون را نیز دریافت کرد. با وجود امکان همکاری ترکیه و اسرائیل با آذربایجان، اما با توجه به عصبانیت آنکارا از معاملات صلح اسرائیل با امارات و بحرین، به نظر میرسد جهان بینی منطقهای کلی ترکیه تلاش برای منزوی کردن اسرائیل است. این نشان میدهد که فشار آنکارا برای نظامی سازی بیشتر قفقاز ممکن است به نوعی برای اسرائیل خوشایند نباشد.
بنابراین، با نگاه گستردهتر به مسائل منطقهای، میتوان مشاهده کرد که از یک سو، اسرائیل روابط خوبی با روسیه دارد که از ارمنستان حمایت میکند. از سوی دیگر، اسرائیل روابط خوبی با آذربایجان دارد اما روابط خوبی با ترکیه ندارد و ترکیه از آذربایجان حمایت میکند. این بدان معناست که با وجود این پیچیدگیها، حتی اگر اسرائیل هیچ نقشی مستقیمی در نتیجه درگیریها نداشته باشد، اما به صورت غیر مستقیم با حمایت مالی و نظامی میتواند تاثیرگذار باشد.
اهمیت اقتصادی-نظامی قفقاز جنوبی برای اسرائیل
فراتر از درگیری همه جانبه بین ارمنستان و آذربایجان، بایستی به اهمیت اقتصادی-نظامی-امنیتی منطقه قفقاز جنوبی برای اسرائیل اشاره کرد. به نظر میرسد شعاع درگیریها فقط به منطقه قره باغ منتهی نشود و امکان حمله به منطقه توووز که بسیار نزدیک به کریدور آذربایجان-گرجستان-ترکیه است، و درست در کنار راههای حمل و نقل و انرژی میباشد، وجود دارد. نفت و گاز خزر از طریق این کریدور به ترکیه منتقل میشود. درگیری در این منطقه، جایی که قلب اقتصاد آذربایجان در آن میتپد، امکان تأثیر مستقیم بر خط لوله انتقال نفت باکو-تفلیس-جیحان، کریدور گاز جنوبی و راه آهن باکو-تفلیس-قارص را دارد. آذربایجان و اسرائیل همکاریهای خود را برای منافع ژئوپلیتیکی دو طرف حیاتی میدانند؛ به دلیل اینکه باکو بین 60 تا 70 درصد از نفت اسرائیل را تأمین میکند که از طریق خط لوله باکو-تفلیس-جیهان (BTC) وارد میشود. به طور کلی چهار خط لوله نفتی از این منطقه، نفت بخشی از اروپا و غرب آسیا را منتقل میکنند که یکی از آنها رژیم صهیونیستی است. بنابراین به دلیل اهمیت نفتی این منطقه برای اسرائیل میتوان بیان داشت که از جهتی اسرائیل به دنبال کشیده شدن درگیری در این مناطق نفت خیر نیست.
نقشه 1: کریدور باکو-تفلیس- قارص
در زمینه نظامی، آذربایجان به لطف درآمد بالای نفت و گاز در صنعت دفاعی خود سرمایه گذاری کرده و می کند. در حالی که ارمنستان قادر است تجهیزات ویژهای را در ازای وام از مسکو خریداری کند، آذربایجان همچنین تانکهای آلتای، بالگردهای تی-129 اَتَک و هواپیماهای بدون سرنشین مسلح (AUAV) را از ترکیه خریداری کرده است. باکو با پهپادها و موشکهای شبه بالستیک دوربرد (LORA) که از اسرائیل خریداری کرده است، توانایی اصابت اهدافی در ارمنستان را دارد. نه ایروان و نه مسکو برخی از سلاحهای متعلق به آذربایجان مانند موشکهای ضد تانک ساخت اسرائیل و کره جنوبی را ندارند. در همین راستا، حکمت حاجیاف، دستیار رئیس جمهوری آذربایجان، در مصاحبه با یک خبرگزاری اسرائیلی گفت، ارتش آذربایجان از هواپیماهای بدون سرنشین اسرائیلی در طول درگیریهای اخیر با ارمنستان استفاده کرده است. او خاطر نشان کرد که اسرائیل و آذربایجان از توافقنامههای امنیتی-نظامی برخوردار هستند و اسرائیل 60 درصد از سلاحهای ارتش آذربایجان را تأمین میکند، در حالی که آذربایجان مقدار زیادی سوخت طبیعی به اسرائیل میرساند. (2)
بنابراین همکاری اسرائیل با باکو فراتر از دیپلماسی و پشتیبانی سیاسی است و شامل همکاری دفاعی نیز می شود، باکو ارتقاء ارتش خود را برای وضعیت دفاعی کشور ضروری میداند نوسازی ارتش آذربایجان بخشی از برنامه فروش اسلحه اسرائیل به آن است.
در سال 2012 گزارشهایی در مورد خرید 1.6 میلیارد دلاری سلاحهای تولید شده توسط صنایع هوافضای اسرائیل توسط آذربایجان منتشر شد. در سال 2016، بنیامین نتانیاهو ، نخست وزیر اسرائیل گفت آذربایجان 5 میلیارد دلار اسلحه از اسرائیل (هواپیماهای بدون سرنشین و سیستمهای ماهوارای) خریداری کرده است. اگرچه در این میان وقفههایی در همکاری بین این دو رخ داده است. در سال 2017، ادعاهایی مبنی بر استفاده جمهوری آذربایجان از هواپیماهای بدون سرنشین علیه غیر نظامیان در ارمنستان وزارت دفاع اسرائیل را بر آن داشت مجوز صادرات را به حالت تعلیق درآورد. (3)
براساس اطلاعات جمع آوری شده توسط موسسه تحقیقات بینالمللی و صلح استکهلم، آذربایجان دومین خریدار اسلحه اسرائیلی است که 17 درصد صادرات اسلحه این کشور را به خود اختصاص داد. در سال 2017 ، باکو 137 میلیون دلار برای سلاحهای اسرائیلی پرداخت کرد. الهام علی اف، رئیس جمهوری آذربایجان یک سال قبل خاطر نشان کرد که قرارداد بین آذربایجان و شرکتهای اسرائیلی در زمینه خرید تجهیزات دفاعی به 4.85 میلیارد دلار رسیده است. هواپیماهای بدون سرنشین هاروپ کامیکازه (4) تولید داخلی اسرائیل تنها یکی از این سیستم های تسلیحاتی است که گفته میشود در زرادخانه ارتش آذربایجان است و گزارش دادند که در جنگ آوریل ارمنستان-آذربایجان استفاده شده است. باکو همچنین روند تهیه سیستم دفاع موشکی گنبد آهنین اسرائیل را آغاز کرده است. (5) همکاری دو طرف در بخشهای انرژی، کشاورزی، فناوری اطلاعات و آموزش نیز قابل اشاره کرد.
از طرف دیگر، ارمنستان دارای تانکهای دوران اتحاد جماهیر شوروی و سلاحهای سنگین مشابه است و قادر است با اسکاد و موشکهای شبه بالستیک جدید خود مناطق حساس مانند تأسیسات نفت و گاز آذربایجان را مورد اصابت قرار دهد. با یک نگاه کلی میتوان نتیجه گرفت که حامیان هر کدام از دو طرف درگیر در این منطقه با تجهیزات نظامی و اطلاعاتی به دنبال برقراری توازن قوا هستند تا به نحوی منافع همه طرفین برآورده شود؛ اگرچه میتوان مشاهده کرد که آذربایجان در برخی تجهیزات نظامی برتری نسبت به ارمنستان دارد، اما این امر باعث نمیشود شکست کامل برای ایروان اتفاق بیفتد. به دلیل اینکه پایگاه روسیه در ارمنستان واقع شده و این خود یک عامل بازدارنده برای آذربایجان به حساب میآید.
نتیجه گیری
آنچه شواهد نشان میدهد این است که مناقشه قرهباغ همچنان به صورت آتش زیر خاکستر ادامه خواهد یافت و بعید به نظر میرسد در کوتاه مدت از طریق سیاسی بتوان طرفین را حاضر به مصالحه کرد. بر کسی پوشیده نیست که اهمیت ژئواستراتژیک قره باغ باعث برتری حداکثری سرزمینی برای هر کدام از طرفین است. در این میان فراتر از بحث این درگیری و با تحلیل و بررسی روابط اسرائیل با جمهورهای قفقاز جنوبی و به خصوص آذربایجان، نقش قدرتهای تاثیر گذار منطقهای و فرامنطقهای در این منطقه میتوان به چرایی اهمیت منطقه قفقاز جنوبی برای اسرائیل اینگونه پاسخ داد که فراتر از اهمیت روابط اقتصادی-نظامی باکو برای اسرائیل، همجواری این کشور با ایران است. به همین دلیل میتوان ادعا کرد که اسرائیل به دنبال همکاری حداکثری و چندجانبه با کشورهای قفقاز جنوبی است تا به نحوی بتواند یک عامل بازدارندگی علیه ایران شکل دهد. به همین دلیل است که اسرائیل هیچ علاقه تاریخی به درگیریهای ارمنستان و آذربایجان ندارد و به دنبال روابط مثبت با روسیه و همچنین دو طرف درگیر مناقشه است. در مورد ترکیه که از اقدامات اسرائیل برای عادی سازی روابط با امارات و بحرین عصبانی است، اسرائیل چنین میپندارد که ترکیه در دوره اردوغان در تلاش است تا به قدرت مرکزی در منطقه تبدیل شود و در حال حاضر نیروهای خود را در سوریه، عراق، قطر، سومالی و لیبی مستقر کرده و در عرصه انرژی نیز به دنبال نفوذ بیشتر است و تلاش دارد به الگویی برای آذربایجان تبدیل شود. با توجه به ساقط شدن تعدادی از پهبادهای ساخت اسرائیل آذربایجان از جمله یک پهپاد ۳۰ میلیون دلاری «هرمس» توسط ارمنستان، ترکیه فرصت را برای ورود به عرصه رقابت در بازار تسلیحاتی آذربایجان مناسب دیده و تلاش میکند اسرائیل را از منطقه قفقاز دور نگه دارد و خود را بعنوان یک تأمین کننده فعال و با کیفیت سلاح معرفی کند.
در پایان اینکه درگیری نظامی آخرین چیزی است که هم اکنون هر کشور به آن نیاز دارد. ارمنستان و آذربایجان هر دو در تلاش هستند تا ویروس کرونا را مهار کنند. در حال حاضر هیچ یک از دو کشور از درگیری تشدید شده سود نمی برند. درگیریها شرایط دشوار بشردوستانه در سراسر منطقه را پیچیده میکند. روسیه، ایران و دیگر کشورهای این منطقه همه با نرخ بسیار بالایی از ویروس کرونا، افزایش بیکاری و اقتصادهای درگیر مقابله میکنند. بنابراین بهترین اقدام کنونی در این شرایط دشوار توقف حملات و آتش بس است.
منابع:
1- Mushvig Mehdiyev (November 23, 2019), “Israeli Ambassador Voices Support for Azerbaijan’s Territorial Integrity”, Caspian news, available in: https://caspiannews.com/news-detail/israeli-ambassador-voices-support-for-azerbaijans-territorial-integrity-2019-11-20-53/
2-TOI staff and AP (30 September 2020), “Azeris use Israeli-made drones as conflict escalates with Armenia”, times of Israel, available in: https://www.timesofisrael.com/azeris-use-israeli-made-drones-as-conflict-escalates-with-armenia-report/
3-Emil Avdaliani (August 31, 2020), “Defying Geography: The Israel-Azerbaijan Partnership”, The Begin-Sadat Center for Strategic Studies, available in: https://besacenter.org/perspectives-papers/israel-azerbaijan-partnership/
4-Harop kamikaze
5-Mushvig Mehdiyev (November 23, 2019), “Israeli Ambassador Voices Support for Azerbaijan’s Territorial Integrity”, Caspian news, available in: https://caspiannews.com/news-detail/israeli-ambassador-voices-support-for-azerbaijans-territorial-integrity-2019-11-20-53/
منبع:http://www.iras.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.