تغییر دولت آمریکا در سال ۲۰۲۱ و برجام

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
اقدام عجولانه یک عمر پشیمانی به بار می‌آورد. علت این‌که اغلب دولت‌های جدید می‌کوشند از اقدامات شتاب‌زده پرهیز کنند، همین قاعده است. هر اندازه هم که برنامه‌ریزی انتقال دولت هوشمندانه باشد، بازهم انتصاب و جانشینی مقامات کاری زمان‌بر خواهد بود.

جیمز ام. لیندسی در یادداشتی که شورای روابط خارجی آمریکا منتشر کرد، نوشت: بنابراین بهتر است مسائل دشوار تحت بازنگری راهبردی قرار گیرد. این کار کمک می‌کند که زمان خریداری شود و این احتمال را بالا می‌برد که دولت اقداماتش را به شیوه‌ای هماهنگ انجام دهد.

نقص آشکار زمان‌بر بودن روند انتقال دولت این است که دیگر کشورها منتظر شکل‌گیری دولت جدید آمریکا نمی‌مانند. ایران یکی از این موارد است. اقدامات اخیر ایران به این معنا است که دولت بایدن که به‌زودی بر سر کار می‌آید احتمالاً با آزمون زودهنگام مهارت‌های دیپلماتیک و سیاسی خود روبه‌رو خواهد شد.

جو بایدن با وعده بازگشت به توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ با ایران (که دونالد ترامپ دو سال قبل آن را ترک کرد) به‌شرط بازگشت «ایران به پایبندی دقیق» به این توافق و موافقتش با انجام مذاکرات تکمیلی که مدت‌زمان این توافق را افزایش دهد و دیگر فعالیت‌های ایران را نیز شامل شود، در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا شرکت کرد.

بایدن در مصاحبه اخیرش با روزنامه نیویورک‌تایمز آن وعده را تکرار و درعین‌حال اذعان کرد که انجام این کار دشوار خواهد بود.

ایران به پویش فشار حداکثری دولت ترامپ بافاصله گرفتن تدریجی از این توافق پاسخ داده است. به‌تازگی ایران یک محدودیت مهم این توافق را با تزریق اورانیوم به سانتریفیوژهای نسل جدید زیر پا گذاشت. همچنین مجلس ایران در پاسخ به ترور دانشمندان هسته‌ای ارشد این کشور قانونی را تصویب کرد که کشور را به‌سوی ازسرگیری غنی‌سازی 20 درصدی اورانیوم هدایت می‌کند. این سطح غنی‌سازی سطحی است که ایران پیش از توافق ۲۰۱۵ به آن رسیده بود. این قانون همچنین دستور می‌دهد درصورتی‌که آمریکا تحریم‌های نفتی و بانکی را با شروع ماه فوریه لغو نکند، همه بازرسان هسته‌ای بین‌المللی از ایران اخراج شوند. این اقدام آنچه را از توافق ۲۰۱۵ باقیمانده از بین خواهد برد.

محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران ماه گذشته پیشنهاد کرد که ایران و آمریکا به‌طور هم‌زمان به مفاد توافق ۲۰۱۵ بازگردند. ظریف پذیرش مذاکرات بیشتری که ایران خواهان آن است را رد کرد. دیگر مقامات ایران خواستار آن شده‌اند که آمریکا پیش از بازگشت به این توافق، برای ضرری که تحریم‌های ترامپ باعث شده است، خسارت دریافت کند. اگر پیشنهاد ظریف واقعی باشد بایدن با یک دوراهی روبروست. اگر او این پیشنهاد را بپذیرد، اهرم واداشتن ایران به توافق درباره مذاکرات تکمیلی که او خواستارش است را از دست می‌دهد. ایران در برابر اقدام دولت اوباما برای بسط زمان و دامنه توافق ۲۰۱۵ مقاومت کرد و امروز دیگر تمایلی به انجام این کار ندارد. صرفاً بازگشت به این توافق نیز برای بایدن در داخل دردسر سیاسی ایجاد خواهد کرد. جمهوری‌خواهان و بسیاری از دموکرات‌ها در آن زمان با توافق اوباما موافق نبودند. آن‌ها حالا با توجه به آنکه لغو محدودیت‌های این توافق آغازشده است، دیگر تمایلی به آن نخواهند داشت.

اما اگر بایدن از دادن امتیازات اساسی خودداری کند، ممکن است ایران با بردن برنامه هسته‌ای به‌جایی فراتر ازآنچه در سال ۲۰۱۵ ایستاده بود، چماق‌ها را بالاتر ببرد.

این امر هم‌راستا با راهبرد ایران مبنی بر مقاومت حداکثری در برابر فشار حداکثری خواهد بود.

غیرممکن است بگوییم که رئیس‌جمهور منتخب آمریکا در صورت مجبور شدن کدام مسیر را انتخاب خواهد کرد. ممکن است دیپلماسی هوشمندانه این معضل را از بین ببرد. درعین‌حال اتفاقات در هفته‌های آینده می‌تواند دقیقاً همان‌طور که از روز انتخابات تاکنون اتفاق افتاده است، این معادله را به هم بزند تا گزینه‌های متفاوتی را در برابر رئیس‌جمهور بگذارد یا او را در برابر عمل انجام‌شده قرار دهد. درهرصورت، بایدن باید آماده باشد تا همان روزی که کار ریاست جمهوری را آغاز می‌کند، درباره سیاست مربوط به ایران تصمیم‌گیری کند، حتی اگر خطر شتاب‌زدگی را در برداشته باشد.

منبع:https://www.scfr.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *