فرصت‌طلبی روسیه در جنگ قره‌باغ

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
درحالی‌که جهان درباره توقف ناگهانی جنگ در قره‌باغ و استقرار «نیروهای حافظ صلح» روسیه در این منطقه بحث می‌کند، یک پرسش اساسی نادیده گرفته شده است. چرا روسیه مانع حمله نظامی آذربایجان نشد؟

دومیترو مینزاراری در یادداشتی که وب‌سایت اندیشکده آلمانی اقتصاد و سیاست (SWP) آن را منتشر کرد؛ نوشت: منطق امنیتی روسیه پیش‌گیری از جنگ‌هایی است که باعث تغییر وضعیت موجود منطقه‌ شوند. حفظ وضعیت مطلوب کنونی خواسته هژمونی امنیتی روسیه است. جنگ قره‌باغ، کنترل ارمنستان بر این منطقه را که در دو دهه گذشته تحت کنترل ایروان و در راستای منافع روسیه بود را تضعیف کرد. این جنگ، توازن منافع در منطقه را تغییر داده و باعث ایجاد مداخلات خارجی توسط ترکیه، آمریکا و دیگر کشورها شده است؛ بنابراین چه اهدافی ارزش ریسک کرملین را داشته است؟

 

فشار غیرمستقیم و هرج‌ومرج کنترل‌شده

لیکن هدف نهایی روسیه در پساشوروی، ادغام سیاسی کشورهای استقلال‌یافته در یک اتحادیه بین دولتی است. باوجود تلاش‌های انجام‌شده، روسیه هنوز به موفقیتی دست نیافته است. تجربه اخیر بلاروس نشان داد احساس تهدید در رهبران اقتدارگرا امکان تحقق این هدف را برای روسیه فراهم می‌کند. افزایش ناامنی در جوامع یکی دیگر از شرایط مطلوب برای ادغام سیاسی بوده است. توانایی مسکو برای فشار بر نیکول پاشینیان، رئیس‌جمهور ارمنستان، محدود شده است. گزارش اخیر نشان می‌دهد کرملین پاشینیان را «گماشته سوروس» دانسته و وی را به طرفداری از آمریکا متهم می‌کند. روسیه اطلاعات محرمانه خود درباره ارمنستان را از افرادی که پاشینیان آن‌ها را از ساختار قدرت کنار گذاشته دریافت می‌کند. آن‌ها این نظر را به کرملین القا کرده‌اند که پاشینیان باید با یک سیاست‌مدار وفادار به روسیه جایگزین شود.

جنگ قره‌باغ و سرزمین‌هایی که آذربایجان در مناطق پیرامونی قره‌باغ به دست آورده است، زمینه مناسبی برای تحقق اهداف روسیه ایجاد کرده است. نخست اینکه، نوک پیکان این شکست‌ها متوجه نخست‌وزیر فعلی ارمنستان خواهد شد. رسانه‌های روسیه، پاشینیان را مسئول شکست در این جنگ معرفی کرده و دلیل آن را ناشی از رویکرد تقابلی پاشینیان با روسیه و طرفداری از غرب عنوان می‌کنند. رسانه‌های روسی همچنین ادعاهایی درباره افزایش مخالفت‌های داخلی در ارمنستان منتشر کرده‌اند. این اقدامات نشان از تمایل کرملین برای به قدرت رساندن یک نخست‌وزیر وفادار به روسیه در ارمنستان دارد. دوم اینکه، روسیه از طریق احساس ناامنی ایجاد شده در میان مردم ارمنستان به دنبال تبلیغ این ایده است که ایروان بدون حمایت مسکو نمی‌تواند به حیات سیاسی خود ادامه دهد. برای تولید احساس تهدید در ارمنستان، روسیه به آذربایجان اجازه داد تمام مناطق اطراف قره‌باغ را تحت کنترل خود بگیرد. شکست ارمنستان توسط آذربایجان، سطح آسیب‌پذیری ایروان را بیشتر کرده است. روسیه از این احساس خطر برای ترغیب جمعیت و رهبری ارمنستان برای نزدیکی بیشتر به روسیه بهره می‌برد.

از طرف دیگر، روسیه با عدم استفاده از توانمندی‌های خود در جنگ الکترونیک برای ضربه زدن به هواپیماهای بدون سرنشین آذربایجان در حق الهام علی اف، رئیس‌جمهور آذربایجان لطف فراموش نکردنی کرد. مسکو به مخاطبان آذری تلقین کرده که حفظ دستاوردهای جنگی آن‌ها منوط به روابط خوب با مسکو است تا بدین طریق میزان وابستگی آذربایجان به خود را افزایش دهد.

دخالت آشکار آنکارا در جنگ قره‌باغ به روسیه فرصت می‌دهد تا بلندپروازی‌های منطقه‌ای ترکیه را کاهش دهد یا هزینه‌های این دخالت‌ها را افزایش دهد. ارمنستان و غرب، ترکیه را به‌عنوان یک طرف درگیر می‌دانند و در برابر مشارکت ترکیه در مذاکرات صلح و سازوکارهای صلح پذیرفته‌شده در سطح بین‌المللی مقاومت خواهند کرد. این موضوع می‌تواند فرصتی برای روسیه فراهم کند تا بعدها شورای امنیت سازمان ملل را برای باقی ماندن نیروهای حافظ صلح خود در سازمان پیمان امنیت جمعی تحت‌فشار قرار دهد. این‌یک موفقیت تاریخی و استراتژیک برای روسیه است.

 


فرصت‌طلبی روسیه

روسیه به جنگ قره‌باغ نگاه فرصت‌طلبانه داشته یا در آغاز جرقه‌های ابتدایی جنگ نیز سهیم بوده است؟ بسیار بعید است که روسیه از اهداف آذربایجان اطلاع نداشته باشد. روسیه ظرفیت گسترده‌ای در جمع‌آوری اطلاعات در قفقاز جنوبی دارد. بدون تردید روسیه بر تحرکات نظامی و مردمی، جابجایی نیروها و آمادگی آذربایجان برای عملیات نظامی نظارت دارد. علاوه بر این، حمله آذربایجان در روز 27 سپتامبر و یک روز پس از پایان رزمایش استراتژیک قفقاز 2020 انجام شد. ارتش آذربایجان در مراحل مختلف این رزمایش هم در روسیه و هم در ارمنستان شرکت داشت. با توجه به مقیاس، شدت و اهداف گسترده عملیات نظامی آذربایجان در قره‌باغ، بعید به نظر می‌رسد باکو از قبل با مسکو مشورت نکرده باشد.

هرگونه تلاش برای تغییر وضعیت موجود در فضای پسا‌شوروی اعتبار روسیه را تضعیف می‌کند. روسیه به‌سرعت برهم‌زنندگان وضعیت موجود را تنبیه می‌کند که ازجمله آن‌ها می‌توان به تنبیه گرجستان در سال 2008 و اوکراین در سال 2014 اشاره کرد. روسیه به شکل غیرمنتظره‌ای در برابر حملات باکو به قره‌باغ واکنش آرامی نشان داد. تعجب‌آورتر اینکه، روسیه بارها درخواست ارمنستان برای کمک نظامی را رد کرد. مسکو توانایی خود در متوقف کردن حمله آذری‌ها را بلافاصله پس از سقوط شوشی نشان داد. روسیه تنها در صورتی به تغییر وضعیت موجود رضایت می‌دهد که دستاوردهای پیش‌بینی‌شده‌اش از خطرات و هزینه‌های آن بیشتر باشد.

منبع:https://www.scfr.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *