روی کردن جهان عرب به شرق یا روی آوردن چین به خاورمیانه؟

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
 در مدت اخیر در بسیاری کشورهای عربی بحث هایی درباره «روی کردن به شرق» یعنی به چین مطرح شده است. در کشورهایی مانند سوریه و لبنان علت درگرفتن این بحث ها تحریم های اروپا و امریکا و در کشورهای مثل مصر و الجزایر و مراکش و عراق و خلیج نیاز به توسعه و گشایش بازارهای جدید است.

برخی اما معتقدند که «روی کردن به شرق» چیزی جز خیالبافی نیست چون چین یک «بنیاد خیریه» نیست، ضمن اینکه اقتصاد جهان امری درهم تنیده است و در اقتصاد شرق و غرب در کار نیست.

به نظر می آید که موافق و مخالف از این نکته غافل اند که این خود چین است که به خاورمیانه روی کرده است. جلوه روشن این روی کردن طرح «کمربند و جاده» یا جاده ابریشم است که با توافق نامه های گسترده توسعه ای همراه است.

نکته دیگری که از دید موافق و مخالف پنهان مانده آن است که روابط کشورهای عربی با چین از دهه 1970 همواره رو به رشد بوده، چه در سطح سیاسی چه اقتصادی چه فرهنگی.

بسیاری از کشورهای عربی با چین توافق نامه های فراوان بازرگانی و توسعه ای بسته اند که برخی از آنها همچنان در حال اجراست. پس روی کردن به شرق تصمیمی نیست که یک شبه گرفته شده باشد یا منتظر باشد تا حکومت های عربی درباره آن تصمیم بگیرند، بلکه چین خود پیشگام این موضوع بوده است.

چینی ها سیاست خارجی خود را «اصل همکاری در روابط خارجی» می خوانند. از دیرباز جاده ابریشم، چه در بخش دریایی و چه زمینی، حلقه وصلی میان مناطق جنوبی چین و جهان عرب و تمدن اسلامی بوده است.

امروزه چین به احیای دوباره این جاده تاریخی فکر می کند و در همین راستا «بانک توسعه آسیایی» را بنا نهاده که هدف از آن پرداخت وام برای سرمایه گذاری در کشورهایی است که از این جاده عبور می کنند.

سیاست خارجی چین مبتنی بر چند نظریه و اول همه نظریه  توازن بین المللی (international harmony) است که رئیس جمهور سابق چین مطرح کرد. نظریه دیگر که رئیس جمهور کنونی چین آن را مطرح کرده استفاده از منابع طبیعی کشورهای جهان ازجمله کشورهای عربی و آفریقایی برای منافع همگان بر پایه نظریه برد ـ برد (win-win theory) است. همچنین نظریات چند قطبی در سیاست جهانی و همکاری مسالمت آمیز و پروژه عظیم جاده ابریشم جدید که از یک دهه پیش آغاز شده و نهایی شدن آن چند دهه زمان می برد.

تلویزیون رسمی عربی زبان چین اخیرا در گزارشی درباره روابط چین با کشورهای عربی در چند سال گذشته تأکید کرد که بسیاری از کشورهای عربی بر سر دوراهی سرنوشت سازی توسعه قرار گرفته اند و همکاری راهبردی با چین در این برهه تاریخی اهمیت بسیار و منافع فراوان برای چین خواهد داشت.

موضوع مهم دیگری که در این گزارش بدان پرداخته شد نبود سابقه نزاع و دشمنی میان این کشورها با چین بود. با چنین پیش زمینه ای، چین به عنوان یک کشور مهم توسعه یافته و کشورهای عربی به عنوان مجموعه ای از کشورهای در حال توسعه می توانند در مسیر توسعه همکاری و تبادل تجربه کنند.

یک مرکز پژوهشی در پکن نیز در پژوهشی با ارائه عدد و رقم به ظرفیت های همکاری چین و کشورهای عربی در حوزه توسعه پرداخت.

براساس این پژوهش چین در پروژه کمربند و جاده با 18 کشور عربی قرارداد امضا کرده و 9 کشور عربی نیز در بانک توسعه آسیایی سرمایه گذاری کرده و از اعضای مؤسس آن بوده اند. همچنین همکاری های دوجانبه در عرصه های نفت و گاز و برق و انرژی هسته ای و انرژی های تجدیدپذیر همواره رو به گسترش بوده است.

در سپتامبر 2018 دور ششم کنفرانس همکاری چین و جهان عرب در قاهره برگزار شد و در حاشیه آن دبیر کلی اتحادیه عرب تفاهم نامه با سازمان چینی همکاری جهانی برای گسترش انرژی (GEIDCO) را امضا کرد.

همچنین در چارچوب پروژه کمربند و جاده، «مرکز چینی ـ عربی انتقال فناوری» با 8 شعبه در کشورهای عربی راه افتاد. علاوه بر این «پایگاه خدمات اطلاعاتی» چینی ـ عربی برای انتقال فناوری های حوزه آی تی تأسیس شد. چین قراردادهای متعددی با مصر و الجزایر و مراکش و اردن در حوزه انرژی و حمل و نقل بسته است. در یکی از تازه ترین این موارد، باید از توافق نامه راهبردی چین با عراق که در دولت عادل عبدالمهدی امضا شد و به توافق نامه «نفت دربرابر توسعه» شهرت یافت یاد کرد.

این پژوهش نشان داده که در زمان تأسیس باشگاه همکاری چینی ـ عربی در سال 2014 حجم مبادلات مالی دو کشور 30 میلیارد دلار بود و در سال 2018 به 244.3 میلیارد دلار رسید.

از سوی دیگر، چینی ها به خوبی می دانند که در کنار فعالیت اقتصادی باید از اهرم های روابط فرهنگی نیز استفاده کنند. در همین راستا آنها تلاش هایی برای یادگیری زبان عربی و تبلیغ برای آموزش زبان چینی در کشورهای عربی راه انداخته اند.

در سال 1987 «جمعیت مطالعات ادبیات عرب» در چین تأسیس شد که بسیاری از کتاب های کلاسیک چینی را به عربی و بسیاری از آثار ادبی و فرهنگی عربی را به چینی ترجم کرد. چین همچنین از برخی پروژه ها برای انتشار آثار ادبی چینی در جهان عرب حمایت می کند و ده ها رساله و پایان نامه درباره ادبیات و اندیشه معاصر عرب در دانشگاه های چین تدوین شده است.

منبع:https://mdeast.news/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *